معرفی و دانلود کتاب صوتی آنالنا

معرفی کتاب صوتی آنالنا

گراتزیا دلدا برنده جایزه نوبل ادبیات در کتاب صوتی آنالنا، قصه زندگی یک خانواده ایتالیایی را به تصویر می‌کشد که آنالنا به عنوان مادر و سرپرست اعضای خانواده، می‌خواهد زمینی از ارباب اجاره و بر روی آن کار کند. این داستان جذاب پیرامون روابط یک خانواده و نقل مکان آن‌ها به خانه‌ی جدید شکل می‌گیرد.

درباره کتاب صوتی آنالنا:

آنالنا بیلسینی بیوه و سرپرست یک خانواده پرجمعیت است که همراه با پنج پسر خود زندگی می‌کند و فقط پسر دومش پیترو در ارتش درحال خدمت است. در چنین شرایطی این خانواده فرصتی مناسب دارند که در شرایطی خوب زمین جدیدی را از ارباب اجاره کنند و مزرعه کوچک خود را بفروشند. آنالنا آرزو دارد که خودش آنجا را آباد کند، حتی اگر لازم باشد در سرمای زمستان بر روی زمینی خشک و رها شده کار کند.

سرانجام آن‌ها به خانه‌ی جدید خود نقل مکان می‌کنند و کریسمس فرا می‌رسد. در شب عید پیترو به طور غیرمنتظره‌ای به خانه بازمی‌گردد. حضور دوباره او و ماجراهای عاشقانه‌اش نظم و آرامش خانواده را به هم می‌ریزد. با این حال با تمام اتفاقات به وجود آمده بهار فرا می‌رسد و زمین محصولات خوبی می‌دهد که درآمد حاصل از آن نیز خانواده بیلسینی را حسابی خوشحال و راضی نگه می‌دارد اما چیزی نمی‌گذرد که با ورود مالک و فروشنده‌ای ثروتمند به داستان، آنالنا درگیر شرایط جدید و جذابی می‌شود...

کتاب آنالنا (Annalena Bilsini) با قلمی زنانه و موشکافانه نوشته شده و به خوبی روایتی تاثیرگذار و سرگرم‌کننده از زندگی آدم‌های معمولی یک روستا ارائه می‌دهد.

کتاب صوتی آنالنا برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک و رمان‌های ایتالیایی از شنیدن این اثر لذت فراوانی خواهند برند.

گراتزیا دلدا را بیشتر بشناسیم:

اولین زن ایتالیایی که توانست برنده جایزه ادبیات شود و نام خود را به عنوان نویسنده‌ای توانا و ماندگار ثبت کند، گراتزیا دلدا (Grazia Deledda) نام دارد. او در جزیره‌ ساردینیا ایتالیا در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد و در رشته ادبیات به تحصیل مشغول شد.

آکادمی نوبل ادبیات در سال 1926 این جایزه ارزشمند را به دلدا اهدا کرد؛ به پاس نوشته‌های الهام‌بخش و آرمان‌گرایانه‌اش که با مشکلات تمام انسان‌ها همدردی می‌کند. همچنین یکی از ویژگی‌های قلم او، وجود رابطه‌ای قوی میان مکان‌ها، افراد و احساسات فردی با محیط پیرامون است.

در بخشی از کتاب صوتی آنالنا می‌شنویم:

روز شنبه مقدس زن‌ها برای عید پاک تخم‌مرغ رنگ کردند. آن‌ها را با رنگ‌های شاد بهاری به دست بالدو می‌دادند و او روی هر تخم مرغ اسم کسی را می‌نوشت که آن را برایش رنگ کرده بودند.

اوربانو جانینی مالک مزرعه به طور غیرمترقبه به نزد آن‌ها آمد. هرگز به خانه آن‌ها نمی‌رفت؛ چراکه خانواده بیلسینی همیشه سر وقت، اجاره و محصولاتی را که در قرارداد ذکر شده بود، به خانه‌اش می‌فرستادند. درنتیجه آنالنا کمی ترسید، به سمت او پیش رفت با انگشتانی که هنوز از رنگ کردن تخم‌مرغ‌ها سبز و قرمز بود.

او مردی بود که صرفا با حضور خود همه را مرعوب می‌کرد؛ بلندقامت و چهارشانه بود. هیکلش مثل یک ستون صاف و استوار بود. چهره‌اش مثل چهره‌ امپراطورهای عثمانی اشراف‌زاده بود. پوست سبزه‌اش صاف و شاداب بود با دندان‌های درخشنده و کامل بین آن لب‌های پاکیزه. چشمان درشت و مشکی‌اش هم در زیر ابروانی که همیشه اخم‌آلود بودند، همه را وادار می‌کرد که بی‌اختیار به او احترام بگذارند.

فهرست مطالب کتاب صوتی