معرفی و دانلود کتاب صوتی عروسی عروسک پارچه‌ای

معرفی کتاب صوتی عروسی عروسک پارچه‌ای

کتاب صوتی عروسی عروسک پارچه‌ای نوشتهٔ کارل سندبرگ داستان تخیلی و طنزآمیز یک عروسک پارچه‌ای را روایت می‌کند که با دوستان زیادش زندگی می‌کرد و وقتی زمان ازدواجش رسید تصمیم گرفت با آقای دسته جارو عروسی کند.

موضوع کتاب صوتی عروسی عروسک پارچه‌ای چیست؟

برس گردگیری، بیلچهٔ باغچه و قهوه‌جوش جزو نزدیک‌ترین دوستان عروسک پارچه‌ای بودند که او را بسیار دوست داشتند. یکی از روزها که عروسک پارچه‌ای تصمیم گرفت ازدواج کند، از بین دوستانش، دسته جارو را به‌عنوان داماد برای خود انتخاب کرد؛ چون عاشق آقای دسته جارو بود و تا آن روز کمک‌های زیادی به او کرده بود. عروسی آقای دسته جارو و عروسک پارچه‌ای یکی از باشکوه‌ترین جشن‌ها بود که مهمان‌های زیادی در آن شرکت کردند.

کارل سندبرگ در کتاب عروسی عروسک پارچه‌ای (The Wedding Procession) داستانی فانتزی و جالبی را روایت کرده که شخصیت‌های آن در دنیای واقعی بی‌صدا هستند و نویسنده برای نوشتن آن از عنصر جان‌بخشی به اشیا استفاده کرده است. کودکان با شنیدن آن می‌توانند تخیل و خلاقیت خود را پرورش دهند.

کتاب صوتی عروسی عروسک پارچه‌ای مناسب چه کسانی است؟

این کتاب برای کودکان 3 تا 7 سال و والدینی که قصد دارند برای بچه‌های خود قصه‌های تخیلی و فانتزی بگویند مناسب است.

با کارل سندبرگ بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده، شاعر، زندگی‌نامه‌نویس، روزنامه‌نگار و ویراستار آمریکایی در سال 1878 به دنیا آمد. او تابه‌حال سه بار برندهٔ جایزهٔ پولیتزر شده است که دو بار آن به‌خاطر شعر و یک‌بار هم به‌خاطر نوشتن زندگی‌نامه آبراهام لینکلن بود. کارل سندبرگ (Carl Sandburg) پیش از روی‌آوردن به شعر در شغل‌هایی مثل شیرفروشی، آتش‌نشانی و روزنامه‌نگاری فعالیت می‌کرده است.

از مشهورترین آثار وی می‌توان به کتاب «23 داستان از سرزمین روتاباگا» اشاره کرد که دربارهٔ قصهٔ پریان است. از سندبرگ همچنین مجموعه شعری به اسم «من مردمم» به فارسی ترجمه شده است.

در بخشی از کتاب صوتی عروسی عروسک پارچه‌ای می‌شنویم:

بعد از عبور تابه نوزازان، لُپ شکلاتی‌­ها از راه رسیدن. اون‌­ها همگی سبد­های بزرگی پر از شکلات تو دستاشون بود و به سرو صورتشون هم مالیده بودن. بعضی­‌هاشون فقط نوک دماغ و روی لپ‌­هاشون رو شکلاتی کرده بودن. خیلی‌ها هم اون رو روی همه‌­جای صورتشون تا بناگوش‌­ها مالیده بودن و یک تعدادی هم همینطور که قدم می­زدن شکلات‌­های داخل سبد رو می­‌خوردن.

بچه­‌های کوچیکی که توی عروسی حضور داشتن با دیدن اون­‌ها آب از لب و لوچه‌­شون آویزون شده بود. لپ­‌شکلاتی­‌ها وقتی که به سمت سالن عروسی می‌­­رفتن، کمی شکلات به صورتشون می­‌مالیدن، به دور و اطرافشون نگاه می­‌کردن و بعد دوباره شکلات مالی می‌­کردن.

فهرست مطالب کتاب صوتی