معرفی و دانلود رایگان کتاب آواز پرستوها

عکس جلد کتاب آواز پرستوها
قیمت:
رایگان - 0€
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب آواز پرستوها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب آواز پرستوها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب آواز پرستوها

کتاب آواز پرستوها نوشته‌ی محمدعلی قجه، داستان دختر جوانی به نام پرستو را به تصویر می‌کشد که درگیر عشقی نافرجام می‌شود و در این راه با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند.

دختر جوان باید این عشق را با خواهرش شریک می‌شد. این حس آزار دهنده خیلی زود او را دچار عذاب وجدان می‌کند و تصمیم می‌گیرد از این رابطه کنار بکشد و سرانجام کنار می‌رود و گرفتار دشمنی و عقده‌های سعید می‌شود. دشمنی‌ای که همه زندگی‌اش را تحت تأثیر می‌گذارد.

در بخشی از کتاب آواز پرستوها می‌خوانیم:

اون روز با بی‌میلی از خواب بلند شدم. هنوز دفتر خاطراتم روی لحافم افتاده بود و نتونسته بودم حتی یه کلمه‌ام توش بنویسم. حالا دیگه دستم به نوشتنم نمی‌رفت. کار سختی بود، نوشتن همه اون چیزهایی که یادآوری‌اش برام تلخ و غیرقابل‌باور بود. من توی بازی عاشقی باخته بودم و حالا می‌بایست صفحه ذهن و خیالم رو با نوشتن اون اتفاقات بد پاک می‌کردم... از سیاهی‌ها، از دروغ‌ها و از خودخواهی‌هایی که باعث شد دنیام رنگ کابوس و وحشت به خودش بگیره. انتقامی که دنیا از من گرفت سنگین و طاقت‌فرسا بود و روحم رو هر لحظه شکنجه می‌داد. شاید مستحقش نبودم ولی واقعیت همونی بود که پشت سر گذاشته ‌شده بود. گذشته‌ای که با همه دردهاش سپری شد و زخم کهنه‌اش رو روی دلم باقی گذاشت. زخمی که تا ابد می‌موند و با هر بار رفتن توی یه پارک خلوت، قدم زدن توی یه شب سرد برفی و یا راه رفتن میون سایه‌های درخت‌ها وسط یه پاییز، از نو تازه می‌شد و دوباره به درد می‌اومد.

این خاطرات با من بود و جزئی از من. منی که روحم پر بود از آزار تلخ لحظه‌ها و درد عمیق تنهایی و با یه امید شیرین به عشق، بعد از همه اون خواب‌های بد. امیدی که با گذر از تجربه‌های دردناکم کنار سعید می‌تونست با امیر دوباره زنده بشه.

اما به زودی فهمیدم اونم خیال واهی‌ایه که باید بهش بخندم و ازش بگذرم. یه خیال ساده‌لوحانه، یه تصور اشتباه از گفته‌های شیرین یه مرد جوون. امیر حرف‌های قشنگی بهم زد و من باورش کردم. وقتی‌که گفت ((راز تو متعلق به خودته و من عاشق از این حرف‌ها پس نمی‌کشم)) چه راحت باورش کردم و بدون نگرانی به دوباره شروع کردن امید بستم.

با خودم که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که کنار یه زن که ناپاک شده بود زندگی نمی‌تونست معنایی داشته باشه. اون عشق و آرامش می‌خواست نه افسردگی و بدنامی. برای یه مرد داشتن یه همسر خوب با گذشته‌ای که می‌شد به زبونش آورد اهمیت داشت نه کلمات عاشقانه و وعده‌های توخالی.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب آواز پرستوها
نویسنده
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات351
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک
رایگان - 0 یورو
افزودن به کتابخانه

نقد، بررسی و نظرات کتاب آواز پرستوها

Kimia Omidvar
۱۴۰۱/۸/۲۶
من آثار دیگه‌ای از آقای قجه خوندم و دلیل انتخاب این کتاب هم نویسنده‌اش بود ولی متاسفانه اصلا جالب و کامل نبود، کتابی بود پر از ایراد واشکال، برای مثال:
۱-پشت تلفن نمیشه لبخند کسی رو دید.
۲-فردای اعلام نتایج کنکور ثبت نام نمیکنن.
۳-از تهران تا تبریز ۶تا ۷ ساعت راهه، نمیشه صبح از تهران راه وتا
بیفتی شب هم ثبت نام کرده باشی، هم خوابگاه گرفته باشی و هم در خوابگاه ساکن بشی.
۴-نسبت دختر با بچه خواهرش، خاله و خواهر زاده اس، در حالی که در داستان میگه عمه.
۵-ترم اول خود دانشگاه انتخاب واحد میکنه، پرستو نمیتونسته فقط کلاسهای عصر رو برداره.
۶-اگه پرستو خودش هم انتخاب واحد کرده باشه نمیتونسته همه رو عصر برداره واتفاقا دوستش فرانک هم همون واحدارو برداشته باشه.
۷-غیبت بیشتر از سه جلسه باعث حذف درس میشه، در حالی که پرستو فقط سه هفته شمال مونده بود وبعد از اونم همه‌اش غیبت می‌کرد.
۸-اسب سواری پیر زن وپرشش از روی حصار در حالی که پرستو رو هم پشتش سوار کرده بود خیلی تخیلی بود.
۹-در جایی از داستان پرستو میگه به نیمه اسفند رسیدیم ولی اتفاقات بعد از اون انقدر طولانی و زمانبره که انگار ۲تا ۳ماه طی شده ولی در ادامه داستان همچنان هوا سرده و برف میباره.
و چندین وچند نقد دیگه، که میشه به این کتاب وارد کرد. در کل کتابی بود که با وجود یه داستان جذاب وپرمحتوا، پراز ایراد واشکال بود که خواننده رو عصبی میکرد و قلم آقای قجه رو زیر سوال میبرد.
باتشکر از کتابراه عزیز
زینب پورکلهر
۱۴۰۱/۶/۱۰
بادرود و سلام به دوستان کتابراه، آقای قجه توانمندی زیادی برای خلق ماجرا دارد ولی با شتابزدگی گاهی اوقات این قابلیت کمرنگ می‌شود، ظاهرا هدف نویسنده از خلق این همه ماجرا این بود که روایت کند داستان دختری بیگناه و معصوم را که اسیر دست ناپاکی شده است و در آخر عاقبت به خیر شده و عشق واقعی را بدست آورده ولی من با خواندن این رمان بیشتر با سعید همدردی کردم نه با پرستو، سعید از ابتدا چیزی را مخفی نکرده بود و پرستو می‌دانست او به دنبال یک رابطه غیر اخلاقی است با این حال عاشقش بود و خانواده فرهیخته و تحصیلکرده پرستو هم با پدر دکترشان نیز سعید را پذیرفتند وکار پریا نیز در پذیرفتن خواستگاری سعید با وجود علاقه بین او و خواهرش به نظرمن دست کمی از خیانت به خواهرش ندارد و بدتر از همه اینکه این پذیرش نه از روی علاقه و فقط جهت استفاده از مزایای مالی او و خانواده‌اش بود. به نظر من کسی که مورد سوء استفاده قرار گرفته و زندگیش تباه شده، سعید بوده نه پرستو و پریا که حتی حاضر نبودند خانه بزرگ ویلاییشان را بفروشند و هزینه درمان کنند. گذشته از ماجرای کلی داستان، نواقصی در جزئیات وجود دارد مانند جابجایی اسم سعید و امیر در یک مورد و یا غیر قابل باور بودن اسب سواری ماهرانه یک پیره زن خمیده و خیلی جزئیات دیگر، در کل به نظر من پرستو یک "دختر وسوسه انگیز "به گفته سعید می‌باشد که مردها را اغوا می‌کند و به کارهای جنون آمیزی وادار میکند، امیدوارم که برای امیر همسر وفاداری باشد!!! در هرحال آقای قجه حوصله، قلم و استعداد خوبی در داستان سرایی دارد و من حتما کتاب‌های دیگر ایشان را نیز مطالعه خواهم کرد، با آرزوی موفقیت برای ایشان و همه دوستان کتاب و کتابراه
م ف
۱۴۰۱/۱۲/۴
راستش اصلا از داستان خوشم نیومد. یک عاشقانه بی مزه بود. گرچه ممکنه واقعا خانواده‌ای اینگونه تصمیماتی بگیرند که دور از عقل و تفکر لازم برای یک ازدواج موفق باشه ولی روال داستان اصلا به دلم ننشست
دخترها ممکنه در تصمیم گیری احساساتی عمل کنند ولی انتظاری که از بزرگترها داریم بیشتره. تو این داستان نه و
دختران جوان خانواده درست تصمیم گرفتند نه پدر خانواده به عنوان بزرگتر و عاقل به درستی عمل کرد.
اینکه دختر خانواده به خاطر پدر مثلا از جان گذشتگی میکنه و با دوست پسر خواهرش ازدواج میکنه. از اون طرف هم پرستو با تمام علاقه‌ای که به خواهرش داره با شوهر اون ارتباط برقرار میکنه!! اصلا جالب نبود
جدای اینکه اشتباهات زیادی در متن وجود داشت انگار نویسنده بازخوانی نکرده یا حداقل اطلاعاتی جمع نکرده و این ایراد بزرگی برای یک نویسنده است. با توجه به تعریفاتی که از نویسنده شنیده بودم انتظار بیشتری داشتم
مثلا پرستو خاله‌ی بچه‌ی پریا میشه نه عمه‌ی اون!
بعد چقدر راحت با مرگ پریا کنار اومدند یا با قضیه تعارض سعید! در حالی که همین پدر با گذشت زمان زیاد هنوز مرگ همسرش را باور ندارد
در مورد دانشگاه رفتن هم خیلی بدون فکر نوشته شده:
دانشجویان ورودی خودشان انتخاب رشته نمیکنند یا غیبتهای طولانی پرستو اصلا باعث حذف درس نشد، خوش به حالش!!!
و.....
انشاالله نویسنده محترم ملموس تر بنویسند
Yekta
۱۴۰۱/۱۱/۲۹
خسته نباشید میگم به نویسنده محترم!
واقعا کتاب جالبی بود و در کنار همه این جالبیش از مشکلات جامعه میگفتن!
خیلی دوستی سپیده و پرستو رو دوست داشتم:) و همیشه به دوستی‌های اینطوری حسادت میکردم.
فقط چندتا مشکل داشت که اگه اینها نبود کتاب فوق العاده عالی میشد!
نقد:
یک اینکه نسبت پرستو با بچه که
پریا بشه خواهرزادش میشه خاله و خواهر زاده ولی تو نامه گفته بود عمه!
دوم اینکه پشت تلفن نمیشه لبخند و نوع لبخند اون طرف رو دید و متوجه شد.
سوم اینکه توی ترم اول دانشگاه خدش شخص نمیتونه انتخاب واحد بکنه و اگه هم بیشتر از سه چهار جلسه غیبت بکنه حذف میشه ولی پرستو حدود یک ماه نرفت سر کلاس بعدشم که همش غیبت میکرد و از فرانک جزوه میگرفت.
چهارم اینکه فردای اعلام نتایج کنکور نمیشه ثبت نام کرد
پنجم اینکه از تهران تا تبریز حدود ۶ الی ۷ ساعت راهه و به گفته سپیده نمیشه از صبح تا شب هم دانشگاه ثبت نام کنی و هم تو خوابگاه بری و...
ولی به خاطر داستان خوبی که داشت من میگم 5 ستاره حقشه!
VICTORLyNCH
۱۴۰۱/۳/۱۷
خط اصلی داستان برای من جذابیت خاصی نداشت. سیر داستان منطق درست‌درمونی نداشت، اگه نویسنده توجهی که روی توصیفات داشت رو برای تمرکز بیشتر روی پیرنگی منطقی‌تر خرج می‌کرد، نتیجه بهتری رو شاهد بودیم. بله، داستان به شکلی که نویسنده می‌خواست پیش نمی‌رفت اگه شخصیت‌ها تصمیم‌های اشتباه نگیرن ولی باید هر تصمیم و رفتار یک منطق و توجیه مشخص باتوجه به شخصیت کاراکترها داشته باشه. برای همین خیلی از اتفاقات ملموس و قابل‌هضم نبودن. ضمن اینکه مثلاً اگه بخش بی‌بی‌حلیمه رو از داستان حذف کنیم. روایت ناقص می‌شد؟ خیر، پس بهتر بود با قسمت مهدکودک و شخصیت‌های متعددش جایگزین می‌شد تا اون‌ها هم در پیشبرد داستان نقش مهم‌تری داشته باشن. کوتاه‌تر شدن و دلایل موجه‌تر می‌تونست به بهتر شدن کیفیت کتاب کمک زیادی کنه اما خودنمایی نویسنده در زمینه توصیف و تمثیل مانع این مهم شده. امیدوارم نویسنده در آینده به جزئیات داستان بیشتر از جزئیات صحنه توجه کنه.
S P
۱۴۰۰/۳/۱۸
خیلی خیلی خیلی ارزشمند 🥺 بسیار عالی بود و تاثیر گذار خیلی جاها خودمو جای پرستو گذاشتم وقتی واقعا یک دختر 17 18 ساله باشی میفهمی مثل من که خیلی جاها حتی با اینکه بددهن نیستم هر چی از دهنم درمیومد میگفتم... قلم زیبایی دارین کمتر امکان داره خودم با شخصیت‌های داستان غصه بخورم یا این چیزا ولی اینقدر که تلخیشو حس میکردم حتی جاهایی گریم میگرفت... مخصوصا صحنه اعدام عالی وصف شده بود که میتونستم به وضوح تصور کنم... به شدت واقعی و عالی... منتها با کمال احترام برای جناب قجه چند نکته میگم تا آثار عالی تون بی‌نقص بشه... یه بخش که درمورد صحبت کردن‌های پرستو و سعید با تلفن بود وقتی داستان از زبون پرستو هست پس امکامش نیست تا لبخند سعید وصف بشه و بگه لبخند زدو گفت... یا اینکه پریا خواهرش رو عمه فرزندش خطاب کرد... داستان هم فکر کنم یکم طولانی بود... با همه اینا اونقدر عالی بود که بگم منی که خیلی سخت راضی میشم با تمام وجود خوشحالم که این داستانو خوندم و دوباره به زندگیم و اینکه یه دخترم که داره کم کم انقدر بزرگ میشه که باید خیلی مراقب باشه با اینکه خداروشکر به این دوستی‌ها حتی فکر هم نمیکنم اخه من آبانی هستمو مغرور حتی خیلی بیشتر از پرستو... ممنونم که داستانتون این همه مفهوم داشت نه مثل خیلی نویسنده رمان‌های عاشقانه که همشون یه مدله و اخرش میگی اینم مثل قبلی بود... دوست دارم زودتر بقیه اثارتون رو بخونم فعلا که با این کتاب عالیتون شروع کردم 🌹موفق باشید 🌺
اریسا نوروزی
۱۴۰۱/۷/۱
عالی نمیتونم چی بگم
لحظه‌ای که قرار بود سعید قربانی بشه گفتم نکنه پرستو نبخشه دلم می‌سوخت. یه لحظه احساس کردم دلم می‌خواد جای پرستو بودم و می‌بخشیدم. به هرحال عشق نعمت الهی هستش و نباید ازش سواستفاده کردم. ما آدما همیشه از اطمینان هامون سواستفاده می‌کنیم با اینکه خودم چندین دفعه عشق رو تجربه کردم
ولی حاضر نیستم سواستفاده کنم
بعضی عشق‌ها هوس هستش
عشق و هوس مثل همه منتها با یه تفاوت بزرگ اینکه توی هوس عشقت فقط برای اینکه تنها نباشی.
البته این کتاب یه عیب کوچیکه داشت
نویسنده گفته بود حدود ده سال پیش بالای پرستو مغزش مشکل پیدا می‌کنه و مادرش فوت میشه اونم توی جنگ، جنگ ۱۰ سال پیش نبوده پس این داستان اشتباه زمانی داشت. و اینکه کاش اون لحظه که پریا رسید و پریا و سعید رو باهم دید کاش از زبان پریا تعریف میشد، شاید دلیل برخورد ماشین پریا با تیر برق خودکشی بوده🤨 ولی خیلی جذاب بود
زهراحمزه پور
۱۴۰۱/۱۰/۱۸
ابتدا تشکر میکنم از نویسنده محترم آقای قجه داستان خوب و آموزنده‌ای بود که واقعیت جامعه ما هست و درد مشترک بسیاری از زنان و دختران جامعه ما اما این داستان به نظرم چندتا ایراد داشت یکی اینکه خیلی طولانی بود دوم پدرپرستو ده سال بودکه مرگ همسرش روباورنکرده بودچطور بامرگ پریا راحت کناراومد سوم پرستو خوب چطوربعدازتجاوز حالش بود بعداترم اول دانشگاه خودش انتخاب واحد برمیداره نه دانشجو چطورچندجلسه غیبت داشت حذف نشد ودرآخرباید بگم که همه خانواده ایرانی باتجاوز دختر راحت کنارنمیان امادراینجاپدرپرستوراحت بااین موضوع کناراومد خانواده امیر خانواده متعصبی بودن چطوربااین موضوع کناراومدن واینکه آخراین قصه خوب بود ولی درواقعیت فقط چند درصد احتمال داره که کسی بااین مشکل راحت کناربیاداونم شاید ازخانواده بافرهنگ وتحصیلکرده باشه مثل خانواده پرستو وامیر
نیکا علی محمدی
۱۴۰۲/۱/۲۲
👤با سلام و احترام به نویسنده گرامی این داستان مشکل‌های زیادی داشته و برای همین نظر کامل‌ای ثبت نمیتونم با کنم چرا چون مشکلات خیلی زیادی داشته و من نمیخوام طولانی باشه اما بحث دو چیز آن‌ها اشاره کنم یک داستان خیلی رویایی نوشته شده بود ۲ مشکلات خیلی زیادی داشت مثل اینکه پرستو نمیتونست ۳ هفته شمال و باشه بعد باز محبت زیادی میکنه و در عین حال به دانشگاه باز باشه و مدرسه حذف نشده باشه چون اگه سه جلسه غیبت کنیم اون درس رو حذف میشی و باز در حین غیبت‌های مداوم درس رو حذف نشد و چه جوری میتونه توی یک کلاس که شیفت شب بعد از ظهره همیشه با دوستش یه جا بیفته اینو یک تعداد از مشکلات این داستان بود که باز میشه و مورد‌های خیلی زیادی و یا ده‌ها مورد اشاره کرد و در کل خواستم بگم که این کتاب و کلاً خیلی پیشنهاد نمیدم ممنون🗣️
ی فعال ........
۱۴۰۱/۵/۲
سلام خیلی ممنونم از نویسنده‌ی خوب این رمان خوب
اول اینکه من چندتا غلط دیدم توی رمان خب نویسنده این رمان‌ی اقا بودن پس‌ی جورایی درمورد حس‌ها زنانه یکم کم گفته. وقتی به پرستو تجاوز میشه پرستو باید ناراحت عصبی و حتی افسرده میشد توی این جامعه خیلی‌ها رو دیدم که از‌ی مرد ضربه خوردن و بهشون تجاوز شده و
اونا حالشون واقعا بد بوده مرگ پریا هم که تقصیر پرستو نبود تقصیر سعید بود این جارو یکم زیادی پرستو فکر میکرد 😐 و بعد قبل از اینکه اون شب پدر سعید و سیما بیان دم خونشون پرستو گفته بود از سعید متنفره پس چطوری وقتی سیما ازش پرسید هنوز دوستش داری اون ته دلش دوسش داشته 😐 اصن کمی نیاز به ویرایش داره
مهدی عزتی
۱۴۰۰/۱۰/۲۸
دست مریزاد استاد نخبه ادبیات این اثر نه بلکه تمام اثرهایتان به یادماندنی‌ترین اثرهای موجود در ادبیات هستن به روزی که دست به قلم شدین فکر میکنم چه خوب که قلم را به دست گرفتین امیدوارم همچنین اثرهای زیبا وتاثیر گذار زیاد تری ارائه دنیا کنید درمورد کتاب هم که بگم داستان خوبی بود حتی عالی که فکرش را را نمیکردم آخرش چنین باشه متاسفانه این ملت ودین زن‌ها بسیار خوار میشمارد و نظرتان را درباره این بی عدالتی بسیار واضحی اعلان کردین و مطمعنم بعد خوندن این اون افراد وابسته به فکرهای عوام و دین به اصطلاح اسلامی نا عادلانه تغییر خواهد کرد سپاس از زحمات فراوان برای نوشتن اثر بی نظیر
Sana.hossein Aziz
۱۴۰۰/۴/۱۷
سلام کتاب خوب و جذابی بود از خوندنش لذت بردم. ممنونم. البته یه حاهایی از داستان رو سرسری گذرونده بودین نه به اینهمه اب و تابی ک واسه از دست دادن مادرشون داشتن نه به مرگ پریا ک بنظر میرسید راحت باهاش کنار اومدن. وموقع تجاوز یه این دختر ک سرسری موضوع رو مطرح کرده و عبور کرده. تجاوز به یه دختر از لحاظ روحی اونو داغون میکنه و اینجا طوری مطرح شده ک بعد یکی دو روز خیلی آسون اونو جلوه میدهشاید بخاطر اینکه نویسنده کمتر احساسات دختر ارو درک میکنه. و در اخر هم برگشتن امیر ک خیلی دیگ تخیلیه. ولی واسه تقویت روحیه خواننده خوبه. در کل خوب بود من با علاقه خوندمش مرسی از زحمتتون.
𝐭𝐚𝐫𝐚𝐧𝐨𝐦 𝐦
۱۴۰۰/۱۲/۲۲
عالی بود🥺
خیلی قشنگ غم انگیز بود کاملا میتونستم تصور کنم تمام صحنه هارو انقدر که قشنگ توصیف شده بود
معرکه بود
عالیی جز بهترین اثار این نویسنده بودکه تا الان خوندم و همچنان منتظر اثار دیگر این نویسندم واقعا کتاب جذاب غم انگیزی بود خیلی منو تحت تاثیر قرار داد
واقعا خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و
مخصوصا اونجایی که پریا تصادف کرد خیلی غم انگیز تلخ بود و همینطور خیلی قشنگ توضیح داده بود و میتونستم تمام اتفاق‌های درون کتابو تصور کنم واقعا معرکه عالی بود
و ممنون که این کتابو نوشتید ممنون که رایگان در اختیار ما گذاشتین واقعا زحمات شما نویسنده عزیز ستودنی
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۶/۶
سلام و درود
کتابی بسیار زیبا که بیانگر مشکل خانم‌ها تقریبا در تمام جوامع هست. ظرافت خانم‌ها که تبدیل به نقطه ضعفی در برابر مشکلات آن‌ها با مردان شده است.
بعضی از جاهای داستان بنظرم کمی بچگانه و ضعیف بود، یا شاید یک فرد18ساله واقعا هنوز تصمیماتی بچگانه میگیرن.
لطافت و قدرت زن روستایی شمالی برام
بسیار دلنشین بود.
و همچنین بیانگر مهر و محبت عمیق بین اعضای خانواده هست
درمورد سعید و آیندش بخوبی نشون داده شده که سرخوردگی چقدر میتونه مؤثر واقع بشه.
و اینکه پدر و مادر نباید خواسته خودشون ارجح بدونن.
Hana
۱۴۰۱/۴/۱۳
واقعا خیلی خیلی زیبا و جذاب بود:) طوری که من یه شبه خوندمش و نتونستم صبر کنم تا فردا😂\:
حسابییی هم اشکمونو دراورد! منی که خیلی سخت اشکم میریزه با این کتاب دوقطره اشک ریختم (::::
اگر یک مقدار تا حداقل شب خاستگاری هم پیش میرفت بد نبود بعد گریه یذره حال خوبم داشته باشه \:
یا خواهرش با یچه مردن
خیلی دردناک و غیر طبیعی میشد مثلا فقط بچش میمرد...
البته غیر طبیعی هم نیست ما داشتیم طرف کل خانوادشو از دست داده باشه... ولی همه اینا امتحانه و بعدش قطعا خوشی در راهه:)
مشاهده همه نظرات 245

راهنمای مطالعه کتاب آواز پرستوها

برای دریافت کتاب آواز پرستوها و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.