معرفی و دانلود کتاب سعادت بشری

معرفی کتاب سعادت بشری

کتاب سعادت بشری در قالب مقالات و کلمات قصار، اثر فیلسوف و ریاضیدان قرن هفدهم بلز پاسکال است که به تفکر در باب ماهیت انسان و رابطه‌ی ما با خداوند می‌پردازد.

این کتاب بندهای متعددی دارد و پاسکال در هر یک از آن‌ها درباره‌ی طیف وسیعی از موضوعات مختلف بحث می‌کند. تفکر و اندیشه در دوران مختلف زندگانی، طرح مباحث عمل‌گرایانه در اثبات وجود خداوند، سودمند نبودن علم در مباحث معرفت‌شناسی و خداشناسی، جنبه‌های الهی و بشری دین، تنهایی و غربت انسان در این جهان، از جمله مباحثی‌ هستند که در این اثر به آن‌ها پرداخته شده است.

بعضی از کتاب‌ها در تمام طول تاریخ باعث تحول جهان شده‌اند و شیوه‌ی نگاه ما به خودمان و دیگران را تغییر داده‌اند. آن‌ها در مباحث، اختلافات عقاید، جنگ‌ها، انقلاب‌ها و زندگی‌های بسیاری تأثیر زیادی داشته‌اند. سعادت بشری (Human Happiness‬)، یکی از آثاری است که باعث آشنایی ما با کارهای متفکران بزرگ، پیشگامان، اصلاح‌طلبان و طالع‌بینان می‌گردد.

این کتاب برگزیده‌ای از کتاب «تفکرات» پاسکال محسوب می‌شود. او در «تفکرات»، چندین تناقض فلسفی را بررسی کرده است: بیکرانی و هیچ، ایمان و خرد، درون و ماده، مرگ و زندگی، معنا و پوچی و غیره. چنین به نظر می‌رسد که غیر از جهل، خضوع و گذشت به نتایج دیگری دست نیافت و با ادغام آن‌ها شروط پاسکال را به وجود آورد.

بلز پاسکال (Blaise Pascal) در بخشی از این کتاب، قضیه‌ی معروف «شرط‌بندی بر وجود خداوند» را مطرح کرده و از جنبه‌ای کاملاً عمل‌گرایانه به بررسی فواید اعتقاد به وجود خداوند پرداخته‌ است. پاسکال، ریاضی‌دان، فیزیک‌دان و فیلسوف فرانسوی بود که در سال‌های پایان عمر کوتاهش به الهیات روی آورد.

وی از جمله مهم‌ترین نویسندگان دوره کلاسیک فرانسه محسوب می‌شود و امروزه آثارش به عنوان شاهکار نثر فرانسه در نظر گرفته می‌شوند. مضامین کارهای ادبی پاسکال بیش از همه برای مخالفتش با خردگرایی رنه دکارت و تأکید هم‌ زمان بر این مطلب که فلسفه تجربه‌گرایی برای تعیین حقایق مهم ناکافی است در یادها می‌باشد.

جملات برگزیده‌ی کتاب سعادت بشری:

- انسان بدون ایمان نه بر حقیقت واقف می‌شود و نه بر عدالت.
- حاکم جبار علاقمند است بر همه چیز فارغ از ماهیت آن تسلط یابد.
- یک انسان افلیج ما را نمی‌آزارد اما یک ذهن معیوب این کار را انجام می‌دهد.
- بین ما و بهشت یا جهنم، تنها زندگانی، شکننده‌ترین چیز در جهان، حائل است.
- تفکر اندک یا بسیار در مورد مسائل، ما را به انسانی لجوج و متعصب بدل می‌نماید.

در بخشی از کتاب سعادت بشری می‌خوانیم:

‌تسلسل نامحدود اشیاء در خود یا در خداوند، مدت محدود حیات ما را غرق تحیر و شگفتی می‌نماید. عدم تحرک پایدار و ثابت طبیعت، در مقایسه با تغییرات مستمری که در ما روی می‌دهد، نیز همان تأثیر را بر جای می‌نهد و آن چه باعث می‌شود که از شناخت کامل اشیاء عاجز باشیم این است که آن‌ها فی نفسه بسیط هستند، حال آنکه ما مرکب از دو طبیعت متفاوت و متضاد هستیم، روح و جسم. بنابراین بعید است بخشی از وجودمان را بتوان غیر روحانی دانست و حتی اگر ادعا شود که ما یکسره مادی هستیم، باز هم مانع بزرگی بر سر شناخت ما از اشیاء است، زیرا هیچ امری غیرقابل باورتر از این تصور نیست که ماده خود را بشناسد. ما محتملا نمی‌توانیم بدانیم که چگونه ماده می‌تواند خود را بشناسد.

از این رو، اگر ما صرفا ماده هستیم قادر به شناسایی هیچ چیز نخواهیم بود، و اگر ترکیبی از روح و ماده هستیم، نمی‌توانیم دانش کاملی از اشیایی که صرفاً روحانی و یا صرفا مادی هستند، کسب نماییم. به همین جهت است که قریب به اتفاق فیلسوفان در تصورات اشیاء دچار اشتباه می‌شوند، و به شکلی روحانی از اشیاء مادی و به شکلی مادی از اشیاء روحانی سخن می‌گویند، زیرا آن‌ها عمدتاً قائل بر این هستند که مادیان تمایل به زوال دارند، این که میل به کنه خود دارند، این که از انهدام گریزان هستند، از بطلان می‌هراسند، این که واجد فطرت، سازگاری و ناسازگاری هستند و تمام صفاتی که متعلق اشیای غیرمادی است. و هنگامی که از مجردات سخن می‌گویند، به عنوان وجودی [محدود به] مکان به آن‌ها نظر می‌کنند، و تحرک از یک مکان به مکان دیگر را به ایشان نسبت می‌دهند، یعنی کیفیاتی که صرفا متعلق به ماده است.