معرفی و دانلود کتاب بارتیمیوس 1: طلسم سمرقند

معرفی کتاب بارتیمیوس 1: طلسم سمرقند

جاناتان استرود در کتاب بارتیمیوس 1: طلسم سمرقند، اولین جلد از این سه‌گانه‌ی پرطرفدار، روایت‌گر داستان ناتانیل، جادوگر جوان و جاه‌طلبی می‌شود که با احضار جنی پنج هزار ساله می‌خواهد طلسمی سحرآمیز را از سیمون لاولیسِ شیطان‌صفت برباید. این کتاب پس از انتشار در لیست پرفروش‌های نیویروک تایمز قرار گرفت و همچنین جایزه بهترین کتاب جوانان انجمن کتابخانه امریکا را نیز دریافت کرد.

درباره کتاب بارتیمیوس 1: طلسم سمرقند:

رمان تحسین‌شده استوارد قطعا به عنوان یکی از آثار کلاسیک در ادبیات فانتزی شناخته خواهد شد. کتاب بارتیمیوس 1: طلسم سمرقند (Bartimaeus trilogy: The Amulet of Samarkand) در حال حاضر به 36 زبان ترجمه شده است. جاناتان استرود (Jonathan Stroud) شخصیت‌های چندبعدی را خلق می‌کند و حول آن‌ها در محیطی جذاب که در آن سحر و جادو حقیقت دارد، قصه خود را نقل می‌کند. کتاب طلسم سمرقند جذابیت داستانی و روایت گیرا و کِشنده‌ای دارد که شما را مجاب می‌کند کتاب را لحظه‌ای روی زمین نگذارید و در عین حال گاهی شما را نیز وحشت‌زده می‌کند.

در کتاب طلسم سمرقند، داستان ناتانیل جوان روایت می‌شود که شاگرد جادوگر میان‌سالی به نام آرتور آندروود است. ناتانیل پس از آن‌که توسط سیمون لاولیس تحقیر می‌شود و استادش از او دفاع نمی‌کند، تصمیم می‌گیرد که با یادگیری جادوی پیشرفته و احضار بارتیمیوس از لاولیس انتقام بگیرد، اما درمی‌یابد که احضار این جن و کنترل او دو چیز کاملا متفاوت است. به‌زودی همه چیز از کنترل خارج می‌شود و ناتانیل و بارتیمیوس خود را در میانه قتل، باج‌گیری و شورش می‌یابند.

بارتیمیوس، این جن پنج هزار ساله، شخصیتی منحصربه‌فرد دارد که به عنوان وزنه‌ای اصلی در داستان شما را همراه خود می‌کشد و لایه‌های گوناگون جهان جادوییِ ساخته‌ی استرود و پیچیدگی‌های آن را نمایان می‌کند.

استرود در طلسم سمرقند از مجموعه سه‌گانه بارتیمیوس، مسیری را در دل دنیای جادویی خود می‌سازد چنان‌که شما بی‌صبرانه به سراغ جلد بعدی آن می‌روید تا بتوانید هر چه بیشتر به همراه بارتیمیوس و ناتانیل در این جهان کاوش کنید.

درباره مجموعه رمان‌های سه‌گانه بارتیمیوس:

این سه‌گانه، مجموعه‌ای فانتزی برای کودکان و نوجوانان است که در یک بریتانیای خیالی تحت حکمرانی گروهی از جادوگران قدرتمند اتفاق می‌افتد. سه‌گانه بارتیمیوس (Bartimaeus trilogy) شامل کتاب‌های طلسم سمرقند، چشم گولم و دروازه پتولمی است و همچنین جاناتان استرود جلد چهارم را نیز به عنوان پیش درآمدی بر این مجموعه تحت عنوان حلقه سلیمان نوشته که نگاهی است به تاریخ دوردست جهان جادویی او؛ زمانی که بارتیمیوس تحت کنترل جادوگران شاه سلیمان بوده و داستان کتاب روایت‌گر مشکلات او در آن زمان است.

جوایز و افتخارات کتاب بارتیمیوس 1: طلسم سمرقند:

- پرفروش‌های نیویورک‌تایمز
- برنده جایزه بهترین کتاب جوانان انجمن کتابخانه امریکا (ALA) در سال 2004
- برنده جایزه بوستون گلوب
- برنده جایزه ادبیات کودکان در سال 2006
- نامزد جایزه ادبیات جوانان آلمان
- برنده جایزه Lancashire Children's Book در سال 2005

کتاب بارتیمیوس 1: طلسم سمرقند مناسب چه کسانی است؟

این کتاب به نوجوانان و علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی و طرفداران مجموعه هری پاتر پیشنهاد می‌شود.

با جاناتان استرود بیشتر آشنا شویم:

او نویسنده کتاب‌های فانتزی برای کودکان و نوجوانان است. استرود تحصیلات خود در رشته ادبیات انگلیسی را در دانشگاه یورک به اتمام رساند و سپس به عنوان ویراستار در واکر بوکز در لندن مشغول به کار شد. اثر قابل توجه دیگر او مجموعه لاکوود و شرکا (Lockwood & Co) است که شبکه نتفلیکس با اقتباس از آن سریالی به همین نام را ساخته است.

در بخشی از کتاب بارتیمیوس 1: طلسم سمرقند می‌خوانیم:

آن جادوگر چه چیز را ممکن بود دنبال من بفرستد؟ بعید بود تعداد زیادی جن به قدرت فکارل و جابور تحت فرمان داشته باشد، اما بدون تردید می‌توانست ارتشی از خدمتکاران ضعیف‌تر را به‌دنبالم بفرستد. در حالت عادی می‌توانستم فقط با یک دست خود را از شر آن شیطانک‌های کودن یا مشابه‌شان خلاص کنم، اما اگر با تعدادشان زیاد می‌شد و من خسته و ضعیف بودم، اوضاع می‌توانست برایم سخت‌تر شود.

من به‌سرعت از همپ استید فرار کردم و زیر پیش آمدگی بام خانه‌ای عالی، کنار رود تیمز پناه گرفتم، جایی که بال‌هایم را جمع کردم و آسمان را زیر نظر گرفتم. پس از مدتی هفت گوی کوچک نورانی قرمز را در ارتفاع کم در آسمان دیدم. وقتی آن‌ها به وسط رود رسیدند، نیروی‌شان را تقسیم کردند: سه‌تا به جنوب، دوتا به غرب و دوتا به شرق رفتند. من خود را محکم به سایه‌های زیر بام فشردم، اما متوجه شدم همین‌که گوی‌های جست‌و‌جوگر در پایین رود ناپدید شدند، طلسم سمرقند تپش‌های انرژی قدرتمندی ایجاد کرد. این مسئله مرا عصبی و نگران کرد، کمی بعد آن‌جا را ترک کردم و در سوی دیگر رود، روی شبکه‌ی فلزی پایه‌ی یک جرثقیل نشستم، جایی‌که آن‌ها برای جادوگران اشرافی، مجموعه‌ای از خانه‌های زیبا و گران‌قیمت می‌ساختند.

پنج دقیقه در سکوت گذشت. رود، دور پایه‌های اسکله چرخید و تابید. ابرها از روی ماه گذشتند. ناگهان در طرف دیگر رود، نوری سبز و تهوع‌آور در پنجره‌های خانه‌ای خالی درخشید. سایه‌هایی خمیده داخل آن حرکت کردند و به جست‌وجو پرداختند، اما چیزی نیافتند. نور، به بخاری درخشان تبدیل شد و از پنجره‌ها به بیرون خزید و با باد رفت. بار دیگر تاریکی بر خانه غلبه کرد.