نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آکواریومهای پیونگ یانگ - پیر ریگولت
4.5
71 رای
مرتبسازی: جدیدترین
فروغ
۱۴۰۳/۲/۳
00
این کتاب عالیه البته من کتاب رو به صورت متنی هم خوندم و به نظرم از صوتی بهتر بود این نطر شخصیه منه
نمیشه خوند و ننوشت.. نمیشه انکار این رو کرد که زندگی به چه صورت افتضاح و مکافاتی رو تجربه کردن و میکنن.. دفعه اولی که از کشور خارج شدم، پیش خودم گفتم الان متوجه میشم کهی خارجی چه زجری تو ایران میکشه... ولی این در مقابل کره شمالی هیچ است.. واقعا چیزی بنام زندگی وجود نداره براشون و از بدو تولد تا مرگ فقط زجر است و زجر.. این سومین کتاب در مورد کره شمالی خوندم، ولی جالبیش اینه که اکثر کتابها مربوط به دهه نود و اوایل ۲۰۰۰هستش و هیچ چیز تازهای از کره شمالی بیرون نمیاد و این خیلی بد و غم انگیزه
خوانش کتاب رو دوست داشتم. حس و حالی رو منتقل کرده انگار نویسنده هست که میخواند. و اما نویسنده یا راوی خاطره اتی که غمبار رقت انگیز و البته ملموس و برای دوران که در مدرسه سیم کابل و ترکه انار را لمس کردم و دلم به حال کف دست چشمم را میگریاند و روندی که در پی رسیدن به اقتصادی مشابه داریم را دلم نمیخواهد که باور کند وای چشمم مینگردد
برای کسانی که مثل من به تاریخ کره شمالی علاقه دارن و توی ذهنشون کلی سوال بی جواب از این کشور مرموز به جا مونده خواندن این کتاب تا حد زیادی شرایط اون کشور رو اشکار میکنه ولی مسئله اینجاست که این کتاب هم مثل «رودخانه تباهی» تا یه زمان محدود رو در این کشور توصیف کرده یعنی تا دهه ۹۰ میلادی. هنوز هیچ تصوری از سالهای اخیر کره شمالی در دست نیست و اینکه در این سالهای اخیر چه تغییراتی نسبت به دهه هشتاد و نود در این کشور ایجاد شده.
در کل امتیاز خود کتاب بالاست تنها چیزی که از همون ابتدای این کتاب صوتی باعث آزارم شد لحن آمرانه و با تحکم گوینده بود که تا انتهای کتاب متاسفانه نتونستم بهش عادت کنم. برای همین یه ستاره ازش کم کردم.
در کل امتیاز خود کتاب بالاست تنها چیزی که از همون ابتدای این کتاب صوتی باعث آزارم شد لحن آمرانه و با تحکم گوینده بود که تا انتهای کتاب متاسفانه نتونستم بهش عادت کنم. برای همین یه ستاره ازش کم کردم.
واقعا اگه علاقه مند به مبحث کرهی شمالی هستین این دومین کتابیه ک حتما باید گوش بدین
اولینش کتاب روح گریان من هست
دومینش این کتابه
سومیش رهبر عزیز هست
و چهارمیش هزار فرسنگ تا ازادی هست
هرکدوم از یه دید نگاه میکنن ک تقریبا بلایای یکسانی سرشون اومده
و دید بهتری به این دنیای مرموز کرهی شمالی بهتون میده
اولینش کتاب روح گریان من هست
دومینش این کتابه
سومیش رهبر عزیز هست
و چهارمیش هزار فرسنگ تا ازادی هست
هرکدوم از یه دید نگاه میکنن ک تقریبا بلایای یکسانی سرشون اومده
و دید بهتری به این دنیای مرموز کرهی شمالی بهتون میده
این کتاب روایت زندگی انسانی هست که خودش رو با سختیها وفق میده اما تسلیمشون نمیشه. در کتاب به نقش حمایتگر مادربزرگش در اردوگاه که باعث ادامه حیات یکایشون شده، اشاره میکنه.
پدربزرگ و مادربزرگش از اشخاص با نفوذ و باسواد کرهای ساکن ژاپن بودند که قدم به کره شمالی میگذارند در حالیکه به یکایک آنچه میشنیدند باور داشتند و خیلی زود متوجه اشتباهشون میشن اما راه برگشتی نداشتند. پدربزرگش بازداشت و به اردوگاه مجرمان غیرقابل بخشش منتقل میشه و کلیه اعضای خانوادهاش به اردوگاه افراد قابل اصلاح با مدت زمان نامعین تبعید میشن. مادرش چون فرزند شخصی مبارز بوده به اردوگاه تبعید نمیشه اما مجبور به طلاق گرفتن غیابی از پدرش و ازدواج با شخصی میشه که به خواست خودش نبوده.
کتاب روایتهای وحشتناکی از زندگی درون اردوگاه داره، از کم و نامناسب بودن لباسها، نبودن امکانات بهداشتی، گرسنگی همیشگی، سرمای زیر صفر درجه گرفته تا خوردن سمور، موش و مار و... بسیار نوشته.
اشاره میکنه تنها غذای اونها در اردوگاه مقدار محدودی ذرت بوده که به هر خانواده داده میشده و بدون گوشت امکان ادامه حیات نداشتند و به مرور مجبور به خوردن موش، سمور و... میشوند. اشاره کرده کار در معادن طلا، سبد بافی، مزرعه داری، پرورش خرگوش و... همه و همه زندگی اجباری ساکنین یک اردوگاه رو تشکیل میده.
از چگونگی مدارس غیرانسانی اردوگاه خاطرات بسیاری نوشته و به منع ازدواج افراد زندانی و به مجازات روابط پنهانی اشاره کرده، چون بر این باور بودند، نسل خیانتکار نباید ادامه پیدا کنه.
صحنههای دردناکی از مراسم اعدام کسانی که اقدام به فرار از اردوگاه کار اجباری یا دزدی میکردند، تصویر کرده که هر کدام در جای خودش دردناک و تامل برانگیز هست.
پدربزرگ و مادربزرگش از اشخاص با نفوذ و باسواد کرهای ساکن ژاپن بودند که قدم به کره شمالی میگذارند در حالیکه به یکایک آنچه میشنیدند باور داشتند و خیلی زود متوجه اشتباهشون میشن اما راه برگشتی نداشتند. پدربزرگش بازداشت و به اردوگاه مجرمان غیرقابل بخشش منتقل میشه و کلیه اعضای خانوادهاش به اردوگاه افراد قابل اصلاح با مدت زمان نامعین تبعید میشن. مادرش چون فرزند شخصی مبارز بوده به اردوگاه تبعید نمیشه اما مجبور به طلاق گرفتن غیابی از پدرش و ازدواج با شخصی میشه که به خواست خودش نبوده.
کتاب روایتهای وحشتناکی از زندگی درون اردوگاه داره، از کم و نامناسب بودن لباسها، نبودن امکانات بهداشتی، گرسنگی همیشگی، سرمای زیر صفر درجه گرفته تا خوردن سمور، موش و مار و... بسیار نوشته.
اشاره میکنه تنها غذای اونها در اردوگاه مقدار محدودی ذرت بوده که به هر خانواده داده میشده و بدون گوشت امکان ادامه حیات نداشتند و به مرور مجبور به خوردن موش، سمور و... میشوند. اشاره کرده کار در معادن طلا، سبد بافی، مزرعه داری، پرورش خرگوش و... همه و همه زندگی اجباری ساکنین یک اردوگاه رو تشکیل میده.
از چگونگی مدارس غیرانسانی اردوگاه خاطرات بسیاری نوشته و به منع ازدواج افراد زندانی و به مجازات روابط پنهانی اشاره کرده، چون بر این باور بودند، نسل خیانتکار نباید ادامه پیدا کنه.
صحنههای دردناکی از مراسم اعدام کسانی که اقدام به فرار از اردوگاه کار اجباری یا دزدی میکردند، تصویر کرده که هر کدام در جای خودش دردناک و تامل برانگیز هست.