نقد، بررسی و نظرات کتاب باران - علیرضا کبیری

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۳/۲۵
بعضی از داستانها خوب بودن اما بعضی‌ها گنگ و مبهم بودن که من نفهمیدم. مثل داستان میلاد، من به کندی شلیک کردم و مادام ژغه و رشت.
داستان ملیحه، اوس مرتضی، ثریا و اختر تاثیر گزار بودند.
علت اسم داستانهای باران و چمدان چه بود؟
در داستان زهرا، زمان نوزده روز بعد پایان جنگ سال ۶۹ نمیشود.
علت استفاده از اسم نادر در اکثر داستان‌ها چه بود آیا داستانها به هم ربط داشتند، من نتوانستم ارتباطی بیابم
غلط املایی هم داشت، جول و پلاس، آزارده، خدا بیامورزم.
جاهایی الف اضافه آورده شده، مثل اتاق اش، تیز اش، ذوق‌اش، چشمان‌اش
و جاهایی الف حذف شده، مثل زده ست، نگفته ست.
در کل به نظرم بعضی داستان‌هایش ارزش خوندن داره
زهره
۱۴۰۲/۱/۸
اینو بهتون قول میدم، زمانیکه شروع کنید به خوندن کتاب، تا تموم شدنش کتاب رو زمین نذارید!
داستانها کوتاه، روایت سلیس و عجیب این نویسنده ازش کتاب دیگری نیست، حیفه واقعا، بنظر تازه کار هم نمیان با این قصه‌های فوق العاده
توصیه اکید 👍
F.Namazi
۱۴۰۲/۱/۶
کتابی بسیار زیبا دارای متنی روان و لطیف
توصیه میکنم حتما این کتاب رو بخونید 🙂