معرفی و دانلود کتاب در نبردی مشکوک

معرفی کتاب در نبردی مشکوک

کتاب در نبردی مشکوک، اثری معروف از نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات جان اشتاین بک است که در قالب داستانی خواندنی از سیاست‌های نظام سرمایه‌داری آمریکا و استثمار قشر ضعیف جامعه توسط سرمایه داران و باغداران می‌گوید و اینکه چطور هیچ حزبی اجازه مخالفت با این نظام را نداشته. این اثر برنده جایزه کتاب کالیفرنیا برای ادبیات عمومی شده است.

درباره کتاب در نبردی مشکوک:

جان اشتاین بک (John Ernst Steinbeck) در کتاب حاضر از انسان‌هایی می‌گوید که در برابر ظلم و ناعدالتی، برای ساخت دنیایی بهتر می‌ایستند. کتاب در نبردی مشکوک (In Dubious Battle) روایت‌گر داستان جوانی به نام جیم نولان است. او که متصدی یک فروشگاه در کالیفرنیای آمریکا است، روزی در راه بازگشت از محل کار خود به اجتماعی از احزاب چپ در میدان لینکلن برمی‌خورد و با وجودی که تا آن زمان عضو هیچ گروه و حزب خاصی نبوده است، می‌ایستد و به سخنان رهبر گروه گوش می‌دهد. در همان حال ناگهان پای پلیس به این تجمع باز می‌شود و جیم که اصلا قصدی از آن‌جا بودن نداشت، باتونی به سرش می‌خورد و دستگیر می‌شود. او در دفاع از خودش اعلام می‌کند که متصدی فروشگاهی در نزدیکی میدان لینکلن است و آنان می‌توانند برای اثبات حرفش به فروشگاه بروند و سوال کنند. اما مدیر فروشگاه که استخدام شخصی چپ‌گرا را به ضرر خود می‌دانست، هرگونه آشنایی و همکاری با جیم را تکذیب کرد. در نتیجه او به جرم ولگردی به 30 روز زندان محکوم گردید.

داستان از جایی به مقصود اصلی خود می‌رسد که جیم با وجودی که هیچ گونه گرایشی به حزب خاصی نداشت، پس از این جریانات به‌طور جدی به حزب کمونیست می‌پیوندد و فردی فعال در این حزب شده و اعتصاب‌ها را رهبری می‌کند.

بسیاری معتقدند که کتاب حاضر یکی از بهترین آثار اشتاین بک است. هم به دلیل داستان و هدف آن و هم به دلیل قلم و قدرت نویسندگی وی. شما در طول مطالعه کتاب در نبردی مشکوک بارها حس ترس، وحشت، خطرات احتمالی و آسودگی پس از رفع خطر را درک می‌کنید.

اقتباس‌های سینمایی کتاب در نبردی مشکوک:

در سال 2016 فیلمی براساس این کتاب با همین نام توسط جیمز فرانکو ساخته شد. از جمله بازیگران آن می‌توان به خود جیمز فرانکو، نات وولف و سلنا گومز اشاره کرد.

در نکوداشت کتاب در نبردی مشکوک:

- به شدت دراماتیک و واقعی. (The New Republic)

کتاب در نبردی مشکوک برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از علاقه‌مندان به ادبیات و تاریخ آمریکا هستید و دوست داشته باشید که اطلاعات بیشتری از اعتراضات کمونیست‌ها نسبت به نظام سرمایه‌داری به دست بیاورید، این کتاب انتخابی بسیار هوشمندانه برای شما خواهد بود.

با جان اشتاین بک بیشتر آشنا شویم:

از جمله نویسندگان معروف آمریکا و دنیا می‌توان به جان اشتاین بک اشاره کرد. وی متولد سال 1902 در کالیفرنیا بود و به تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی در دانشگاه استنفورد پرداخت. او سال‌ها به انجام کارهایی مانند کارگری، فروشندگی و میوه‌چینی مشغول بود و در نهایت پس از آن‌که به کار نگهبانی گماشته شد، فرصت مطالعه و نوشتن را به دست آورد. او اولین کتابش را با نام جام زرین در سال 1929 به قلم تحریر در آورد.

اگرچه اشتاین بک در بیشتر آثار خود به نظام سرمایه‌داری معترض بود و از حزب کمونیست طرفداری می‌کرد، اما وی در اوخر عمرش از مواضع چپ خود ابراز ندامت کرد. می‌توان گفت که دوستی او با رئیس‌جمهور لیندون بی جانسون، موجب تغییراتی در افکار او شد.

از دیگر آثار اشتاین بک می‌توان به «موش‌ها و آدم‌ها»، «چمنزارهای بهشتی»، «ماه پنهان است»، «دره دراز» و «خوشه‌های خشم» اشاره کرد که این کتاب آخر در سال 1962 جایزه نوبل ادبیات را برایش به ارمغان آورد. سرانجام وی در سال 1968 و در سن 66 سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت.

جملات برگزیده کتاب در نبردی مشکوک:

- اگر از عبارت "خوب" در مورد چیزی استفاده کنم، صلاحیت بازرسی آن را از دست می‌دهم، زیرا ممکن است در آن بدی وجود داشته باشد. نمی‌بینی؟ من می‌خواهم بتوانم با دیدی کلی به موضوع نگاه کنم.
- بیشتر مواقع به قدر سرم شلوغ است که فرصت فکر کردن به احساسم را ندارم.
- حتی با تجربه کمی که دارم متوجه شده‌ام که هدف کار هیچ‌گاه از نتیجه آن دور نیست. لعنتی، تو فقط با خشونت است که می‌توانی باعث خشونت شوی.

در بخشی از کتاب در نبردی مشکوک می‌خوانیم:

گفتنش مشکل است، پسرجان. لابد مى‌دانى که وقتى آب بخواهد جوش بیاید شروع مى‌کند به آهسته وول خوردن و حالتى مثل مورمور پیدا مى‌کند. من هم چنین چیزى‌در خودم احساس مى‌کنم. من در تمام مدت عمرم با کارگرها سرکرده‌ام. البته در آن‌چه من حس مى‌کنم هیچ نقشه و فکرى وجود ندارد، گفتم شبیه به حالت آبى است که مى‌خواهد جوش بیاید. نگاه بى‌حالت او به نقطه‌ى دورى دوخته شده بود. سرش بالا رفت و دو رگ زیر پوستش که چانه‌اش را به سینه وصل مى‌کردند مثل دو ریسمان کلفت برجسته شدند. باز گفت: شاید خیلى‌ها بوده‌اند که از گرسنگى مرده‌اند، و شاید هم خیلى کارفرماها بوده‌اند که کارگران خود را استثمار کرده‌اند. من نمى‌دانم، فقط در زیر پوست خود احساسى‌مى کنم.

جیم پرسید: آخر چه چیز حس مى‌کنى؟ پیرمرد ناگهان داد زد: خشم را! بله این همان چیزى است که من حس مى‌کنم. تو که مى‌دانى، آدم وقتى براى دعوا مى‌رود دیوانه است و حس مى‌کند که درونش داغ شده است. این درست همان است! فقط این تنها احساس یک آدم نیست که مطرح است بلکه به مثابه‌ى احساس هزاران هزار کارگر کتک خورده و گرسنه‌اى است که به صورت آدم واحدى درآمده‌اند و این آدم واحد این حرارت را در درون خود حس مى‌کند. کارگرها خودشان نمى‌دانند چه مى‌گذرد ولى وقتى غولى که همه‌ى ایشان در وجود او تجسم یافته‌اند خشم و خروش خود را نشان مى‌دهد آن‌ها همه در آن‌جا حاضرند تا هم‌زمان با خود آن غول به آن خشم و خروش دامن بزنند. آن‌ها با دندان‌هاى خود حلقوم‌ها را پاره خواهند کرد و با ناخن‌هاى خود لب و دهان‌ها را خواهند کند. این همان خشم است، همان است که من گفتم.

روى شاخه‌اى که ایستاده بود تلوتلو خورد و تنه را محکم‌تر چسبید که نیفتد. باز گفت: من آن را زیر پوست خود حس مى‌کنم و به هرجا هم بروم درست مثل همان آبى هستم که مى‌خواهد جوش بیاید.