معرفی و دانلود کتاب صوتی آیین زندگی

معرفی کتاب صوتی آیین زندگی

کتاب صوتی آیین زندگی اثر دیل کارنگی، عالی‌ترین و بهترین راه برای غلبه بر نگرانی‌های روزمره را به شما نشان می‌دهد تا همواره بتوانید دیدگاهی سرشار از آرامش و شادی را در ذهن خود بپرورانید.

پس از شنیدن کتاب صوتی آیین زندگی (How to stop worrying and start living) به صورت کامل و عملی کردن راهکارهایش، باید هر ماه چند ساعت را صرف مرور آن بکنید و هر روز به فکر پیشرفت باشید. اگر به دنبال بهره واقعی از این اثر هستید، فکر نکنید که یک بار سرسری شنیدن کفایت می‌کند.

این کتاب به شما می‌آموزد که چطور قبل از اینکه نگرانی، شما را از پا در آورد، شما آن را از پا در آورید و نابود کنید، چطور هر روز برای همان روز زندگی کنید، چطور از انتقاد دیگران بدون هیچ توجهی رد شوید، چطور کسالتی را که خستگی، نگرانی و بیزاری به همراه دارد از بین ببرید،‌ چطور تشویش و نگرانی را از خود دور کنید و یا بر آن غلبه کنید، چطور مسائل نگران کننده را تجزیه و تحلیل و حل کنید، چطور در 14 روز، افسردگی را درمان کنید.

کتاب صوتی آیین زندگی خلاصه‌ای از تجربیات عملی زندگی بسیاری از تاثیرگذارترین انسان‌های روی کره‌ی زمین است که دیل کارنگی (Dale Carnegie) با معرفی حالت‌های گوناگون افراد معروف و برجسته، راهکارهایی عملی برای داشتن زندگی‌ای با حداقل نگرانی و مشکل ارائه می‌کند.

گاهی اوقات بعضی انسان‌ها درباره‌ی مقابله با نگرانی راهکارهای زیادی می‌دانند اما در هنگام وقوع آن نمی‌توانند از آن‌ها بهره ببرند و نمی‌دانند چگونه و کجا از آن‌ها استفاده کنند. دیل کارنگی با زیبایی خاصی و لحنی خاص مانند یک استاد به شما می‌آموزد که اگر بتوانید زندگی را کنترل کنید چقدر زندگی زیباتر و دل‌نشین‌تر خواهد شد.

دیل هاریسون کارنگی نویسنده و سخنران مشهور آمریکایی‌ در یک خانواده‌ی فقیر متولد شد و دوران کودکی خود را به سختی گذراند. او در زمینه‌ی نگارش کتاب‌های روانشناسی فعالیت می‌کند و به مخاطبانش درس‌های بسیاری در حوزه‌های پیشرفت شخصی، فروشندگی و سخنرانی در جمع داده است که موجب پیشرفت و موفقیت روزافزون آن‌ها شده است. یکی از بهترین ایده‌ی کارنگی در کتاب‌هایش این بود که می‌توان اخلاق برخی را با تغییر دادن رفتار در مقابلش، عوض کرد. او چندین کتاب پرفروش از جمله آئین دوست یابی و آیین زندگی به نگارش درآورده است.

در قسمتی از کتاب صوتی آیین زندگی می‌شنویم:

چهل و دو سال بعد، در یک شب بهاری که نور مهتاب بر لاله‌های تازه شکفته‌ی باغ دانشگاه ییل جلوه‌ی دلپذیری بخشیده بود، سرویلیام آسلر خطاب به دانشجویان گفت: «راجع به کسی همچون من که در چهار دانشگاه به عنوان استاد تدریس می‌کنم و بسیاری از کتاب هایم شهرت جهانی دارد چه می‌اندیشید؟ شاید فکر می‌کنید ساختمان مغز من با دیگران فرق می‌کند؟ اما این طور نیست. حداقل دوستان صمیمی و نزدیک من به خوبی با روحیات و توانایی‌های من آشنایی دارند و می‌دانند که من نیز یک مغز کاملاً طبیعی مثل همه‌ی شما دارم.»

پس چه چیزی در موفقیت سرویلیام آسلر موثر بود و او را از دیگران جدا ساخت و سرآمد روزگار کرد؟ او چند ماه قبل از سخنرانی‌اش در دانشگاه ییل، با یک کشتی اقیانوس پیما، اقیانوس اطلس را پیمود. در جریان این سفر با کنجکاوی مشاهده کرد که ناخدای کشتی روی عرشه ایستاده و بر انجام کار مجموعه‌ی عظیم قسمت‌های مختلف کشتی شناور نظارت می‌کند. ناخدا به محض آن که دکمه‌ی کوچکی را فشار می‌داد، بلافاصله صدای به هم خوردن ماشین آلات و تجهیزات مختلف از بخش‌های غیرقابل رویت شنیده می‌شد و در یک لحظه، کشتی بزرگ به اتاق‌ها و قسمت‌های مجزا و غیرقابل نفوذ تقسیم می‌شد. سرویلیام با تعجب به این فرایند نگریسته و با خود اندیشید بدون شک سفرهای طولانی‌تر دارای امکانات و تجهیزات پیچیده‌تری هستند.

سرویلیام آسلر از این تجربه استفاده کرده و آن روز در سخنرانی خود خطاب به دانشجویان گفت: «هر یک از شما مجموعه‌ای عظیم تر از آن کشتی اقیانوس پیما هستید که برای مسافرت‌های طولانی ساخته شده‌اید. تقاضای من از شما این است که کشتی زندگی خود را طوری تنظیم کرده و در اختیار بگیرید که بتوانید دیروز و امروز را از هم تفکیک کنید و فردا را نیز بدون دلیل در کار امروز دخالت ندهید تا بتوانید در این سفر طولانی زندگی با اطمینان خاطر جلو بروید و خود، در آهنین را بر روی دیروز ببندید، چون دیگر دیروزی وجود ندارد و پرده‌ای آهنین بر درهای آینده ببندید و تلاش نکنید از گوشه‌های آن به فردا نظر بیندازید، چرا که فردا هنوز نیامده است. بنابراین فقط به امروز بنگرید و بر آن تمرکز کنید و همه‌ی تلاش خود را به کار بیندازید که امروز را به بهترین وجه و با اطمینان خاطر سپری کنید.»

او معتقد بود که گذشته را باید مثل کالبدی بی‌جان به دست فراموشی سپرد چون آه و زاری و حسرت خوردن به گذشته، علاوه بر آن که وقت پرارزش ما را تلف می‌کند، بر روحیه‌ی ما نیز اثر تلخی بر جای می‌گذارد. همچنین اگر مشکلات و نگرانی‌های مربوط به آینده را به مسائل امروز اضافه کنیم، دیگر قادر نخواهیم بود بر کوه عظیم دشواری‌ها غلبه نماییم. کمتر کسی می‌تواند در برابر این هیولای ویران کننده مقاومت کند و از پا در نیاید. به طور کلی، تمرکز بر ناکامی‌های گذشته و تجسم آینده‌ی مبهم و اضطراب آفرین، راه را برای بهره‌گیری از امروز مسدود می‌سازد.

فهرست مطالب کتاب صوتی