معرفی و دانلود رایگان کتاب کشیش ویکفیلد

عکس جلد کتاب کشیش ویکفیلد
قیمت:
رایگان - 0€
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب کشیش ویکفیلد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب کشیش ویکفیلد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب کشیش ویکفیلد

کتاب کشیش ویکفیلد نوشته‌ی الیور گلداسمیت، درباره‌ی داستان مردی است که با از دست دادن ناگهانی ثروت، زندگی‌اش دگرگون می‌شود.

داستان درباره‌ی دکتر پریمروز، کشیش ویکفیلد (The Vicar of Wakefield) است که وضع مالی خیلی خوبی دارد. او صاحب دو دختر و چهار پسر می‌باشد. پسر بزرگش با دختری ثروتمند به نام آرابلا نامزد می‌کند ولی در شب ازدواجش، دکتر پریمروز بر حسب اتفاقی که خود او در آن بی‌تقصیر بوده است تمام ثروتش را از دست می‌دهد. عروسی پسرش به هم می‌خورد و این خانواده به اجبار از خانه‌ی بزرگ خود به روستایی دور دست می‌روند. بخت و اقبال به این خانواده پشت می‌کند و آن‌ها با مشکلات عدیده و غیر قابل پیش‌بینی روبه‌رو می‌شوند.

اعتقاد راسخ کشیش به اصول مذهبی با وجود تمام بدبختی‌ها سست نمی‌شود و او بر حسب تعلیمات مذهبی که خود مبلغ آن بوده است حتی دشمنانش را می‌بخشد و آن‌ها را نفرین هم نمی‌کند. روز به روز وضع این خانواده از هر لحاظ بدتر و وخیم‌تر می‌شود. آیا در پس ابرهای سیاه بدبختی و مذلت، خورشید درخشان منتظر نشسته است که با انوار جان بخش خود بار دیگر روح شادی و امید در آن‌ها بدمد و به آن‌ها کمک کند که ایام فقر و نابسامانی را وادی فراموشی بسپارند؟

این اثر الیور گلداسمیت (Oliver Goldsmith)، شاعر، نمایشنامه نویس و نویسنده‌‌ی انگلیسی – ایرلندی با سرعت زیادی به یکی از پرخواننده‌ترین کتب دوره‌ی ویکتوریا تبدیل شد. کشیش ویکفیلد تأثیر زیادی روی نویسندگان بعد از خودش گذاشت. جرج الیوت در کتاب میدل مارچ، جین آستن در کتاب مشهور خود "اما"، چارلز دیکنز در دو کتاب خود به نام‌های قصه‌ی دو شهر و دیوید کاپرفیلد، مری شلی در کتاب فرانکشتاین، شارلوت برونته در کتاب‌های پروفسور و ویلت، لوئیزا می آلکوت در کتاب زنان کوچک و یوهان ولفگانگ گوته در کتاب غم‌های ورتر جوان از نوشته‌های این اثر بهره گرفته‌اند.

نویسندگان معاصر هم از این قاعده مستثنی نیستند. کتاب مشهور نقاب رنگین نوشته‌ی سامرست موآم بر اساس شعری که درباره‌ی یک سگ دیوانه در این اثر سروده شده، پایه‌گذاری شده است. نکته‌ی مهم این است که این اثر بعد از تقریباً سه قرن هنوز به شکل چشمگیری با شما رابطه‌ی عاطفی برقرار می‌نماید؛ بطوریکه خودتان را در ماجرا ناظر بی‌طرف نمی‌دانید.

در بخشی از کتاب کشیش ویکفیلد می‌خوانیم:

داستان پسر من طولانی‌تر از آن بود که بتوان در یک جلسه به اتمام رساند. قسمت اول داستان شب گذشته شروع شد و قسمت پایانی آن روز بعد از صرف نهار انجام گرفت. ورود آقای تورن هیل به آن‌جا باعث ناراحتی بعضی از ما شده بود. سر مستخدم که حالا یکی از دوستان من در خانواده شده بود آهسته در گوش من گفت که آقای ملاک علاقه خود را به دوشیزه ویلموت ابراز کرده و اینطور وانمود می‌کند که قصد خواستگاری دارد.

عمو و زن عموی دوشیزه ویلموت با این وصلت کاملا موافقت دارند. وقتی آقای تورن هیل وارد شد از دیدن من و پسرم یکه خورد ولی من این‌طور ارزیابی کردم که این دستپاچگی بیشتر از تعجب بود تا از تنفر به ما. ما به او نزدیک شده و مراتب ادب را بجا آوردیم. او هم جواب ما را با لطف و ادب داده و طولی نکشید که حضور او محفل ما را گرم‌تر کرد.

بعد از صرف نهار او مرا به کناری کشیده و درباره دخترم از من سؤال کرد. ولی وقتی که من به او گفتم که تلاش من برای پیدا کردن دخترم به جایی نرسیده خیلی متعجب شد و به من گفت که در غیاب من چندین بار به خانه ما سر زده که خیال بقیه افراد خانواده مرا راحت کند. او از من پرسید که آیا من مشکلات و بدبختی که برایم پیش آمده برای دوشیزه ویلموت و پسرم توضیح داده‌ام یا خیر. من به او گفتم که هنوز چیزی به آن‌ها نگفته ام. او از رازداری و احتیاط من قدردانی کرده و از من خواست که این راز را همچنان مخفی نگاه دارم.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب کشیش ویکفیلد
نویسنده
مترجمتورج هاشمی
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات160
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان خارجی
قیمت نسخه الکترونیک
رایگان - 0 یورو
افزودن به کتابخانه

نقد، بررسی و نظرات کتاب کشیش ویکفیلد

Delaram .
۱۳۹۸/۳/۲
سلامی به خوش بویِ بوی باران😉
چون من اعتقاد دارم که باید همیشه احساس واقعی را از همه چیز با جزییات تشریح کرد، برای همین دوست دارم تجربه‌ای دو روز مطالعه‌ای این کتاب را تا آخر بنویسم.
اگر در جز بگویم، اول‌های رومان را که شبیه تعریف کردنِ خاطراتِ عادی بود زیاد با مزاجِ روحم خوش نیامد، اما همین نقاشی
تصاویر شده‌ای موضوعات فصل و جذابیت‌های که در ادامه پیدا شدن من رو بر این داشت که قبول کنم اول هایش حق بوده که با هیجان شروع نشود!
نکته‌ای دومی که میخواهم اشاره کنم این است که در جاهای یک کلمه دو بار تکرار میشد مثلا در این جمله «چنین بود که که پسر بزرگ من که بطور... » (که) دو بار تکرار شده است. زیباتر میشود اگر به جزییات خیلی ریز هم رسید😅
و بعد این‌ها بخواهم احساس واقعی خودم رو در موردش بنویسم باید بگوییم که به شدت تحت تأثیر قرار گرفته‌ام و بی‌شک این تأثیر یک تاثیر مثبت و زیبا بود.
چقدر از حمایت مردی به نام پدر که دختر خطا کارش را بخشیده و به هر نحوی بود میخواست وی را به زندگی امید وار کندخوشحال و مسرور میشدم. کاری که خیلی از والد‌ها فراموش کرده‌اند که خطای فرزندانشان را به دیده‌ای اغماض بنگرند و برای زندگی بهتر شان در آینده حامی آن‌ها شوند.
کتاب از شادی و زندگی خیلی عالی به غم و رنج و اتفاق‌های خیلی وحشت ناک اشاره میکند که در آخر دوباره با امیدواری برمیگردد به همان زندگی خوب گذشته حتی بهتر از ان. یعنی با تجربه‌های مفید.
از جزییات‌ی که خودم حس میکنم کافی نیستن بگذریم، میرسیم به کلیات که تنها جمله‌ای که میخواهم مانند اکثر دیدگاه‌ها بنویسم این است:
«عالی بود»
شاید فقط لازم بود از اول همینو بنویسم 😁
الهام حمیدی
۱۴۰۲/۳/۲۷
کتاب در زمره‌ی رمانهای کلاسیک مربوط به قرن ۱۸ میلادیه و مرسومِ سبک داستانیِ خودش شمارو در طول داستان با آداب و رسوم، نحوه زندگی، معاشرت اجتماعی و حتی کمی با سبک پوشش اون زمان آشنا میکنه. بصورت اول شخص روایت میشه و یه نکته‌ی جالب توجه در این کتاب اینه که بیشتر از ۲۴۰ سال از نوشتنش می‌گذره ولی آدمو و خیلی درگیر ماجرا می‌کنه اونقدر که فکر می‌کنین تو داستانین دارین با خانواده "پریمروز" زندگی میکنین و تمام اتفاقات رو از نزدیک لمس می‌کنین. البته ویراستاری خیلی قوی نیاز داره، غلط املایی داره، ولی بازم نمیتونین زمین بذارینش. الیور گلداسمیت در واقع یه منتقد جدی در زمان خودش بوده پس توی این اثر در جاهای مختلف حرفها و عقایدش رو از زبانِ مخصوصاً راوی داستان که دکتر پریمروز هست بیان میکنه. مخصوصاً موضوع اختلاف طبقاتی و زندگی اشراف رو که بنظرم مورد انتقاد خیلی جدی در اون زمان بوده. نقاشی‌های خیلی زیبایی هم توی کتاب هست که جذابن.
💟صد در صد توصیه میکنم بخونیدش، فقط کاش کتابراه عزیزمون یه فکری برای ویراستاری و رفع غلطهای املائی بکنه که پیشاپیش سپاسگزار میشیم😊
Ahmad
۱۴۰۱/۶/۳۰
با سلام
این کتاب ماجرای یک کشیشی است که بر اثر مشکلاتی که برایش پیش می‌آید مجبور به ترک خانه و محل زندگی خودش می‌شود و به جای دیگری نقل مکان می‌کند و در مسیر با جوانی آشنا می‌شود که این جوان راز و رمزی با خود دارد که تا انتهای داستان نویسنده به هیچ وجه آن را آشکار نمی‌کند.
در طول داستان ماجراهای
جذابی از روابط کشیش با همسایه‌ها پیش می‌آید
در انتها باز هم مثل بقیه رمان‌های قبلی نویسنده یک نتیجه گیری سریع اتفاق می‌افتد و همان جوانی که همسفر کشیش بود در واقع بزرگترین ارباب آن منطقه بود که به صورت جوانی که ظاهراً در گذشته ثروتمند بوده و به دلیل مشکلات و ندانم کاری خودش به این روز بد رسیده بود و این جوان خودش را عمدا با این عنوان به دیگران معرفی می‌کرد که بتواند از اخبار خودش سر در بیاورد
F.Namazi
۱۴۰۲/۶/۱۳
کشیش چارلز پریمروز و همسرش دبورا، به همراه دو دختر و چهار پسر خود در خانهٔ اجدادیشان در ویکفیلد انگلستان زندگی می‌کنند. با وجود اینکه او حقوق ناچیزی از کلیسا دریافت می‌کند، اهمیتی نمی‌دهد زیرا به حد کافی در زندگی احساس شادی و خوشبختی می‌کند. جورج، پسر بزرگ آنها، شاگرد ممتاز دانشگاه آکسفورد است. او قصد دارد با دختر یکی از روحانیون برجسته کلیسا که در مجاورت آن‌ها زندگی می‌کند، ازدواج کند. آرابلا، دختر آقای ویلموت که ثروت قابل توجهی به او رسیده. اما بخت با آن‌ها یار نیست و درست روز قبل از ازدواج‌شان، مدیر مالی کشیش چالرز خبر می‌آورد که او ورشکست شده و اموالش را از دست داده است. با شنیدن این خبر، پدر آرابلا، ازوداج او را با جورج منتفی اعلام می‌کند.
Narges H
۱۳۹۹/۳/۱۲
من علاقه زیادی به داستانهای کلاسیک ندارم. اما در ایام قرنطینه دسترسی به کتابراه و امکان خوندن رمانهای رایگان خارجی کتابراه، خیلی برام خوشحال کننده بود. این رمان، جدا از اینکه توضیحات مفصلی از خطابه‌های مذهبی بود، اما دنیایی رو به تصویر کشید که در اون، هنوز هم پاداش خوبی و بدی در همین دنیا داده من میشوند. زیبایی داستانهای کلاسیک همینه. شخصا از اینکه میتونستم، دنیای بدون تلفن، موبایل، اینترنت رو در این داستان دوباره تصور کنم، خیلی خوشحالم. غافلگیری پایان کتاب هم خیلی جذاب بود. امیدوارم کتابهای بیشتری رو در کتابراه بذارید. من اکثر رمانهای خارجیتون رو دارم میخونم.
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۲/۱۰/۲۶
رمان خیلی خوبی است و این ایمان به خدا وقتی در یک کشیش و خانواده‌اش و یک بارون ثروتمند دیده می‌شود. انتظار از دولتمردان مسلمان که پیرو خاتم الانبیاء هستند بیشتر می‌شود به خصوص شیعه که امام علی علیه السلام را الگو قرار داده و در دستگیری محرومان و فقرا غافل نشوند و عدالت در هر زمینه‌ای جاری و به عینه مشهود باشد تا مؤمنی دلش‌ نشکند. نقدم از رمان این است که در قسمتی اشاره کرده خداوند نمی‌تواند بر تمام مشکلات بندگانش رسیدگی کند. خداوندی که از نهان و باطن تمام بندگانش با خبر است و ناظر بر تمام اعمالمان است اگر صلاح ببیند مشکل هر کسی را حل می‌کند. با آرزوی خوشبختی تمام بندگان مخلص و با ایمان.
mohsen ebi
۱۳۹۸/۶/۲۸
عالی بود, عنوان کتاب اصلا جذابیتی نداشت ولی داستان مخصوصا در وسطهای اون فوق العاده بود. اخر کتاب به سبک هندی و ایرانی تموم شد که از یک داستان در قرن 18 باز عالی بود. بعضی جاها موعظه‌های خارج از داستانش اعصاب ادم رو خرد میکرد ولی در قسمتی که با اون هنرپیشه وارد خونه اقای ویلموت میشه و با سرپیشخدمت و اونجا بحث سیاسی میکنه فوق العاده بود دیدگاه نویسنده در زمانی که حتی انقلاب فرانسه اتفاق نیفتاده بود و حتی هیچ بحثی از طبقات کارگری و سرمایه داری نیومده بود و ایشون اینطور اینده و دیدگاه اشراف و ثروتمندان رو پیش بینی کرده بودند برام فوق العاده جذاب بود.
آمین داد
۱۴۰۱/۱۱/۱
عالی بود، متن کلاسیک قرن ۱۸می با ادبیات سنگین، پر از وقایع و اندرزها و ایمان قوی یک کشیش و روایت عشق و علاقه پدر به خانواده و فرزندان و حاصل صبر و ایمان به خداوند را دیدن...
راوی کشیش بود و بخش‌هایی حوصله سربر بود، از سادگی و زودباوری پدر و پسرها حرصم میگرفت...
در پایان داستان نتیجه صبر و تحمل
کشیش و درک درست اطرافیان ثمر خوبی و آنچه شد که میخواست: خوشبختی فرزندانش
ترجمه گویا و متناسب بود، نقاشی‌ها رو خیلی دوست داشتم، در متن تکرار کلمات خوندن رو کند می‌کرد. ممنون کتابراه عزیز بابت ارائه و معرفی کتاب ♡
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۲/۲۶
داستان کتاب منو یاد داستان حضرت ایوب انداخت، نویسنده علاقه زیادی به مباحث فلسفی داشت که بی ربط و با ربط حرفش رو پیش میکشید. در مورد سیاست هم دیدگاه جالبی داشت، (من در زمان خودم قهرمانان زیادی را دیده‌ام که ادعای آزادی و آزادیخواهی کرده ولی حتی یکنفر از آن‌ها را سراغ ندارم که در ته قلبش یک مستبد خود رای نباشد)
رفتارش در زندان مثل رفتار گاندی بود
متن سنگین بود البته مترجم برای پایبندی به ادبیات کلاسیک مجبور بوده، اما جاهایی دیگه واقعا غیر مفهوم میشد.
سامان مددی
۱۴۰۲/۵/۲۶
با تشکر از زحمات نویسنده. روایت اصلی بر پایه یک خوانواده مذهبی و فقیر انگلیسی بنا شده. مشکلات و اتقاقات پیش آمده برای این خوانواده مانع از شک و تردید به عقاید مذهبی خوانواده و بخصوص پدر خانواده نمیشود. در قسمتهایی از کتاب نوع نگارش دیر فهم و تا حدودی ادبیاتی میشود که به نوعی کُند شدن و تاخیر در رو روایت داستان به همراه دارد. به نظر بنده کتاب به روایت و بیان ساده تر و عامیانه تری نیازمند بوده تا خواننده ارتباط عمیقتری با اثر برقرار کند.
Najme SH
۱۴۰۰/۱/۱۹
خوب نبود ولی بد هم نبود.. نسبت به رمان‌های قوی در حوضه‌ی ادبیات کلاسیک مثل آثار خواهران برونته یا آثار جورج الیوت، خیلی خیلی متوسط بود. ترجیح میدادم متن رمان بجای اول شخص توسط سوم شخص که همون نویسنده باشه، نوشته می‌شد چون متاسفانه به نظرم نویسنده نتونسته بود احساسات دیگر شخصیت‌های داستان رو از زبان اول شخص داستان که همون کشیش داستان بود بیان کنه و در اوج بخش‌های هیجانی داستان فقط احساسات خود اول شخص داستان اونم تا حد کمی مشخص بود
اتنا سیف
۱۳۹۸/۱۲/۲۳
داستانش خیلی شبیه به داستان غرور و تعصب جین استن بود که از قبل خونده بودم ولی این زیباتر بود بیشتر داستانهای کوتاه و گفتگوهای کشیش در ارتباط با پادشاهی نظرم رو جلب کرد در پایان داستان ناباورانه یکباره ورق برگشت و در دنیای واقعی چنین چیزی تقریبا ناممکنه ولی کتاب بهمون یاد میده نمیشه قطعی در مورد کسی نظر داد بین کتابهایی که خوندم استحقاق امتیاز بالا رو داره
Shaahin
۱۴۰۳/۱/۱
هیچ وقت نخوندمش با اینکه همیشه خیلی دوست دارم کتابی رو بخونم که -- همون طور که گفته شد-- نویسنده های بزرگی ازش ایده گرفتن! چون علاقه ی زیادی به " ادگار آلن پو" و " ژان ژاک روسو" دارم، هر دو این نویسنده ها و البته فیلسوف ها! با توجه به نوع بینشی که نسبت به زندگی داشتن به سخصیت کشیش ویکفیلد، توی داستان ها و خاطرات شون اشاره کردن! " سقوط انسان... "
Mina Alibazi
۱۴۰۱/۳/۱۳
مسائل فلسفی، اعتقاد راسخ به خدا به شدت در جای جای این کتاب دیده میشد، صبوری آدم‌ها و اینکه تو هر شرایطی باز هم رنجش از خدا نباشه و خیلی جاها یاد میداد، قلم ظریف و گیرای نویسنده به شدت مخاطب رو جذب میکنه و جوری داستان بیان میشه که انگار در حال دیدن فیلم هستی و حضورت رو در اون لحظه و در اون مکان احساس میکنی، به نظر بنده که خیلی خوب بود👏👏
مریم جاور
۱۴۰۰/۹/۹
داستان خوبی مرد درباره این که دنیا پر از مکر و حیله ست و ما باید چشمامون و خوب باز کنیم. فقط اونجا ک دختر بزرگش گول خورده بود چطور شد که موقع بازگشت این همه غصه دار شد عجیب بود برام درک نکردم. و زیاد حرف میزد کشیک و. اخرش و شخصیت‌ها رو جاهایی قاتی میکردم و اخر نفهمیدم دختر بزرگ ازدواج کرد یا ن. در کل قصه جالبی بود. ممنون بخاطر رایگان بودنش
مشاهده همه نظرات 161

راهنمای مطالعه کتاب کشیش ویکفیلد

برای دریافت کتاب کشیش ویکفیلد و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.