نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی ماهی و جفتش - ابراهیم گلستان

مرتب‌سازی: جدیدترین
صدیقه دهقانی
۱۴۰۲/۱۲/۲۱
اونقدر صدای گوینده داستان بد بود و پر اشتباه میخواند که تا آخر نتونستم گوش بدم کاش در انتخاب گوینده دقت بیشتری بشه
Fateme
۱۴۰۲/۱۲/۴
درون مایه عمیقی داشت این که بعضی چیزها از دور غیر ممکن به نظر می رسند اما حقیقت پشتشون غیر قابل باورتره
مریم آزادی
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
زیبا بود انقدر زیبا ماهی‌ها رو به تصویر کشیده بود که آدم از رقص آن‌ها به وجد میاد ظریف و موشکافانه شنای آن‌ها و لذت بردنشون از همان فضای کوچک که در اختیار دارند به انسان القا می‌کنه که ما هم از داشته هامون هر چه که هست لذت ببریم
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۱۰/۲
داستانی کوتاه و زیبا ازجناب آقای ابراهیم گلستان با روایت زیبای آقای میلاد اردوبادی. داستان در باره‌ی ماهیهایی است که در آبگیرهای شیشه‌ای به این طرف و آن طرف میروند و آزادانه شنا میکنند ولی دو ماهی که خیلی همسان و هماهنگ با یکدیگر و همدم یکدیگر هستند نظر مردی را بخود جلب میکنند و مرد مبهوت و متعجب دو ماهی را نگاه میکند که چطور میتوانند این قدر با هم یکسان و هماهنگ باشند در صورتی که هیچ دو موجود دیگری وجود ندارد که با هم این گونه باشند سپس زن و کودکی به کنار آبگیر می‌آیند و مرد کودک را بلند میکند تا بهتر ماهیهای توی آبگیر را ببیند و آن دو ماهی را به کودک نشان میدهد تا ببیند که چقدر با هم جور و هماهنگ هستند ولی کودک میگوید آن‌ها دو ماهی نیستند بلکه یک ماهی است و عکسش در شیشه‌ی روبرو می‌افتد و مرد فکر میکند که دو ماهی هستند و این نگاه کودک برایم خیلی جالب بود و مرد را به فکر فرو برد. با تشکر از کتابراه برای تهیه‌ی این داستان کوتاه و جالب.
حامد چراغی
۱۴۰۲/۹/۲۰
این جور داستان‌ها که پایانی غیرمنتظره دارن برام جالبه، به نوعی سورپرایز میشی و با خودت میگی عه...
betWeen دامنی
۱۴۰۲/۸/۲۲
به نام خدا یک داستان کوتاه دیگر از نویسندگان ایرانی از آقای ابراهیم گلستان که از آثار او نخوانده بودم تا به حال و اما داستان که بنظرم داستان خاصی است نسبت به خود چون درمورد موجوداتی است که احساس میکنم کمتر به آنان پرداخته شده چه در هر کتابی و داستانی اما این جا و این بار نه موجودات آبزی و ماهی‌ها که. توجه نویسنده را جلب کرده بودن و نویسنده احساسات این موجودات به ظاهر بی احساس را بررسی میکند که آیا انان نیز داشتند چنین مشاعری؟! از جهان اطراف چه ادراکی داشتن. و البته ادراک بسیاری از موجودات به چشم هاشان بستگی دارد و ماهی‌ها با آن چشمهای ورقلمبیده‌ی دو طرف خود فکر کنم فهم متفاوتی از جهان داشته باشند کمی دور کمی جمع و جور و در یک قاب و اما عواطف. آیا از این موهبت نیز برخوردارند یانه و اگر برخوردارند باز چگونه کنارهم زیست میکنند و البته این چیزی بود که نویسنده نیز به آن فکر میکند و سخن میگوید که دلیا همسان بودنشان چیست اصلا همسان هستند یا هم اندازه چون هم اندازه هستند همسانند یا نه و چه کوچک است دنیای این موجودات درون آکواریم ولیکن نمیفهمند و یا نه شاید هم میفهمند اما مود را به نادانی میزنند! بطور کلی چیز خاصی نمیتوان از مطلب دراورد و همین بود درون مایه اش
پروانه اکبری_نویسنده
۱۴۰۲/۸/۳
به نظر من شخصیت داستان دچار یه تنهاییه عمیقه و بارها خواسته با کسی جفت بشه (عاشق بشه) ولی هر بار تنهاش گذاشتن، بخاطر همین تعجب میکنه ک ماهی جفت داره، امیدوار میشه به اینکه هنوز میتونه عاشق بشه و احساساتش نمرده ولی بعد که واقعیتو میفهمه تموم تجربیات تلخش براش یاداوری میشه و به خودش میگه نه، هیچ کس جز خودم، با من نمیمونه، شایدم یه کمال گرا باشه چون کسی رو ۱۰۰ درصد شبیه خودش پیدا نکرده، رابطه‌ی نافرجام داشته
Mobina ‌
۱۴۰۲/۷/۲۶
در عین کوتاه بودن کتاب صوتی اما مفهوم جالبی داشت. نوع نگرش متفاوت باعث شده بود دو نفر یک صحنه مشترک را متفاوت ببینند و متفاوت فکر کنند.
رویا
۱۴۰۲/۶/۲۸
بسیار داستان جذابیه و گویندگی هم بی نقصه و دلنشین... ممنون از کتابراه
فاطمه کاکایی
۱۴۰۲/۵/۱۰
داستان قشنگی داشت پیشنهاد میکنم بخونید
Sara Asadpour
۱۴۰۲/۴/۳۱
داستان طنز جالبی بود. مرد حسابی جا خورد وقتی کودک گفت دوماهی نیست بلکه یک ماهی است.
رویا
۱۴۰۲/۴/۲۸
کتاب خیلی کوتاه ولی مفهومی بود و ارزش داشت
آتنا شیخی
۱۴۰۲/۴/۱۴
من نسخه چاپی رو خونده بودم ولی کتاب صوتی چیزه دیگه ایه
در کل خوب بود💜
مرجان اسماعیلی
۱۴۰۲/۳/۱۴
تخیل نویسنده و نوع نگاهش به یک مسئله به ظاهر پیش پا افتاده عالی بو د
صبا رحیمی باهوش
۱۴۰۲/۳/۷
کتاب ماجرایی رو نقل میکنه که برای هر آدمی بارها در طول زندگیش اتفاق می‌افته، اشتباهی که شاید از میل درونی ما انسانها برای داشتن جفتی هماهنگ و همدل سرچشمه میگیره
Ramin Raiser
۱۴۰۲/۲/۲۹
من عاشق ماهی و آکواریومم، به همین دلیل این کتاب صوتی رو گوش دادم😃
داستان جالبی داشت، ظاهراً داستان روایی نویسنده یک جوری بازی با ذهن مخاطب بود، ولی در واقع زاویه دید شخصیت داستان بود... (باطناً و عمیقاً)
آمنه محبتی
۱۴۰۲/۲/۲۰
قصه قصه زاویه دید ماست، ما گاهی مفهومی از عشق در ذهنمان است یا فکرمان درگیر مسئله‌ای است و حسرتهای فروخفته خویش را در بقیه میبینیم
moeen idris
۱۴۰۲/۲/۱
راستش خیلی محتوای کمی داشت و من که یک بچه‌ام هم حتی خوشم نیومد فقط یک محتوا داشت اونم این بود که هیچکس جز خود آدم با خود هماهنگ نیست ممنون
سمیه شفیعی
۱۴۰۲/۱/۳۱
بنظر من کتاب ماهی و جفتش بیانگر خواسته قلبی فرد ولی در واقعیت برعکس اون در زندگیش در جریانه.
arman
۱۴۰۲/۱/۱۷
آخرش جالب بود و خوب تموم شد
سلیمه حزابیان
۱۴۰۲/۱/۵
قشنگ و زیبا و ساده بود
هر خواننده‌ای با مطالعه این کتاب براحتی با متن ساده و زیبای آن میتواند براحتی ارتباط برقرار کند
بهاره اوغانی
۱۴۰۱/۱۲/۲۰
باسلام و احترام
۱-موضوع بیشتر اینجوریه که یک ماجرای ساده (خطای دید) رو با آب و تاب وخیلی ادبی تعریف کنیم
۲- یه جای داستان میگه این هماهنگی در هیچ موجودی نیست به غیر از ریزش باران … به نظرم اینجا یک خاطره عاشقانه رو مرور میکرده که فقط یک نفر در دنیا با خوندنش متوجه مطلب میشه. مثلا قبلا دو نفره در یک روز بارونی ازین نمایشگاه بازدید کرده وامروز تنها بقول حضرت حافظ من این دو حرف نوشتم چنانکه غیر ندانست….
مهسامحمدی
۱۴۰۱/۱۲/۱۴
رمان در بیان تفاوت دو دیدگاه در کودک و بزرگسال هست. واقع بینی یک کودک و رویایی بودن یک بزرگسال، مرد دوست داره آرزوی خودش رو در ماهی‌ها ببینه جفت بودن، عاشق بودن، با هم بودن چیزی که احتمالا در زندگی خودش وجود نداره، کودک واقعیت را می‌بینه، مصداق اینکه حرف راست رو باید از دهن بچه شنید. مرد همچنان دوست داره در رویای خودش بمونه. داستان جالبی بود.
خاطره
۱۴۰۱/۱۱/۲۳
میخواستم دو ستاره بدم چون داستانش به دلم ننشست. ولی صدای گیرا واجرای فوق العاده اقای اردوبادی باعث شد چهار ستاره بدم. داستانی نچسب وکلیشه‌ای ولی صدای گوینده ادم رو وادار میکنه تا اخر بشنوه. اخر داستان کمی ادم رو شگفت زده میکنه. نوع نگاه متفاوت ادمها به محیط اطراف وموضوعات
Frank Wölff
۱۴۰۱/۱۱/۴
خوب بود، متشکراز زحمات
Zahra Zafar
۱۴۰۱/۱۰/۲۰
پس از خواندن داستان کوتاه ماهی و جفتش، هر خواننده‌ای ممکن است برداشت متفاوتی از داستان داشته باشد که خود به نوعی با متن داستان یعنی نوع نگرش انسانها هماهنگ است. در این داستان که مردی با فاصله زیاد به آکواریومی که در ان ماهی‌های زیادی وجود دارد نگاه میکند و در این میان حرکات دو ماهی که به نظر او بسیار هماهنگ بوده توجهش را جلب میکند و او بطور کلی شیفته این هماهنگی دو ماهی میشود اما نظر او بعد از اینکه کودکی که از نزدیک به آکواریوم نگاه می‌کرد و به او گفت که اصلا دو ماهی وجود ندارد عوض می‌شود.
به نظر می‌رسد که نویسنده به طور نمادین میخواسته شیوه نگرش انسانها رو به مسائل مختلف به تصویر بکشد.
N....Babaei
۱۴۰۱/۱۰/۶
کتاب فوقالعاده‌ای بود اما به نظرم یه جورایی غمگین تموم شد مرد توصیف بسیار زیبایی از اون دوماهی داشت اما وقتی کودک ناگهان گفت اون عکس ماهی نه تنها خود مرد بلکه تصورات من هم از داستان بهم خورد ولی در کل خیلی زیبا بود
A.asgari
۱۴۰۱/۹/۲۷
عجیب جالب بود هم داستان هم صدایه خواننده
عالی بود
و ما ادم‌ها باطن زندگی دیگران و با ظاهر زندگی خود مقایسه میکنیم
زندگیه بقیه از دور قشنگه
و اینکه اولش گفتم وای چه عاشقانه ماهی‌ها همو دوس دارن و اینقد با هم خوبن و شکل هم شدن
و بعد گه فهمیدیم خوده ماهی بودا تنها و سرخوش
و اینکه اون یکی ماهی عشقش نبود تصویر خودش تو شیشه‌ی اکواریوم بود😇
Siyamakranji
۱۴۰۱/۹/۲۳
ماهی من جفتش مرده. جفتی رانمیتوانم دریابم. ماهی کوچولوی من دوستت دارم
سارا صادقی
۱۴۰۱/۹/۱۵
صدای خواننده کتاب فاقد احساس است.
M mohamadi
۱۴۰۱/۹/۱۰
اگر دوربینی هزاران سال پیش حرکت رودخانه‌ای در بستر رود رو ثبت میکرد با صدا و تصویر برای ماها بعد از هزار سال باز هم قابل لمس قابل درک بود چون تجربه‌ای هست زنده و همیشگی متعلق به این جهانکار متن و نوشتار گلستان هم مثل دوربینی هست که از تجربه‌ای آشنا فیلم میگیره و صفش می‌کنه، بازنمایی می‌کنه این حیرت انگیز که نوشتار گلستان فراتر از زمانه هست، انگار با تجربه‌ها و زمانهای همه سازگاری و هماهنگی داره داستانش ارتباط برقرار می‌کنه با هر نسلیحس شور و شعور میده، یک حس زندگی اعتبار دادن به زندگی و تجربه‌های با معنا، تجربه‌هایی هر چند کوچک اما قابل ثبت قابل تعمق قابل بیان و زنده و رونده
sadegh
۱۴۰۱/۹/۳
برای من جالب و زیبا بود
فیروزه
۱۴۰۱/۹/۳
من یک اجرای دیگه‌ی این رو شنیده بودم ولی اصلا به دلم ننشست. این اجرا خیلی خوب بود مثل کارهای دیگه‌ی موسسه‌ی ماه آوا. داستان هم کوتاه و زیبا بود.
طاهره محمدی
۱۴۰۱/۹/۳
چه خوب این مقصود رو به مخاطب رسوند که همه چیز از دور زیباست!
علی نامن
۱۴۰۱/۹/۱
باسلام خوب بودولی کوتاه بود.
Massi ,Ebi
۱۴۰۱/۸/۱۹
داستان خیلی معنا داشت از نظر من مرد با نگاه به دوتا ماهی غبطه‌ی تنهایی خودش رو خورد. بعد که فهمید یه دونه ماهیه فهمید که اونم مثل خودش تنهاست. ورفت...
ماندانا رستمی
۱۴۰۱/۸/۱۸
سلام
آخر داستان چقدر جالب و غیر منتظره تمام شد. عالی.
هیچ کس در این دنیا با کس دیگری هماهنگ کامل نیست.
Andeso
۱۴۰۱/۸/۱۸
با اینکه داستان کوتاهی بود اما جالب و تاثیر گذار بود ممنون 🙏💫
Z
۱۴۰۱/۸/۱۶
داستان کوتاه یک برش از یک حس یا معنا را درلحظه نشان میده که ممکنه فقط چن دقیقه وقتتو بگیره واس شنیدنش. اما باعث میشه ذهنت به تکاپو بیفته و سرنخها رو بگیری و به بسیاری از کلافهای سردرگم زندگی روزمره پی ببری و این اصلی‌ترین ویژگی یک داستان کوتاه یا نوول است. من این داستانو با تمام سادگی و طرحش پسندیدم چون باعث شد به این نکته بیشتر ایمان بیارم که هرکسی رو از دریچه چشمش باید دید
منیر رودیان
۱۴۰۱/۸/۱۰
بسیار زیبا بود. میتونه برداشت‌های متفاوتی ازش بشه یکیش اینه که ممکنه اون مرد عاشق باشه و بخاطر همین در خیال خودش اون ماهی رو با جفت‌اش میدیده یکیش هم میتونه این باشه که انقدر درگیری و مشغله‌ی ذهنی داشته که اشتباه کرده...
Ali8.0
۱۴۰۱/۷/۲۸
داستانش خیلی پر مفهوم بود
منیژه پورمحمدی
۱۴۰۱/۷/۱۵
از شنیدنش لذت بردم
الهام شفیعی
۱۴۰۱/۷/۳
داستانی نمادین از عناصر زیبای طبیعت که در نگاه انسانهای متفاوت میتونن معانی مختلفی بدن.
مرضیه قربانی
۱۴۰۱/۷/۳
کتاب ارامش بخش و خوبی بود، برداشت من این بود که خیلی‌ها از دور شاد به نظر میان ولی از نزدیک خیلی تنهان
🌸Zahra Habibi🌸
۱۴۰۱/۶/۱۲
وای فقط اونجاش که گفت مرد رفت سراغ آبگیر‌های دیگر خب چرااااا؟!!!! مگه ما آدم بزرگا حق اشتباه کردن نداریم اتفاقا این خیلی طبیعیه چون بچه‌ها معمولا دغدغه‌ی فکری ندارند و این باعث میشه بهتر تمرکز کنند اما ماها نه انقدر فکرمون مشغول مسائل مختلفه که گاهی فقط به ظاهر قضیه نگاه میکنیم ولی داستان خوبی بود البته انقدرلحن راوی آروم و شمرده بود من رو دور یک و نیم که گوش دادم تازه یه ریتم معمولی شد واقعا این آپشن کتابراه عالیه
بهروز کیانی
۱۴۰۱/۵/۱
ابراهیم گلستان همیشه شما رو شگفت زده می‌کنه. چون نگاه او با نگاه اکثریت مردم متفاوت است.
G.B
۱۴۰۱/۴/۲۱
خب کتاب جذابی بود، دلنشین بود و موسیقی‌ای که همراهی میکرد هم زیباترش میکرد.
نتیجه‌های متنوعی داشت. هر کسی یک جور برداشت میتونه بکنه.
و در کل داستان نمادین خیلی خوبی بود🥰😍 (✷‿✷)
REZA
۱۴۰۱/۴/۱۵
به نظر من، کتاب بیش از درس و معلم به انسان می‌آموزد. من نُه دهم معلومات خود را از کتاب آموخته‌ام و یک دهم را از معلم و درس. افکار و اندیشه‌های انسان به گونه‌ای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه‌ها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیون‌ها انسان را در راه مخصوصی بیندازد. این داستان از داستان‌های فراموش نشدنی بود
ali
۱۴۰۱/۴/۸
داستان فوق‌العاده جالب با مضمونی مهم بود که با صدای آقای اردوبادی نوش جان شد واقعا هم صدا و هم متن داستان و هم مضمون، هر سه فوق‌العاده بودند. برداشت من به عنوان شنونده این بود که یکسری از چیزها از دور زیبا و تماشایی هستند ولی از نزدیک ممکنه درون‌مایه‌ی تلخی داشته باشند همچنین یاد این جمله‌ی زیبا من رو انداخت که می‌گفت تا زمانی که از صد در صد زندگی کسی خبردار نشدی حق قضاوت در موردش رو نداری. این موارد همگی به کنار و آخر داستان هم به یک سمت که این آقا بلند میشه میره سمت تماشای ماهی‌های دیگه که باعث میشه ذهن مخاطب درگیر داستان بشه که تهش چیشد یه جورایی ته داستان باز هست که بر شدت جذابیتش اضافه میکنه و صدای گوینده هم فوق‌العاده بود در کل عالی بود لذت بردیم ممنون از کتابراه و سایر دست اندر کاران
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۴/۷
بی مفهوم کسل کننده خالی ازهرگونه پیام برای مخاطب
1 2 3 4 >>