معرفی و دانلود کتاب صوتی خون خورده

عکس جلد کتاب صوتی خون خورده
قیمت:
۱۰۶۰۰۰ 53000 تومان ۵۰%
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی خون خورده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی خون خورده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی خون خورده

کتاب صوتی خون خورده آخرین رمان مهدی یزدانی خرم، داستانی جذاب و دل‌نشین از زندگی 5 برادر است که یکدیگر را گم کرده‌اند و در شهرهای تهران، آبادان، مشهد و بیروت زندگی می‌کنند، روایتی جذاب از دهه‌ی 60 که تا مدت‌ها پس از شنیدنش ذهن‌تان درگیر آن می‌شود.

درباره‌ی کتاب صوتی خون خورده:

این کتاب صوتی اثری حیرت‌آور و هیجان‌انگیز است، رمانی که با جزئیاتی دقیق نوشته شده و زندگی برادران سوخته‌ای را روایت می‌کند که روزگار برایشان سرنوشت ترسناک و عجیب‌ و غریبی رقم زده‌ است. این کتاب در کنار روایت داستان برادران سوخته، به روایت قصه‌هایی از ارواح و افرادی که در کنار این چند برادر هستند نیز می‌پردازد.

رمان خون خورده به نوعی ادامه‌ی دو رمان قبلی مهدی یزدانی خرم به نام‌های «به گزارش هواشناسی فردا این خورشید لعنتی» و «سرخ سفید» به شمار می‌آید. داستان برادران سوخته شما را به یاد جنگ‌های صلیبی می‌اندازد. رویدادهای این کتاب در دو بازه‌ی زمانی اتفاق می‌افتند. بخش اول در یک بازه‌ی زمانی بین سال‌های 1360 تا 1367 و بخش دیگر آن در یکی دو سال کنونی رخ می‌دهد.

داستان اصلی این کتاب نه گذشته را تکرار می‌کند و نه جهانی کاملاً منحصر به فرد دارد، مهدی یزدانی خرم داستان این کتاب را از تجربه‌‌ای‌ سخت و موفق از ذهنی پر هیاهو و مهندسی‌ شده برگرفته و تمام پیچیدگی‌‌های لازم داستانی را به کار برده است، این کتاب بدون تردید یکی از برجسته‌ترین و درخشان‌ترین رمان‌‌های فارسی سال‌‌های کنونی به حساب می‌آید.

با وجود پس و پیش‌هایی که در ساختار کتاب وجود دارند و اصراری که بر توضیح همه چیز داده شده، زبان این رمان، بسیار گویا و روان است. نویسنده تاریخ را به گونه‌ای خاص به تصویر می‌کشد. سبک نگارش یزدانی خرم هم‌چون کتاب‌های تاریخ یا رمان‌های کلاسیک نیست. او به تمام گوشه و کنار تاریخ سر می‌زند.

این رمان را می‌توان به عنوان رمانی گوتیک شناخت؛ گوتیکی که به معنای ترس نیست بلکه به معنای نوعی تعلیق است. این رمان شما را به فضایی گوتیک‌گونه برای هجوم تاریخ بر ذهن‌تان می‌برد. آزاد شدن از دل تاریخ برای هیچ انسانی ممکن نیست و همه با تاریخ ارتباط دارند. گوتیک به معنای حیران بودن و سرگردانی در این مفاهیم تعبیر می‌شود. سرگردانی بین چیزی که هست و چیزی که توصیف می‌شود؛ سرگردانی بین بودن و عدم وجود.

مهدی یزدانی خرم را بیشتر بشناسیم:

مهدی یزدانی خرم در شهریور سال 1358 در تهران به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی و از دانشگاه تهران اخذ کرده است. او نوشتن را ابتدا از صفحات ادبی مطبوعات ایران مانند مقالات و گفت‌وگوها شروع کرد. بیشتر شهرت او در زمینه‌ی نقدهای ادبی است.

کتاب های او جوایز بسیاری را از آن خود کرده‌اند که عبارت‌انداز: «جایزه‌ی ادبی واو» برای رمان «گزارش اداره هواشناسی فردا این خورشید لعنتی»، «جایزه‌ی بهترین رمان سال 91» و «جایزه‌ی بهترین رمان سال‌های 91 و 92 از هیئت داوران جایزه ادبی بوشهر» برای کتاب «من منچستر یونایتد را دوست دارم». هم‌چنین او جایزه ادبی «چهل» را به عنوان یکی از پنج امید ادبیات داستانی ایران کسب کرده است.

در بخشی از کتاب صوتی خون خورده می‌شنویم:

منصور شبی در تیر‌ماه سال 1358 یک عکسِ مهم گرفت. عکسی از فاحشه‌ی مشهورِ شهر نو. و از آن شب فصل دیگری از زند‌گی‌اش شروع شد. دادگاهی برای چند زنِ فاسد برگزار کردند. به او گفته بودند معروف‌ترین‌شان کسی ا‌ست به نامِ سکینه قاسمی. وقتی با چادر و چهره‌ی تکیده نشست روی صندلی و زنی داد کشید «پری‌بلنده، آخرِ خطه.» و حاکم شرع توضیح داد سکوت را رعایت کنند در دادگاه، فهمید می‌تواند سوژه‌ای را مالِ خود کند که ده‌ها سال مالِ همه بوده. اما قصه‌ی اصلی عکاس و زنِ فاحشه در 21 تیرماه و پای چوبه‌ی دار رقم خورد.

منصور که عکس‌های زیادی گرفته بود از اعدام‌های اسفند 57 و فروردین 58، عادت داشت به این فضا. وقتی کمیل در کافه‌قنادی فرانسه به آن‌ها گفته بود که باید با عکس‌های‌شان تاریخ بسازند، قصه‌ی او شروع شد تا همان روز 21 تیر‌ماه که از طرفِ روزنامه‌ی تازه‌آمده‌ی جمهوری اسلامی با عکاسِ بدخُلقِ کیهان رفتند برای عکاسی از اعدامِ پری‌بلنده و چند زنِ دیگر که مفسدِ فی‌الارض اعلام شده بودند.

منصور خیلی زود و با پیراهنی قهوه‌ای به محلِ اجرای حکم رسید. نگهبانِ زندان گفت مسئولِ اجرای احکام گفته بنا به مصالحی جای اعدام عوض شده و آن‌ها باید خودشان را برسانند به جنوبِ تهران. سمتِ کاباره‌ی شکوفه‌ نو سوخته. و سفرِ منصور از شمالِ تهران به جنوب‌غربی تهران او را متصل کرد به روزِ آتش ‌زدنِ شهر نو و کمی ضربانِ قلبش بالا رفت. آن روز عکس‌های زیادی گرفت، از جمله از شعله‌های فروزانِ کارخانه‌ی آبجوسازی شمس، و بوی سوختگی در ذهنش ماند...

وقتی با پیکانِ سبزِ عکاسِ کیهان رسید به محلِ اعدام، چوبه‌ی دار را دید. او تا آن روز چوبه‌ی دار ندیده بود و هر چه بود تیرباران بود. خلوت بود. راه را بسته بودند و اکثرِ عابران هم قدم‌ سست می‌کردند و بعد رد می‌شدند. منصور کارت نشان داد. راهش دادند. چوبه‌ی دار سریع عَلَم شده بود. یک میله‌ی سراسری بود که پایه‌های مثلثی داشت. کاربردش چیز دیگری بود انگار. سه طنابِ سفیدِ نو ازش آویزان بود. دوربینش را زیرِ نگاه مأموران بیرون کشید. هنوز محکومان را نیاورده بودند و دو روح نشسته بودند بر لبه‌ی پشت‌بامِ سوخته و دودزده‌ی کافه‌ی شکوفه‌ نو.

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
1 دقیقه
معرفی
39 دقیقه
بخش اول
21 دقیقه
بخش دوم
36 دقیقه
بخش سوم
31 دقیقه
بخش چهارم
37 دقیقه
بخش پنجم
32 دقیقه
بخش ششم
30 دقیقه
بخش هفتم
36 دقیقه
بخش هشتم
36 دقیقه
بخش نهم
40 دقیقه
بخش دهم
30 دقیقه
بخش یازدهم
36 دقیقه
بخش دوازدهم
29 دقیقه
بخش سیزدهم
27 دقیقه
بخش چهاردهم
50 دقیقه
بخش پانزدهم
39 دقیقه
بخش شانزدهم
31 دقیقه
بخش هفدهم
41 دقیقه
بخش هجدهم
38 دقیقه
بخش هجدهم

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی خون خورده
نویسنده
راویعلی سرابی
ناشر چاپینشر چشمه
ناشر صوتی رادیو گوشه
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابMP3
مدت۱۱ ساعت و ۱ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب صوتی داستان و رمان ایرانی، کتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه صوتی
۱۰۶۰۰۰ 53000 ت ۵۰%
خرید کتاب صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی خون خورده

احمد پورقاسم شادهی
۱۴۰۰/۷/۳۰
اهل رمان نیستم مگر به تاریخ ربطی داشته باشد. رمان‌های تازه جوانه زده که از عمر آن‌ها کمتر از بیست سال می‌گذرد که اصلا فکرش را هم نکن!
حقیقتش را بخواهید وقتی خود نویسنده هم صحبت می‌کرد، دیگر مطمئن‌تر می‌شدم به این کتاب اصلأ نباید حتی دست بزنم. نمی‌دانم چه ویری تمام وجود من را گرفته بود که این با و
نویسنده ریش‌های به این بلندی آخر مگر می‌تواند رمان بنویسد!!!
از بخت بد، چند صفحه‌ای از رمان «خون خورده» را تورق میکردم که ناگهان هوک داستان ما را گرفت با خود برد. به خود آمدم و دیدم دخترم مرا صدا می‌کند و من فارغ از همه عالم، تمام وجودم در زیر زمینی است که دو باستان‌شناس جوان چیزی را در آن یافته‌اند که جهان مسیحیت و اسلام را می‌تواند تکان دهد. به لحاظ تکنیکال نمی‌توانم درباره رمان صحبت زیادی بکنم چرا که در تخصص من نیست اما شاید بتوانم بگویم به نوعی کارهای «رضا جولایی» را برایم یادآور شد. توصیه می‌کنم اگر می‌خواهید به دام این رمان نیفتید، حتی به تورق آن هم فکر نکنید چرا که ممکن است یکباره خود را وسط بخشهای مختلف کتاب پیدا کنید.
الان دیگر می‌توانم با اطمینان بگویم رمان مهدی یزدانی خرم آنقدر خوب است که شاید بهتر باشد هر چه می‌نویسد را بخوانیم.
مانا
۱۴۰۲/۳/۱۲
کتاب صوتی خون خورده روایت ارواح گونه از زندگی پنج برادر هست که بصورت زیبا و در زمان‌های مختلف در ایران و بیروت با صدای زیبای جناب سرابی روایت میکند داستان نو و تازه‌ای که ابتدا توسط پسری روایت میشود پسری به اسم مفتاح که کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی را دارد و قصد ادامه‌ی تحصیل در مقطع دکترای اما همین رشته برای اینکه بتواند هزینه‌ی تحصیلش را تامین کند کار پدرش را که کار عجیبی هست دنبال میکند کار پدرش خواندن دعا و زیارت و نماز و گرفتن روزه برای اموات بوده پسر هم برای اینکه بتواند به آرزویش برسد به این کار روی می‌اورد
او در این میان از قبر پنج برادر دیدن می‌کند. پنج برادر که هر کدام ماجرایی عجیب را تجربه کرده و بعد از عاشقی به مرگ‌های عجیب از بین رفته‌اند و حتی قبر بعضی هایشان خالی هست او سر قبر هر برادر که می‌ایستد، ماجرایش را هم روایت می‌کند روایتی زیبا و خاص به سبک جدید به نظر من کتاب جالبی بود که قابلیت چند بار شنیدن را داشت. ممنون
Soheila Valinezhad
۱۴۰۱/۹/۱۴
ما همه انسان هستیم؛ به دور از ملیت و دین ومذهب. میخواهیم همدیگر را دوست بداریم بدون درنظر گرفتن شما؛ دیکتاتورهای زمان. شمایی که با نام دین نسل کشی میکنید. ماوقتی عاشق میشویم و دل میسوزانیم برای هم نیازی نیست تا از ملیت و نژاد و دین ومذهبش جویا شویم، نیازی نیست تا مرگ فاحشه‌ای را به تماشا بنشینیم، و چون اوهم اگر ممکن مالی داشت به فاحشگی رو نمی‌آورد.... ما انسانها دست سازهای خداوندی هستیم که زیباست وعاشق... صداو خوانش راوی فوق العادس. نگارشی زیبا ظریف برای افشاگری روسیه...
Alireza Jamshid beik
۱۴۰۱/۲/۴
بسیار جذاب و پر کشش بود. ولی در تعجبم نویسنده‌ای با این همه توانایی و این نوشتار زیبا که این قدر قشنگ صحنه‌ها رو توصیف میکنه و به تمام جزییات هم توجه میکنه چرا داستانی به این تلخی رو روایت میکنه.
کاش کمی به زیبایها و شادیهای دنیا توجه میکرد تا امید و عشق رو به خواننداش القا میکرد در هر حال به هنر
خاطر نوشتاری نو و جدید و همچنین پرداختن به تمام ریزه کاریهای داستان و پیوند مناسب قصه‌ها با هم ترجیح دادم پنچ ستاره برای این کتاب ثبت کنم
فاطمه رحیمی
۱۴۰۱/۱۱/۱۸
و تاریخ پر است از حوادث عجیب و غریب ریز درشت که مانده است در خاطرها تا سالها تا بنویسندشان بر‌تارک عصر‌ها و نوشتند و کسی چه میداند چطور نوشتندشان همانطور که بود یا آغشته شد به ذهنها....
و تاریخ پر نیست از نقطه‌های سیاهی که بکاوندشان عمیق و زندگی کنند آن را و تارهای نامرئی پیوندشان را بتنند فکر در
کنند خلق کنند بنویسند بنویسند بنویسند گیرکنند ذهن را دل را احساس را.... ودر گیر کنند.....
خوانش عالی بود بجز یکی دو مورد اشتباه در تلفظ
زهرا ظاهری
۱۴۰۲/۱۲/۱۱
داستان از زبان یه پسر دانشجوعه که کارش قرآن خوندن و روزه گرفتن و فاتحه خوندن برای اموات مردمه، میاد سر قبر ۵ تا برادر، که ۴تای این برادرا توی سال ۶۰ فوت شدن رو روایت میکنه.
کتاب بنظر من و نسبت به چیزهایی که قبل از این کتاب خوندم، کتاب خیلی قوی نیست و یه داستان موازیش هست که عصبیم میکرد برای گذشته
بود و یهو میپرید در خلل داستان، اما توی دل روایت هر برادر که میری جالبه.
ناصر، مسعود، محمود، منصور و طاهر.
Monir Naghikhani
۱۴۰۰/۳/۲۷
چشمانم نای دیدن ندارد ازبس که اشک ریخته است، دوروح مراهم میبینند، آقای یزدانی قلمتان بسیار روان، نمیدانم چگونه در ذهنتان سالهای درد ورنج را چنین واضح بیاد دارید، چقدر عالی همه حوادث را بهم ربط داده اید، آفرین موزیک‌که هوش ازسر میپراند، گوینده بسیار توانا، چقدر نکات حیران کننده در این نوشته‌ها برای من بودوچه چیزهایی ازدرون خاموش کلمات دانستم، سپاس فراوان
کتایون طاهرخانی
۱۴۰۰/۳/۱۰
بااینکه خواندن هر فصل غم انسان را از این همه تراژدی سنگین تر میکرد ولی داستان ویا واقعیت زیبا به تصویر کشیده شده بود. و تلفیق صدای این کلیسا ودعای گروه کر درکلیسا وادغام آن با آیه‌های قرآن بسیار زیبا بود.. به نظر این را میخواسته نشان بدهد که ادیان فرقی ندارند همه به توحید منتهی میگردند وما انسان‌ها با نادانی وسیله‌ای برای خونریزی هم کرده ایم... بسیار عالی
Mahroo Makhlooghian
۱۳۹۹/۵/۱۸
داشتم از خوندن کتابهای نویسنده‌های جدید ایرانی ناامید میشدم که این داستان رو خوندم و متحیر موندم. چه داستانی و چه قلمی! چقدر نویسنده آگاه و مطلع بوده نسبت به مسائل مختلف! واقعا متفاوت و به شدت جذاب و درگیرکنندست. خوانش و انتخاب آهنگها هم بسیار عالیه و جالبتر میکنه فضای داستان رو
Azadeh Akbari
۱۴۰۰/۱۱/۵
به نظر من بهترین بخش این رمان بخش ناصر سوخته، بخش اول آن است و بعد از آن روایت و کشش آن دچار افت محسوسی می‌شود و در ماجرای منصور عکاس دوباره اوج می‌گیرد. در انتهای کتاب جایی که محسن مفتاح از خواندن سوره‌ها خسته می‌شود ما نیز خسته و دچار ملالت زدگی می‌شویم.
فریبا صفری
۱۴۰۰/۸/۵
و تاریخ پر است از زوج‌های جوانی که در دل ترافیک هر روزه تهران پناه میبرند به دامن کلمات و اینبار انتخابشان کتاب بی نظیر آقای یزدانی خرم است که با روایتی جذاب زوایای مختلف تاریخ را نشانشان میدهد و صدای جذاب گوینده و تبهرش در خوانش لذتشان را صد چندان می‌کند🌱
نوشین
۱۴۰۱/۱۱/۱۹
واقعا عالی بود، اصلا فکرش رو هم نمیکردم به عنوان اثری از یک نویسنده ایرانی انقدر قوی باشه... خیلی لذت بردم، نمیدونم مشکل از منه یا نه ولی معمولا وقتی با کتابهایی که مضمون تلخی دارن مواجه میشم بیشتر لذت میبرم
Farkhonde safa
۱۳۹۹/۳/۱۵
یکی از فوق‌العاده‌ترین کتاب‌هایی که تا حالا خوندم سرخ سفید اثر آقای یزدانی خرم بود و حالا این کتاب خون خورده هم جایگاهی در کنار سرخ سفید پیدا کرده. نسخه‌ی صوتی کتاب هم با صدایی بسیار شیوا و عالی اجرا شده.
دکتر محمد صادقی
۱۴۰۲/۶/۷
شاهکاری از آقای مهدی یزدانی واقعا نمی‌دونم چه جوری میشه این کتاب رو توصیف کرد نمی‌دونم واقعاً چی باید گفت فقط می‌تونم بگم یک شاهکار واقعی یک شاهکار به تمام معنا یک اثر ادبی بسیار فاخر
محمدتقی یاوری
۱۴۰۲/۶/۴
کتاب به خوبی ظبط شده و صدای گوینده خوب، شیوا، واضح و شمرده هست. فقط شدت صدای شخصیتهای متفرقه کتاب خیلی پایین هست که گهگاهی که ازشون استفاده میشه به سختی شنیده میشه. البته به نسبت کل کتاب خیلی ناچیزه
مشاهده همه نظرات 66

راهنمای مطالعه کتاب صوتی خون خورده

برای دریافت کتاب صوتی خون خورده و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.