معرفی و دانلود کتاب صوتی تناسخ

معرفی کتاب صوتی تناسخ

کتاب صوتی تناسخ نوشتهٔ ترانه حبیب، مجموعه داستان‌ کوتاهی است درمورد دو موجود به نام‌های «آه‌ماه» و «مراد» که در زمان و مکانی متفاوت و در اشکال مختلفی در جهان هستی زندگی می‌کنند. ترانه حبیب عقیده دارد تمامی موجودات در همین دنیا باقی می‌مانند و به نوعی جاودانگی دارند و این دیدگاه را در داستان‌های این مجموعه بازتاب داده است.

درباره کتاب صوتی تناسخ:

آه‌ماه و مراد در هر زندگی به یک‌شکل وارد این دنیای خاکی می‌شوند؛ گاهی در قالب پری دریایی، گاهی گوزن و گاه نیز آب‌، خاک و گل و حتی انسان. ترانه حبیب برای نوشتن این مجموعه داستان از شرح دو منظومه حاج ملا هادی سبزواری الهام گرفت که درمورد رد نظریه بازگشت موجودات به عدم بود. از منظر این منظومه، هر چیزی که به هستی وارد می‌شود، بازگشت آن به عدم ممکن نیست. همه چیز می‌ماند و تغییر شکل می‌دهد.

ایدهٔ تناسخ در دین‌هایی مثل بودائیسم، هندوئیسم، دائو، برهما، اهل حق و غالیان منتسب به شیعه وجود دارد. تناسخ به معنی باززایی است و به‌طورکلی مفهوم زاییده شدن مجدد پس از مرگ را می‌رساند. براین‌اساس، هر چیزی که وارد این جهان می‌شود، هرگز به عدم بازنمی‌گردد؛ بلکه می‌ماند و تغییر شکل می‌دهد.

کتاب تناسخ شامل چندین داستان کوتاه می‌شود که با نثری لطیف و شاعرانه نوشته شده‌اند. نویسنده در این کتاب این پیام را می‌رساند که باور به تناسخ تنها به مردمان هند منحصر نمی‌شود. بلکه همهٔ مذاهب و فرقه‌ها به‌نوعی به موضوع رجعت و باززایی اشاره کرده‌اند.

کتاب صوتی تناسخ مناسب چه کسانی است؟

اگر به داستان‌های کوتاه فارسی و داستان‌های فانتزی علاقه دارید، از شنیدن این کتاب لذت خواهید برد.

در بخشی از کتاب صوتی تناسخ می‌شنویم:

نرم در میان دستانش لغزیدم. تابه‌حال ندیده بود که گلش این‌گونه پیچ‌وتاب بخورد. به من نگریست و لب‌هایش با تبسمی گشوده شد. شیفته‌وار چرخیدم و پیچ‌وتاب خوردم. نگاهم کرد. نمی‌دانست با من چه کند و از من چه بسازد. ولی من می‌خواستم آنی را بسازد که تاکنون نساخته بود. مجسمه‌ساز بود. بارها از گل‌های خام معانی عمیقی ساخته‌وپرداخته بود. هرچه می‌ساخت حیرت‌انگیز بود. می‌توانست دلی از گلی بسازد. در تپش. می‌توانست کلام را از لابه‌لای لب‌های به هم دوختهٔ تندیس، چون نوایی سحرآمیز به گوش‌ها برساند. می‌توانست مجسمه‌ای بسازد که بی‌چشم ببیند، بی‌گوش بشنود و بی‌پوست لمس کند. می‌توانست با من زیباترین پدیده‌ها را خلق کند.

مرا در دست‌های گرمش فشرد. دردی مطبوع به دلم ریخت. مرا ورز داد و پیچاند. با ناله‌ای خاموش به شکل دلخواهش درآمدم. نگاهم کرد. هنوز گل بودم. خام و ناتمام. مرا نرم کرد. در دست‌هایش نگه داشت و گلویم را فشرد. من در انتظار دگرگونگی خاموش مانده بودم و او در اندیشهٔ ژرفش به دنبال معنایی برای من می‌گشت و نمی‌یافت ...

فهرست مطالب کتاب صوتی