نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی دالان بهشت - نازی صفوی
4.5
530 رای
مرتبسازی: جدیدترین
رضا یعقوبی
۱۴۰۳/۱/۱۸
00
بسبار عالی و شنیدنی بود شما اگر اهل کتاب خواندن هستین حتما این کتاب را بخوانید
رمان خوبیست. برای نوجوونها پیشنهاد میشهولی غیر از نوجوونها، به نظرم خانمهایی پیشنهاد میشه که در زندگی زناشویی مشکلاتی دارند و ریشه مشکل از طرف خودشون هست و در اعماق وجودشون به این موضوع اعتقاد دارند که همسرشون فردیست با مدارای زیاد حتی اگر به روی او نمیاورند. یا افرادی که بلد نیستن چگونه مشکلاتشونو بیان کنن و این قبیل از افراد به نظرم تلنگر خوبی میتونه باشه برای کسانی که زندگیشونو و رابطشونو دوست دارند بهتر کنن اما تغییر را به فردا موکول میکنند. تنها مخالفتم با کتاب، عادی سازی ازدواج زود هنگام توسط نویسنده بود که با جملاتی که در آخرین فصل آورد، کمی این خرابکاریشو جبران کرد
یکی از بهترین و زیباترین داستانهایی که خوانده و شنیدهام. محتوای داستان هر فصل درسی از زندگی است و صدالبته صدای گرم و معجزه گر آنالی طاهریان مزید بر علت جذابیت و گیرایی داستان است. کاش جوانان در شرف ازدواج یا کسانی که تازه زندگی مشترک خود را آغاز کردهاند این داستان را گوش کنند. واقعا به خانم نازی صفوی بخاطر نبوغشون تبریک میگم.
صدای خانوم طاهریان واقعا لذت بخش و عالی بود داستان زیبا وعاشقانه بودولی واقعا دلم برای مهناز خیلی میسوخت که آنقدر خودش رامقصر میدانست به نظر من محمد هم با وجود این که انسان کامل و بی عیب و نقصی نشان داده میشد خیلی مقصر بودحتی بیشتر از مهناز وقتی میدید که مهناز از رفتن به کوه آزرده میشود چرا آنقدر اسرار داشت
نویسنده با مهارت توانسته جزئیات را نشان دهد. در فصلهای اول داستان یکنواخت بود. ولی گویندگی زیبای راوی به محتوا روح و جذابیت میداد. فقط در طول داستان از زبان شخصیتها خیلی پند و اندرز داده میشد که روی اعصاب بودو همچنین شخصیت زن داستان، خود را مقصر همهی اتفاقات بد میدانست و مرد داستان از هر گناهی تبرئه شده بود و گویی هیچ نقشی در اتفاقات بد نداشته است. چهار پنج فصل آخر هیجان کتاب بیشتر شد و زیبا بود و پایان خوشی داشت. از این نظر که یاد میداد با بهانههای بی ارزش زندگی را تلخ نکنیم و وقتی دلخوری پیش میاد با صحبت کردن جلوی دلخوریهای بیشتر را بگیریم، کتاب آموزندهای بود. ممنونم از نویسنده، گوینده محترم و کتابراه.
با سلام. کتاب خیلی خوبی بود با تموم رسم ورسوم زیبای ایرانی مخصوصا زمانی که بزرگترها و به اصطلاح موسفید فامیل زنده بود. شخصیت اصلی داستان مهناز که اصلا اعتماد به نفس نداره! نمیدونم چرا همهی اتفاقهایی که براشون میفته خودش رو مقصر میدونه، در صورتی که عشق یه رابطه دونفره هستش و هیچ کس انسان کاملی نیست ومحمد هم عیب وایرادهایی داشت. مهنازه هم خیلی بچه گانه رفتار میکرد و بعد پشیمون میشد. اما در کل داستان کشش داشت و دوسش داشتم. راوی هم خوب و روان خوندن با تشکر
دلنشین و جذاب بود و تاثیر گذار، این رمان رو در نوجوانی خونده بودم همون موقع هم واسم بسیار جذاب و دوست داشتنی بود اما وسوسه شدم و صوتی اونم تهیه کردم و از انتخابم واقعا راضی بودم اینقدر بیان گوینده به زیبایی این قلم اضافه کرده بود که گاهی برخی قسمتها رو مثل دیدن یک قسمت زیبای سریال که تکرارش رو هم میبینیم بر میگشتم و دوباره گوش میدادم واقعا لذت بردم، جوری که مدتها دنبال کتابی شبیه این میگشتم که بتونه لذت بخش و باشه واسم.
و بله... درست در زمانی که میشد به خانمها بها داد چنین نویسندههایی عقایدشون رو در مغزهای ایرانیها گنجاندن... دهه هفتاد دهه شکوفایی این جور افکار بود... کتاب مردسالاری است در حالی که محمد حتی حق یک مهمانی زنانه به همسرش نمیدهد در برخورد با دیگران روشنفکر است و موافق مسافرت تنهایی چند زن... ان هم فقط برای اینکه خودش را جلوی ان جاست فرندش ثریا خانم خوب جلوه دهد. جای بسی تعجب است که نویسنده این متون یک زن است.
با شوق هایشان ذوق کردم
با دعواهایشان غصه خوردم
با شوخی هایشان خندیدم
من کتاب را فقط نخواندم و فقط گوش نکردم، من با لحظه به لحظه و ثانیه به ثانیه کتاب زندگی کردم
من خود را مهناز تصور کردم و از رفتن محمد از درد به خود پیچیدم، بعد خواندن یا شنیدن این کتاب من آدم چند روز قبل نبودم، من حالا مهناز باتجربهای بودم که یکهو وسط زندگی الان خودم افتاده بودم
حیف که کتاب تمام شد و من از زندگی تازه خودم بیرون کشیده شدم، واقعا میگن چرا فیلمهای خارجی بهترن چون اکثرشون از رمان هایشان ساخته میشن و مثل ما فیلمهای بدرد نخور و تهی و بی معنا با افکار پوچ و ذهن خالی فیلمنامه نویس نوشته میشن و تبدیل به فیلم و سریالی بی معنی و حوصله سربر و بی طرفدار میشن، از نظر من دالان بهشت کتابیه که ارزش تبدیل شدن به فیلمنامه رو داره اگر کارگردان خوب بالاسر کار باشه
من بار اولم نیست کتابو گوش میکنم یکسال پیش خوندمش ولی همچی انگار برام تازگی داشت و هر بار کتاب را میخونم مهناز میشم و زندگی رو با محمد شروع میکنم گرچه مجردم اما همیشه از قانون جذب محمد و شخصیتش را خواستم و توی وجود همه دنبال کسی گشتم که بعدها فهمیدم آن شخص که من میگویم کاملا مطابق محمد است
کتاب رو بخونید، گوش کنید، بارها و بارها بخونید تا هوس و عشق رو از هم تشخیص بدید و با این کتاب تجربه کنید
با دعواهایشان غصه خوردم
با شوخی هایشان خندیدم
من کتاب را فقط نخواندم و فقط گوش نکردم، من با لحظه به لحظه و ثانیه به ثانیه کتاب زندگی کردم
من خود را مهناز تصور کردم و از رفتن محمد از درد به خود پیچیدم، بعد خواندن یا شنیدن این کتاب من آدم چند روز قبل نبودم، من حالا مهناز باتجربهای بودم که یکهو وسط زندگی الان خودم افتاده بودم
حیف که کتاب تمام شد و من از زندگی تازه خودم بیرون کشیده شدم، واقعا میگن چرا فیلمهای خارجی بهترن چون اکثرشون از رمان هایشان ساخته میشن و مثل ما فیلمهای بدرد نخور و تهی و بی معنا با افکار پوچ و ذهن خالی فیلمنامه نویس نوشته میشن و تبدیل به فیلم و سریالی بی معنی و حوصله سربر و بی طرفدار میشن، از نظر من دالان بهشت کتابیه که ارزش تبدیل شدن به فیلمنامه رو داره اگر کارگردان خوب بالاسر کار باشه
من بار اولم نیست کتابو گوش میکنم یکسال پیش خوندمش ولی همچی انگار برام تازگی داشت و هر بار کتاب را میخونم مهناز میشم و زندگی رو با محمد شروع میکنم گرچه مجردم اما همیشه از قانون جذب محمد و شخصیتش را خواستم و توی وجود همه دنبال کسی گشتم که بعدها فهمیدم آن شخص که من میگویم کاملا مطابق محمد است
کتاب رو بخونید، گوش کنید، بارها و بارها بخونید تا هوس و عشق رو از هم تشخیص بدید و با این کتاب تجربه کنید