نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی چشمهایش - بزرگ علوی
4.5
1127 رای
مرتبسازی: جدیدترین
مریم جهانپور
۱۴۰۳/۲/۲۲
00
کتاب چشمهایش از بزرگ علوی بسیار جذاب ولی گاها یک جمله خیلی در متن تکرار میشدممنون کتابراه عزیز
بسیار عالی و همچنین بسیار بسیار ممنونم از صدای فوق العادهی آقای آرمان سلطان زاده که لذت این کتاب رو برایم دو چندان کرد. برعکس بعضی از دوستان که کتاب رو شرم آور و … میدانستند از نظر من این کتاب بسیار روان و ساده برای کسانی هم سن و سال من که در اون دوران زندگی نمیکردهاند توانسته بود اوضاع و شرایط نابسامان آن روزهای پر از تشویش رو به خوبی به تصویر بکشه. ضمن اینکه بقیه آثار این نویسندهی توانا رو قبلا خونده بودم و این اثر چیزی کمتر نداشت مثلا گیله مرد یا میرزا یا چمدان. فضای فکری نویسنده رو به خوبی توانستم درک کنم و در آخر دم کلیه عوامل کتابراه گرم و همچنین جناب سلطان زاده عزیز
من معمولا اول یه نگاهی به نظرات می کنم بعد میرم سراغ کتاب ها، توقع رو به رو شدن با یه شاهکارو داشکتم و حقیقتا که خیلی کم توقعیم شد واقعا به نظرم داستان جذاب نبود! آدم غرق نمیشد، فضاسازی جالب نبود، شخصیت پردازی زیبا نبود، داستان روان نبود و خلاصه من لذت نبردم صدای خواننده هم به خواب آلودگی بیشتر دامن میزد، بی هیچ حسی فقط روخوانی می کردن! من که خوشم نیومد با احترام به نظرات همه دوستان
بزرگ علوی در این رمان روش استعلام و استشهاد را به کار برده، روشی که چند اثر دیگر او را نیز شکل داده است. این شیوه بیشتر در ادبیات پلیسی معمول است. یعنی کنار هم نهادن قطعات منفصل یک ماجرای از دست رفته و ایجاد یک طرح کلی از آن ماجرا به حدس و قرینه. بدین ترتیب یک واقعه گذشته به کمک بازماندههای آن نوسازی میشود. نثر منظم و سیال نویسنده در قیاس با معاصرانش بسی امروزی مینماید. این کتاب از آثار معدود فارسی است که در مرکز آن یک زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است.
لحن و نحوه خوانش آقای آرمان سلطانزاده در این کتاب واقعا دور از انتظار است
از آقای سلطانزاده خیلی بیش از اینها انتظار میرود
بیشتر به نظر میرسد با عجله و بدون رغبت در حال خواندن کتاب است حتی در بعضی جاها گوینده جمله مشخص نیست که آیا این جمله را فرنگیس گفته یا از طرف آقای ناظم گفته میشود کتابهایی در این سطح باید خوانشی در سطح کتاب داشته باشد
از آقای سلطانزاده خیلی بیش از اینها انتظار میرود
بیشتر به نظر میرسد با عجله و بدون رغبت در حال خواندن کتاب است حتی در بعضی جاها گوینده جمله مشخص نیست که آیا این جمله را فرنگیس گفته یا از طرف آقای ناظم گفته میشود کتابهایی در این سطح باید خوانشی در سطح کتاب داشته باشد
این کتاب را سالها قبل خوانده بودم و لذت برده بودم ولی کتاب صوتیش لذت دیگری داشت بخصوص با روایت زیبا و جذاب آقای آرمان سلطانزاده. داستان مربو ط به دورهی پهلوی اول است و در مورد استاد ماکان نقاش که یک فعال سیاسی است که با دختر جوانی به نام فرنگیس آشنا میشود و عشقی میانشان شکل میگیرد میباشد ولی استاد ماکان که سخت درگیر فعالیتهای سیاسی است عشقش را بروز نمیدهد و در نهایت بخاطر همین فعالیتها به کلات تبعید میشود و در همانجا تابلوی چشم هایش را براساس چهرهی فرنگیس میکشد و بعد از مدتی نیز بصورت مرموزی میمیرد ولی فرنگیس در نمایشگاههایی که از تابلوهای استاد پس از مرگش دایر میشود حاضر میشود ولی هیچکس نمیدانسته که تابلوی چشمهایش بر چه اساسی کشیده شده است تا اینکه با پیگیریهای ناظم مدرسهای که مکان برگزاری نمایشگاه تابلوهای استاد ماکان است این فرد شناخته میشود و داستان در واقع بیشتر در موردفعالیتهای سیاسی و عشق استاد ماکان و فرنگیس است. خرید این کتاب صوتی را به دوستداران داستانهای بزرگ علوی پیشنهاد میکنم، داستانی جذاب و زیبا از سالهایی دور. با تشکر از کتابراه
بنظر من عزیزانی که فرمودن موضوع کتاب تکراری و یا ساده بود، و کلا نقد کردن باید به این دقت کنن که این کتاب۷۰سال پیش نوشته شده! مطابق با حال و هوا اون زمان هست، همچنین بی شک کتابها و فیلمهای زیادی در خصوص اون برهه زمانی طی این سالها منتشر شده، که بی شک از همچین کتابی الگو برداری شده و همچنین اوضاع اجتماعی و سیاسی اون زمان رو با مطالعه کتابهایی مثل چشمهایش تونستن توصیف کنن یا به تصویر بکشن، کتابهایی که در هر برههای از تاریخ نوشته میشه به عنوان یک نمونه توصیفی از اون زمان هست! به جز موضوع، اینکه نویسنده قادر باشه به راحتی در ذهن خواننده و شنونده تصویر سازی عمیق کنه خیلی مهمه، که بزرگ علوی خیلی خوب این کارو بلد بود.
نظر دادن در مورد این کتاب یکم سخته،
قطعا در زمان خودش کتاب خیلی جالب و پر از هیجانی بوده و شرایط اون زمان، باعث میشه که این کتاب خیلی به چشم بیاد چون بزرگ علوی خیلی تند و با قدرت در مورد دیکتاتوری شاه وقتش صحبت میکنه، اما شخصیتهای داستان با تعریف امروز از اجتماع و رفتارها و هنجارهای اجتماعی سازگاری نداره، و گاها عملکردهای شخصیتها در طول داستان، از نظر خود شخص بنده غیر منطقی به نظر میاد، مثلا اینکه «هر کسی از زن ناشناس تعریف و تمجید میکرده از نظر او آدم ضعیفی بوده و مورد تنفر زن قرار میگرفته و هر کسی مثل استاد ماکان و خداداد باهاش بد رفتاری میکرده، زن عاشقش میشده» و اینکه داستان همش در مورد چیره و مسلط شدن یک نفر بر نفر بعدی صحبت میکنه و این از نگاه جامعه امروز به نظرم زیاد منطقی نیست.
اما در کل کتاب بدی نبود، ولی همچنان «گیله مرد» کتابیه که منو جذب قلم بزرگ علوی میکنه.
قطعا در زمان خودش کتاب خیلی جالب و پر از هیجانی بوده و شرایط اون زمان، باعث میشه که این کتاب خیلی به چشم بیاد چون بزرگ علوی خیلی تند و با قدرت در مورد دیکتاتوری شاه وقتش صحبت میکنه، اما شخصیتهای داستان با تعریف امروز از اجتماع و رفتارها و هنجارهای اجتماعی سازگاری نداره، و گاها عملکردهای شخصیتها در طول داستان، از نظر خود شخص بنده غیر منطقی به نظر میاد، مثلا اینکه «هر کسی از زن ناشناس تعریف و تمجید میکرده از نظر او آدم ضعیفی بوده و مورد تنفر زن قرار میگرفته و هر کسی مثل استاد ماکان و خداداد باهاش بد رفتاری میکرده، زن عاشقش میشده» و اینکه داستان همش در مورد چیره و مسلط شدن یک نفر بر نفر بعدی صحبت میکنه و این از نگاه جامعه امروز به نظرم زیاد منطقی نیست.
اما در کل کتاب بدی نبود، ولی همچنان «گیله مرد» کتابیه که منو جذب قلم بزرگ علوی میکنه.