معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی ماهی و جفتش

عکس جلد کتاب صوتی ماهی و جفتش
قیمت:
رایگان - 0€
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی ماهی و جفتش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی ماهی و جفتش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی ماهی و جفتش

کتاب صوتی ماهی و جفتش نوشته ابراهیم گلستان، درباره‌ی مردی است که با فاصله به ماهی‌های داخل آکواریومی نگاه می‌کند و توجهش به دو ماهی متفاوت جلب می‌شود. دو ماهی که رقص‌کنان در آن‌جا گردش می‌کنند.

مرد شیفته یکدمی آن‌ها می‌شود چون در تمام زندگی‌اش هرگز این همه یکدمی ندیده است اما شیفتگی‌اش با آمدن کودکی که این بار با فاصله‌ای نزدیک‌تر از آن مرد به آکواریوم نگاه می‌کند به پایان می‌رسد...

فهرست مطالب کتاب صوتی

8 دقیقه
ماهی و جفتش

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی ماهی و جفتش
نویسنده
راویمیلاد اردوبادی
ناشر صوتینشر ماه آوا
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابMP3
مدت۷ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب صوتی داستان و رمان ایرانی، کتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه صوتی
رایگان - 0 یورو
افزودن به کتابخانه

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی ماهی و جفتش

اعظم منصوری
۱۴۰۲/۱۰/۲
داستانی کوتاه و زیبا ازجناب آقای ابراهیم گلستان با روایت زیبای آقای میلاد اردوبادی. داستان در باره‌ی ماهیهایی است که در آبگیرهای شیشه‌ای به این طرف و آن طرف میروند و آزادانه شنا میکنند ولی دو ماهی که خیلی همسان و هماهنگ با یکدیگر و همدم یکدیگر هستند نظر مردی را بخود جلب میکنند و مرد مبهوت و متعجب و دو ماهی را نگاه میکند که چطور میتوانند این قدر با هم یکسان هماهنگ باشند در صورتی که هیچ دو موجود دیگری وجود ندارد که با هم این گونه باشند سپس زن و کودکی به کنار آبگیر می‌آیند و مرد کودک را بلند میکند تا بهتر ماهیهای توی آبگیر را ببیند و آن دو ماهی را به کودک نشان میدهد تا ببیند که چقدر با هم جور و هماهنگ هستند ولی کودک میگوید آن‌ها دو ماهی نیستند بلکه یک ماهی است و عکسش در شیشه‌ی روبرو می‌افتد و مرد فکر میکند که دو ماهی هستند و این نگاه کودک برایم خیلی جالب بود و مرد را به فکر فرو برد. با تشکر از کتابراه برای تهیه‌ی این داستان کوتاه و جالب.
betWeen دامنی
۱۴۰۲/۸/۲۲
به نام خدا یک داستان کوتاه دیگر از نویسندگان ایرانی از آقای ابراهیم گلستان که از آثار او نخوانده بودم تا به حال و اما داستان که بنظرم داستان خاصی است نسبت به خود چون درمورد موجوداتی است که احساس میکنم کمتر به آنان پرداخته شده چه در هر کتابی و داستانی اما این جا و این بار نه موجودات آبزی و ماهی‌ها و که. توجه نویسنده را جلب کرده بودن نویسنده احساسات این موجودات به ظاهر بی احساس را بررسی میکند که آیا انان نیز داشتند چنین مشاعری؟! از جهان اطراف چه ادراکی داشتن. و البته ادراک بسیاری از موجودات به چشم هاشان بستگی دارد و ماهی‌ها با آن چشمهای ورقلمبیده‌ی دو طرف خود فکر کنم فهم متفاوتی از جهان داشته باشند کمی دور کمی جمع و جور و در یک قاب و اما عواطف. آیا از این موهبت نیز برخوردارند یانه و اگر برخوردارند باز چگونه کنارهم زیست میکنند و البته این چیزی بود که نویسنده نیز به آن فکر میکند و سخن میگوید که دلیا همسان بودنشان چیست اصلا همسان هستند یا هم اندازه چون هم اندازه هستند همسانند یا نه و چه کوچک است دنیای این موجودات درون آکواریم ولیکن نمیفهمند و یا نه شاید هم میفهمند اما مود را به نادانی میزنند! بطور کلی چیز خاصی نمیتوان از مطلب دراورد و همین بود درون مایه اش
ali
۱۴۰۱/۴/۸
داستان فوق‌العاده جالب با مضمونی مهم بود که با صدای آقای اردوبادی نوش جان شد واقعا هم صدا و هم متن داستان و هم مضمون، هر سه فوق‌العاده بودند. برداشت من به عنوان شنونده این بود که یکسری از چیزها از دور زیبا و تماشایی هستند ولی از نزدیک ممکنه درون‌مایه‌ی تلخی داشته باشند همچنین یاد این جمله‌ی زیبا من رو انداخت که می‌گفت تا زمانی که از صد در صد زندگی کسی خبردار نشدی حق قضاوت در موردش رو نداری. این موارد همگی به کنار و آخر داستان هم به یک سمت که این آقا بلند میشه میره سمت تماشای ماهی‌های دیگه که باعث میشه ذهن مخاطب درگیر داستان بشه که تهش چیشد یه جورایی ته داستان باز هست که بر شدت جذابیتش اضافه میکنه و صدای گوینده هم فوق‌العاده بود در کل عالی بود لذت بردیم ممنون از کتابراه و سایر دست اندر کاران
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۳/۲۲
داستان کوتاه و قشنگی بود و مفهوم‌های متفاوتی رو میشد از این داستان برداشت کرد. مرد که از دور به ماهی نگاه میکرد و کودک از نزدیک مثل قضاوت ما در مورد زندگی دیگران که از دور نظاره گر هستیم و بنظرمون چقدر خوشبختن و باهم یکی آن ولی اگه از نزدیک در جریان زندگیشون باشیم متوجه حقیقت تلخ و تنهایی اونها از میشیم. طرفی هم شاید چون مرد حس تنهایی میکرد و مدام تو ذهنش دنبال جفت و همدمی برای خودش بود اونطور که میخواست به منظره نگاه میکرد ولی وقتی کودک تصور ذهنش رو بهم ریخت به سراغ ابکیرهای دیکر رفت. مفهوم داستان اشاره به بخشی از زندگی هر انسان داره و ماهی در اینجا بخوبی نشون دهنده زندگی بوده. صداگذاری خوبی داره. از شنیدنش لذت بردم.
Zahra Zafar
۱۴۰۱/۱۰/۲۰
پس از خواندن داستان کوتاه ماهی و جفتش، هر خواننده‌ای ممکن است برداشت متفاوتی از داستان داشته باشد که خود به نوعی با متن داستان یعنی نوع نگرش انسانها هماهنگ است. در این داستان که مردی با فاصله زیاد به آکواریومی که در ان ماهی‌های زیادی وجود دارد نگاه میکند و در این میان حرکات دو ماهی که به نظر او را بسیار هماهنگ بوده توجهش جلب میکند و او بطور کلی شیفته این هماهنگی دو ماهی میشود اما نظر او بعد از اینکه کودکی که از نزدیک به آکواریوم نگاه می‌کرد و به او گفت که اصلا دو ماهی وجود ندارد عوض می‌شود.
به نظر می‌رسد که نویسنده به طور نمادین میخواسته شیوه نگرش انسانها رو به مسائل مختلف به تصویر بکشد.
M mohamadi
۱۴۰۱/۹/۱۰
اگر دوربینی هزاران سال پیش حرکت رودخانه‌ای در بستر رود رو ثبت میکرد با صدا و تصویر برای ماها بعد از هزار سال باز هم قابل لمس قابل درک بود چون تجربه‌ای هست زنده و همیشگی متعلق به این جهانکار متن و نوشتار گلستان هم مثل دوربینی هست که از تجربه‌ای آشنا فیلم میگیره و صفش می‌کنه، بازنمایی می‌کنه این حیرت انگیز که نوشتار گلستان فراتر از زمانه هست، انگار با تجربه‌ها و زمانهای همه سازگاری و هماهنگی داره داستانش ارتباط برقرار می‌کنه با هر نسلیحس شور و شعور میده، یک حس زندگی اعتبار دادن به زندگی و تجربه‌های با معنا، تجربه‌هایی هر چند کوچک اما قابل ثبت قابل تعمق قابل بیان و زنده و رونده
پروانه اکبری_نویسنده
۱۴۰۲/۸/۳
به نظر من شخصیت داستان دچار یه تنهاییه عمیقه و بارها خواسته با کسی جفت بشه (عاشق بشه) ولی هر بار تنهاش گذاشتن، بخاطر همین تعجب میکنه ک ماهی جفت داره، امیدوار میشه به اینکه هنوز میتونه عاشق بشه و احساساتش نمرده ولی بعد که واقعیتو میفهمه تموم تجربیات تلخش براش یاداوری میشه و به خودش میگه نه، هیچ کس جز خودم، با من نمیمونه، شایدم یه کمال گرا باشه چون کسی رو ۱۰۰ درصد شبیه خودش پیدا نکرده، رابطه‌ی نافرجام داشته
بهاره اوغانی
۱۴۰۱/۱۲/۲۰
باسلام و احترام
۱-موضوع بیشتر اینجوریه که یک ماجرای ساده (خطای دید) رو با آب و تاب وخیلی ادبی تعریف کنیم
۲- یه جای داستان میگه این هماهنگی در هیچ موجودی نیست به غیر از ریزش باران … به نظرم اینجا یک خاطره عاشقانه رو مرور میکرده که فقط یک نفر در دنیا با خوندنش متوجه مطلب میشه. مثلا قبلا دو نفره در
یک روز بارونی ازین نمایشگاه بازدید کرده وامروز تنها بقول حضرت حافظ من این دو حرف نوشتم چنانکه غیر ندانست….
🌸Zahra Habibi🌸
۱۴۰۱/۶/۱۲
وای فقط اونجاش که گفت مرد رفت سراغ آبگیر‌های دیگر خب چرااااا؟!!!! مگه ما آدم بزرگا حق اشتباه کردن نداریم اتفاقا این خیلی طبیعیه چون بچه‌ها معمولا دغدغه‌ی فکری ندارند و این باعث میشه بهتر تمرکز کنند اما ماها نه انقدر فکرمون مشغول مسائل مختلفه که گاهی فقط به ظاهر قضیه نگاه میکنیم ولی داستان خوبی بود البته انقدرلحن راوی آروم و شمرده بود من رو دور یک و نیم که گوش دادم تازه یه ریتم معمولی شد واقعا این آپشن کتابراه عالیه
REZA
۱۴۰۱/۴/۱۵
به نظر من، کتاب بیش از درس و معلم به انسان می‌آموزد. من نُه دهم معلومات خود را از کتاب آموخته‌ام و یک دهم را از معلم و درس. افکار و اندیشه‌های انسان به گونه‌ای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه‌ها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیون‌ها انسان را در راه مخصوصی بیندازد. این داستان از داستان‌های فراموش نشدنی بود
لیا مسیحا
۱۴۰۰/۴/۲۳
خیلی جالبه که هر کس میتونه برداشت و دیدگاه خودشو از این داستان کوتاه داشته باشه. من حس کردم مرد از فاصله دور به منظره آکواریوم نگاه می‌کرد بنابراین از دور تصویر دو ماهی هماهنگ و عاشق می‌دید ولی وقتی به کودک رسید و کودک از نزدیک به همون منظره نگاه کرد دیگه یه تصویر عاشقانه نبود و فقط یه ماهی تنها بود... همه چیز از دور زیباتر جلوه میکنه....
مهسامحمدی
۱۴۰۱/۱۲/۱۴
رمان در بیان تفاوت دو دیدگاه در کودک و بزرگسال هست. واقع بینی یک کودک و رویایی بودن یک بزرگسال، مرد دوست داره آرزوی خودش رو در ماهی‌ها ببینه جفت بودن، عاشق بودن، با هم بودن چیزی که احتمالا در زندگی خودش وجود نداره، کودک واقعیت را می‌بینه، مصداق اینکه حرف راست رو باید از دهن بچه شنید. مرد همچنان دوست داره در رویای خودش بمونه. داستان جالبی بود.
Z
۱۴۰۱/۸/۱۶
داستان کوتاه یک برش از یک حس یا معنا را درلحظه نشان میده که ممکنه فقط چن دقیقه وقتتو بگیره واس شنیدنش. اما باعث میشه ذهنت به تکاپو بیفته و سرنخها رو بگیری و به بسیاری از کلافهای سردرگم زندگی روزمره پی ببری و این اصلی‌ترین ویژگی یک داستان کوتاه یا نوول است. من این داستانو با تمام سادگی و طرحش پسندیدم چون باعث شد به این نکته بیشتر ایمان بیارم که هرکسی رو از دریچه چشمش باید دید
معصومه قره‌ولی
۱۳۹۹/۹/۱۱
قشنگ و پر مفهوم بود😊
نویسنده این داستان از منظره قشنگی داستان رو نوشته
صداپیشگی داستان هم عالی بود
میشه گف جزو کتاب‌هایی که من حاضرم بیشتر از دو بار یا بخونم یا گوش بدم
بعضی‌ها گفتن نتیجه نداشت
ولی این کتاب واقعا پرمفهموم بود میشه گفت یکی از نتیجه هاش اهمیت خودباوری
یا اینکه اهمیت باهم بودن
من این طور برداشت کردم
مهری رزمجو
۱۳۹۹/۳/۴
یک داستان نمادین زیبا. باصداگذاریِ نیمه‌حرفه‌ای. سه طیف یک جامعه:مرد، زن وکودک در داستان حضوردارند. ماهیها نماد زندگی. مرد باهم بودن را زیبا می‌داند. زن تلاش دارد کودک زندگی را بهتر بشناسد و کودک ورایِ تجربیات بزرگسالانه یکتایی یگانگی را که اساس باهم بودن است می‌یابد...
مشاهده همه نظرات 175

راهنمای مطالعه کتاب صوتی ماهی و جفتش

برای دریافت کتاب صوتی ماهی و جفتش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.