معرفی و دانلود کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم

عکس جلد کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم
قیمت:
۵۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم

روایتی از شور و شوق جوانی و به آتش کشیده شدن آمال و آرزوها. کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم، رمانی با درون مایه‌ای سیاسی و اجتماعی نوشته رضا فکری است که ماجرای زندگی چند جوان را در یک بازه ده ساله به تصویر می‌کشد.

درباره کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم:

در رمان‌های کلاسیک سفری زیبا و منظم از سیر و سلوک قهرمانان داستان به تصویر کشیده می‌شود اما کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم یک رمان مدرن تمام عیار و سرشار از پیچیدگی‌های روایی و چالش‌های بسیار پیش روی قهرمانان داستان است که قصد دارد از دورانی ده ساله و پر فراز و نشیب از سفر و چالش‌های پیش روی آدم‌ها در جاده‌ی پر پیچ و خم زندگی بگوید.

شبدیز جوانی بیست ساله و عصاینگر اما بامرام و معرفت است. اسد شخصیتی مستقل‌تر دارد و به خودش مسلط است و از چهارچوب‌ آرمان‌هایی که هم‌نسلانش برای خودشان در نظر گرفته‌اند کاملا فارغ است. شبدیز و اسد دو شخصیت محوری این کتاب هستند که در ترمینال جنوب تهران برای نخستین بار یکدیگر را می‌بینند. شخصیت آن‌ها بر ضد هم‌ اما خودشان همراه یکدیگر هستند. شبدیز در ابتدای دهه سوم زندگی به سر می‌برد و در تکاپوی رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهایش است اما اسد تجربه بیشتری از زندگی دارد و می‌داند چشم‌انداز آرمان‌گرایانه‌ای که هم‌نسلانش به جامعه دارند هرگز به حقیقت نخواهد پیوست. مسیر سفر زندگی از یکی از آنان مرشد می‌سازد و از دیگری مرید. اما باز هم مرشد و مریدی که با معنای کلاسیک و سنتی آن بسیار فاصله دارد.

در آغاز آن‌ها تصمیم می‌گیرند که از پایتخت، مرکز ثقل اتفاقات سیاسی و اجتماعی، دور شوند و سرنوشتشان را جای دیگری رقم بزنند. در طول این سفر اسد به شبدیز راه و رسم زندگی را می‌آموزد. اما سفر زندگی آن‌ها مفصل‌تر، پرپیچ و خم‌تر و طولانی‌تر از این خواهد بود.

لحن رمان ما بد جایی ایستاده بودیم آمیخته‌ای از طنز و اندوه است و همین امر به ملموس‌تر شدن فضای آن کمک شایانی کرده است. فضای آن در دورانی که سرشار از دگرگونی‌ها و التهاب‌های سیاسی و اجتماعی است می‌گذرد و تغییر و تحولات عاطفی، فکری، اجتماعی، فرهنگی جوان‌های این دوران را توصیف می‌کند.

کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم مناسب چه کسانی است؟

اگر به مطالعه رمان‌های اجتماعی ایرانی از نویسندگان جوان علاقه‌مندید، این کتاب به شما پیشنهاد می‌شود.

با رضا فکری بیشتر آشنا شویم:

او در سال 1353 در شهر ری متولد شد و در رشته الکترونیک به تحصیل پرداخت و از نیمه دهه هشتاد به نوشتن روی آورد. از جمله فعالیت‌های ادبی او می‌توان به انتشار یادداشت‌ها و نقدها و گفت و گو پیرامون آثار ادبی مختلف اشاره کرد. همچنین دبیری تحریریه نشریه مشق آفتاب، مجله اینترنتی اینترنتی کافه داستان و جایزه ادبی هفت اقلیم را به عهده داشته است. پرسه در حوالی داستان امروز، چیزی را به هم نریز، ترجمه رمان میس لونلی هارتس از دیگر آثار منتشر شده از رضا فکری هستند.

در بخشی از کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم می‌خوانیم:

حالش که بهتر شده بود، شب‌ها برای سیگار می‌زد بیرون و من را هم می‌کشید دنبال خودش. می‌گفت من باشم امنیتش بیشتر است و دزدها گول ظاهر نخراشیده‌ی نتراشیده‌ام را می‌خورند و نزدیک‌مان نمی‌شوند. بینواها نمی‌دانند که توخالی هستم و چیزی توی چنته‌ام نیست. یک نیمه‌شبی توی بازار بودیم و مغازه‌ها همه از دم بسته بودند و تازه رسیده بودیم به چهارسوق دوم که صدای ایست بلند و کشیده‌ای آمد. گفت فرار کنیم و یک هیجانی به خودمان تزریق کنیم. حرف مفت می‌زد. با آن مجرای خراشیده قدم از قدمش را هم به زور برمی‌داشت. گفتم: «وایسیم ببینیم چه خبره.» از معدود وقت‌هایی بود که حرفم را زمین نگذاشت و ایستاد و سربازه نزدیک‌مان شد که اسلحه‌ای هم توی دستش بود. اسد گفت: «به! جناب سرهنگ، این طرف‌ها؟» سربازه گفت: «این‌جا چه‌کار می‌کنین این وقت شب؟» اسد هم بنا کرد همان داستان همیشگی را تعریف کردن که ما هم مثل خودت علافیم و دانشجوییم و داریم درس می‌خوانیم و صبح امتحان داریم و آمدیم بیرون که کمی هوا بخورد به مغزمان و چقدر از بچه تهران بودن طرف و این‌که چقدر باعشق است، تعریف کرد وگفت: بچه‌ی شمرون دیگه؟ نه، افسریه. ای‌ول! بگو افسرانیه. من رفیق با عشق تو بیست‌متری زیاد دارم. چه شب‌هایی که تو شهرک امیرالمؤمنین تو سرما پست دادیم. یادش به‌خیر.

سربازه بچه‌محل‌بازی توی کَتش نرفت و گفت: «مگه نمی‌دونید این وقت شب بازار اومدن ممنوعه؟» در نداشت، ما هم اومدیم تو. هر جا در نداشت، شما باید برید تو؟ تازه قدیم‌ها داشته، درهای چوبی بزرگ. این‌همه مغازه‌ی پرجنس این‌جاست. اعتماد می‌کنن به ما که شب تا صبح نگهبانی می‌دیم. پسر خوب، نگهبانی مال پونصد سال پیش بود که از اذون تا اذون بازار رو می‌پاییدن. تازه سگ هم داشتن با خودشون، درنده و گیرنده. تو الان باید توی تختت خوابیده باشی.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب ما بد جایی ایستاده بودیم
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات مروارید
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات229
زبانفارسی
شابک978-964-191-640-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم

برای دریافت کتاب ما بد جایی ایستاده بودیم و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.