نقد، بررسی و نظرات کتاب خیال عاشقی با تو - نسرین سرومیلی
مرتبسازی: جدیدترین
Zahra Seif
۱۴۰۲/۱۲/۷
00
سلام خوب بود. خیلی خلاصه بود ولی عبرت آموز
کتاب عالی هست و با نظر بعضی از دوستان که درباره نویسنده که کوتاه گفته و در مورد لباس پوشیدن و.. زیاد نگفته تا الکی صفحه کتاب رو بیتشر کنه من هم همین نظر رو دارم.
ولی یک مورد اینکه کاش در آخر وضعیت مریم و بهرام مشخص میشد منظورم مثلا بهرام ازدواج میکرد یا نه یا مریم ازدواج میکرد یا نه و در آخر ممنونم کتاب عالی بود🥰🥰🥰
ولی یک مورد اینکه کاش در آخر وضعیت مریم و بهرام مشخص میشد منظورم مثلا بهرام ازدواج میکرد یا نه یا مریم ازدواج میکرد یا نه و در آخر ممنونم کتاب عالی بود🥰🥰🥰
ممنون از داستان خوبتون و خسته نباشید میگم به خانم سرومیلی
داستان جالبی بود و کوتاه و ماجرایی که ادمو جذب میکرد که تا اخر بخونه بفهمه داستان از چه قراره!
اول اینکه وقتی کامران و مریم فهمیدند که خواهر برادرند دیگه حتی نباید فکر عشق و عاشقی رو میکردند چون ادم فکرش اون سمت نمیره اصلا! و اینکه بعضی حرکات بهرام غیر معقول بود که تست دی انای نمیداد ! بالاخره اولین چیزی که تو ذهن هر کسی میاد همین تسته برای مشخص شدن این موضوع...
ولی هر چی باشه سلیقه نویسنده برام با ارزشه و داستانشونو تحسین میکنم:)
ولی خیلی عالی بود که پایانش خوش و مفید و مختصر بود
باز هم ممنون
داستان جالبی بود و کوتاه و ماجرایی که ادمو جذب میکرد که تا اخر بخونه بفهمه داستان از چه قراره!
اول اینکه وقتی کامران و مریم فهمیدند که خواهر برادرند دیگه حتی نباید فکر عشق و عاشقی رو میکردند چون ادم فکرش اون سمت نمیره اصلا! و اینکه بعضی حرکات بهرام غیر معقول بود که تست دی انای نمیداد ! بالاخره اولین چیزی که تو ذهن هر کسی میاد همین تسته برای مشخص شدن این موضوع...
ولی هر چی باشه سلیقه نویسنده برام با ارزشه و داستانشونو تحسین میکنم:)
ولی خیلی عالی بود که پایانش خوش و مفید و مختصر بود
باز هم ممنون
داستانی کوتاه اما جالب وعاشقانهای عمیق وزیبا ولی به خاطر بد دلی زندگی بهرام داغون شد میتونست صبر کنه تا نتیجه بگیره واما اینکارو نکرد واین قصه میخواد بگه اولندش با زندگی دیگران بازی نکنید وواقیت رو هر چی که هست بگید برای رسیدن به خواَسته هایتان دودیگران را نردبان یا پلهای نکنید که تا آخر عمر پشیمان نشید
برای عزیزانی که عادت دارند رمان ایرانی بخوانند توصیه میشه بنظر من حجم کتاب نه خیلی کوتاهه نه خیلی بلند
برای کش دادن و حجم دادن به داستان توصیفات اضافه و غیرضروری ندارند و یکی از کتابهای خوب خانم سرومیلی میباشد
ممنون از نویسنده محترم و آرزوی موفقیت روزافزون براشون داریم
ممنون از عوامل کتابراه
برای کش دادن و حجم دادن به داستان توصیفات اضافه و غیرضروری ندارند و یکی از کتابهای خوب خانم سرومیلی میباشد
ممنون از نویسنده محترم و آرزوی موفقیت روزافزون براشون داریم
ممنون از عوامل کتابراه
خوب بود و خوشم امد
داستان عجیب متفاوتی بود
همین که غلط املایی نداشت یا روزمرگیهای تکراری مثل اینکه چی لباس پوشیدم چی خوردم و اینا توش نبود
اینکه ساده و روان نوشته شده بود
داستان تو در تو بود ولی جالب بود
اخرشم بهرام فهمید اشتباه شک کرده و کامران برادر مریمه
و خوب شد مریم با اراده شد و به خودش اعتماد کرد و بلاخره از بهرام میخواست جدا بشه و این همه عذابی که کشید تموم شد واقعا بعضی وقتا رها کردن یا جدا شدن بهتر از موندن و درد کشیدنه محبوب به ارزوش که داشتن یه پسر بود رسید و سهراب شبیه داییش بود😍
داستان عجیب متفاوتی بود
همین که غلط املایی نداشت یا روزمرگیهای تکراری مثل اینکه چی لباس پوشیدم چی خوردم و اینا توش نبود
اینکه ساده و روان نوشته شده بود
داستان تو در تو بود ولی جالب بود
اخرشم بهرام فهمید اشتباه شک کرده و کامران برادر مریمه
و خوب شد مریم با اراده شد و به خودش اعتماد کرد و بلاخره از بهرام میخواست جدا بشه و این همه عذابی که کشید تموم شد واقعا بعضی وقتا رها کردن یا جدا شدن بهتر از موندن و درد کشیدنه محبوب به ارزوش که داشتن یه پسر بود رسید و سهراب شبیه داییش بود😍
واقعا داستان زیبایی بود
عالی بود. اینکه اصلا نتونی آخر داستان رو حدس بزنی و آخرش انقدر عجیب تموم بشه.
واقعا پایان خوبی داشت، اینکه آدم فکر کنه که چقدر یه دختر به خاطر قضاوت کتک بخوره و...
و آخر اگه از بهرام جدا نمیشد داستان مسخرهای میشد.
نویسنده هم با قلم زیبا و فکر خلاقشون عالی کار کردن و تونستن به خوبی ذهن مارو درگیر کنن
واقعا ممنون از داستان خوبتون 🌷
عالی بود. اینکه اصلا نتونی آخر داستان رو حدس بزنی و آخرش انقدر عجیب تموم بشه.
واقعا پایان خوبی داشت، اینکه آدم فکر کنه که چقدر یه دختر به خاطر قضاوت کتک بخوره و...
و آخر اگه از بهرام جدا نمیشد داستان مسخرهای میشد.
نویسنده هم با قلم زیبا و فکر خلاقشون عالی کار کردن و تونستن به خوبی ذهن مارو درگیر کنن
واقعا ممنون از داستان خوبتون 🌷
نوشتن نیاز به درک بسیار عمیقی دارد
سخت است برای کسانی بنویسی که نوشتههای تو را سطحی میخوانند و بی پروا هم نظر میدهند
گاهی انسان نوشتههای خود را آنقدر بسیار زیبا میآفریند که بعدها باورش برای خود او سخت است که آن کتاب و یا نوشته را او خلق کرده
خانم نسرین سرومیلی بسیار عالی و زیبا بود
هر چند که من معتقدم انسانهای موفق به مخاطب وابسته نیستند
سخت است برای کسانی بنویسی که نوشتههای تو را سطحی میخوانند و بی پروا هم نظر میدهند
گاهی انسان نوشتههای خود را آنقدر بسیار زیبا میآفریند که بعدها باورش برای خود او سخت است که آن کتاب و یا نوشته را او خلق کرده
خانم نسرین سرومیلی بسیار عالی و زیبا بود
هر چند که من معتقدم انسانهای موفق به مخاطب وابسته نیستند
از خواندن این کتاب خیلی لذت بردم. از خانم سرومیلی خیلی سپاسگزارم. فقط اینکه کاش داستان ادامه داشت. دلم میخواست بدونم مریم و بهرام آخرش چه تصمیمی میگیرن. از اینکه بعد از گذشت سالها حقیقت روشن شد و حق به حق دار رسید خیلی خوشحال شدم. خانواده محبوب خیلی سختی کشیدن و اینکه همه سودی کامران رو بخاطر طمع خودش از نعمت مادر و خواهرش محرومش کرده و به خیال خودش به رحیم و شیرین محبت کرده بود. دلم به حال خانواده محبوب سوخت و در کل کتاب بسیار عالی بود. به دوستان پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونن. ارزششو داره. 🤩🙏💐
باسلام و خسته نباشید به نویسنده محترم
خیلی عالی بود. ولقعا لذت بردم از خوندنش. ولی آخرش خیلی یهویی تموم شد. نباید بهرام از مریم جدا میشد. داستان باید ادامه پیدا میکرد
من دیدمصفحات داره تموم میشه، اصلا شوکه شدم. دیدمنه؛ انگار واقعا تموم شد.
کاش بیشتر میشد و ادامه میدادین. عالی بود.
موفق و پیروز باشید
خیلی عالی بود. ولقعا لذت بردم از خوندنش. ولی آخرش خیلی یهویی تموم شد. نباید بهرام از مریم جدا میشد. داستان باید ادامه پیدا میکرد
من دیدمصفحات داره تموم میشه، اصلا شوکه شدم. دیدمنه؛ انگار واقعا تموم شد.
کاش بیشتر میشد و ادامه میدادین. عالی بود.
موفق و پیروز باشید