نقد، بررسی و نظرات کتاب شبهای روشن: داستانی عاشقانه از خاطرات یک رویا پرداز - فئودور داستایوفسکی
4.2
115 رای
مرتبسازی: پیشفرض
حامد صفری
۱۴۰۳/۱/۱۳
10
یه داستان کوتاه و قشنگه که به درد کسایی می خوره که دنبال یه داستان عاشقانه و احساسی هستن. اگه دنبال یه داستان عمیق و فلسفی هستین، این کتاب شاید خیلی به دردتون نخوره. شب های روشن داستان یه آدم تنها و خیال پردازه که توی شهر سن پترزبورگ زندگی می کنه. یه شب که توی خیابون قدم می زنه، با یه دختر به اسم ناستنکا آشنا می شه. ناستنکا هم مثل خودش تنها و غمگینه. این دو نفر شروع به درد دل کردن با هم می کنن و کم کم به هم علاقه مند می شن. نکات مثبت: داستان خیلی قشنگ و احساسی نوشته شده. آدم ها و شخصیت های داستان خیلی واقعی و باورپذیر هستن. داستان به آدم حس همدردی و همذات پنداری با آدم های تنها و غمگین رو می ده. نکات منفی: داستان خیلی کوتاهه. آخر داستان یه ذره مبهمه و آدم رو گیج می کنه
باورم نمیشه چقد خوندن این کتاب رو به تعویق مینداختم ولی الان به جرئت میگم تا این لحظه بهترین کتابی بود که خوندم افسوس میخورم چرا الکترونیکی خوندم چرا نرفتم کتابشو بگیرم من فک میکردم این کتاب خیلی عادی باشه ولی واقعا لذت داشت چقد غم تو دلم گذاشت چقد خودمو تصور کردم واقعا لذت بردم و اصلا خسته کنند نبود کمتر از دوساعت تمومش کردم و واقعا خوشحالم
شبهای روشن اولین اثری بود که از داستایوفسکی خوندم. شخصیت پردازی داستان اونقد خوب بود که میتونم بگم صدای اونها رو میشنیدم، قیافه هاشون رو میدیدم و توی داستان زندگی کردم. جاهایی از داستان به خاطر احساس نزدیکی با شخصیت اشک ریختم و جاهایی از شدت هیجان دستام عرق میکرد و سخت نفس میکشیدم. ممنون از نویسنده و مترجم.