معرفی و دانلود کتاب جام مرا لبریز کن

معرفی کتاب جام مرا لبریز کن

کتاب جام مرا لبریز کن دربردارنده سروده‌هایی زیبا و شاعرانه از علی اصغر بزرگی زاده است. اشعار این اثر دارای مضامین مختلفی چون تنهایی، عشق، غم فراق، وصال، ناکامی، دغدغه‌های اجتماعی و... هستند.

کتاب جام مرا لبریز کن مناسب چه کسانی است؟

اگر از طرفداران شعر معاصر هستید، این کتاب به شما پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب جام مرا لبریز کن می‌خوانیم:

جام مرا لبریز کن شراب ناب من تویی
مستم بکن دیوانه وار آرامش مستی تویی
بی خود ز خود با دیدنت تولدیست بوسیدنت
مستم بکن از عاشقی با پلک بر هم بستنت
من یه مرداب غریبم دریا طوفانی ز حسرت
چون در آغوشت اسیرم دریا دنبال محبت
جام مرا لبریز کن لبریزتر از لبریزها
تنها بهار من تویی در این پاییز پاییزها
شدم عاشق تر از هر روز گلم لعنت به هر دیروز
شده گریه فراموشم شدم از هر غمی محفوظ
نگاه بی شرم ما را ببخش و بوسه بر لب زن
نگاهم کن نگاهم کن سوال بی جواب من
نگاهم کن که من بی تو درختی بی شاخه و برگم
پر از رویای دل تنگی پر از آرزویی سردم
تو در من باش تو با من باش
یه جرعه باش پیاپی باش
چقدر خوبه کنارت زندگی کردن
در آغوشت عشق را هی مرور کردن
آخه در باغچه قلبم گل مریم تویی تو
چقدر خوبه کویر باشیو احساس غرور کردن

فهرست مطالب کتاب

مجموعه اشعار
پیش‌گفتار نویسنده
طاقت بیار
صیاد
زاغه نشینان
خلاصه نمیشه
در همین حد کافیست
جام مرا لبریز کن
نکنه عیب از ماست
قایق شکسته
نمیشه باور این دل
گل مینا
دریاب
آواز شب ها
باید
بیقرار
چه کار باید کرد
اون چرا با دل من راه نمیاد
وقتی آینه رو به روته
چه کنم
بازیچه
پرواز کن
ندونسته نکن کاری
ستاره پلید
وقتی رفتی
نیامد
عید
قاصدک
زندان بی دیوار
باز کن پنجره را
عشق بیهوده
بخواب مادر
من به تو مدیونم
سایه
بیا تا فاصله ها رو کم کنیم
کوچه
محتاج
شکوِه
نمی خوابم
برگرد
پازل
دل بی دل
تو بودی
عطر موهای تو
دیگه فایده نداره
شریک درد من نباش
خونه مادربزرگ
گریه نکن
حتی اگر تو خواهی
پر کشید و رفت
دیگه از رفتن نخون
احساس غریب
رها شو
نگاه آخر
بیا با من
سوال
قصه تنهایی
ما هر دو
عبور
آدما که پیر میشن
سوخته دقایق
قصه سرا
بشکن این غروب تلخ
اگر می‌موند
گِدا
من و دفترم
من و تو
نامه
بدون من
دوراهی
نقش و نگار
تمام من
پوچ
اشک و لبخند
خاطره
زندگی کن
دوست خوب من
پایان عشق
افسانه
تقصیر
همدم سی ساله
زندگی زرد
طلب دل
خیال نکن
کجا رفتی
بزار پایان بگیره
عزیز رفته از دستم
شدم از عاشقی بیزار
به کجا می خوای بری
بانوی عشق
پشت پا نزن به بختت
ساز ناکوک
یاد قدیما بخیر
عشق رویایی
نمی خوام یه آدم تکراری شم
خودفریبی
این روزا
معما
خاموش کن فانوس را
از خاکم ولی خاکم نکردند
بچه بی گناه
دیگه بسته دل غافل