معرفی و دانلود کتاب صوتی قاضی و جلادش

معرفی کتاب صوتی قاضی و جلادش

کتاب صوتی قاضی و جلادش، یکی از رمان‌های کارآگاهی فردریش دورنمات است که اولین بار در سال 1951 منتشر شد. در این اثر به قصه‌ی کارآگاه برلاخِ ناخوش احوال گوش می‌سپاریم که برای گره گشودن از معمای مرگ بهترین افسرش وقت چندانی ندارد.

درباره کتاب صوتی قاضی و جلادش

فردریش دورنمات، فرزند کشیشی لوتری، در یک محیط خانوادگی روشنفکری پرورش یافت که اعضایش در ادبیات، روزنامه‌نگاری و کارهای دولتی صاحب‌ نام بودند. او بیش از همه بخاطر نمایشنامه‌های بی‌نظیرش شهرت یافته است. به عبارتی، پس از برتولت برشت، او را برجسته‌ترین نمایش‌نامه‌نویس آلمانی‌ زبان می‌نامند. با این وجود، این نویسنده داستان‌های کوتاه، مقاله و چندین رمان درخشان در کارنامه‌ی ادبی خود دارد که به عنوان شاهکاری در ژانر خود شناخته می‌شوند. کتاب قاضی و جلادش (The Judge and His Hangman) گواهی بر این سخن است.

این رمان، داستان کارآگاهی‌ست به نام برلاخ که سرطان دمار از روزگارش درآورده و حالا در بهترین حالت فقط یک سال برای زندگی کردن فرصت دارد. در این مدت کوتاه، او تصمیم گرفته دو کار نیمه‌تمام را به سرانجام برساند. اولی یافتن جنایت‌کاری‌ست که گویی قسم خورده تا جان در بدنش است آدم بکشد‌،‌ بی‌ آن که دم به تله‌ی قانون بدهد. دومی نیز حل کردن معمای پرونده‌ی بهترین افسرش، اشمید است که مرموزانه به قتل رسیده است.

فردریش دورنمات داستانی را پیش روی مخاطبان خود قرار می‌دهد که در آن خبری از یک کارآگاه فرز و جوان نیست. بلکه قهرمان آن بازرسی‌ست پیر، اما همچنان زیرک و باهوش و البته پر از میل به زندگی.

جالب است بدانید فریدریش دورنمات مدتی بعد دنباله‌ای نوشت بر کتاب قاضی و جلادش با عنوان سوء‌ظن. این دو کتاب بین سال‌های 1950 تا 1952 نوشته شده‌اند. سوء‌ظن نیز به فارسی برگردانده شده و ماجراهای برلاخ را دنبال می‌کند.

دورنمات با نگارش چهار رمان پلیسی (قول، سوء ظن، قاضی و جلادش و عدالت) نام خود را در کنار برجسته‌ترین نویسندگان این ژانر از جمله آگاتا کریستی، ژرژ سیمنون و کان دویل قرار داده است. او برخوردی رندانه با رمان‌های پلیسی دارد و قواعد مرسوم آن را به ریشخند می‌گیرد. بااین‌حال آنچه که خلق می‌کند، از درخشان‌ترین آثار این نوع ادبی محسوب می‌شوند.

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی قاضی و جلادش

از این داستان ماکسیمیلیان شل، بازیگر و فیلمساز اتریشی‌تبار، فیلمی در سال 1978 ساخته است.

نکوداشت‌های کتاب صوتی قاضی و جلادش

- خوانندگان داستان‌های معمایی باید از نشریه‌ی دانشگاه شیکاگو برای دوباره زنده کردن این گوهرهای ادبی قدردان باشند. (Washington post)

- نویسنده در رویدادهای کتاب نیم‌نگاهی به چیستی و ماهیت انسان دارد؛ اما در هر داستان جنایی باید به عنصر سرگرم‌کننده بودن نیز توجه داشت. عاملی که اولین دلیلی‌ست که به سراغ این ژانر می‌رویم. و البته این عامل نیز قطعاً در کتاب قاضی و جلادش وجود دارد. (Crime Review)

کتاب صوتی قاضی و جلادش مناسب چه کسانی است؟

اگر به رمان‌های کارآگاهی و جنایی علاقه‌مند هستید، کتاب قاضی و جلادش برای شماست.

با فردریش دورنمات بیشتر آشنا شویم

فردریش دورنمات (Friedrich Dürrenmatt) نویسنده و نمایشنامه‌نویس سوئیسی‌ است. او در پنجم ژانویه‌ی سال 1921 و در شهر برن متولد شد. پدرش کشیشی پروتستانی بود و پدربزرگش به سرودن اشعار انتقادی شهرت فراوان داشت. اولین نمایشنامه‌ی او با عنوان «این نوشته شد» در سال 1946 به رشته‌ی تحریر در آمد و یک سال بعد منتشر شد.

پس از نگارش این نمایشنامه و در مدت زمانی کوتاه، نمایشنامه‌های دیگری را منتشر کرد که در ادامه نام آن‌ها را مطالعه می‌کنید: «کور، ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی، فرشته‌ای به بابل می‌آید و ملاقات بانوی سالخورده» از میان رمان‌هایش می‌توان «قول، سوءظن و قاضی و جلادش» را نام برد. همچنین او برای آثارش جوایز متعددی دریافت کرده که از میان آن‌ها می‌توان به جایزه‌ی مجمع نقد دراما اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی قاضی و جلادش می‌شنویم

برلاخ غرق فکر، نه طبق عادتش در رستوران اشمید، بلکه در دو تئاتر نشسته بود و ناهار می‌خورد و با دقت پرونده‌ای را که از اتاق اشمید آورده بود، ورق می‌زد و مطالعه می‌کرد. بعد از گردش کوتاهی در پارک ملی، حدود ساعت دو بعدازظهر به دفترش بازگشت که خبر ورود اشمید مرده از بیل در انتظارش بود. اما برلاخ از ملاقات با کارمند سابقش صرف نظر کرد، چون مرده‌ها را دوست نداشت و برای همین هم مزاحمشان نمی‌شد. قرار ملاقات با لوتس را هم دلش می‌خواست ندیده بگیرد، اما چاره‌ای نداشت. پرونده اشمید را بدون این که یک بار دیگر مطالعه کند، با دقت در کشوی میزتحریرش گذاشت و در کشو را قفل کرد، سیگاری روشن کرد و به دفتر لوتس رفت؛

مطمئن بود که لوتس مثل همیشه از این که پیرمرد بی اجازه و سرخود سیگار می‌کشد، عصبانی می‌شود. فقط یک بار چند سال پیش لوتس جرئت کرده بود تذکری بدهد، ولی برلاخ با حرکت تحقیرآمیز دست جواب داده بود که ده سالی برای رک‌ها خدمت کرده است و همیشه در اتاق رؤسایش سیگار دود کرده است، که البته از آن توضیحاتی بود که کسی نمی‌توانست برود و صحت و سقمش را بررسی کند.

فهرست مطالب کتاب صوتی