نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی - حمیدرضا صدر

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
N B
۱۴۰۱/۱/۲۱
اول از همه میخوام از کتابراه به خاطر قرار دادن نسخه صوتی این کتاب فوق‌العاده با صدای گرم و گیرا‌ی آقای کیانیان و خانم معتمد آریا تشکر کنم. این کتاب یکی از کتاب‌های تاثیر گذاری بود که تا به حال مطالعه کردم البته این نکته رو باید مد نظر داشته باشید این کتاب میتونه سلیقه‌ای باشه و از نظر یکی مثل من به شدت جذاب و نظر یکی دیگه میتونه با این نظر کاملا متفاوت باشه، زمانی که شروع کردم به گوش دادن سه فصل آخر انتظار داشتم فرد جوانتری به جای غزاله خانم کتاب را بخواند اما خانم معتمد آریا به قدری گیرا و جذاب و با احساس این کتاب رو خواندند که نظرم عوض شد، صدای آقای کیانیان هم به همین اندازه گیرا و جذاب بود و خیلی خوب توانستم باهاش ارتباط بگیرم، یه مطلبی که از این کتاب در ذهنم مونده و به نظرم به شدت درخشان این که کسی که به‌ درد و رنج و بیماری دچار میشه اون موقع متوجه میشه روزمرگی چقدر میتونه جذاب باشه، روزمرگی که میتونه از نظر کسانی که بیمار نیستند خسته کننده باشه
حتما این کتاب رو پیشنهاد میکنم، قدر لحظات مون بدونیم
شاهین ف
۱۴۰۲/۴/۱۴
شاید خواندن این کتاب برای همه انهایی که مثل من عزیزی در بستر بیماری داشتند سخت بوده باشد. کتاب را بخاطر سبزی برگهایش در کتابخانه‌ی پارک شهر از قفسه‌ها برداشتم. شروع به خواندن که کردم عزیزِ جانم سری دوم شیمی درمانی‌اش را میگذراند. اندوه و رنج بیماری و درد وصف ناپذیر شیمی درمان که با ان اشنا بودم مرا از ادامه کتاب منصرف کرد. روزگار تلخی بود. با هر برگی که خواندم صورتم خیس میشد. تاب نیاوردم و پس از صد صفحه کتاب را پس دادم.
عزیزِ جان که بر بیماری فائق آمد، در گروه کتابخوانی کوچکمان دوباره به این کتاب رسیدیم.
اندوه کتاب را بخاطر داشتم و شنیدنش را برغم برنامه‌ی گروهی تا هفته‌ی اخر به تعویق انداختم. نهایتا خودم را جمع و جور کردم و شنیدم.
از خودم پرسیدم من در زمان نزدیک به مرگ چگونه فکر خواهم کرد؟
اگر من در ان موقعیت باشم، چه خواهم کرد؟
بین دست و پا زدن میان بیماری و مرگ ارام چه خواهم کرد؟
و از ان مهمتر، اطرافیانم پس از من از من چه خواهند گفت؟
خوشحالم که کتاب را با صدای اقای کیانیان و بانو معتمد اریا شنیدم.
مطمئنا بعد از شنیدن کتاب عادت میکنیم با صدای بانو معتمد آریا، کتاب‌های دیگری هم با صدای این دو عزیز خواهم شنید.
hadis malekpour
۱۴۰۱/۹/۳
من اقای صدر خیلی نمیشناختم در حد دونستن اسمشون اینکه مفسر فوتبالن و منتقد سینما. آشناییم با هاشون از همین کتاب بود و اینطور شد که شنونده اخرین روز‌ها و رنج هاشون و شاید خصوصی‌ترین وجه زندگی حمیدرضا صدر شدم اما از همون دقیقه‌های اول شروع کتاب انقدر بهشون احساس نزدیکی کردم که انگار روایت یکی از آدم‌های نزدیکمو میشنوم شاید از همون اول کتاب گریه کردم تا موخره‌ی سوم و چقدر یاد گرفتم ازشون بهم یادآوری کرد سلامتی چه نعمت ارزشمندیه و باید با چیز‌های کوچیک هم خوشحال باشم. تو صفحه‌ی اینستاگرامی که دخترشون اداره میکنن خوندم که یه نفر با خوندن کتابشون به فکر افتادن که چکاپ برن و با وجود سابقه سرطان توی خانوادشون به درمانشون بی توجه نباشن و خداروشکر تونستن پیش از اینکه سرطان پیشرفته بشه درمان بشن و من به این فکر کردم چقدر یه نفر باید منبع خیر باشه که بعد از فوتش هم با کتابی که تو بستر بیماری نوشته به کسی خیر برسونه. روحشون در ارامش باشه قطعا یکی از قشنگترین کتاب‌هایی که خونده بودم. یه نکته درباره خوانش خانم معتمد اریا با اینکه خیلی صداشون دوست دارم و خیلی هم زیبا اجرا کردن اما چون موخره‌ها توسط دخترشون نوشته شده بود شاید اگه خود غزاله جان یا کسی هم سن ایشون میخوندن حسش بهتر منتقل میشد.
behrooz afrooz
۱۴۰۱/۶/۱۷
یکی از عالیترین کتابهایی که در حوزه وقایع نگاری خوندم اعترافاته؛ اثر ژان ژاک روسو. اگه بخوایم دنیای فلسفه رو از وقایع نگاری فارق کنیم، به لحاظ اجتماعی کتاب آقای صدر هم نمونه راضی کننده و درخوری بود.
از عنوان شروع می‌کنم: حس می‌کنم یه جور میل به پُز دادن تو انتخابش وجود داره یا هر عامل غیر ذاتی‌ای که به هر حال مانع خلاقیت نویسنده در مورد انتخاب یه عنوان زیبا شده. کلی اسم دلپذیر میشه براش گذاشت که...!
قدری شیفتگی به امریکا تو ذوق می‌زد! این شیفتگی بعضی جاها به حدی بود که می‌شد حس کرد مرحوم صدر از واقعیت ظرفیتهای علم پزشکی دور شده و از همینجا هم متاسفانه آسیب می‌بینه. حرف دکتر امیدوار رضایی رو یه متخصص دیگه هم تایید کرد که: راهبرد درمانی ایشون تو امریکا محتاطانه بوده و باید از روشهای تهاجمی تری استفاده میشد. این ضعف نه در نگاه و نه در قلم غزاله دیده نمیشه. اونجا که به خطای بیمارستان پرزرق و برق معترض میشه و میبینیم که عین قصه‌ها یه پزشک پاکستانی عملکرد مناسب درمانی رو به کار میگیره که افسوس خیلی دیر این اتفاق می‌افته. برای خودمم جالب بود که وزن ادبی و قوای روایی غزاله از پدر بیشتر بود. کاش تمام کتاب رو دختر می‌نوشت! در مجموع میشه گفت که برای خوندن این کتاب نباید تردید کرد؛ هم در کلیت اثر و هم در برخی جزئیات چیزای زیادی برای تجربه کردن میشه سراغ گرفت!
برای مثال یه جا صدر میگه که تومور و سرطان میتونه تو رو از همه چیزایی که بینهایت ازشون لذت میبردی متنفر کنه بجز مهر به عزیزانت. همه خوبیها و خوشیها ازت گرفته میشه مگر لذت دوست داشتن عزیزان! (نقل به مضمون بود).
خوانش کیانیان و معتمد آریا هم که عالی. مخصوصا معتمد آریا. آقای کیانیان دو سه مورد کم اهمیت خوانش نادرست داشتن که مهم نیست
محمدعلی کلوندی
۱۴۰۰/۱۱/۲۹
کتاب داستان غم انگیز مبارزه‌ی آقای صدر با بیماری سرطان است که آقای صدر درد ورنجی که افراد سرطانی تحمل می‌کنند بیان می‌کند. آقای کیانیان عالی کتاب را روایت کردند اما صدای خانم معتمد آریا تناسبی با کتاب نداشت و ایشان هم اجرای خوبی نداشتند. نکته‌ای که برای من خیلی عجیب بود ویک علامت سوال در ذهن من کاشت این بود آقای صدر به ماجرای هواپیمای اوکراینی واز دست دادن تعدادی از هموطنان در تدفین شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره می‌کند اما کوچکترین اشاره‌ای به شهادت حاج قاسم سلیمانی ندارد ‌وهیچ نظری در این مورد نمی‌دهد. دراخراز نشر رادیو گوشه واپلیکیشن کتابراه برای در دسترس قرار دادن نسخه صوتی این کتاب تشکر میکنم وهمچنین تمام افرادی که برای این کتاب زحمت کشیدند.
Zahra Zafar
۱۴۰۱/۲/۳
از اونجایی که همیشه یکی از طرفداران آقای صدر بودم، ماجرای چند سال آخر زندگی ایشان برایم جذاب بود. شاید اگر کسی آقای صدر و خصوصیات ایشون رو نشناسه، نتونه با کتاب ارتباط برقرار کنه و تصور کنه ایشون زیاد از حد وارد جزئیات شدند، ولی اگر کسی ایشون رو بشناسه، میدونه که اقای صدر همواره در تمام برنامه‌هایی که کارشناس بودند، همیشه همینطور با شور و هیجان از جزئیات صحبت میکردند.
به شخصه با تک تک جملات کتاب، زندگی کردم و با ایشون همراه شدم.
به نظرم آقای کیانیان عزیز و خانم معتمدآریا نیز به جذابیت و تاثیرگذاری بیشتر کتاب کمک کرده بودند.
محسن شریفی
۱۴۰۰/۷/۲۹
خوب بود بخصوص نوع نگارش و قلم نویسنده که صادقانه، بدون هیچ پروگاندا یا سانسوری خودش را تقدیم مخاطب کرد، مخصوصا با خوانش آقای کیانیان این ارائه دلنشین تر شده بود. من البته، صدای هنرمند گرامی و فرهیخته خانم معتمد آریا را در کنار صدای آقای کیانیان بعنوان صدای غزاله خانم خیلی متناسب و‌مناسب نیافتم صدای دخترانه تر و صاف تری میطلبید گرچه خانم معتمد آریا در جای خود بسیار قابل و صاحب سبک و ارشد میباشند و این نقد هیچیک از قابلیت‌های دیگر ایشان را نشانه نمیرود بلکه بشخصه وی را واجد انواع تحسین میدانم.
ایمانا
۱۴۰۲/۱۲/۱۳
عجب قصه تلخی بود. تو روزهایی گوش دادم که حال خودم خیلی خوب نبود و این کتاب هم به شدت تاثیر گذاشت رویم. اما پایانش، آخ‌ که چه قدر عجیب بود. در کنار تلخی پیش‌بینی شدش آرامش زیادی هم داشت. ان مرغ بریان و شام خانوادگی اون حس آرامش و‌ خوشحالی کاملا به خواننده منتقل شد و عمیقا احساس شد و عجب جمله بندی دردناک و آرامش بخشی بود برای پایان. به نحوی مرگ رو شیرین کرد.
صدای آقای کیانیان چه قدر نشسته بود روی کار ولی به نظرم خانم معتمد آریا انتخاب خوبی نبود
گلناز عالیان
۱۴۰۲/۱۰/۵
دکتر صدر انسانی فرهیخته و بزرگ بود. مطلع و آگاه با جهان بینی درست یک انسان. این کتاب باعث شد شناخت عمیق‌تری از ایشان پیدا کنم، تقابل مرگ و زندگی، رنج‌های یک بیمار سرطانی، تحمل دردهای کشنده در تنهایی، فکر ندیدن عزیزان و گذاشتن تمام علاقه هایت در این دنیا و رفتن... این کتاب مثل یک سفر بود، قلم شیوای و بیان زیبا و صداقت کلام. روحتان شاد و در آرامش دکتر صدر عزیز، شما به هیچ‌کس بدهکار نیستید، وظایف انسانی خود را در این جهان به انجام رساندید.
صنم‌ کازرونیان‌
۱۴۰۱/۱۲/۱
کتاب بسیار جذاب هست داستان غم انگیز هست ولی با خواندن این کتاب آگاهی‌های پزشکی مفیدی بدست می‌آوریم برای همراهان بیمار کتاب مناسبی هست اگر فردی درگیر بیماری سختی هست قبل از وارد شدن به درمان‌های سخت این کتاب را بخواند شاید در تصمیم گیری هایش تاثیر مثبتی داشته باشد و راه‌های بهتری انتخاب کند در نهایت نکته مهم کتاب این هست که خیلی جان و زنده بودن با ارزش و عزیز است آرزوی تندرستی و بهبودی کامل برای همه بیماران دارم
فرزانه کوراوند
۱۴۰۱/۲/۱۴
سلام، کمتر از یکساعت پیش کتاب را تمام کردم، بسیار گریستم، از عشق آقا صدر و غزاله، از مقاومت و دلبستگی خانواده، از رفتن انسانهای بزرگ
گرچه آدمهای بزرگ‌، کامل زندگی میکنند و لحظه‌های زندگی رو عاشقانه در آعوش میکشند اما همیشه رفتنشون سخته. خیلی تشکر میکنم از تمام کسانی که این مجموعه را گرداوری کردند. زندگی آقای صدر حتی در آمریکا پر از نشانه‌ها و فرهنگ زیبای ایران بود، بسیار آموختم و بسیار لذت بردم. روحشان پُر پرواز
خزائی امین
۱۴۰۱/۸/۲
ایمان به خدا شاید طی این مسیر رو آسونتر کنه از طرفی حمید بعد از مرگ پدردر عنفوان جوانی خودش رو یه بازنده میدونسته در برابر این کارسینوما شاید تو حالت طبیعی ماها تا 75 سالگی بیشتر عمر نکنیم ایشون بعد از اطمینان از بیماری سه سال زنده بودن ولی زندگی نکردن میشد تو این مدت به اندازه 30 سال شاید هم بیشتر زندگی کرد و لذت برد اما یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که در طول زندگی شنیدم روحش (اگر وجود داره) شاد
mohammad jaafaran
۱۴۰۱/۲/۲۵
بینظیر، محشر... 😭😭😭
بارها گریستم، استاد صدر رو دوست داشتم، ولی حالا محبوب دلم شده😭
دوست دارم بارها این کتاب رو گوش بدم... گویندگی و احساس رضا کیانیان و معتمد آریا محشر، بی‌نظیر بود...
بهترین کتابی که تا حالا گوش دادم بی شک این کتاب بود😭😭🌹
سیاه، سفید.. بالا، پایین.. خوب، بد... و چه تلخ رفتی استاد😭😭😭🌹🌹
روحت شاد مرد بی نظیر
مهران نشیبی
۱۴۰۰/۱۱/۲۰
ترکیب سبک نوشتاری حمیدرضاصدر و سوژه‌ی فوق العاده تاثربرانگیز و‌در عین حال جذاب کتاب را گویندگی روان و بی نقص رضا کیانیان و در پایان صدای صمیمی دخترکی -که چون نوشته‌اند میدانیم معتمدآریای خودمان است و ما را خیلی ساده به تالمات روحی غزاله میبرد-به کمال رساند. از همه‌ی کسانی که به تولید این کار کمر بسته‌اند سپاسگزارم.
مهران نشیبی
آمنه اوجی
۱۴۰۲/۳/۶
درود. کتاب پر از لحظات غم انگیز و ناراحت کننده بود که بارها و بارها اشک مرا جاری ساخت.
تفاوت واقعیت با آنچه دکتر صدر در انتهای کتاب نوشته بود برای من بسیار تعجب آور بود.
جملات و واقعیت‌های کتاب در مورد بیماری و مرگ مرا واقعا به فکر فرو برد. خواندن کتاب را برای درک بهتر زندگی و حال بیماران توصیه می‌کنم.
زهرا بابایی
۱۴۰۱/۱۲/۱۵
چقدر عاللللللی چقدر دردناک. حمید رضا صدر رو توی تلویزیون می‌دیدم فوتبال رو نقد میکرد خیلی دوست داشتم وقتی فهمیدم فوت کردن واقعا ناراحت شدن. کتاب چقدر روان و با تمام جزئیات نوشته شده بود. قسمت صبحی که خودم را کشتم خیلی عالی بود. ندای درون دکتر صدر و آرامشی به بهش داد عالی بود. خداوند قرین رحمتش کنه انشاالله روحش شاد
baes hashemi
۱۴۰۱/۹/۲۴
درود فراوان
چقدر زیبا
جناب صدر دوست داشتنی، روحت شاد عزیز، چقدر با کارشناسی‌های جذابت و آن حالت حرکات دستانت و به قول معروف body language جذابترت مثل چیز (به قول فردوسی پور) کیف میکردیم
هی هی روزگار، روحت شاد و یادت تا زمان‌ها و زمان‌ها ماندگار و نیک پاینده ایران و ایرانی 🌷
Morteza Emami
۱۴۰۱/۱/۱۱
بنده یکی از طرفداران جناب صدر بزرگوار بودم، اگر بخوام صادق باشم نتونستم تا انتها این کتاب رو بخونم (گوش کنم) و شدیدا از میانه داستان برای بنده عذاب آور بود
امیدوارم در این سرزمین قدر بزرگانی چون ایشون رو بدونیم
به هرشکل خواندن زندگی نامه انسانهای بزرگ خالی از لطف نیست اما بنده قدرت خواندن تا انتها رو نداشتم❤️
ر_ احمدی
۱۴۰۰/۹/۱
کتاب خیلی خوب بود
دکتر صدر فوق العاده قابل احترام و ستایش بود
اولین روایت از دوران بیماری بود که به این خوبی و با این جزئیات نوشته شده بود.
صدای آقای کیانیان مناسب بود
ولی بهتر بود به جای صدای خانم معتمدآریا؛ از صدای یک خانم جوانتر و محدوده سنی دختر ایشان انتخاب می‌شد.
Mahboob
۱۴۰۱/۸/۲۴
از شروع اولین جملات کتاب مسحور تک تک کلمات و عبارات آن شدم. حمیدرضا صدر را نمیشناختم، پس از فوتش و با شنیدن خبرها درمورد کتابش درمورد او تحقیق کردم. حالا با هرجمله صادقانه و موجز، شفاف و دقیقش چون یک مسافر واقعی بجای او در صحنه‌های واقعی کتاب قدم میزنم و احساسات اورا تجربه میکنم.
ترلان تبار
۱۴۰۲/۱/۲۴
متن و داستان جالبه.
اما آقای کیانیان زیادی دراماتیک خوندن
و خانم معتمدآریا هیچ ربطی به شخصیت نداشتند!
شاید بازیگران خوبی باشن اما راوی خوبی نیستن!
وقتی این همه راوی خوب و حرفه‌ای هست
چرا از ادمای معروف استفاده می‌کنید؟ فقط برای فروش بیشتر؟
سید مرتضی میرحسینی
۱۴۰۰/۹/۱۲
کتابیست تاثیر گذار. یه حالت خلسه به ادم دست میده. اقای صدر با نوشتن این کتاب به ما یاداوری میکنه محبت خانواده چیست.
. و خانواداش چه خا لصانه در خدمتش هستن یاداور میشه قدر همدیگر رو بدونیم. خوانش کتاب عالیست. روحش شاد
احمد
۱۴۰۱/۹/۲۲
سلام. واقعا دلم برای دکتر صدر تنگ شده ‌ با اون کارشناسی‌های دقیق و جذابش ‌ با اون حرکتهای دستاش هنگام کارشناسی لیگ قهرمانان. ‌فوق العاده بود.
به همه دوستان توصیه میکنم بقیه کتلبهای دکتر صدر رو هم گوش کنن
مهناز هستم
۱۴۰۰/۸/۱۸
چی میتونم بگم؟ داستانی واقعی تلخ و بشدت صادقانه و رو راست و اثرگذار و قابل لمس که گاهی با چشمان خیس گوش دادم و لذت بردم. ممنون آقای صدر که این کتاب زیبا رو نوشتی ممنون که باهامون حرف زدی و روحت شاد
Amir Nayerzadeh
۱۴۰۱/۸/۱
بسیار از شنیدن این کتاب لذت بردم.
خیلی تلخ اما واقعی، جنبه از زندگی را به تو نشان میدهد که شاید هیچ وقت این زاویه را این قدر از نزدیک حس نکنی
خدا رحمت کند جناب صدر رو و به دخترش عمر با عزت دهد
پریسا جلیلوند
۱۴۰۱/۷/۱۹
وقتی این کتاب رو میخونی
تک تک سلول‌های بدنت با نویسنده همراه میشه.
رنج و درد اقای صدر رو حس میکنی،
قدرت و بزرگی ایشون رو درک میکنی
خدا رحمتشون کنه خیلی مرد دوست داشتنی و بزرگی بودند
محمد امین صابریها
۱۴۰۱/۶/۷
این کتاب از اون دسته کتاب‌هایی که از خوندنش واقعا ناراحت میشی که چی برسر آقای صدر گذشته. کتاب از لحاظ نگارش عالیه حیف که این بزرگ مرد از پیش ما رفت. از گوینده هم تشکر ویژه دارم واقعا خوب خوندن
عاطفه علیلی
۱۴۰۱/۱۲/۵
برخلاف نظر بقیه من نپسندیدم کتاب دردناکی است ایشون انسان بزرگواری بودن و زندگی خوبی داشتن این همه غم و ناله سزاوار نیست دفعه بعد خلاصه داستان رو می‌خونم و بعد انتخاب می‌کنم
فاطمه نینوایی
۱۴۰۱/۵/۲۷
ازین نظر که سعی کرده احساساتش تو زمانی که میدونه قراره چند وقت دیگه نباشه بیان کنه ایده قشنگی بود ولی خب اونجور نبود بخوام چند بار بخونمش
ارزش یه بار خوندن داشت
Kazhal Amini
۱۴۰۱/۳/۳
خیلی خیلی متاسفم که این انسان بزرگ رو تازه شناختم‌. واقعا با اکثر صفحات این کتاب اشک ریختم و با تمام وجود حس این بیماری لعنتی رو درک کردم. چقدر شجاعت می‌خواسته نوشتنش...
ساناز حاجی نژاد
۱۴۰۱/۱/۱۳
صدای آقای کیانیان و روایتشون محشره
خانم معتمد آریا به نظرم بهتر میتونستن کار کنن اما در کل برای من بسیار جالب بود شنیدن سرگذشت آقای صدر با صدای بی نظیر آقای کیانیان
Z R
۱۴۰۰/۱۲/۱۰
حال واقعی بیماران سرطانی و درد‌هایی روحی که تحمل میکنند رو خیلی زیبا توصیف کردند و‌ واقعا کمتر کسی پیدا میشه که در روزهای اخر زندگیش ب دنبال نوشتن کتاب برای دیگران باشه ‌.
Hamid Rostami
۱۴۰۰/۸/۳۰
روحشون شاد. حافظه‌ی تاریخی فوتبالی که به شخصه زمان‌هایی که کارشناس بودن مخصوصا برنامه نود با لذت و دقت نگاه میکردم و الان با آه و حسرت اثر‌ ماندگارشون رو گوش میدم
soheila pirhadi
۱۴۰۰/۸/۵
خوبیش اینه با آقای صدر یکبار این لحظات رو تجربه میکنی و اگر برای خود آدم پیش بیاد دیگه آمادگی داری. سخنان غزاله دقیقا از زبان من بود در روزای آخر پدرم. همه چیز برایم زنده شد
فاطمه عباسیان
۱۴۰۰/۷/۱۱
کتابی عالی در باره رویارویی مرگ و زندگی، کتابی بر خواسته از دل که خیلی به دل می‌نشیند با قلم زیبای آقای صدر و بیان دلنشین آقای کیانیان و خانم معتمد آریا
seyedreza hoseini
۱۴۰۲/۱/۶
من همیشه عاشق صحبت‌ها و فلسفه چینی‌های بعد از مسابقه فوتبال مرحوم آقای صدر عزیز بودم و الآن هم دارم از شنیدن کتابش لذت میبرم خدا بیامرزتش. آمین
طلوع وحیدی
۱۴۰۱/۷/۳۰
از نظر من کتابی با بیان قوی و توصیفاتی ظریف به طوری که خودم را در اون مکان میدیدم. خیلی زیبا خیلی زیبا. و آخرش را آنچنان اشک ریختم که نفسم بند آمده بود
آرش احمدی
۱۴۰۱/۲/۱۸
میشه گفت کتاب در دو قسمت نوشته شده بود از زبان استاد صدر عزیز و بخش دوم از زبان دخترشون. کتاب بدی نبود اما بخش دوم کاملا غمناک و وحشتناک بود.
حمیدرضا توکلی
۱۴۰۰/۱۰/۱۲
ب نظر من بی نظیر در همه چیز
متن. موضوع. دوم شخص بودن. راوی. صحنه سازی. همه چیزعالی. بسیار کتاب ارزشمندیه. خواندنش رو ب بقیه هم توصیه میکنم.
لیلا .قاف
۱۴۰۲/۴/۲۷
چقدر خوانش کتاب عالی بود. خود کتاب واقعا اذیتم کرد... بیماری و توصیف کامل همه چی و رنج‌هایی که در این راه کشیده واقعا سخته. روحش شاد.
Masume ♡
۱۴۰۱/۵/۲۱
حتی با وجود تجربه‌های اینچنینی در میان اطرافیان نزدیکم، تا حالا انقدر نتونسته بودم لحظات مختلف و زندگی یک بیمار لاعلاج رو درک کنم
مرتضی صالحی
۱۴۰۰/۱۰/۵
عالیه
به نظرم وقتی میدونی رفتنی هستی کوچکترین جزئیات هم برات اهمیت پیدا میکنه که توی کتاب کاملا پیداست
ارمین بن داران
۱۴۰۲/۱/۸
کتابی به شدت خاص و عمیق. من کتابی شبیه به این کتاب را خوانده‌ام و پیشنهاد میدهم ان را بخوانید. وقتی نفس هوا میشود.
علی مرادی
۱۴۰۲/۱/۶
اصلا فکر نمی‌کردم آقای صدر که این همه آروم بود زندگی به این پراضطرابی داشته. خدا روحش رو قرین شادی کنه
علی خسروشاهی
۱۴۰۱/۳/۳
مرحوم صدر این کتاب را طوری به رشته تحریر درآورده که رسیدن به انتهای کتاب روحیه درخور توجهی نیاز دارد.
مینا مظاهری
۱۴۰۲/۱۰/۲۲
حس عجیبی از کتاب گرفتم. روایت یک مرگ از پیش تعیین شده. به قلم یک فرد ادیب. یادش گرامی
Shahram ghasemi
۱۴۰۲/۱/۱
این کتاب و نویسندش یک شاهکاره واقعا
من چند بار بغض به شدت گلوم رو پر کرد خیلی عالیه به معنای واقعی
Masoumeh Yaghoubi
۱۴۰۱/۱۰/۱۷
کتاب در عین اینکه واقعی بود ولی خیلی دلخراش و غم انگیز است
گویندگان بسیار عالی هستند
گلی گلکار
۱۴۰۱/۵/۴
آقای صدر بیشتر از نویسنده راوی خوبی بودند. کتاب شاهکار نبود اما ارزش شنیدن داشت 👌🏻
Hamid reza Sahraei
۱۴۰۰/۱۱/۲۷
با احترام به آقای کیانیان، انتخاب مناسب برای این کتاب نبود، فقط میخاست کتاب رو از رو بخونه، حس نداشت به دل ننشست
1 2 >>