معرفی و دانلود کتاب صوتی زندگی با چشم‌های بسته آسان است

معرفی کتاب صوتی زندگی با چشم‌های بسته آسان است

کتاب صوتی زندگی با چشم‌های بسته آسان است داستانی شنیدنی و جذاب به قلم نویسنده‌ی آمریکایی، دیوید کراوس است. این داستان کوتاه نخستین بار در مجموعه‌ای با عنوان «مقلد» به چاپ رسید و در سال 2005 موفق به دریافت جایزه‌ی فلانری اوکانر شد. اثری شایسته تقدیر که مجله نقد ادبی کرکوس آن را بسیار پیچیده و عمیق خوانده است.

درباره کتاب صوتی زندگی با چشم‌های بسته آسان است:

نشر سنگ در مجموعه‌ای با عنوان «پنج نویسنده، پنج داستان، پنج جایزه»، اقدام به عرضه‌ی پنج کتاب کوچک کرده است، که هر کدامشان دربرگیرنده‌ی یک داستان کوتاه یا بلند، به قلم نویسنده‌ای جایزه‌برده اما در ایران ناشناخته‌ است؛ کتابی که پیش روی شماست، یکی از عناوین حاضر در همین مجموعه است.

نویسنده‌ی این اثر دیوید کروز (David Crouse) نام دارد و اهل آمریکاست. نخستین کتاب او با عنوان مقلد (Copy Cats)، در سال 2005 به چاپ رسید و همان سال برنده‌ی جایزه‌ی معتبر Flannery O'Connor شد. این کتاب مجموعه‌ای متشکل از چندین داستان کوتاه است، که یکی از آنها «زندگی با چشم‌های بسته آسان است» نام دارد؛ اثری که ابراهیم مومنی در کتاب حاضر با صدای گرم خود آن را برای شما خوانده است.

دیوید کروز در کشور خود نویسنده‌ی شناخته‌شده‌ای محسوب می‌شود، با این حال در ایران چندان نام‌آشنا نیست. داستان «زندگی با چشم‌های بسته آسان است» می‌تواند باب آشنایی بیشتر با او را برای مخاطبین فارسی‌زبان بگشاید. این داستان اثری با رنگ و بوی عاشقانه است که با روایت آرام و زبان شاعرانه‌ای که دارد، هر مخاطبی را به سادگی مجذوب خود می‌کند.

پرسش هویت که در بیشتر آثار دیوید کروز کانون اصلی روایت است، در این داستان نیز بارها و به شکل‌های گوناگون مطرح می‌شود؛ به نحوی که از همان آغاز داستان، هنگامی که خبر گم شدن شخصیتی را می‌شنویم که راوی باید به جستجویش برود، ناخودآگاه از طریق مفهوم گم‌شدگی، به موضوع هویت می‌اندیشیم. البته بهتر است چندان از جزییات اثر نگوییم تا شما را از لذت مواجهه‌ی مستقیم و بی‌واسطه با آن محروم نکرده باشیم. این شما و این داستانی زیبا از ادبیات امروز آمریکا.

کتاب صوتی زندگی با چشم‌های بسته آسان است مناسب چه کسانی است؟

از همه‌ی علاقه‌مندان به ادبیات داستانی آمریکا دعوت می‌کنیم که به این داستان کوتاه گوش بسپارند.

با دیوید کراوس بیشتر آشنا شویم:

وی به سال 1971، در ایالت ماساچوست آمریکا به دنیا آمد. کروز این روزها در کنار نویسندگی به تدریس داستان‌نویسی نیز مشغول است. مضامینی چون بیگانگی، تنهایی و هویت‌باختگی در بیشتر آثار او پررنگ و مشهودند. بیشتر کاراکترهای داستانی کراوس را افراد حاشیه‌نشینِ جامعه‌ی آمریکا تشکیل می‌دهند. علاوه بر جایزه اوکانر که ذکر آن رفت، او برای کتاب آن مرد عقبی، برنده‌ی جایزه‌ی ماری مک کارتی نیز شده است.

در بخشی از کتاب صوتی زندگی با چشم‌های بسته آسان است می‌شنویم:

آهنگ مورد علاقه‌ی من نازک‌دل بود. وقتی برای اولین بار روی لبه‌ی تخت سفری باریکش نشسته بود و آن را نواخت، حس کردم دنیا متوقف شد. به آرامی می‌خواند: «آدم نازک‌دل، نمی‌تونی یه کم خراش رو تحمل کنی؟ نمی‌تونی یه کم کبودی رو تحمل کنی؟» سر تراشیده‌ی درون کلاه بافتنیِ سیاهش را پایین انداخته بود. پای چشم راستش به تازگی سیاه شده و بینی‌اش قرمز و ورم‌کرده بود... «اخماتو از هم باز کن ای نازک‌دل، نازک‌دل، نازک‌دل...»

فضای بین هجاها در نوسان بود. کلمه‌ای که می‌خواند کش می‌آمد و کوتاه می‌شد. دستش در بالا آویزان بود. به همان حالت جی شکل همیشگی، و به همان شکل هم پایین می‌آمد؛ و طوری صدا می‌داد که انگار در آکورد جی برای همیشه گیر افتاده. نمی‌دانم چطور این کار را می‌کرد. شاید فقط من بودم که این حس را داشتم. «نازک‌دل، نازک‌دل، نازک‌دل...»

فهرست مطالب کتاب صوتی