معرفی و دانلود کتاب رام کردن پلنگ: جستاری در باب هویت

معرفی کتاب رام کردن پلنگ: جستاری در باب هویت

چرا افراد به حکم و نام هویت دینی و قومیتشان دچار جنایت می‌شوند؟ کتاب رام کردن پلنگ: جستاری در باب هویت اثر امین ملعوف، عاری از هر رمز و نکته‌بازی فنی است؛ در واقع یادآور و تذکری است که تنها با تصدیق کثرت و گوناگونی هویت خود می‌توانیم هم‌زمان یگانگی و قید و ربط‌هایمان را با هم‌نوعانمان داشته باشیم.

هر فردی باید بتواند دست‌کم و تا اندازه‌ای هم با کشوری که زندگی ‌می‌کند و هم با دنیای کنونی تعیین هویت نماید. این امر مستلزم اتخاذ عادات و رفتار‌هایی نه تنها از جانب خود فرد، بلکه از سوی مردم پیرامونش خواه گروه‌ها یا سایر افراد است. «چرا این‌ همه آدم امروزه به حکم و نام هویت دینی، قومی - نژادی، ملی یا این و آن هویت، مرتکب جنایت می‌شوند؟» این پرسش ریشه و اساس کتاب رام کردن پلنگ (On identity) است.

امین معلوف (Amin Maalouf) روایت‌گری رند و آگاه به زمانه است. کتابش عاری از هر رمز و نکته‌ بازی فنی، ولی غنی از مثال و مورد پژوهی‌های متعددی است که بعضاً آن‌ها را از تجربه‌ی شخصی وام گرفته است. کل سخن و انشای معلوف، به مانند عرض‌ حالی صاف و سر راست، اما تأمل‌برانگیز و گیرا برای نگرش‌های متعادل‌‌تر به هویت‌های چهل‌ تکه است. معلوف خود، مثال و تصویری شایسته از این «تناقض» هویت است.

ما جملگی با «غریو درونی هویت‌ها»، زندگی می‌کنیم؛ خروش هویتی که هم از آن قید و ربط‌های بستگی و تعلق و هم خشونت ناشی از تفاوت بیرون می‌جهد و بر کسانی که برای هر یک از هویت‌های چندگانه‌مان - جنسیت، نژاد، دین، ملیت، طبقه، بستگی سیاسی، تیم ورزشی دلخواه و نظایر آن - به مثابه تهدید می‌آیند، ضربه و خسارت وارد می‌آورد. هر قهر و خشونتی به عنوان هدفش نیازمند «دیگری» است و جابجایی مرزهای هویتمان چیزی است که آن دگربودگی را شکل می‌بخشد.

این قبیل پیچیدگی‌های تغییر شکل‌دهنده و افسونگر شخصیت آدمی است که امین معلوف در کتاب عالی‌اش می‌کاود. کاوش و پویشی بس بینش‌آفرین از تفاوت‌ها، تابعیت‌ها، مشترکات و همانندی‌های بنیانی تجربه و زیست انسانی، که در فرهنگ تفرقه‌انگیز دگربودگی ما به‌موقع و بجاتر از همیشه می‌آید.

در بخشی از کتاب رام کردن پلنگ می‌خوانیم:

دو منطقه تمدنی حوزه مدیترانه، یکی در شمال و دیگری در جنوب و شرق این دریا، قرن‌ها با یکدیگر دمخور و رویارو بوده‌اند. قصد ندارم به پیدایی این اختلاف و تقسیم‌بندی بپردازم، ولی هرگاه صحبت تاریخ ‌می‌شود ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هر چیزی آغازی، میانه‌ای و نهایتاً پایانی دارد. در روزگار استیلای روم، همه کشور‌هایی که متعاقباً مسیحی، مسلمان یا یهودی شدند، به یک فرمانروایی تعلق داشتند. سوریه در مقایسه با کشور گل، کمتر رو‌می ‌نبود، و مطمئناً شمال آفریقا به لحاظ فرهنگی، بیشتر یونانی - رو‌می‌ بود تا اروپای شمالی.

اوضاع با ظهور پشت ‌سر هم دو یکتاپرستی فاتح از بیخ و بن تغییر کرد. در قرن چهارم میلادی، مسیحیت دین رسمی‌ امپراتوری روم ‌شد. مسیحیان بعد از پرداختن به تبلیغ کیش و اعتقاد تازه از راه موعظه، نماز و نیایش و مثال و عبرت مقدسین شهید، برای تحکیم اقتدار و نفوذ خود و اعمال کنترل کامل به استفاده گسترده از زور و قدرت روی آوردند: آن‌ها دین روم باستان را غیرقانونی شمردند و آخرین پیروانش را تعقیب و دستگیر کردند. طولی نکشید که حد و حدود دنیای مسیحی تقریبا با مرز‌های امپراتوری روم تلاقی یافت، ولی این مرز‌ها بیش از پیش نامعلوم و متزلزل شده بود: سرنوشت روم که کتب قدیمی ‌تاریخش را قرن پنجم متذکر شده‌اند، مقدر به «سقوط در برابر بربر‌ها» شد.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه مترجم
فصل اول: هویتم، تابعیت‌هایم
فصل دوم: مدرنیته و «دیگری»
فصل سوم: عصر تیره و طایفه‌های جهانی
فصل چهارم: رام کردن پلنگ
ختم کلام