نقد، بررسی و نظرات کتاب جوینده - امین فرد
4.6
2705 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Somik
۱۴۰۳/۲/۲۰
00
کتابی سرگرم کننده و عالی که برای افرادی که دنبال هیجان و ماجراجویی هستن پیشنهاد میشه
خداقوت خدمت آقای امین فرد.... داستان فوق العاده زیبا بود و گیرایی بالایی داشت من تا تموم شدن نتونستم گوشیم رو زمین بزارم غیر قابل پیش بینی و زیبا شخصیتهای مختلف داستان که به خوبی توصیف شده بودند انگار که هر شخصیت داستان رو واقعا در زندگی واقعی دیده بودم همه حوادث انسان رو درگیر خودش میکرد و برخلاف نظر برخی دوستان به نظرم بسیار شبیه به واقعیت بود به نظر من فقط خود ما انسانها هستیم که میتونیم همنوعان خودمون و کره زمین رو به نابودی بکشانیم...
بند اول کتاب کلمات ناخواسته بر لبانم جاری میشوند. با چشمان خشک شده به درب فلزی زنگ زده مینگرم، دلم پر از آشوب است و دلشوره درون آن غوغا میکند. نمیتوانم آرام بمانم و دائم راه میروم. در سکوتی که فقط صدای منحوس زوزه باد و برخورد چند فلز آن را بر هم میزنند، به آسمان تیره مینگرم، غروب نزدیک است و هیچ خبری از جویندگان نیست. موهای بلندم در دستان باد اسیر هستند و گاهی پیچ خوران جلوی دیدم را میگیرند. با کلافگی آنها را به درون پارچه دور سرم امیدوارم از این کتا خوشتان بیاید
موضوع: رمان جوینده در دنیایی پس از یک فاجعه جهانی اتفاق می افتد که دانشمندان با انجام آزمایش هایی بر روی انسان ها، موجب جهش یافتن آن ها و ایجاد موجوداتی به نام "شبگرد" و "جهش یافته" شده اند. داستان حول محور گروهی از انسان ها به نام "جویندگان" می چرخد که به دنبال پناهگاهی امن می گردند و در مسیر خود با خطرات و چالش های زیادی رو به رو می شوند. نقاط قوت: جهان سازی: امین فرد به خوبی توانسته فضای دنیای پسا آخرالزمانی داستان را به تصویر بکشد. شرح جزئیات محیط و شرایط زندگی شخصیت ها به خواننده در تجسم بهتر داستان کمک می کند. شخصیت پردازی: شخصیت های داستان به خوبی پرورش یافته و دارای ابعاد گوناگونی هستند. خواننده می تواند با آن ها همذات پنداری کند و احساسات و انگیزه های آن ها را درک کند. محتوا: رمان جوینده به موضوعات مهمی مانند بقا، امید، ایثار و معنای زندگی می پردازد. این موضوعات با ظرافت در داستان بافته شده اند و خواننده را به تفکر وامی دارند. هیجان: داستان رمان پر فراز و نشیب و هیجان انگیز است. خواننده تا آخر داستان با شخصیت ها همراه می شود و برای سرنوشت آن ها نگران می شود. نقاط ضعف: سرعت: در برخی قسمت های داستان سرعت پیشرفت داستان کمی کند می شود و ممکن است خواننده را خسته کند. قابل پیش بینی بودن: برخی از اتفاقات داستان قابل پیش بینی هستند و ممکن است برای خوانندگان جذاب نباشند. در برخی موارد نویسنده به جای نشان دادن احساسات و تجربیات شخصیت ها به شرح آن ها می پردازد که می تواند تا حدی از قدرت تاثیرگذاری داستان بکاهد. جمع بندی: کتاب جوینده یک رمان علمی تخیلی جذاب و خواندنی است که می تواند برای علاقه مندان به این ژانر سرگرم کننده باشد. این رمان دارای نقاط قوت زیادی مانند جهان سا
کتاب خیلی خیلی قشنگی هست غلط املائی کمی داره موضوع داستان بسیار جالب هست تمام مدت ادمو به خودش جذب میکنه از هیجان داستان کم نمیشه و تمام احساسات انسان رو این کتاب لمس میکنه بسیار از خوندنش لذت بردم و در عین حال به فکر فرو رفتم که اگه واقعا اینده به ایت صورت بشه چی انتخاب اسامی داستان هم خیلی دقیق و زیبا بود و نویسنده اصلا چیزی مربوط به دین یا اساطیر کهن وارد داستان نکرد بر خلاف بقیه نویسندهها که به نظرم خیلی کار درستی بود
رمانی بود جذاب و گیرا از خوندنش سیر نمیشدم تا تمومش کردم اما متاسفانه اسمای شخصیتها اصلا جالب نبود طوری که اول هاش فکر میکردم اشتباه تایپیه البته اشتباه تایپی هم زیاد داشت بی صبرانه منتظر چاپ بعدیش هم و این که لیا زنده بمونه و یه روزی دوباره کورو رو ببینه. اینم ه اضافه کنم که هر وقت در مورد مرگاس با اون چشمای درشت حرف میزد یاد اسمیگل تو ارباب حلقهها می افتادم
پر محتوا و دارای تشبیهات فوق العاده، جملات روان،، به جا و پر بار، درگیر کردن قوه تخیل طوری که ادم با کتاب زندگی میکنه، معلومه که برای کتاب زحمت کشیدین از نویسنده امین فرد و کتابراه تشکر میکنم... چند نکته 1_ مرگاس و نحوه حرف زدنش رو دوست داشتم 2_ کاپیتان با روسو بد برخورد کرد و روسو هم که انسانی نوع دوست بود ازش بعید بود و این نشون میده چقدر کینه میتونه خطرناک باشه 3_ ارتباط بین کاپیتان اول و دوم رو متوجه نشدم شاید به خاطر شباهتشون مادرو دختر بودن؟!
این کتاب صوتی اونقدر جذاب بود که میتونین به عنوان یک سریال ازش استفاده کنین، دیوونه کننده است، کتابی فوق العاده جذاب که قوه تخیل شمارو بیدار میکنه، از شجاعتهای زنان صحنههای بی نظیری خلق شده. دیالوگها و جملات به یاد موندنی زیادی هم در بینش پیدا میشه. کتاب در دو زمان متفاوت پیش میره و هر دو به قدری جذاب هستند که نمیتونین هیچ کدوم رو رها کنین و نه میتونین برای بعدی صبر کنین. شخصیت کاپیتان که یک شخصیت شکست ناپذیر و مستحکم بود در برههی زمانی دیگه نشون داده شد که چه طور به اونجا رسیده و همه چیز از اول به یک صورت ساخته نمیشه. غافلگیری و معمایی بودنش هم به اندازهی کافی عالی بود. به قدری دقیق به جزئیات پرداخته شده بود که میتونستین کاملا خودتون رو تو اون شرایط تصور کنین اما به هیچ عنوان زیاده روی نشده بود و خسته کننده نبود. کامل و جامع و متفاوت. ممنون از کتابراه و نویسندهی گرامی.
با سلام. کتاب داستان سقوط تمدن فعلی بشر در نتیجه شیوع ویروس و تغییرات اب و هوایی را روایت میکند. سقوط انسان ها از درجه انسانیت، تقابل انسان ها باهم برای بقا، جنگ بر سر منابع مورد نیاز زندگی، تلاش برای زنده ماندن. اما و اما فضاها و اتفاقات و حوادث رنگ و بوی کپی و تقلید شدیدی از فیلمهای مشابه با این سبک را در خود دارد. شهرهای شیشه ای زندگی درون آن (سریال سیلو)، انسان و حیوانات جهش یافته (فیلم من یک افسانه هستم)، گروه ادمخوارها، نجات اخر کتاب به سبک سریال (100 صد). با وجود نقطه ضعف های کوچک که بیانگر ضعف درخلاقیت است، نباید از زحمت و تلاش نویسنده گرامی غافل شد. با آرزوی بهترین ها و انتشار آثاری قوی و بکر و خلاقانه از نویسنده عزیز.
کتاب بسیار خوب وپرماجرا است و هر لحظه میشد تمام اتفاقات را تجسم کرد از ابتدا تا انتهاای کاش جلد دوم هم بگذارید تا بتوانیم بخوانیم جون کتاب از زبان کسی نوشته شده که در انتها داخل دره افتاده و سفینه در حال پرواز است نتیجه اینکه فرد باید زنده باشد وبماند تا خاطرات خود را نوشته باشد ممنوع و عالی
واقعاً عالی بود ولی حرص افراد قدرتمند رو بیشتر نشون میداد از اولین جهش یافته که حرص زیادی داشت وانسانها را گول میزد تا آنها را بکشد بعد بجز جهش یافتهها شبگردها هم بود که از جهش یافتهها احمق تر بودند و همه انسانهای اونجا فقط میخواستند خودشون را به شما برسانند تا بروند مریخ ونجات پیدا کنند
کتاب جالبی بود
ممنون از نویسنده
سوتیهایی وسط کتاب بود
مثلا ما وسط کتاب فهمیدیم جهش یافته دستش به انسان بخورد و یا اورا زخمی کند تب سرخ میگیرند...
آن گروهی که در وسط بیابان دچار تب سرخ شده بودن همه تماسی با جهش یافته نداشتند
وجود یک نفر که از جهش یافته زخم دیده بود انتقال بیماری رو به بقیه داده بود...
اما در جای جای داستان مثلا قسمتی که گروه گرگهای بیابان به همراه کاپیتان به شهر برای خرید رفتن..... آن مردی که از گرگی زخم دیده بود و دچار تب سرخ شده بود.... مسلما گروه چرگهای بیابان هیچ اتفاقی برایشان نمیافتاد چون از انجا دور شدن... ولی افرادی که در آن شهر بودن باید مبتلا به تب سرخ میشدنو نویسنده باید ان را ذکر میکرد...
یا وقتی که شاگ زخمی شد باید تب سرخ میگرفت...
از اینها بگذریم
ان زنی که درپناهگاه پیایش در حمله جهش یافته اسیب دید او نیز باید دچار تب سرخ میشد
یا کورو که در ان کارخانه از جهش یافته بالدار دچار اسیب شد....
اگه شما هم موافق نظر من هستید لایکم کنید 👍
اگر نه لطفا در پاسخ دلیلتان را بنویسید
ممنون از نویسنده
سوتیهایی وسط کتاب بود
مثلا ما وسط کتاب فهمیدیم جهش یافته دستش به انسان بخورد و یا اورا زخمی کند تب سرخ میگیرند...
آن گروهی که در وسط بیابان دچار تب سرخ شده بودن همه تماسی با جهش یافته نداشتند
وجود یک نفر که از جهش یافته زخم دیده بود انتقال بیماری رو به بقیه داده بود...
اما در جای جای داستان مثلا قسمتی که گروه گرگهای بیابان به همراه کاپیتان به شهر برای خرید رفتن..... آن مردی که از گرگی زخم دیده بود و دچار تب سرخ شده بود.... مسلما گروه چرگهای بیابان هیچ اتفاقی برایشان نمیافتاد چون از انجا دور شدن... ولی افرادی که در آن شهر بودن باید مبتلا به تب سرخ میشدنو نویسنده باید ان را ذکر میکرد...
یا وقتی که شاگ زخمی شد باید تب سرخ میگرفت...
از اینها بگذریم
ان زنی که درپناهگاه پیایش در حمله جهش یافته اسیب دید او نیز باید دچار تب سرخ میشد
یا کورو که در ان کارخانه از جهش یافته بالدار دچار اسیب شد....
اگه شما هم موافق نظر من هستید لایکم کنید 👍
اگر نه لطفا در پاسخ دلیلتان را بنویسید