نقد، بررسی و نظرات کتاب قند تلخ - مریم حاتمی

به نظر من کتاب جالبی بود. اولش که درمورد احساسات بود یه کم زیاده روی شد. دوم اینکه یه دفعه اون همه احساس ستاره به کلی نموند. سوم قاتل ستاره که شهرزاد بود هیچ وقت ثابت نشد برای کسی. چهارم ستاره هم مثل خیلی از ادمها که اشتباه میکنن وبعد میخوان جبران کنن طبیعی بود. تصمیم معقول تر رو باید صدرا میگرفت که اونم اشتباه کرد...

من یک مرد هستم، خدا مرد را با هوس آفریده حالا از هر نژادی که باشه طبیعت مرد هوس و سکس هستش اگر خوشگلترین زن را هم داشته باشند باز یک زن کافیه یکم دلبری کنه و تو سکس بیشتر ارضاش کنه باز برای مدتی زنش را فراموش میکنه وقتی ارضا شد مجدد به یاد زن خودش میفته این دور همیشه ادامه دارد، این رمان شاید ناخواسته دقیقا" بر اساس این ویژگی مرد نوشته شده است.

مختصر و مفید، مردی که محتاج محبت از طرف پدر و مادرشه هیچ زنی نمیتونه سیرابش کنه، به نظر من خیلی آموزنده بود، چند بار باید خوند این کتابو

رمان خوبی بود ولی ادم با خوندن این رمان کلا اعتماد کردن رو باید فراموش کنه صدرا خیلی به شهرزاد ظلم کرد چقدر پرو حتی بعد از فوت ستاره عکس سنگ قبرش هم نگه داشته بود یه ستاره ندادم چون رمانش یکم مسخره بود اخه کی بعد از اینکا رنش ولش میکنه دوباره باهاش.. والا چی بگم😳

کتاب خوبی بود و اتفاق کتاب دور از ذهن نبود بسیار دخترانی هستند که شانس بهشون رو میکنه و قدر شانس و موقعیت اجتماعی خودشون رو نمیدونند به اصطلاح از هول حلیم میافتند توی دیگ ولی پایین کتاب حتما نمی‌بایست با مردن ستاره تموم بشه که کتاب جمع بشه و زندگی به روال عادی خودش برگرده

این مرد کلا مشکل دار بود. رفتارهاش نرمال نبود. دیوونه روانی که بود هوس باز هم شد. همون بهتر که توی بیمارستان روانی برا همیشه میموند. شهرزاد هم اگر یه کم غرور داشت اصلا از همون اول بله نمیگفت. اینم نتیجه استخاره گرفتن 😂. برای شما جفتی آفریدیم اینجوری روانی و هوس باز

کتاب خوبی بود به خوبی تونسته مشکلات وتنش هایکه اکثر زوج‌های جوان دارن رو بیان کنه. خیانت متاسفانه در جامعه‌ی امروزی ما خیلی رواج پیدا کرده وخیلی زیاد همگی در زندگی روز مره و دراجتماعیکه دراون هستیم دیدیم همچین مسائل و مشکلاتی رو به باعث تاسفه که بنیان زندگی انقد سست و ناپداره

سلام. خیلی با کتاب همراه نشدم مخصوصا با اخرش خیلی تند گذشت. بعد نتیجه زندگی ماشینی دوتا بچه میشه؟! تکلیفشون معلوم نبود چون اخرشرو خیلی مختصر بیان کردین و از تصمیم شهرزاد حرفی نزدین از چالشهایی که یه زن میتونه تو این موقعیت باهاش روبه روشه یهو ۱۴ ۱۵ سال گذشت

به نظر من همون طور که پدر صدرا گفت همسر آینده آدم نیاید عقده اى باشه و کمبود محبت داشته باشه صدرا این نصیحت رو از پدرش پذیرفت اما اى کاش یکى این نصیحت رو به شهرزاد هم میکرد، صدرا دقیقا همین خصوصیات رو داشت و به هر کسى که بهش محبت میکرد تمایل نشون میداد، حیف از شهرزاد😔

خیلی خوب بود ولی بنظرم شخیصت بد داستان ستاره نبود خود صدرا بود ک نمیتونست تکلیفش رو با زندگی معلوم کنه چون نمدونست کدوم بهتره وه خیلی هم مشخص بود ک شهرزاده چون اخر داستان همون بود ک پاش موند واقعا با وجود این همه اتفاق و بی‌توجهی... کاش اخر داستان با این عکس قبر ستاره تموم نمیشد

رمان جالبی بود ولی به کسانی در شخصیت صدرا باید گفت هوسران مودب. چراکه اگر مبحث محبت پدرومادر بخوادپیش کشیده شود نه اینکه موثر نباشد ولی با نگاه تنها از آن دیدگاه بایست همه بچه یتیما و پرورشگاهیها و بچه‌های طلاق و خیلی خیلیها نباید درزندگی خانوادگی و زناشویی آینده خود موفق باشند

من یه دختر بیست سالم.... از خدا میخوام هر دختری صاحب عشق پاکی مثل صدرا بشه (نه پول ومالش.. عشقش رو میگم ولی خدا کنه این عشق همراه با ساده لویی نباشه (وبازم از خدا میخوام هیچ وقت هیچ کسی نخواد زندگی کسی رو خراب کنه الهی امین

عالی بود. نتونستم صبر کنم یه روزه تمومش کردم. چشام الان میسوزه. چقدر از صدرا بدم اومد بااینشخصیتش. این رمان اعتماد رو ازبین میبره. دل ادم میگیره ازین نامردی ها.

داستان خیییلی کلیشه‌ای. و در حد عشق عاشقی‌های دوران نوجوانی خیلی خام و حوصله سر بر. بعید میدونم توی این دوران چه دختر چه پسر دنبال همچین چیزاهای سطحی باشن. رفتار و عکس العمل‌های شخصیت‌های داستان فوق العاده سطحی بچه گانه بود. خلاصه مطلب ارزش خوندن نداشت

سلام به نظرم نویسنده خوب تونست زندگی جامعه ماروبه تصویربکشه واقعیت جامعه رونشون دادکه همه مردهاحتی اگه تمام دنیاشون رومدیون یه زن باشن بازم میتونن خیانت کنن شهرزادواقعا یه زن به تمام معنابودولی بازبه بدترین شکل خیانت دیددرکل کتاب خوبیه توصیه میکنم بخونین

به نظرم کتاب زیبایی هست آموزنده اغراق خیلی زیاد نیست، فراز و نشیب‌های زیادی ندارد بسیار شیوا و روان و همین قدر که برگرفته از داستانی واقعی هست خواننده ارتباط خوبی با شخصیت‌ها برقرار می‌کند تبریک به نویسنده داستان خانم حاتمی و تشکر از کتابراه.

سلام و عرض ادب به نویسنده محترم
من اولین تجربه رمان خوندنم رو با رمان خوب شما شروع کردم. متن راستان ساده و روان بود، بعضی
از قسمت‌های خیلی جذاب بود. ولی کاش پایان بهتری داشت. خیلی خوشحال میشم باز خوردی از نوسنده گرامی داشته باشم. تشکر

داستانی رئال و لذت بخش... فقط صفحه آرایی کتاب خیلی بد بود و چقدر حیف و البته با اینکه خانواده‌ها سنتی بودن اما شهرزاد با توجه به شغلش باید جدا می‌شد چون حتی صدرا عکس سنگ قبر زنیکه رو هم نگه داشته بود که البته به خاطر روانی بودنش بود.

صدرا واقعا سست و خاک برس هست که اسیر هوس زنی که ازش ضربه دیده بود شده. وبخاطرش در تیمارستان بستری شده بود. و خاکبرسرتر بود ک به زنی مثل شهرزادخیانت کرد.... به مردها باید به اندازه محبت کرد. ن زیاد نه کم. چون در هردو صورت سست و.. میشن

نفهمیدم چرا انقدر نویسنده برای پایان داستان عجله داشت و خیلی خیلی سریع از هر ماجرایی میگذشت، برای یه رمان تمام عیار بودن، فارغ از لغزشهای داستان باید که لااقل ۳۰۰ صفحه میبود، وجود چنین رمانهایی لازمه اما گزینه‌های بهتری هم واسه خوندن وجود داره

دخترهایی هم نوع ستاره در جهان امروز ما به وفور وجود دارند. دخترانی از جنس طلسم که اگر بخواهند زندگی را به هم بریزند به انی این کار را میکنند و مردها رو مسخ خودشون میکنن.

با عرض سلام
در کل کتاب خوبی بود
ولی به نظرم بعضی وقتا خیلی به حاشیه میرفت و زیاد غرق می‌شد
همه چی داشت خوب پیش میرفت که یهو یکی میمیره اونم خیلی سریع تموم میشه کار
داشت جذاب می‌شد خیانت و عشق و به اوج داستان میرسید که تموم شد

داستان آموزنده‌ای بود به شرطی که کسی بخواهد به آموزه‌های ان توجه کنه. واقعا خانم هایی که وارد زندگی مرد متاهل میشوند را درک نمیکنم. خوب این همه مرد مجرد هست در جامعه. چرا زندگی یک نفر دیگه را میخواهند خراب کنند. من که نمیفهمم.

یعنی عالی بود. بی نظیر.
راستش من هروقت ستاره میومد تو داستان یاد نیسان آبی میفتادم
ستاره: آتوسا. شهرزاد: زری. صدرا: جمشید
داستان عجیبی داشت از اولش میشد دید که ستاره یه هیولاست..
کاش جهان از وجود آدمایی مث ستاره پاک بشه...
ستاره نباشیم

به نظز من هم ستاره مشکل داشته هم اون صدرا هردو تامین محبت نشده بودن کلا واینکه سریع رفته ازدواج کرده اصلا عجببه من به عینه دیدم که طرف دختره داره میمبره واسش هنوز فکرش به زن اولش که اگه برگشت بره باهاش نمیدونم واقعا چه جوری میتونن

بی ثباتی شخصیت صدرا از خلا عاطفی وی و خلا عاطفی او نیز از درون خانواده ش نشات گرفته بود و علت اصلیش توجه زیاد والدین به خواهرِ ناتوان و معلولش از زمان تولد خواهرش، بود که در نهایت منجر به شخصیت بی ثبات صدرا شده بود.

رمان خیلییی حرص دراری بود واقعا امثال صدرا کم نیس و بنظرم در آخر شهرزاد نباید باش میموند چون واقعا لیاقت شهرزاد رو نداش. امثال این مردها باید تا آخر عمر تو زندان بپوسن. خوندن این رمان رو ب خانم‌ها پیشنهاد میکنم

رمان جذاب و خوبی بود فقط کاش ب جای اینکه ستاره بمیره و صدرا تودلش عزادارش بشه باید به نقشه هاش پی میبرد و صبوری و معصومیت شهرزاد بیشتر براش روشن میشد زیادن از اینجور مردهای بی‌ثبات و زن‌ها و مردهایی مثل صدرا و ستاره زبون باز

رمان خوبی بود ولی صدرا به زندگی سه نفر بد کرد شخصیت ثابتی نداشت اصلا عاشق نبود فقط دنبال توجه بود هم زندگی ستاره هم شهرزاد که واقعا تو داستان یک آدم بدبخت جلوه داده شده بود هم زندگی خودش به فنا رفت

کتاب جالبی بود و خودم واقعا انتظار نداشتم صدار مجددا به سمت ستاره برگردد در حالیکه اینطور نبود پس واقعا هیچوقت نمی‌توان اطمینان صدرصد به هر شخصی داشته باشیم مخصوصا آقایان که خیلی زود ظاهر هر شخصی آن‌ها را وسوسه می‌کند.

اول داستان خوب شروع شد از زبان شخصیتها خوب بود ولی اصلا حرفه‌ای و درست تموم نشده بود من که خوشم نیومد اخه کجا آه مظلوم باعث از بین رفتن کسی شده🙌🏻امیدوارم توهین به شعور مخاطب نبوده باشه میتونست بهتر و واقعی تر تموم شه

کتاب زیاد جالبی نبود، اونطور باید و شاید مخاطب رو جذب نمیکنه، مخصوصا قسمتی که دوباره صدرا از چاله به چاه میفته و دوباره میره سمت ستاره، با اون همه مشقتی که قبلا از این دختر کشیده بود.

این داستان نشان داد که زندگی پر از واقعیت هاست و آدمهایی که لازمه چندبار شناخته شوند. وقتی از خطای کسانی که دوستشان داری میگذری اسمش رو گذشت میگذاریم ولی در اصل انگار که از روی غرور و احساس خودت گذر میکنی.

این کتاب تاثیر خیلی بدی رو من گذاشت، من بیش از حد عاطفی و زود رنج هستم، اوایل کتابخوب بود ولی بعدش خیانت‌های صدرا بهیچوجه قابل بخشش نیست، آخر داستان هم انگارنویسنده فقط میخاست تموم بشه کتاب

سلام ب نویسنده محترم این کتاب، خیلی برام جالب بود ک پاسخ بعضی نظرات و داده بودین، کاشکی خانم نسرین ثامنی هم جواب منو میداد. من عاشقانه همه کتابهای ایشونو مطالعه کردم، و الان تصمیم دارم کتاب شما رو شروع کنم.

خیلی بد آموزی داشت میتونست نشون بده که ستاره به زندگی برمیگرده قبل از اینکه این همه اتفاق ناخوشایند بیفته و اینکه شهرزاد چجور روانشناسی بوده که تصمیم گرفته با صدرا ازدواج کنه واقعا منطقی نیست

کتاب خوبی بود، نویسنده قلم خوبی داشت، اما نویسنده در جمع بندی داستان عجله کرده و بدون شرح و تفصیل کتاب را به پایان رسانده

خیلی خوب وعالی بود زندگیهای زیادی اینگونه بوده اند و درطول تاریخ هرچه این کتابها نوشته میشه و خونده میشه اما باز هم خیلیا عبرت نمیگیرند و مانندشخصیت ستاره هم به زندگی خود و هم به زندگی دیگران آسیب میرسونند

رمان خوبی بود والبته دردناک، دلم غصه دارشدبرای شهرزادقصه، ازدختری مثل شهرزادکه منطقی وروان شناس بود یکم بعیدبه نظرمی رسید به اون زودی بخوادباکسی مثل صدراازدواج. کنه . درکل ارزش خوندن راداشت.

ساده ولی واقعی پیشنهاد میدم بخونن و اینکه بدونیم جز کار خیر هر چیز دیگه ایی اگه به پنهون کاری رسید در درست بودنش شک کنیم اگه صدرا از اول میگفت شهرزاد برگشته با هم فکری هم میتونستن از دستش خلاص شن

هنوز خامی و ناپختگی در داستان دیده میشه. شخصیت شهرزاد رو در هر حالت و همیشه یک آدم منطقی نشون داده. درسته که اون یه روان شناس هست. اما انسان نمی‌تونه در همه تصمیمات زندگیش منطقی عمل کنه ‌

خوب بود. متفاوت از اون چیزی بود که فکر میکردم داستان خوب و بدون زوایدی داشت و روان بود. نمیدونم واقعی بود یا نه ولی این واقعیت که ادمها توی شرایط متفاوت چطور عوض میشن و حتی عوضی میشن خیلی دردناکه

زاویه دید نویسنده برای داستان جالب بود استعارات زیبایی در کتاب به کار رفته. با این وصف کتاب احتیاج به یک پردازش ادبی و دستوری دارد. بی شک نویسنده در کارهای بعدی خود قابلیت درخشش خواهد داشت.

تا سقط جنین شهرزاد عالی بود.. ولی درکل میخواست بگه ادمی که کمبود محبت داره ادم کاملی نمیشه در طول زندگیش.. و مواظب ادمهای انتخابی مون باشیم. هم صدرا هم ستاره این مدل ادم بودن

شهرزاد زن فوق العاده‌ای بود که تونست تحمل کنه و به زندگیش ادامه بده به نظرم شهرزاد یه زن واقعا عاشقه چون عشق ممکنه کم رنگ بشه اما از بین نمیره... داستان زیبایی بود.. آفرین به نویسنده

جالب بود متاسفانه جامعه ما درگیر این موضوعات هستش اراده ضعیف مردان وزنانی که به هم جنس خود خیانت میکنن به امید روزی که همه این مشکلات از جامعه ما ریشه کن بشه
خسته نباشید

جمله‌ای از شهرزاد دراین رمان بسیار دعای قشنگی بود (خدایا نزار من صاحبدل، طمع شکست ومال باختگی رو بچشم) واسه همه‌ آرزو میکنم. کاش ما خانم‌ها یادبگیریم وارد زندگی مرد زن دار نشیم..

بنظرم باید یاد بگیریم برای نویسنده مثل ایشون خیلی بیشتر تا کتاب‌هایی ک با موفقیت تموم میشن وقت گذاشت...! چون با این وضع مملکت بنظرم بیشتر مردم ب واقعیت نیاز دارن!!!!

صدرا آخرشم تغییر نکرد و با داشتن دوتا بچه همون آدم بی‌قید باقی موند. خیلی شخصیت بدی داشت فقط حرص خوردنش برا من موند

درضمن یه انتقادی هم دارم هم به داستان هم به افرادی که بی‌دلیل دنبال استخاره کردن باشه. چون اگه مثل همین داستان بشه اعتقاد افراد سست میشه درحالی که استخاره آخرین راهه!