نقد، بررسی و نظرات کتاب شام مخصوص - هرمان کخ

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Amir King
۱۴۰۰/۵/۱۶
مهمترین نکته کتاب که بنظرم باعث معروفیت کتاب شده، سبک متفاوت داستان نویسی نویسنده بود که موضوع کوتاهی رو به قسمت‌های زیادی تقسیم کرده بود و داستانک‌های بی ربطی رو جوری به داستان اصل متصل کرد که خواننده هر دفعه تو این دام بیافته که اگه این داستان فرعی رو نخواند، شاید قسمتی از معمای قضیه رو درست متوجه نمیشود و خواننده رو به صورت دیوانه واری ترغیب میکنه که خط به خط کتاب رو بخواند. ولی در مقابل محتوای داستان دارای ریتم از هم گسسته و اطلاعات ناقص راجع به محیط و افراد و همچنین بدترین قسمت که پایان داستان رو در خلاصه‌ترین حالت ممکن و بدون پاسخ به سوالات مطروحه توسط خواننده به پایان میرسونه. در زمینه طرح اصلی داستان هم نوآوری خاصی نداشته و از الگوی تغییر نگرش به کارکترها در روند داستان استفاده کرده. در کل بخوام پیشنهاد بدم، میگم فقط افرادی که در زمینه نویسندگی فعالیت می‌کنن یا علاقه دارند در این زمینه فعالیت کنند، کتاب را بخوانند و کسانی که دنبال یه کتاب خوب با پایان واضح و حس دریافتی خوب میگردند توصیه نمی‌کنم. ممنون از کتابراه که این کتاب رو بصورت هدیه در اختیار کاربران قرار داد.
seyed abolfazl Makiabadi
۱۴۰۰/۱۰/۲۴
کتاب به طور کلی خوب نیست کتاب شروع خوبی دارد تا حدود پنج شش قسمت اول ولی از این جا تا اواسط کتاب کاملا سردرگم هست قصد نویسنده شخصیت پردازی و آشنا شدن با شخصیت‌ها بوده که نه تنها به این مهم دست نیافته بلکه بسیار ضعیف هم عمل کرده
از اواسط تا مقداری بعد از آن تازه با داستان اصلی سروکار پیدا میکنیم اما دوباره نویسنده سردرگم میشود.
و اما بهترین قسمت کتاب پایان بندی آن هست که یک سر و گردن از تمام قسمت‌های کتاب بالاتر است.
مهم‌ترین ترفند نویسنده Flash back زدن‌هایی به گذشته است که گاهی اوقات در این کار ضعیف عمل کرده تنها قصد او از برگشت به گذشته شخصیت پردازی بوده ولی به جای این کار راجع به موضوعات متعدد از قبیل نژاد پرستی، فرهنگ هلند، تربیت کودکان، حسادت، خوشبختی و کلی موضوع دیگر نظریه پردازی کرده و خواننده را از بدنه اصلی دور میکند
تنها نقطه قوت داستان: زاویه دید راوی و پایان بندی آن است که همه اینها را میتوانست در کمتر از صد صفحه شرح دهد که کتاب خواندنی هم میشد.
ترجمه هم فکر میکنم خوب بود و مشکلی نداشت
و مهم تر از همه اینکه کتاب پر از غلط تایپی و املایی است که اصلا در خور این اپلیکیشن نیست
محمدحسین ملکیان
۱۴۰۰/۵/۳۰
ضعیف در فرم و محتوا
*ممکن است از نظر بعضی‌ها، بعضی قسمت‌های نوشته‌ام اسپویل محسوب شود. *
راوی قرار است مثلا یک جور آدم روشن فکر باشد که دیدی انتقادی به همه کس و همه چیز دارد، و مثلا از سطحی بودن ارزش‌های جامعه و آدم‌های اطرافش رنج می‌برد؛ و گاهی هم با آن مبارزه میکند؛ اما آدم لمپن و خود پرستی از آب در آمده است که هر از گاهی بی دلیل با مشتی یا فحشی حواله‌ی کسی می‌کند. حتی یک جمله یا توصیف مثبت در کتاب در مورد کسی یا چیزی وجود ندارد جز در مورد راوی یا هم سر یا پسرش. همه‌ی آدم‌های دیگر داستان قرار است احمق و نفهم و عوضی و قابل تحقیر باشند، -حتی بدون این که خیلی وقت‌ها بفهمیم دقیقا از چه نظر احمق و عوضی هستند- غیر از راوی و هم سر و پسرش، -که از قضا ظاهرا عوضی‌ترین آدم‌های داستان اند! -.
از این‌ها که بگذریم هیچ چیز داستان با غقل جور در نمی‌آید، چه تناسبی هست بین شام در یک رستوران گران قیمت و بحث در مورد چنین موضوعی؟ نویسنده خواسته است یک جور روایت موازی بین شام کذایی و اتفاق اصلی داستان برقرار کند ولی نتیجه شده است موقعیت‌های تصنعی، شخصیت‌های توأمان باور ناپذیر و دوست نداشتنی (بلکه لج درآر!)، واکنش‌های اغراق شده و چرند، و داستانی که هر چه جلو تر می‌رود احمقانه تر و فرسایشی تر می‌شود، و ماجرای اصلی که تازه از نیمه‌ی کتاب شروع، و در نهایت شتاب زده و شل و ول جمع می‌شود، با لحنی که بعضی جاها که گویا قرار است قدری طنز باشد. این‌ها را بگذارید کنار اینکه راوی مثلا صد باری یادآوری می‌کند که همسرش چقدر باهوش است و شخصیتش چنان است، و چقدر بودن در کنارش برایش آرامش بخش است و غیره و غیره.
اما بدترین جنبه‌ی داستان پایان و پیام آن است؛ در این زمانه داستان‌ها و فیلم‌ها و غیره و غیره‌ی ضد اخ
Saeedehpardis
۱۴۰۱/۲/۳۰
سبک داستان جالب بود که در یک رستوران مجلل رخ می‌داد ولی خسته کننده هم می‌شد. جالبی چون به زیر و بم‌های همه چیز اشاره می‌کرد. مرتب فلش بک داشت تا از یک فرم شدن خارج شود. پیام داستان نژادپرستی در اروپا. زندگی افسرده‌ای روانی که هم ژنتیکی است که روی پسرش اثر کرد و هم تاثیرگذار که روی همسرش. کثافت کاری سیاست مداران. پایان شاید ضعیف به نظر برسد که همین جلوه نگاه نویسنده بود. قطعا شخصیت‌های کتاب طوری بودند که نمی‌شد از آن‌ها انتظار رفتاری انسانی داشت. اما به زنان قصه خوب پرداخته نشده بود که نقطه ضعف کتاب است. و طبق معمول کتاب راه مملو از غلط‌های تایپی و ویرایشی.
M Z
۱۴۰۰/۷/۱۵
خوندن این کتاب فقط با اعصابم بازى کرد چون پر از اتفاقاتى بود که عملا هیچ تاثیرى روى روند داستان نداشتن و فقط تا مدتى فکرمو مشغول میکردن که چرا این اتفاق رو نویسنده تو داستان جا داده و بعد که میفهمیدم مثل اکثر صفحات کتاب بیهوده اورده شده حس خیلى بدى بهم دست میداد. طورى که فقط تا بیمار شدن کلر رو تونستم بخونم و اصلا دلم نخواست کتاب رو تموم کنم. داستانى از هم گسیخته و پر از مطالب بیهوده و توضیحات اضافى بیش از حد و در عوض اشاره نکردن به جزییاتى که لازمه گفته بشه. اصلا این کتاب و دوست نداشتم.
کامبیز حسین زاده
۱۴۰۱/۶/۲۴
ترجیح میدهم که از داستان هیچ چیزی بیان نکنم و فقط به این بسنده کنم که تصویر سازی بسیار قوی و نوشته‌ای روان و پر از ریزبینی‌هایی که بیشتر مواقع آنهارا میبینیم و از کنارآن‌ها به سادگی عبورمیکنیم را به طرزی زیبا و‌هوشمندانه آراسته و بیان میکند به راستی که لایق دریافت جوایزی بیش از این هم بوده است اما برای من نکته قابل توجه آن آموزشی است که در رفتار با همسر به یک مرد بدون هیچ امر و نهیی می‌آموزد کاش این کتاب از دروس دانشگاهی یا اجباری برای آموزشهای قبل از ازدواج جوانان میبود.
fatemeh molaiey
۱۴۰۰/۸/۲۵
نمیدونم چی بگم
یعنی اصلا نمیدونم پشت نوشتن این کتاب چه هدفی باشه
نه اینکه کتاب بدی باشه
میشه گفت کتاب متفاوتی بود 😅
انقدری که دلم می‌خواد همین الان نویسندشو ببینم بپرسم چه پیامی رو می‌خواسته منتقل کنه
چون محتوای کتاب داره با روح و روانم بازی میکنه
اسپویل*
به نظرم اون خانواده اصلا خوشبخت به نظر نمیومدن
چون نمیدونن اون بچه شونزده ساله رو به چه شکلی نابود کردن، اگه این داستان واقعی بود، وقتی بچه بزرگ میشد، چه بلایی سرش میومد؟ برای داشتن که خوشبختی پوشالی؟؟
eli mehramiz
۱۴۰۰/۷/۲۱
از نظر من که خیلی داستان خوب و تامل برانگیز و با دیدی روانکاوانه بود. اینکه اکثر اوقات ما خود را شخصی کامل و بی نقص میبینم و این دیگران هستندکه انبوهی از اشتباهات دارند ولی غافلیم از اینکه شاید ما ان ادم اشتباهی باشیم و تمام ایرادهایی که در دیگران میبینیم در حقیقت ایرادات ما باشد. برای خواندن این داستان باید به داستانهایی که تقریبا تمام داستان از واگویه‌ها و افکار اول شخص نقل میشود علاقمند باشید وگرنه رمان برایتان خسته کننده خواهد بود.
Aylar Bahrami
۱۴۰۱/۱۰/۱۹
سبک نویسنده متفاوت و خاصه اما چند مشکل واضح داره که خیلی به چشم میاد. مثلا از غذای اصلی به بعد داستان کاملا گیج کننده میشه و خط مشی مشخصی نداره. گزاف گویی زیاد داره و حوصله سر بر میشه بعضی جاها.
اما از یه زاویه جدید داستان رو بیان میکنه ینی از دید والدین و این متفاوته، به نویسنده پیشنهاد میکنم یه سری به شرایط جوونای زندانی ایران هم بزنه بنظرم خیلی محافظه کارانه برخورد کرده با قضیه...
مهسا شکرنژاد
۱۴۰۱/۲/۲۱
خیلی طول کشید تا تمومش کنم، راستش نمیدونم چی بگم، شاید ما عادت داریم همیشه تو فیلم یا داستان، جنایتکار به سزای عملش برسه
ولی در واقعیت هممون میدونیم که خیلی از این جنایتکاران هیچ وقت شناسایی نشدن و خیلی عادی به زندگیشون برگشتن. برای همین این کتاب خوشایندمون نیست، ولی یه موضوع مهم تو کتاب همین بود که واقعیت زندگی رو بدون اغراق نشون میداد، غیر از این مسئله، کتاب رو زیاد دوست نداشتم و جذابیتش کم بود برام.
پیمان پورمیرزا
۱۴۰۰/۶/۱۴
بسیار جالب بود
فلش بک‌های به موقع و بیان احساسات درونی شخصیت اول داستان بسیار گیرا بود
... هشدار اسپویل...
و در مورد نظر دوستانی که فرمودن از شخصیت اصلی متنفر شدند باید بگم منظور نویسنده هم همین بوده، او یک شخص دارای اختلالات روانی بیمارگونه را نمایش داده که این بیماری به فرزندش هم به ارث رسیده
کما اینکه افرادی بدون اختلال روانی هم ممکن هست در شرایط مشابه این شخص رفتار مشابهی از خودشان بروز بدهند
عمران فرجی
۱۴۰۰/۶/۸
راوی داستان بسیار منزجر کننده تر از برادرش بود، واقعا نمی‌فهمم این همه تنفر در افکار و گفتار چطور میتونه از اون شخص بهتری بسازه؟! از این قبیل آدمها البته توی جامعه کم نیستن که به‌ نسبت آدم‌های موفق خودشون رو برتر و بهتر میدونن که مثلا ما متظاهر نیستیم ولی بیشتر از تنفرشون سرچشمه میگیره تا سادگی و بی آلایشی!
به نظر من در کل بسیار متوسط بود کتاب.
Zahra Khaki
۱۴۰۰/۵/۲۳
سلام به نظر منم کتاب خوبی نبود وقتی آخرش اون شکلی تموم شد و به بهانه عشق و خوشبختی چنین جنایتی نادیده گرفته شد واقعا حالم بد شد. پسر کپی پدر. پسری که چندین بار شاهد رفتارهای خشونت بار پدرش بوده. خدارو شکر که در فرهنگ ایرانی قول معروفی داریم که میگه: عزیز دار و ادب دار ‌. عشق به فرزند نباید باعث بشه اجازه بدیم هر کاری بکنه.
Masoumeh Pourmasoumi
۱۴۰۰/۵/۱۶
از نظر داستانی موضوع جالبی داشت ولی عجیبه در چنین وضعیتی که در این خانواده بوجود اومده چطور در پایان و نتیجه گیری نهایی احساس خانواده خوشبخت رو راوی داشت؟ بنظرم اوج نژاد پرستی و خودخواهی رو به نمایش گذاشته بود. شاید هم فرهنگ اروپایی. خیلی جالب بود که تازه راوی، معلم تاریخ بود و نقد داشت به سانسور فضای جامعه نسبت به موضوع فلسطین و خاورمیانه و...
افسانه م
۱۴۰۰/۶/۲۲
بنظرم زندگی و رفتارهای یک پدر رو که مشکل روانی داشت و باعث تاثیر روی خانواده‌اش شد رو خوب به تصویر کشیده بود.
اینکه اگر مشکلی داریم بهتره بجای فرار از مشکل به فکر درمان باشیم وگرنه درگیر مشکلات خیلی بیشتری میشیم که غیرقابل جبرانه.
بنظرم جالب بود و آخر داستان جمله خانواده خوشبخت خیلی جای تفکر داشت.
مرسی از کتاب راه و نویسنده
الهه عباسی
۱۴۰۰/۵/۱۹
سلام این کتاب بخوبی ماجرای زندگی یک بیمار روانی رو به تصویر می‌کشد که جدای از دید بیمار نسبت به اطراف وعقایدش نشون میده که اطرافیان یک بیمار روان پریش هم خودشون یکجور بیمار هستند و هیچ آدمی در مقام قضاوت کامل نیست خصوصا اگه پای منافع شخصی در میان باشه این کتاب به خوبی این تضاد درونی انسان‌ها رو به تصویر کشیده
مبینا رضایی
۱۴۰۰/۱۱/۲۵
کتاب خوب و متفاوتی بودین کتاب نشون میده شخصی که احساس با فرهنگی و ریز بین و توجه به تمام ابعاد عاطفی و احساسی ومسئولیت نسبت به خانواده خودش داره از پایه واساس متزلزل و خراب است و همین مورد‌های پیش و پا افتاده باعث شکل گرفتن یه روحیه خوب با تمام ناهنجاریها در آرامش و باعث به هلاکت رسیدن خانواده و اطرافیان می‌شود
farzaneh rezvani
۱۴۰۲/۸/۲
کتاب شروع خوبی داشت ولی در ادامه گیج کننده شد و شما رو با سوالات و ابهامات تنها میزاره. پایانش هم بسیار کوتاه و ناقصه به نظرم. اگر میخواین برای لذت کتاب بخونید اصلا پیشنهاد نمیکنم. اما اگه درمورد سبک‌های مختلف کنجکاو هستین یا نویسنده اید یا سلیقه خاصی دارین فکر کنم برای شما مطلوب باشه.
مائده حیدروند
۱۴۰۱/۶/۲۷
کتاب خیلی ضعیفی بود به نظرم
من که به هیچ عنوان ترغیب نمی‌شدم که بخوام کتاب رو ادامه بدم به خاطر همین خیلی طول کشید تا تمومش کنم تصویر سازی داستان اصلا خوب نبود به غیر از بابت دیگه نمی‌تونستم بقیه شخصیت‌های داستان و تصور کنم
خاطراتی هم که وسط رستوران اضافه می‌کرد خیلی گیج کننده بود
ژاسمن شاهنظری
۱۴۰۰/۹/۱۵
کتاب جالبی بود. از ان دسته نوشته‌هایی که باعث بروز کشمکش درونی در خواننده میشود. باعث میشود احساسات خواننده جریحه دار شود و چیزی را که قهرمانان داستان خوب تصورش میکنند از دید خواننده منزجر کننده باشد. به هر حال کتابهایی که با احساسات انسانها بازی کنند در رده کتابهای خوب دسته بندی میشوند.
م مسعودی
۱۴۰۰/۵/۲۲
به نظرم از جهت فرهنگ خودشون که نژادپرستن و کمتر شاید اعتراف می‌کنند نویسنده خیلی ماهرانه این خودخواهی را به عشق نسبت داده و کاملا جامعه غربی و دیدگاه سیاستمدارها شون را به نقد کشیده
شاید اگر کسی کورکورانه حمایت کنه از فرهنگ غرب لازم باشه بدون تعصب و صبورانه این کتاب را مطالعه کنه. من خوشم نیومد
مرضیه بخشی
۱۴۰۰/۶/۲۸
هر صحنه‌ای با جزئیات کامل توضیح داده شده بود ک ب راحتی میشد تصورش کرد حتی نورها و سایه هارو.. حتی لحظه غذا خوردن کاراکترهای داستان رو.. ولی پایانش اصلا حرفه‌ای تمام نشد انگار فصل پایانی نویسنده خسته شده و فقط خواسته تموم کنه کتاب رو و کاملا جذابیت فصل‌های گذشته رو از بین برد...
غزل مولا
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
نوع نگارش این نویسنده و پیش بردن داستانش جالب و خلاقانه بود ولی زیاد نتوانسته بود کشش داستان و تا آخر نگه داره. و یک جایی به بعد یکم از جذابیت افتاد. داستان‌ها و جزییات ریز و به طرز جالبی بهم وصل کرده جوری که هر نکته‌ای مهمه و شما نمیتوانید سرسری ازش بگذرین
الهه جوان
۱۴۰۱/۷/۹
تا نصف هم‌نخوندم. حوصله سر بر و گیج‌کننده و...
اصلا دوست نداشتم.
درگیری‌های ذهنی رو خیلی بهتر میشه به ببنده منتقل کرد، نیاز به این همه نوشته‌های الکی نبود.
به نظرم مثل فیلمایی که تو میفهمی دا ن الکی کش میدن و اگه چند دیقه بزنی جلو چیزی از دست نمیدی....
مریم گل اور
۱۴۰۰/۶/۱۲
کتاب جالبی بود اول خوشم نیامد و به نظرم اسم‌گذاری‌ها عجیب بود ولی به تدریج جذب آن شدم جدا از اینکه موضوع خیلی ناراحت کننده بود ولی روایت آن بسیار جذاب و زیبا بود و اینکه واقعا آدمدها گاهی اوقات به خاطر خودشان همه رو فدا می‌کنند هر کدام به نوعی
F K
۱۴۰۰/۱۱/۹
قشنگ بود خیلی قشنگ، من به شخصه بیشترین انتظاری که از خوندن یه رمان دارم اینه که از خوندنش لذت ببرم و بهم آرامش بده و عجله‌ای واسه تموم کردنش نداشته باشم.. مثل گوش دادن به یه موسیقی قشنگ، مثل پیاده روی تو یه مسیر سرسبز و زیبا
ساره قناعت کار
۱۴۰۱/۱/۱۰
به نظرم کتاب خوبی بود
من از قلمش خوشم اومد که تونسته داستان‌های فرعی رو در داستان اصلی بیان کنه
به شکلی که من همش رو خوندم
در کل از این کتاب خوشم اومد
ولی بهتره از دیدگاه خودتون به موضوعش نگاه کنید
فاطمه سروریان
۱۴۰۰/۱۱/۱۴
خیلی مسخره و غیر منطقی بود... گوینده از همه تا تونست انتقاد کرد و از بالا بهشون نگاه کرد بعد یه طوری رفتار کرد که انگار جز زندگی خودشو خانوادش دیگه هیچی مهم نیست حتی مهم نیست که به خاطر یه خشم احمقانه پسرش یه ادم مرده
آرزو رحیم زاده
۱۴۰۰/۶/۲۰
کتاب برام یک چیزی بود بین خوب و متوسط، حتا خیلی متوسط، شخصیت اصلی رو هم دوست داشتم هم نداشتم ایده اینکه داستان از پیش غذا شروع میشه و روایت تا زمان صرف دسر ادامه داره جالب بود و اینکه نقطه اوج داستان غافلگیریش جالب بود
Masoomeh Salman
۱۴۰۱/۶/۲۶
کتاب بدی نبود و نگرانی‌های پدر و مادر و رفتار نوجوون‌ها رو تا حد زیادی درست نشون میداد ولی نمی‌دونم چرا با تمام تعریفی ک از این کتاب شده، نتونستم با شخصیت‌های داستان ارتباط کامل برقرار کنم
زهرا بهرامی
۱۴۰۰/۱۲/۱۹
ترجمه خوبه اگر دوست دارید با شیوه زندگی و نگرش یک شخص روان پریش آشنا بشین این رمان براتون شاید مناسب باشه ولی اگه دنبال رمانی مهیج و پر کشش با پایانی‌ غافلگیر کننده هستید بهتون توصیه ش نمی‌کنم
Shabaviz .8
۱۴۰۰/۷/۹
از این سبک داستانها که انرژی منفی بیماری روحی و روانی خشونت و انسانهای منزجر ومنفور را به تصویر میکشد علاقه‌ای ندارم حتی اگه پیام خوب و موثری در خود پنهان کرده باشد من تمایلی به اتمام کتاب پیدا نکردم
آزاده امراللهی
۱۴۰۰/۵/۲۷
کتاب خوب و سرگرم کننده‌ای بود و راوی داستان خیلی جالب به توضیح حالات و جزییات وضع موجود می‌پرداخت ولی از نیمه کتاب به بعد به نظرم موضوع داستان به صورت کشدار و حوصله بر ادامه پیدا کرد. ‌
ونوس بیات
۱۴۰۰/۶/۳۱
به معنای واقعی کلمه افتضاح بود من واقعاً درک نمیکنم چطور این کتاب اینقدر مزخرف بود من با شکستن کلیشه‌ها هیچ مشکلی ندارم ولی این همه چرت و پرت گویی وسط یه داستان مسخره و بینهایت غیرواقعی نوبری بود.
ALI REZAEI
۱۴۰۰/۵/۲۹
رمان جذاب و دنباله داری بود...
تونستم با داستان همراه بشم و تجربه‌های خوبی رو کسب کنم اما در بعضی جاهای کتاب نقصی پیدا میشد اعم از فرافکنی و زیاده گویی ولی درکل داستان مهیجی بود
Nazanin -k
۱۴۰۰/۵/۲۷
میشه گفت یک سبک متفاوت برای بیان یک داستان ساده تنها ویژگی خاص این رمان بود... و گرنه که شخصیت‌های کتاب برای بهم نخوردن خوشبختی‌شون (!) حاضر به زیر پا گذاشتن هر اصولی بودن
سکینه براتی
۱۴۰۰/۵/۱۷
هیچ نکته مثبتی دراین کتاب ندیدم، موندم چطورجایزه گرفته، البته برای فرهنگ خودشان شایدعالی باشه ولی برای فرهنگ ماارزشی نداره، روش کتابت آن هم خیلی خسته کننده است،
کاربر mbfd
۱۴۰۰/۵/۱۶
موندم چطور این کتاب جایزه گرفته
سراسر نشونه جنون در رفتار پدر و پسر و درآخر مادر دیده میشه، شاید حمایت از خانواده شون کار قشنگی بود ولی دوستش نداشتم
baharan akbarpoor
۱۴۰۰/۱۰/۲۷
درباره‌ی نقد سیاستمداران هلند نوشته شده و اینکه فهمیدم اونجام از سیاسیون دل خوشی ندارن برام جالب بود ولی نتونستم کتاب رو تا اخر تموم کنم و برای زیاد جذاب نبود
مریم رضایی
۱۴۰۰/۹/۱
داستان خیلی جاها از هم گسیخته میشه ولی نکته جالبش برای من فرهنگ منفعت طلب هلندی‌ها بود. اگه بشه نویسنده را نماینده فرهنگ مردم کشورش به حساب آورد.
Jasmine Mallahi
۱۴۰۰/۶/۱۳
من اون قسمت آخر که راوی برگه‌ای رو پیدا میکنه در مورد آزمایشی در بیمارستان که مرتبط با پسرش بود اینکه حق انتخاب والدین و بیمارستان/ پزشک … نفهمیدم
مهنا بشاش کاظمی
۱۴۰۰/۵/۲۲
به نظر من نویسنده این کتاب مشکل جنسی داشته چون به همه چیز خیلی منفی و منحرف نگاه میکرده اصلا توصییه نمیکنم که این کتاب را بخونید و وقتتونو هدر بدید
شیرین
۱۴۰۰/۵/۲۰
از نظر محتوا و مضمون، اصل غافلگیری و هیجان لازم در این سبک کتاب‌ها، کتاب بسیار ضعیفی بود ولی نمیشه منکر توانایی نویسنده در توصیف صحنه‌های داستان شد.
Sima
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
کتابی نبود که بتونه خواننده رو جذب خودش کنه و در واقع ترغیب بسه به ادامه دادن کتاب دید سطحی نسبت به مسائل عنوان شده داشت
نینا افصحی
۱۴۰۰/۱۲/۷
از نظر نوشتاری جدید و جالب بود ولی داستانی نه چندان. یه خانواده روانی که خودشونو عادی و خوشبخت میدونن و بقیه رو احمق فرض میکنن!!
الهام نظری
۱۴۰۰/۶/۲۵
اولاش خوب جلو رفت ولی انگار آخر داستان و سرهم کرد
ترغیب به خوندن میکنه خواننده رو اما صفحات آخر میتونی بفهمی ماجرا چیه
سارا سوری
۱۴۰۰/۶/۲۱
کتابی که باید از خرده داستان‌های درونش لذت برد. دنبال آخرش چی میشه نیاشید از مسیر لذت ببرید. نکته‌های خوبی برای گفتن داشت. خوبه که بخونیدش
F Mahani
۱۴۰۰/۶/۲۰
من دوست نداشتم محتوای این کتاب رو. بنظرم به جای این کتاب، کتاب‌های آموزنده خیلی بهتری رو میشه خوند. با فرهنگ ما فاصله داره
پونه
۱۴۰۰/۶/۱۷
نخوندمش نخوندمش
ولی‌ص اولش
متنش‌جالب قلم‌روون‌وبه‌نظرم‌خواننده‌رو‌با‌خودش‌همراه‌می‌کنه
ولی‌چون‌خوصله‌شو‌نداشتم‌حذفش‌کردم
فرید شیبانی
۱۴۰۰/۶/۱۵
پر از خشم پر از انرژی منفی بود شخص اول داستان مشکل روانی داشت و این تو کل برخوردهاش و حرف هاش پیدا بود از خوندنش لذت نبردم
1 2 3 >>