معرفی و دانلود کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97

برای دانلود قانونی کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97

کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97، مجموعه‌ای از چند داستان کوتاه ایرانی‌ست که روایت‌گر خانه تکانی روح و دل‌هایمان برای رسیدن به آرامش هستند.

اولین جمله‌ی داستان همشهری شماره 93 در متن سردبیر به قلم حمید اسلامی‌راد اینگونه نوشته شده است: ما در داستان زندگی می‌کنیم و شاید هم می‌توان گفت که داستان‌ها در دل زندگی‌ ما شکل می‌گیرند، یا اینکه داستان در ما زندگی می‌کند، اینگونه است که تمام متون مجله داستان همشهری گویی تکه‌ای از زندگی و لحظه‌های ناب فراموش شده ما هستند.

داستان همشهری روایت‌گر لحظاتی از زندگی است که احتمالا در دل روزمرگی ناپدید شده و در تلاش است آن را بازنمایی کند تا باشد که این لحظات همواره در کنارمان زندگی کنند و هیچ‌گاه از بین نروند.

آوانامه به شکل حرفه‌ای و استاندارد مجله‌ی صوتی داستان همشهری را برای اولین بار تولید و منتشر کرد. از این به بعد نه تنها مخاطبان داستان همشهری در دل داستان‌ها زندگی می‌کنند بلکه شنوندگان هم می‌توانند در یک اثر جذاب و شنیدنی، ذهن و قلب خود را به نسخه‌ی صوتی داستان همشهری واگذار کنند. نسخه‌ی صوتی داستان همشهری در تلاش است با توجه به داستان‌ها و متون گوناگون، روایت‌گر فضا و احوالات داستان‌ها باشد و لحظات را با بهترین روش‌ها برای صوتی کردن نسخه چاپی از چنگ روزمرگی‌های زندگی در بیاورد و به گوش شنونده عرضه کند. این چنین است که لحظه‌ها را می‌توان شنید.

داستان همشهری در این شماره به روایت‌هایی از پایان سال و حال و هوای پایان زمستان و شروع بهار می‌پردازد و به استقبال داستان همشهری فروردین ماه می‌رود. اسلامی‌راد در ابتدای همشهری داستان شماره 97 آورده است: 28 روز در شلوغی و فشردگی می‌گذرد و ناگهان روز 29 که می‌رسد سکوت همه شهر را فرا می‌گیرد و این داستان پایان زمستان و شروع بهار است.

در قسمت‌هایی از کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97 می‌شنویم:

- اواخر بهار وقتی با لیلا می‌رفتیم نقاره کوب آویشن و مرزه جمع کنیم انگشت‌هامان عطر تلخی می‌گرفت و چند روز می‌ماند.

- برخوردش تند بود آنقدر که به من برخورد. در آن حالِ خشم چیزی از ذهنم به سرعت گذشت پاکت پول را دربیاورم و به او نشان دهم و بگویم: «ببین من پول دارم خیلی هم دارم.»

- من هم خسته از یک بعد از ظهر طولانی با یک چشم عقربه‌های ساعت را دنبال می‌کردم و با یک چشم ته چلیک را می‌کاویدم که کی نان تمام می‌شود و راهی می‌شویم.

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه 1
نمونه 2
9 دقیقه
این داستان اسفند است یکی مانده به داستان بهار
10 دقیقه
حاجی فیروزم می‌شی
30 دقیقه
پوست اندازی
12 دقیقه
سرزمین نسترن‌های سفید
19 دقیقه
دستور پخت همزمان سه غذا و نوشتن سه داستان
18 دقیقه
پاکت دربسته حقوق پدر
18 دقیقه
خانه کوچک طوبایی
23 دقیقه
مستأجر مادرزاد
27 دقیقه
المثنی
20 دقیقه
یک شهر، یک نانوا مصطفی
16 دقیقه
ومپ‌السلطنه
17 دقیقه
پیرمردی با دست‌های عجیب
9 دقیقه
داستان رستم و اسفندیار و میتی و قیصر
16 دقیقه
به یاد بیاور باربارا
11 دقیقه
نگران نباش

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97

نازنین حقیقی
۱۳۹۸/۳/۶
من خیلی وقت بود منتظر بودم ماهنامه‌ی داستان هم به کتابراه بیاد. مرسی که این قدر زیبا اجرا شد.
Elnaz Bahar
۱۴۰۰/۵/۱۸
موزیک عالی، گویندگی عالی، متن عالی…
مشاهده همه نظرات 2

راهنمای مطالعه کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97

برای دریافت کتاب صوتی همشهری داستان شماره 97 و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.