معرفی و دانلود کتاب صوتی آلیس

معرفی کتاب صوتی آلیس

کتاب صوتی آلیس نوشته‌ی یودیت هرمان، مجموعه‌ای از پنج داستان کوتاه است که همه‌ی آن‌ها یک شخصیت اصلی دارند و مضمون اصلی هر پنج داستان مرگ است. آلیس در این داستان‌ها با افرادی مواجه می‌شود که در آستانه‌ی مرگ قرار دارند و او هر بار به درک تازه‌ای از مرگ دست می‌یابد.

این کتاب شگفت‌انگیز نخستین بار در سال 2009 منتشر شد و پس از آن جایزه‌ ادبی بریتانیا را برای یودیت هرمان به ارمغان آورد. ترجمه‌ی این مجموعه داستان نیز بوسیلۀ «محمود حسینی‌زاد» توانست جایزه‌ی روزی روزگاری را از آن خود کند.

خلاصه‌ای از داستان کتاب صوتی آلیس:

زنی میانسال به نام آلیس (Alice) شخصیت محوری این اثر است که در مسیر داستان و مواجهه با مسائل گوناگون به نوعی خودآگاهی و خودباوری در زندگی‌اش دست می‌یابد. در این کتاب یودیت هرمان (Judith Hermann) پیوسته تلاش کرده تا شخصیت محوری را در مقابل کنش و واکنش‌های خودآگاه و ناخودآگاه قرار دهد تا در آخر بتواند از او شخصیتی دقیق، قوی و حساس به مسائل مختلف بسازد.

آلیس تجربیات بی‌شماری همچون مرگ، عشق و زندگی را پشت سر می‌گذراند و همیشه این نکته را می‌داند که مرگ اطرافیان نباید برای ادامه‌ی زندگی و روند او مانعی ایجاد کند. برای مثال در قسمتی از کتاب، او به دنبال علت مرگ کسی می‌رود که در سال‌های قبل دار فانی را وداع گفته و این نکته بیانگر درونیات آلیس برای یافتن پاسخ‌های هستی‌شناسانه درباره‌ی مرگ است.

موضوع قابل توجه و مهم در این کتاب صوتی، نحوه رفتار آلیس و سایر انسان‌ها با مرگ است. آن‌ها با اینکه همواره به مراسم تدفین و خاکسپاری فکر می‌کنند و برایش تدارک می‌بینند، با این حال با تمام وجود زندگی را ادامه می‌دهند. آلیس در طول کتاب با چندین نفر روبه‌رو می‌شود که هر یک به شکلی در معرض مرگ قرار داشتند:

میشا مردی است که سال‌ها با آلیس زندگی کرده بود. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند با هم ازدواج کنند و حالا بعد از گذشت سال‌ها، آلیس از طریق مایا همسر میشا می‌فهمد که او به سرطان مبتلا شده و حالا روزهای آخر عمرش را در بیمارستان سپری می‌کند. آلیس فوراً به محل زندگی آن‌ها می‌رود و با درخواست مایا به نگهداری از فرزند آن‌ها می‌پردازد.

کنراد پیرمردی هفتاد ساله با آلیس از سال‌های دور آشناست. او با همسرش لوته در کنار دریاچه‌ای در ایتالیا زندگی می‌کنند. زمانی که کنراد ناگهان به یک بیماری دچار می‌شود، از آلیس می‌خواهد که به دیدارش برود و در صورت تمایل دوستانش را هم با خود ببرد. آلیس با دو نفر از دوستانش راهی ایتالیا می‌شود و فقط موفق می‌شود خیلی کوتاه با کنراد در بیمارستان صحبت کند.

ریچارد و همسرش مارگارت نیز از دوستان آلیس هستند. هنگامی که آلیس به ملاقات ریچارد می‌رود، او رو به مرگ است و ثانیه به ثانیه به آن نزدیک‌تر می‌شود.

عموی آلیس، مالته خیلی سال قبل فوت کرده است. در مسیر داستان، همجنسگرا بودن مالته مشخص می‌شود و آلیس می‌کوشد تا به دیدار دوست قدیمی عمویش فردریش برود و راز مرگ او را دریابد. فردریش به دنبال جست‌وجوهای آلیس، نامه‌هایی را به او می‌دهد که سال‌ها قبل بین او و مالته ردوبدل شده‌اند.

رایموند همسر آلیس است. او یک سال بعد از مرگ ریچارد و به تازگی درگذشته است و اکنون آلیس هنگام جمع‌آوری لوازم او به مرور خاطراتش با همسرش می‌پردازد. در حقیقت این قسمت از کتاب شکل پخته‌تری از تصاویر ارائه شده از مرگ و روحیات آلیس را به نمایش می‌گذارد. در این بخش یودیت هرمان به تمام شخصیت‌های کتاب اشاره می‌کند و سرنوشت هر یک و همین طور کسانی که با آن‌ها ارتباط نزدیک داشتند را روایت می‌کند.

در طول کتاب برخورد آلیس با مرگ، برخوردی درونی و آرام را نشان می‌دهد و در همه لحظات شما ناخوادآگاه خود را جای او می‌گذارید تا عکس‌العملتان را در شرایط مشابه بسنجید. مهم‌ترین و بزرگ‌ترین درس این کتاب را می‌توان به این شکل بیان کرد که زندگی با وجود تمام غم‌ها، از دست دادن‌ها، سختی‌ها، تیرگی‌ها و... همچنان ادامه دارد.

کتاب آلیس پنج داستان به هم پیوسته با موضوع مرگ دارد و هر داستان روایتگر زندگی و مرگ یکی از مردهایی است که آلیس با آن‌ها ارتباط نزدیکی داشته. آلیس در تمام داستان‌ها حضور دارد و همه‌ی اتفاقات در کشور آلمان رخ می‌دهد.

با یودیت هرمان بیشتر آشنا شویم:

یودیت هرمان در 15 مه 1970 در بیمارستان سن جوزف در غرب برلین به دنیا آمد. او تا اواسط دهه‌ی 90 در همان منطقه رشد کرد. هرمان دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته‌ی فلسفه است. او بعدها موفق شد در یک آکادمی تخصصی در عرصه خبرنگاری آموزش ببیند و به کمک آن در یک روزنامه‌ی آلمانی در نیویورک مشغول به کار شود.

هرمان زمانی که در آمریکا به سر می‌برد، نوشتن را آغاز کرد و کتاب‌هایی را به شکل مجموعه داستان جمع‌آوری کرد. در حقیقت فعالیت او در عرصه خبرنگاری باعث شد که او شروع به نوشتن و نویسندگی کند.

پس از اینکه به آلمان برگشت موفق شد در سال 1997 جایزه‌ی آلفرد دلن را از دانشگاه آکادمی هنر در برلین کسب کند و در سال 1998 نیز نخستین مجموعه داستانش با عنوان خانه‌ی تابستانی را به چاپ برساند. او دو جایزه‌ی هوگو بال و جایزه‌ی ادبی برمر را دریافت کرد و در سال 2001 موفق به کسب جایزه‌ی ادبی سالانه‌ی آلمان شد.

هرمان دومین مجموعه داستانش را در سال 2003 به چاپ رساند. او تاکنون چندین داستان کوتاه نوشته و اولین رمانش را در سال 2014 منتشر کرد. هرمان یکی از نویسندگان برجسته زن به شمار می‌رود. از دیگر آثار او می‌توان به گذران روز، این سوی رودخانه‌ی ادر، خانه‌ی تابستانی، اول عاشقی و لتی پارک اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی آلیس می‌شنویم:

بعد از مرگ رایموند آلیس شروع کرد به جمع کردن وسایل او. جمع و جور کند، هدیه دهد، بفروشد، دور بریزد، نگه دارد. نوعی حفاری. لایه‌ها را یکی یکی کنار می‌زد. رنگ‌های مختلف، جنس‌های مختلف، زمان‌های مختلف. دست آخر دیگر چیزی نبود که کشف کند جز این واقعیت که رایموند مرده بود. آخرش این بود. تازه این بدترین مرحله‌ی کار هم نبود.

آلیس با کت‌ها و بارانی‌ها شروع کرد. خود به خود پیش آمد. اتفاق محض. شاید می‌بایست با چیز دیگری شروع می‌کرد اما در نهایت شاید هیچ فرقی نمی‌کرد. کت‌ها و بارانی‌ها در راهرو آویزان بودند. در اتاق به پشتی صندلی و به یک قلاب برنجی. در زیرزمین به قلاب‌هایی پشت در.

آلیس با آن‌ها که در اتاق بودند شورع کرد. کتی سبز و کتی آبی. کت سبز نایلونی ضد آب. کت آبی پنبه‌ای نرم با آستری که جدا می‌شد. کت بدون آستر خیلی سبک بود. آلیس کمی تأمل کرد اما بعد کاری را که می‌خواست بکند، کرد.

فهرست مطالب کتاب صوتی