معرفی و دانلود کتاب موسسه

معرفی کتاب موسسه

ترسناک‌ترین کتاب سال 2019 به انتخاب کاربران گودریدز! کتاب موسسه رمانی نفس‌گیر و فراموش نشدنی اثر استیون کینگ است که از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز نیز به شمار می‌آید. این کتاب جذاب داستان پسری را به تصویر می‌کشد که بعد از قتل پدر و مادرش ربوده می‌شود و در مکانی که تا به حال هیچکس موفق به فرار از آن نشده است، زندانی می‌شود.

درباره‌ی کتاب موسسه:

لوک الیس پسر بچه‌ای‌ست که همراه با پدر و مادرش در خیابانی خلوت در حومه مینیاپولیس زندگی می‌کند. نیمه شبی چند غریبه به طور مخفیانه وارد خانه‌ی آن‌ها می‌شوند و والدین لوک را به قتل می‌رسانند؛ اما این تمام ماجرا نیست چرا که هدف اصلی این افراد ربودن لوک است که بعد از کشته شدن پدر و مادر او، به هدفشان می‌رسند. تمام این اتفاقات هولناک تنها در دو دقیقه اتفاق می‌افتد و در همین مدت زمان کوتاه زندگی لوک برای همیشه تغییر می‌کند.

موسسه‌ای مخفی و مرموز وجود دارد که بعد از ربودن کودکانی که استعدادهای خاص دارند، آن‌ها را در آنجا نگهداری می‌کنند تا از استعدادهای فراطبیعی این بچه‌ها سر در بیاورند. لوک هم وقتی به هوش می‌آید خودش را در اتاقی دقیقاً مشابه اتاق خودش می‌بیند که تنها یک تفاوت دارد، در این اتاق هیچ پنجره‌ای وجود ندارد! لوک هم مانند عده‌ای دیگر از بچه‌ها در این موسسه هولناک زندانی شده است. عده‌ای از بچه‌ها در نیمه جلویی ساختمان و عده‌ای دیگر در نیمه پشتی ساختمان نگهداری می‌شوند.

مدیر این موسسه وحشتناک خانمی به نام سیگسبی است که همراه با افرادش، آزمایش‌های سخت و پیچیده‌ای روی این بچه‌ها انجام می‌دهند. آن‌ها قصد دارند تا از استعدادهای این بچه‌ها سواستفاده کنند. فضای موسسه به قدری امنیتی‌ست که تفاوتی با زندان ندارد و افرادی که به آنجا وارد می‌شوند، هرگز نمی‌توانند از آن خارج شوند. اصول اخلاقی در آن مکان مخوف جایی ندارد و بچه‌ها اگر حرف گوش کن باشند خوراکی دریافت می‌کنند و اگر ناسازگار باشند به شکل بی‌رحمانه‌ای تنبیه می‌شوند. لوک شخصیت اصلی کتاب موسسه (The Institute) امید به فرار از این جهنم دارد اما هر بار که بچه‌ای جدید دزدیده می‌شود و به آنجا می‌آید، امید لوک کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود.

استیون کینگ (Stephen King) خالق رمان‌های مشهور و ترسناک که تاکنون جوایز ادبی متعددی را نیز دریافت کرده، این بار نیز با رمان موسسه طرفداران خود را غافلگیر کرده است. کتاب موسسه داستانی میخکوب کننده و مهیج دارد که در مدت کوتاهی توانست طرفداران بسیاری پیدا کند و به فروش بالایی در دنیا دست یابد.

افتخارات کتاب موسسه:

- کتاب اول پرفروش نیویورک تایمز در سال 2019
- جزو 100 کتاب برتر سال 2019 به انتخاب نیویورک تایمز
- ترسناک‌ترین کتاب سال 2019 به انتخاب کاربران گودریدز
- کتاب پرفروش سایت آمازون
- نامزد جایزه لوکس برای بهترین رمان ترسناک در سال 2020
- برنده جایزه Audie برای ژانر هیجان‌انگیز / تعلیق در سال 2020

نکوداشت‌های کتاب موسسه:

- کینگ با تعهد به مفاهیم پایدار و استوار همیشگی داستان‌هایش، به ما کمک می‌کند که خود و دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم را بهتر درک کنیم. موسسه سرشار از خشم، اندوه، همدلی و امید است. این یک رمان سرگرم کننده‌ی درجه یک است که حرف مهمی برای گفتن دارد و همه ما نیاز داریم که به آن گوش فرا دهیم. (ویلیام شیهان واشینگتن پست)

- موسسه کتابی موفق است. مرموز، اثرگذار و داستانی ترسناک و در عین حال قابل باور، همه در یک کتاب جمع شده‌اند. (بوستون گلوب)

- این استیون کینگ است و این هم بهترین کتابش. (سنت لوییس پست دیسپچ)

- برای خواندن کتاب موسسه نیازی نیست که طرفدار داستان‌های ترسناک باشید، داستان‌های استیون کینگ فراتر از یک سبک است. (ماریون وینیک نیوزدی)

- موسسه تجربه‌ای جدید از یک داستان وحشت آور را به خواننده ارائه می کند. داستانی از بچه‌های جهش یافته و جنگ بی‌پایان آن‌ها در برابر نیروهای شیطانی. (رابرت فریزر بک پیج)

- استیون کینگ به گونه‌ای با اذهان خوانندگان جوانش ارتباط برقرار می‌کند که به راحتی احساس ترس و خطر را به آن‌ها انتقال می‌دهد و خوانندگانش را مسحور خود می‌سازد. در رمان موسسه حتی یک کلمه‌ی اضافی هم وجود ندارد و این‌گونه یک بار دیگر ثابت می‌کند که چرا از او با نام پادشاه وحشت یاد می‌کنند. (پابلیشرز ویکلی)

- استیون کینگ هیچ‌گاه هوادارانش را نا امید نمی‌کند. (مجله‌ی کایرکوز ریویوز)

- اطمینان دارم که هواداران استیون کینگ تا آخرین صفحه‌ی این رمان سرشار از تعلیق را خواهند بلعید. هر خواننده‌ای که به دنبال داستانی از یک سازمان غیرمعمولی است با خواندن موسسه پاداش خود را دریافت خواهد کرد. استیون کینگ با نوع روایت منحصر به فرد و شخصیت‌های پیچیده‌ی داستانش همچنان در صدر جدول است. (کارل هیز منتقد نشریه‌ی بوکلیست)

کتاب موسسه برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به رمان‌های ترسناک و تعلیق آمیز از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

استیون کینگ را بیشتر بشناسیم:

استیون ادوین کینگ که به اختصار با نام استیون کینگ در میان مردم شناخته می‌شود، نویسنده رمان و داستان‌های کوتاه می‌باشد که در 21 سپتامبر 1947 در ایالات پورتلند در امریکا به دنیا آمد.

در رمان‌های استیون کینگ تقریبا تمامی زمینه‌های وحشت از جمله خون‌آشام‌ها، سگ‌های وحشی، قاتلان تشنه خون، ارواح و … را می‌توان یافت. وی جوایز ادبی بسیاری را در طول سال‌های فعالیتش دریافت نموده و به عنوان یکی از پرکارترین، پردرآمدترین و محبوب‌ترین نویسندگان حال حاضر امریکا شناخته می‌شود. وی در رابطه با اهتمامش نسبت به نویسندگی این موضوع را مطرح می‌نماید که روزانه زمان مشخص و نسبتا طولانی را به این کار اختصاص می‌دهد و به آن به عنوان یک شغل واقعی می‌نگرد.

به جرأت می‌توان گفت که تقریبا تمامی کتاب‌های استیون کینگ حداقل یک جایزه ادبی را از آن خود کرده‌اند یا نامزد دریافت جایزه شده‌اند، در مجموع وی بیش از 60 عنوان جایزه ادبی تاکنون کسب کرده است. از کتاب‌های وی که در ایران نیز ترجمه و چاپ شده‌اند می‌توان به آتش افروز، آهنگ آخر دنیا، ابلیس، اتاق شماره چهار کالبد شکافی، احیا، از نوشتن، امیدهای جاودان بهاری، انتخاب سوم، انتخاب سه در جادویی، بلیز، بی خوابی، بیوک مرموز، تابستان تباهی و تفنگدار اشاره نمود.

در بخشی از کتاب موسسه می‌خوانیم:

هیچ‌کس اهمیتی نمی‌داد که آوری تقریباً هر شب در اتاق لوک می‌خوابید. او پستچی بود و نامه‌های کالیشا را از ساختمان پشتی به لوک می‌رساند؛ نامه‌هایی که از طریق تله‌پاتی جابه‌جا می‌شد، نه از طریق پست! حقیقتِ مرگ پدر و مادرش هنوز تازه و غم‌انگیز بود و این نامه‌ها نمی‌توانست او را از حالت نیمه‌خواب و بیدار دربیاورد، اما خودِ نامه‌ها هم به همان اندازه ناراحت‌کننده بودند؛ و در‌عین‌حال روشنگرانه. البته فهمیدنش آن‌قدرها هم برای لوک سخت نبود. در ساختمان جلویی از بچه‌ها آزمایش می‌گرفتند و اگر بدرفتاری می‌کردند، تنبیه می‌شدند، اما در ساختمان پشتی، آن‌ها را وادار به کار می‌کردند. از آن‌ها استفاده می‌کردند و به‌نظر می‌رسید کم‌کم دارند آن‌ها را نابود می‌کنند.

فیلم‌ها باعث سردرد می‌شدند و این سردردها باقی می‌ماند و هر بار بیشتر می‌شد. به گفتۀ کالیشا، جورج وقتی به آن جا رفت خوب بود و فقط ترسیده بود، اما بعد از چهار پنج روز مواجهه با نقطه‌ها و فیلم‌ها و تزریق‌های دردناک، او هم دچار سردرد شد.

فیلم‌ها در اتاقی تاریک با صندلی‌های راحتِ مخملی پخش می‌شد؛ اول کارتون‌های قدیمی (بعضی‌وقت‌ها رودرانر پخش می‌کردند، گاهی باگز بانی، گوفی یا میکی‌موس). بعد از گرم شدن، فیلم اصلی شروع می‌شد که به نظر کالیشا فیلم کوتاهی بود؛ حداکثر نیم ساعت. با‌این‌حال گفتنش سخت بود، چون در طول فیلم گیج بود و بعد از آن سردرد داشت. همۀ بچه‌ها همین‌طور بودند.

فهرست مطالب کتاب

نگهبان شب
بچۀ باهوش
تزریق و نقطه‌ها
مائورین و آوری
فرار
جهنم منتظر است
جهنم اینجاست
تلفن بزرگ
مرد نوک‌زبانی