معرفی و دانلود کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال: چگونه ویلیام جیمز می‌تواند زندگی شما را نجات دهد

معرفی کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال: چگونه ویلیام جیمز می‌تواند زندگی شما را نجات دهد

کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال نوشته جان کاگ پیش درآمدی بر چیستی و چرایی اندیشه‌های فلسفی ویلیام جیمز، بنیان‌گذار مکتب پراگماتیسم محسوب می‌شود. موضوع اصلی کتاب بحث پیرامون این مطلب است که چگونه تجربه‌های او به عنوان یک بیگانه با زندگی و تفکراتش، همراه با رویکردی سرشار از پویایی و امیدواری اما واقع‌بینانه بود.

درباره کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال:

ویلیام جیمز (William James) یکی از مهم‌ترین متفکران قرن نوزدهم و بنیانگذار پراگماتیسمِ فلسفی بود. آثار فراوانی که از او به جا مانده، مبین ذهنی جامع‌الاطراف و نشان‌دهنده‌ی استعدادهایی کم‌نظیر در عرصه‌های گوناگون علمی، فلسفی و حتی ادبی‌اند. با این همه، اغراق نخواهد بود اگر تمام کوشش‌های فکری این متفکرِ شوریده و حکیمِ رازورز را به مثابه‌ی تلاشی برای پاسخ گفتن به مسئله‌ی هملتی «بودن یا نبودن» قلمداد کنیم. به تعبیری، عصاره‌ی فلسفه‌ی ویلیام جیمز، پاسخی‌ست به تنها یک سوال بنیادین: زندگی ارزش زیستن دارد یا نه؟

این پرسش، خصوصاً با توجه به این واقعیتِ زندگینامه‌ای که ویلیام جیمز در سنین جوانی به طور جدی قصد پایان دادن به زندگی خود را داشته، اما از انجام این کار منصرف شده است، معنایی بس عمیق‌تر نیز می‌یابد. از این منظر، باید ویلیام جیمز را از برادران فکری فیلسوفانی چون کیرکگور، شوپنهاور و نیچه به شمار آورد که فلسفه‌شان به طرز تفکیک‌ناپذیری با زندگی‌شان در مقام موجودی بشری درهم‌تنیده بود.

زندگی ویلیام جیمز اما چگونه زندگی‌ای بود، که حاصلش فلسفه‌ی عملگرایِ توأم با عناصر الهیاتی‌ای شد که می‌شناسیم؟ این پرسشی‌ست که جان کاگ در کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال (Sick Souls, Healthy Minds) مطرح کرده و در راستای پاسخ گفتن به آن تلاش نموده است.

کاگ در این کتاب، از زندگی ویلیام جیمز پلی به اندیشه‌های او در باب معنای حیات، ارزشِ آدمی، جایگاه اخلاق در زندگی و... می‌زند، و از این اندیشه‌ها نیز، پُلی دیگر به دغدغه‌های بشرِ امروز؛ به واقع، کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال، اگرچه به ظاهر اثری‌ است که مشخصاً به اندیشه‌های یک فیلسوف می‌پردازد، در اصلْ تأملی است در باب دغدغه‌ها و پرسش‌های وجودیِ آدمی، که جملگی، به تعبیر فیلسوفان اگزیستانسیالیست، اضطراب‌افزا اَند و بالقوه بیماری‌زا.

بنابراین، جان کاگ با غور در اندیشه‌های ویلیام جیمز، بیش از آنکه تفکرات شخصیتی مهم در تاریخ فلسفه‌ی غرب را برای مخاطبین خود ترسیم کند (اگرچه این کار را نیز کمابیش می‌کند)، به ایشان در پرداختنِ دقیق‌تر به معضلات روحی و روانی‌ای یاری می‌رساند که هر انسانی به صِرف انسان بودن، زمانی آن‌ها را رویاروی خویش می‌بیند.

نکوداشت‌های کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال:

- دقیق و قابل اعتنا. (Wall Street Journal)
- کاگ در این کتاب، با یاری گرفتن از ویلیام جیمز پاسخی درخور به پرسش در باب معنای زندگی می‌دهد. (John Williams)
- جان کاگ با توسل به اندیشه‌های ویلیام جیمز زمینه‌ای فراهم می‌آورد که شما را به مسیر خودسازی هدایت می‌کند. (The New Yorker)

کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال مناسب چه کسانی است؟

چنانچه به مطاله پیرامون افکار ویلیام جیمز و فلسفه پراگماتیسم که توسط او بنیان نهاده شد، علاقه‌مند هستید، خواندن این کتاب به شما پیشنهاد می‌شود.

با جان کاگ بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده و پژوهشگر آمریکایی که در سال 1979 متولد شد، استاد رشته فلسفه در دانشگاه ماساچوست است. جان کاگ (John Kaag) بیشتر در زمینه‌هایی چون فلسفه آمریکایی، فلسفه ذهن و زیبایی‌شناسی به مطالعه و تحقیق می‌پردازد و آثار متعددی با محوری فلسفه منتشر کرده است. از مهم‌ترین و شاخص‌ترین آثار او می‌توان به کتاب پیاده روی با نیچه، اندیشیدن از راه تخیل و فلسفه آمریکایی: یک داستان عاشقانه اشاره کرد. او از جمله ویراستاران برگزیده نیویورک تایمز به شمار می‌رود.

جملات برگزیده کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال:

- خوشبخت‌ترین آدم را در نظر بگیرید، کسی که همه عالم به حالش غبطه می‌خورند، و بدانید که از هر ده مورد نه نفرشان خودش را در عمق وجودش فردی کاملا شکست‌خورده می‌داند.

- فرایند متعارف زندگی حاوی لحظاتی است که به‌اندازه هریک از انبوه لحظات بدِ موجود در سودازدگیِ جنون‌آسا بد است، لحظاتی که در آن‌ها شرّ و تباهیِ مطلق فرصت و نوبتی را که در پی‌اش بوده پیدا می‌کند و در هیئت سخت و صُلبش ظاهر می‌گردد.

- در این واقعیت صِرف که زندگی سخت است، که انسان‌ها ناگزیرند جان بکَنند و رنج بکِشند، چیزی نیست که آدمی را خشمگین و آزرده سازد. شرایط ارضی و سماوی اکنون و همیشه چنین است، و ما قادریم آن را تاب بیاوریم.

- زندگی ما همیشه عمیق‌تر از آن است که ما خود می‌دانیم، همیشه الوهی‌تر از آن است که به نظر می‌رسد، و از همین روست که ما قادریم خواری‌ها و سرخوردگی‌ها را تاب بیاوریم؛ که اگر چنان نبود که گفتیم، باید ما را در خود فرو می‌کشیدند و غرق می‌کردند.

- ما ناگزیریم امروز را با حقیقتی که امروز قادر به اخذ آنیم زندگی کنیم و آماده باشیم که فردا همان را دروغ و خطا بنامیم.

در بخشی از کتاب جان‌های بیمار، ذهن‌های سرحال می‌خوانیم:

یک متفکر سخت‌اندیش، مانند فیلسوف تجربه‌گرای بریتانیایی، دیوید هیوم، در ارتباط با افق‌های معرفت انسانی، سخت مشکوک است، آن‌هم شکی مصرّانه و ریشه‌ای. فرد سخت‌اندیش می‌گوید: «دنبال حقیقت هستید؟ بسیار خوب، بخت یارتان باشد! شما هیچ‌گاه به ذره‌ای از یقین دست نخواهید یافت. شواهد تجربی مدام در حال تغییرند و از همین رو همواره علیه شما هستند.» این برای جیمز بیش‌از‌حد سخت و محکم بود. از سوی دیگر، فیلسوف نرم‌اندیش، که متفکران دستگاه‌سازی مانند گوتفرید لایب‌نیتس مظهر آن هستند، قائل به آن است که نوعی نیروی فراانسانی یا نظام کیهانی حافظ و ضامن حقیقت است. پاسخ آنان به این پرسش چنین است: «دنبال حقیقت هستید؟ بخت یارتان است. خداوند به قدرت تدبیرش پیشاپیش مشکلتان را حل کرده است. مهیای آن باشید.» این هم برای جیمز آن‌قدری که باید سخت و محکم نبود.

نظریه پراگماتیکِ حقیقت، در ارتباط با افق‌های ممکن برای نیل به نوع خاصی از درستی و صحت، پذیرای شک‌انگاری مطلق نیست، اما هم‌زمان، آن‌طور که در ادعاهای صورت‌گرفته در خصوص حقیقتِ مطلق یا مطلقِ حقیقت می‌بینیم «ساده، والا، پالوده و پاکیزه» هم نیست. درهم‌برهم بودن درونی پراگماتیسم نقصان و ایرادی برای تفکر جیمز نیست، بلکه باید گفت که تابعی است از میل او برای میانجیگری بین این دو موضع شناختی افراطی. پراگماتیسم همچنان گوریده و به‌هم‌پیچیده، گنگ و آلوده، پردرد و گیج‌و‌گم باقی می‌ماند، چون زندگی خود چنین است، گوریده و به‌هم‌پیچیده، گنگ و آلوده، پردرد و گیج‌وگم. اما پراگماتیسم امیدوار نیز هست، چون زندگی غالباً سزاوار این امیدواری است. پراگماتیسم فلسفه‌ای است برای انسان‌هایی مانند ما، مایی که نه سنگ و چوبیم، اشیای مفلوکی عاری از عقل و هوش، و نه خدایانیم، موجوداتی والامرتبه و همه‌چیزدان. فلذا، بیایید تظاهر نکنیم که اوضاعمان از آنچه واقعاً هست بدتر یا بهتر است. ما اصلا با همین وضعیت منحصربه‌فردی که مصداق وضعیت میانه و تعدیل‌شده است، و در آن، به دنیا می‌آییم وضعیتی که خود مصداق جایی بین آمیب‌ها و فرشتگان است اما این بخت را داریم که این وضعیت را بهبود بخشیم. به نظر می‌رسد که جیمز تأکید و اصرار امرسون را در جستار «تجربه» تکرار می‌کند که گفته بود، این «جهان میانه، این میان‌جهان، بهترین است.»

فهرست مطالب کتاب

مقدمه: «نفرت از زندگی»
1: جبرگرایی و یأس
2: آزادی و زندگی
3: روان‌شناسی و ذهن سلیم
4: آگاهی و استعلا
5: حقیقت و پیامدها
6: حیرت و امید
یادداشت مترجم
سپاسگزاری‌ها
کتاب‌های پیشنهادی
یادداشت‌ها