معرفی و دانلود کتاب جادوی درون

معرفی کتاب جادوی درون

کتاب جادوی درون نوشته‌ی اورسولا لو گویین، داستان زندگی پسرکی به نام اورک است که در قبیله‌ای با قدرت‌های خارق‌ا‌لعاده و خطرناک زندگی می‌کند و اتفاقاتی برایش رقم می‌خورد که تصمیم می‌گیرد مسیر زندگی خود را به دقت و درست انتخاب کند.

خانواده‌های فقیر سرزمین‌های شمالی که در گروه‌های پراکنده زندگی می‌کنند دارای قدرت‌های باارزشی هستند و این قدرت موضوع اصلی کتاب هیجان انگیز جادوی درون (Gifts)‌ است. برخی توانایی‌هایی خارق‌العاده دارند تا با یک نگاه، یک واژه یا یک حرکت حیوانات را رام کنند، آتشی را به پا کنند، یا زمینی را جابه جا کنند. برخی دیگر قدرت‌های هراسناکی دارند. قادرند کسی را درمانده کنند، فکرها را بخوانند، یا افراد را به بیماری‌ای بی‌علاج مبتلا کنند. مردم سرزمین شمالی در وحشتی بی‌پایان به سر می‌برند و هر آن ممکن است قبیله‌ای به قبیله‌ای دیگر هجوم آورد. اما قدرت اورک جوان، قدرتی وحشی و غیرقابل کنترل است.

اورک از وحشت اینکه ممکن است ناخواسته و در یک لحظه اشخاصی را که دوست دارد، یا افراد بی‌گناه را با یک نگاه ساده از بین ببرد چشم‌های خود را با چشم بند بسته است. دوست دوران کودکی او، گری، تلاش می‌کند تا راهنمای او در این دنیای تاریک و ناآشنا باشد. گری نیز خود از به کارگیری جادوی درونش اجتناب می‌ورزد و حیوانات را برای شکار شدن فرا نمی‌خواند. آیا این دو ترد شده، کسانی که در سرزمین جادو و قدرت‌های فرازمینی جایی در بین مردم ندارند، می‌توانند مسیر زندگی خود را به درستی بیابند؟

اورسولا کروبر لو گویین (Ursula Kroeber Le Guin) نویسنده سبک علمی-تخیلی بود. او یکی از نویسندگان مطرح در زمینه علمی-تخیلی فمینیستی است. لو گویین در عرصه‌های رمان، شعر، داستان کودکان و جستارنویسی طبع‌آزمایی کرده است، اما بخش اعظمی از معروفیت وی به خاطر داستان‌های علمی‌-تخیلی و فانتزی‌هایی است که به شکل داستان کوتاه یا رمان نوشته‌. او که اولین داستان‌هایش را در اینگونه ادبی در دهه 1960 به چاپ رساند، اکنون یکی از مهم‌ترین نویسندگان داستان‌های علمی‌-تخیلی محسوب می‌شود.

خانم لگویین جزو 10 نویسنده برتر Amazon.com در زمینه نوجوانان، برنده جایزه کتاب برتر سال توسط Publishers Weekly، برنده جایزه PEN Venter Award در زمینه داستان‌های تخیلی و برنده کتاب منتخب توسط مجله معتبر Booklist است. وی چندین بار برندهٔ جایزه‌های هوگو و نبیولا نیز شده است. مشهورترین آثار لو گویین علمی تخیلی هستند، اما او آثاری مختلف شامل بیش از 19 رمان علمی–تخیلی، 9 داستان کوتاه، 13 کتاب کودکان و شعر آفریده‌ ست.

برخی نظرات دربارۀ رمان جادوی درون:

- این کتاب یک گنجینه است. (VOYA)
- بی‌نظیر است. (Publishers weekly)
- این کتاب سرشار از تخیلات و قدرت‌های طبیعی است، همان چیزی که مجموعه Erathsea را به رمانی کلاسیک تبدیل نمود. (Booklist)

در بخشی از کتاب جادوی درون می‌خوانیم:

پدرم سرش را به نشانه‌ی تأیید تکان داد «هدیه‌ای برای هدیه» صدای خشکی داشت. «مدتی پس از آن ماجرا اورک پیر به همراه همسرش و چندی از مردمانش به کشتزارهای بالا دستی رفتند و خانه سنگی را به پسرش کادارد، که دیگه خان شده بود، واگذاشتند. قبیله وضع خیلی خوبی پیدا کرد، گفته می‌شد در آن زمان ما در تپه‌های سنگی هزاران گوسفند را پرورش می‌دادیم. بوفالوهای سفید ما زبان زد بودند، تجارت گوساله در آن زمان حتی مردانی از دانت و دَنر را به سرزمین‌های ما می‌کشاند. کادارد با دختری از بَرِس‌ها ازدواج کرد به نام سِمدان، و بزرگ‌ترین عروسی را برگزار کرد. درام آن دختر را برای پسر خودش می‌خواست، ولی با وجود ثروت فراوان پسر درام، آن دختر پیشنهاد وی را قبول نکرده بود، و به همسری کادارد درآمد. مردم از تمام سرزمین‌های غربی در آن عروسی حضور داشتند. سمدان هدیه خاندان خودش را داشت. او و کادارد به شکار می‌رفتند و سمدان آهو، گوزن و قوهای وحشی را فرامی‌خواند. پس از مدتی سمدان دختری به نام عسل و پسری به نام کانوک را به دنیا آورد! همه چیز خوب پیش می‌رفت تا جایی که یک سال زمستان سختی آمد، و به دنبال آن یک تابستان گرم و بی‌آب! دیگر هیچ علوفه‌ای برای دام‌ها پیدا نمی‌شد و کشتزارها دیگر گندمی نداشتند. بیماری در گله‌های بوفالو رواج یافته و در یک فصل تمام انبارها خالی شده بودند!

مردم قبیله هم دچار بیماری‌های مختلفی شده بودند و سمدان باز باردار شد، ولی این بار بچه زنده به دنیا نیامد. بعد از، از دست رفتن بچه، خود سمدان هم برای مدت طولانی‌ای مریض شد. خشکسالی‌ای که یک سال ادامه پیدا کرده بود، به سال دوم کشیده شد. دیگر هیچ‌چیز خوب پیش نمی‌رفت و از دست کادارد هم کاری بر نمی‌آمد. این‌ها چیزهایی نبودند که در حیطه‌ی قدرت او باشند. کادارد به مرز جنون رسیده بود.