معرفی و دانلود کتاب مهتاب عشق

معرفی کتاب مهتاب عشق

کتاب مهتاب عشق نوشته‌ی رومن گاری، به ماجرای عاشقانه‌ی زوجی می‌پردازد که هر کدام درد جدایی و غم عشق را چشیده‌اند. این کتاب از آشنایی ناگهانی این زوج از نگاه مرد داستان آغاز می‌شود. رومن گاری با دیالوگ‌های عاشقانه و پرشور، قصه‌ی عشقی فراموش نشدنی را برای شما روایت می‌کند.

کتاب پیش رو با آشنایی اتفاقی زن و مردی آغاز می‌شود که هر کدام ماجراها و دوران سختی را پشت سرگذاشته‌اند. رومن گاری (Romain Gary) از ورای دیالوگ‌های گاه عاشقانه و گاه شیطنت‌آمیز شخصیت‌های اصلی داستان، به مرور شما را با این افراد آشنا می‌کند و به سرگذشت این زن و مرد پی می‌برید که هر کدام به ‌قدر کافی سختی کشیده‌اند. مرد داستان همسر بیماری دارد که به زودی خواهد مرد و از شوهر خود می‌خواهد دوباره عاشق شود. از طرف دیگر، زن داستان هم به تازگی دختر خود از دست داده و در زندگی زناشویی خود به بن‌بست رسیده است. در چنین شرایط روحی و روانی‌ای این زن و مرد با هم برخورد می‌کنند و آشنا می‌شوند.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

تنوع آثار رومن گاری بسیار زیاد است؛ یعنی اگر طرفدار یک سری از آثار این نویسنده هستید، این امکان وجود دارد که بخشی از آثار او را نپسندید و یا بالعکس. برای همین اگر تا به حال با آثار رومن گاری ارتباط برقرار نکرده‌اید، نگران نباشید، رومن گاری از نظر روایی نویسنده‌ی تنوع‌طلبی محسوب می‌شود.

کتاب پیش رو داستانی عاشقانه و لطیف را روایت می‌کند و پر از دیالوگ‌های شوخ‌طبعانه و عاشقانه است. کتاب مهتاب عشق با وجود دیالوگ‌محور بودن به هیچ‌وجه روند کند یا کسل کننده‌ای ندارد و شما را تا پایان داستان با کنجکاوی با خود همراه می‌کند.

رومن گاری را بیشتر بشناسیم

او با نام اصلی رومن کاتسِف در سال 1914 در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. زمانی که رومن کودک بود پدرش او و مادرش را برای همیشه ترک کرد. بعد از این ماجرا، رومن و مادرش به تنهایی زندگی می‌کردند. آن‌ها در ایام نوجوانی رومن به فرانسه مهاجرت کردند. رومن در جوانی به رشته‌ی حقوق پرداخت و به تحصیل در پاریس مشغول شد. پس از اشغال فرانسه توسط نازی‌ها در جریان اتفاقات جنگ جهانی دوم، رومن به کشور انگلستان فرار کرد و به مبارزات خود علیه نازی‌ها ادامه داد. او به نیروهای آزاد فرانسه ملحق شد و در کشورهای اروپایی و آفریقای شمالی به مبارزات خود مشغول شد. رومن گاری در سال 1956 رمان ریشه‌های آسمان را نوشت و برای نخستین بار برنده‌ی جایزه‌ی گنکور شد.

او علاوه بر نویسندگی دستی هم در دنیای سیاست داشت و در کسوت دیپلمات فعالیت می‌کرد. به همین دلیل چندین رمان خود را با نام‌های مستعار امیل آژار و فوسکو سینی بالدی منتشر کرد. او با نام امیل آژار کتاب زندگی در پیش رو را نوشت و برای بار دوم جایزه‌ی ادبی گنکور را به دست آورد. این اتفاق در حالی رخ داده است که هر نویسنده در طول حیات خود یک بار قادر به کسب این جایزه است. حقیقت ماجرا خود رومن گاری و پس از مرگش آشکار شد.

مرگ رومن گاری هم همچون زندگی‌اش متمایز است. او در سال 1980 با شلیک گلوله خودکشی کرد. رومن در نامه‌ی خداحافظی خود نوشت: «واقعاً به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!»

از میان سایر آثار او می‌توان به مواردی مانند تربیت اروپایی، خداحافظ گری کوپر، لیدی ال، میعاد در سپیده‌دم، سگ سفید، مردی با کبوتر، ستاره باز و... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب مهتاب عشق می‌خوانیم:

جلوى میز آرایش نشستم. شش لامپ کروى، یک شیشه باده به سلامتى دلدادگان و به سلامتى شاه فرانسه. مردى بدون وطن و قلمروى زنانه از آن سوى آینه همراهیم مى‌کرد. او، آن دیگرى و من، دیگر بى‌وطن شده بودیم. وطنت را گرفته‌اند دوست من، انگیزه‌هایت را، آسمانت را، کشتزارها و بستان‌هایت را.

گیسوان او برایم از همه جاى سرزمینم پر راز و رمزتر بود و ایمن‌تر از تمامى پنهانگاه‌هاى دوران کودکیم. هنگامى که گیسوان زرینش به چشمانم پناه مى‌داد چنان بى‌خود از خود مى‌شدم که گویى به اوج هشیارى رسیده‌ام و انگیزه‌ى بودنم او و جز او را در برمى‌گرفت و دست آخر نیز چنان توانمند مى‌شدم که درمى‌یافتم کدام کمبود و نبود چه چیزى موجب تیزى خارها و سختى سنگ‌ها شده است. من وطن زنانه‌ى خود را داشتم. قلمروى زنانه‌ای که او نیازى به کندوکاو در آن را نداشت. سرزمین من آوایى داشت که گویى زندگى آن را تنها براى خوش‌آمد او آفریده بود. زیرا مى‌پندارم زندگى نیز نیاز به شادابى دارد و این را مى‌توان از گل‌هاى چمنزارها که بسیار زیباتر از سایر شادابى‌ها لبخند مى‌زنند دریافت.