معرفی و دانلود کتاب دیوانه و پیشتاز

معرفی کتاب دیوانه و پیشتاز

اگر می‌خواهید بدانید که چگونه دیوانه شدم، سرگذشتم را برایتان باز می‌گویم:

در روزگاران کهن، سال‌ها پیش از به دنیا آمدن بسیاری از خدایان، روزی از خواب دیرین برخاستم و دیدم که همه‌ی نقاب‌هایم همان هفت نقابی که ساخته و پرداخته؛ و در مراحل هفت‌گانه‌ی زندگی بر کره‌ی خاکی، بر چهره نهاده بودم به سرقت رفته است. با چهره‌ی بی‌نقاب در خیابان‌های پر ازدحام، دویدن آغاز کردم و در برابر مردم فریاد برآوردم: دزد! ... دزد! ... دزدهای لعنتی ... !.

مردم و زنان، از کار من به خنده افتادند. برخی هم هراسان و ترسان به خانه‌هاشان گریختند. وقتی به میدان شهر رسیدم، جوانکی بر بامی ایستاد و فریاد زد: مردم! این مرد دیوانه است. چون سر برآوردم تا او را ببینم، خورشید برای نخستین بار، چهره‌ی عریانم را بوسه داد. برای نخستین بار، خورشید بر چهره‌ی بی‌نقابم بوسه زد و جانم به عشق خورشید، به التهاب آمد؛ چندان که از نقاب‌ها بی‌نیاز شدم و گویی به زبان بی‌زبانی فریاد کردم: آفرین! آفرین بر دزدانی که نقاب‌هایم را دزدیدند..

فهرست مطالب کتاب

دیوانه
چگونه دیوانه شدم؟
خدا
ای دوست
مترسک
از خواب تا بیداری
دو عابد
سگ دانا
جوینده، یابنده است
خودهای هفت‌گانه
دادگری!
روباه آزمند
پادشاه خردمند
همتِ بلند
لذت جدید
زبان دیگر
انار
دو قفس
سه مورچه
گورکن
برآستان معبد
شهر مقدس
الهه‌ی خیر و الهه‌ی شرّ
ناکامی، سرآغاز چیرگی
شب و دیوانه
چهره‌ها
دریای بزرگ‌تر
سربدار
ستاره‌شناس
اشتیاق بزرگ
ساقه‌ی علف و برگ پاییزی
چشم
دو دانشمند
زادروز اندوه‌ام
زادروز شادمانی‌ام
جهان متکامل
پیشتاز
تو رقیب جان خویشی
بهلول
محبت
پادشاه زاهد
فرجام ستم
دختر شیر
پدر مقدس
آزمندی
خویشتن بزرگ
جنگ و جایگاه ملل ناتوان
سرزنش کنندگان
سرایندگان
گردباد
پادشاه اَرَدوس
پرنده‌ی باور من
جانشینی
شناخت ناتمام
کاغذ سپید
دانشمند شاعر
بهای حقیقی
دریاهای دیگر
در بستر مرگ
فراتر از تنهایی
واپسین بیداری