معرفی و دانلود کتاب سیزده دلیل برای اینکه...

معرفی کتاب سیزده دلیل برای اینکه...

کتاب سیزده دلیل برای اینکه... نوشته جی اشر از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز و آمازون، داستان دختری به نام هانا بیکر را به تصویر می‌کشد که دست به خودکشی زده است. او بر روی تعدادی نوار صوتی به دلایل خودکشی‌اش اشاره کرده و این نوارها بعد از مرگش به دست تعدادی از هم‌کلاسی‌هایش می‌رسد.

خلاصه رمان سیزده دلیل برای اینکه:

رمان سیزده دلیل برای اینکه (13 Reasons Why) ماجرای زندگی دختر نوجوانی به نام هانا بیکر است که در دبیرستان تازه‌وارد محسوب می‌شود و برای برقراری ارتباط با هم‌کلاسی‌هایش با مشکلات زیادی مواجه است و در این مسیر بالاخره موفق می‌شود با تعدادی از دانش‌آموزان مدرسه دوست شود اما هر یک از این دوستی‌ها به دلیلی شکست می‌خورد و باعث افسردگی هانا می‌شود به قدری که او تصمیم می‌گیرد خودکشی کند. او قبل از این کار دلایل خودش را روی 13 نوار کاست ضبط می‌کند. هر نوار در ارتباط با یک فرد مشخص است و بعد از مرگش به دست آن افراد می‌رسد.

رمان درباره هانا بیکر و خودکشی اوست اما در واقع شخصیت اصلی داستان یکی از هم‌کلاسی‌های هانا به نام «کلی» است. او به هانا علاقه داشت و مدتی هم از دوستان صمیمی یکدیگر بودند اما بعد از مدتی میان این دو دوری و جدایی می‌افتد. کلی هم یکی از افرادی است که یکی از نوارها به او اختصاص دارد و نمی‌تواند بپذیرد که در مرگ هانا مقصر بوده است.

درباره رمان سیزده دلیل برای اینکه:

انگیزه جی اشر (Jay Asher) برای نوشتن این کتاب آگاهی از خودکشی ناموفق یکی از دوستانش بود.

آزار و اذیت دانش‌آموزان مشکل بسیار بزرگی در سراسر جهان شناخته می‌شود ولی در بعضی از کشورها مانند آمریکا این معضل دارای ابعاد گسترده‌تر و حتی خشونت‌آمیزتری است. آزار و اذیت در مدارس در سنین حساسی مثل نوجوانی آثار مخرب فراوانی بر روی شخص می‌گذارد تا جایی که او دست به خودکشی بزند و کتاب پیش رو نیز با محوریت این موضوع نوشته شده است.

جی اشر در قالب این رمان سعی می‌کند از تأثیر زیادی که افراد بر روی یکدیگر دارند سخن بگوید. روایت هانا بیکر به قدری قابل تأمل است که در پایان کتاب، خود را بیشتر از قبل در برابر دیگران مسئول خواهید دانست.

از این رمان سریالی با همین نام در سال 2017 توسط کمپانی شناخته شده نتفلیکس ساخته شد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. هر چند این سریال سه فصل دارد که تنها فصل اول آن از این رمان اقتباس شده است.

این رمان موفق شد رکورد فروش هشت میلیونی از خود بر جای بگذارد و تاکنون به 40 زبان ترجمه شده است.

با جی اشر بیشتر آشنا شویم:

جی اشر که بیشتر به عنوان نویسنده حوزه کودک و نوجوان شناخته می‌شود، در 30 سپتامبر سال 1975 در کالیفرنیای آمریکا به دنیا آمد. او پس از اتمام دبیرستان، به خاطر علاقه‌اش به شغل معلمی، در دانشگاه به ادامه تحصیل پرداخت، اما مدتی بعد در سال آخر تحصیلش در دانشگاه، ترک تحصیل کرده و بطور جدی پیگیر کار نویسندگی شد. اشر برای چاپ نخستین کتابش با مشکلات فراوانی مواجه شد زیرا ناشران نمی‌پذیرفتند رمان فردی که ترک تحصیل کرده را منتشر کنند.

او در سال 2002 با «جوآن ماری» ازدواج کرد. اشر طی این سال‌ها، به شغل‌های مختلفی از جمله فروشندگی در کفش‌فروشی، کتاب‌فروشی و کار در کتابخانه‌ها پرداخته و به همین دلیل هم، نوشته‌هایش تحت تأثیر تجربه‌های کاری‌اش هستند.

اشر تاکنون چهار کتاب به چاپ رسانده است که رمان سیزده دلیل برای اینکه (Thirteen reasons why) مشهورترین اثر او محسوب می‌شود. آینده ما، چه نوری و پیپر از دیگر آثار او هستند.

افتخارات رمان سیزده دلیل برای اینکه:

- جزء فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز در سال 2011
- جزء فهرست پرفروش‌ترین‌های سایت آمازون در سال 2011
- جزء فهرست برترین رمان‌های ادبیات نوجوان

نکوداشت‌های رمان سیزده دلیل برای اینکه:

- Green Bay Press Gazette: داستانی عالی درباره موضوعی مهم.
- School Library Journal: با سرعتی سرسام‌آور و عواطف متحیر کننده.
- Kirkus Reviews: اثری درخشان و مسحور کننده.

در بخشی از کتاب سیزده دلیل برای اینکه می‌خوانیم:

هنوز هم یادم هست که جاستین چطور با دوست‌هایش در مدرسه دور هم جمع شده بودند. من یادم هست که وقتی هانا از کنارشان رد می‌شد همه آن‌ها ساکت می‌شدند، به سمت دیگری نگاه می‌کردند و وقتی هانا دور می‌شد، می‌زدند زیر خنده. ولی من چرا این یادم است؟ چون بعد از مهمانی خداحافظی کَت، چندین بار می‌خواستم با هانا حرف بزنم اما خیلی خجالت می‌کشیدم. وقتی جاستین و دوست‌هایش را آن روز، این‌طوری دیدم، حس کردم یک چیزی راجع به هانا هست که من نمی‌دانم.

بعداً، شنیدم که در آن سرسره خبرهایی شده، ولی او به تازگی به مدرسه آمده بود و شایعاتی که در موردش بود، هر چه که راجع به او می‌دانستم را تحت‌الشعاع قرار داد. من فکر کردم هانا به من نمی‌خورد. آنقدر تجربه داشت که اصلاً به من فکر نمی‌کرد.

خب، جاستین، دستت درد نکنه، واقعاً میگم. تو فوق‌العاده‌ای.

ولی بعدش شروع کردی به قپی اومدن. یه هفته گذشت و خبری ازت نشد. ولی آخر سر، مثل همیشه، شایعه‌ها به منم رسید و همه می‌دونن که تو نمی‌تونی شایعه‌ای رو تکذیب کنی.

می‌دونم، می‌دونم، دارین به چی فکر می‌کنین. خودمم که داشتم داستان تعریف می‌کردم، به همین فکر می‌کردم. یه شایعه باعث شد این کارو با خودت بکنی؟

نه. یه شایعه، خاطره‌ای که من امیدوار بودم خیلی خاص باشه، رو خراب کرد. یه شایعه، شهرتی برای من درست کرد که بقیه هم باور کردن و نسبت بهش واکنش نشون دادن و بعضی وقتا یه شایعه، تأثیری مثل گوله برفه که هی بزرگ و بزرگ‌تر میشه. تازه اولشه.

نوارو برگردونین و بقیشو گوش کنید.

فهرست مطالب کتاب

در مورد نویسنده
مقدمه‌ مترجم
دیروز یک ساعت بعد از مدرسه
نوار شماره‌ 1: طرف اول
نوار اول: طرف دوم
نوار دوم: طرف اول
نوار دوم: طرف دوم
نوار سوم: طرف اول
نوار سوم: طرف دوم
نوار چهارم: طرف اول
نوار چهارم: طرف دوم
نوار پنجم: طرف اول
نوار پنجم: طرف دوم
نوار ششم: طرف اول
نوار ششم: طرف دوم
نوار هفتم: طرف اول
نوار هفتم: طرف دوم
روز بعد: بعد از فرستادن نوارها