نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی برو به دستش بیار - ریچارد برانسون
4.4
946 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Asma 84
۱۴۰۳/۲/۲۱
00
اینکه از هر موقعیتی به فکر درآمد زایی بود و هیچ وقت امیدشو از دست نمیداد و یه روحیه عالی داشت واقعا عالی بود
سلام. کتاب برو به دستش بیار به من یاد داد که کاری که بهش علاقه دارم رو انجام بدم. اگر به کاری علاقه نداری و خودتو مجبور به انجامش کنی هیچ وقت موفق نمیشی. باید ریسک کرد و خودمون رو از مرزهای ایمنی که واسه خودمون ساختیم خارج کنیم. متاسفانه ما همه چیز رو تو مدرک گرفتن دانشگاهی میدونیم ولی ریچارد برانسون کلا بر خلاف این عقیده ما گفته. انسان بدون مدرک دانشگاهی هم میتونه موفق باشه اگر با علاقه کاری رو انجام بده. اگه به روش ریچارد برانسون عمل کنیم همیشه شاد و خوشحالیم. اگر بخوایم جزیی نگر باشیم اره میگیم ایشون تو شرایط ما نبوده و با همه امکانات به اینجا رسیده ولی اصل مطلب رو دریابیم که به نظر من اینه که برو دنبال کاری که بهش علاقه داری طبیعطا به همه خاسته هات میرسی
نویسنده به پستی وبلندیهای زندگی خود درمسیر موفقیت وچگونگی دستیابی به این موفقیت را بیان میکند وبرخلاف سایر کتابهای انگیزشی که با اثبات راه خود برای موفقیت همین یک راه را به همه پیشنهاد میکنند فقط زندگی خودرا بیان میکند وبه نظر من هدفاین کتاب همین است که سختیها و مشکلاتی را که درمسیر موفقیت وجود دارند را بیان کند وهر شخصی با استعدادها وتواناییهای خود برسختیها ومشکلات غلبه کند وهیچ راه واحدی برای همه وجود ندارد زیرا تواناییها واستعدادهای هرفردی با دیگری متفاوت است و هرشخصی باید راه مناسب با خودش را برای غلبه بر چالشهای زندگی پیدا کند تا به موفقیتی که درنظر دارد دست پیدا کند و درآخر هم اجرای گوینده خوب و
قابل قبول بود واز این اجرای خوب تشکر میکنم.
قابل قبول بود واز این اجرای خوب تشکر میکنم.
اسم کتاب به خوبی معرف طرز فکر آقای برانسون هست. شخصا ایشون رو تحسین میکنم. ریچارد برانسون در کودکی به اختلال خوانش پریشی مبتلا بود. روزی مدیر مدرسه او رو کنار میکشه و به او گفت به دلیل این بیماری یا یک مجرم همیشه زندانی خواهد شد و یا تبدیل به میلیونری میشود که دنیا دربارهاش صحبت خواهد کرد. و او دومی رو برگزید.
در ۱۶ یه مجله دانشآموزی راه انداخت و از طریق همین مجله کوچک بود که وارد دنیای بزرگ موسیقی شد و به موفقیت چشمگیری رسید.
در طی مسیر موفقیت موانع زیادی داشت. رقباش بهش تهمت زدند و برایش پرونده قضایی ساختند؛ شرکتهای ناموفق زیادی تاسیس کرد و شکست خورد؛ انتقادهای زیادی به او شده اما از همه آنها با سربلندی عبور کرد.
برانسون در سال ۲۰۰۴ اعلام کرد که قصد تاسیس شرکتی برای توسعه صنعت توریسم فضایی دارد و پس از پشت سر نهادن فراز و نشیبهای بسیار؛ در آخر رویای خود یعنی شرکت هواپیمایی «ویرجین آتلانتیک» رو عملی کرد.
اون راجب خودش میگه:
«علاقه اصلی من در زندگی؛ مواجهه با شرایط دشوار و مشکلات بزرگ است. من علاقه مندم زندگی را تا حد نهایت تجربه کرده و همه چیز را امتحان کنم. هدف اصلی من در زندگی این است که تا میتوانم خودم را به چالش بکشم. از نظر من زندگی مانند یک دانشگاه است که هر روز نکات و تجربیات جدیدی برای آموختن به ما دارد».
در ۱۶ یه مجله دانشآموزی راه انداخت و از طریق همین مجله کوچک بود که وارد دنیای بزرگ موسیقی شد و به موفقیت چشمگیری رسید.
در طی مسیر موفقیت موانع زیادی داشت. رقباش بهش تهمت زدند و برایش پرونده قضایی ساختند؛ شرکتهای ناموفق زیادی تاسیس کرد و شکست خورد؛ انتقادهای زیادی به او شده اما از همه آنها با سربلندی عبور کرد.
برانسون در سال ۲۰۰۴ اعلام کرد که قصد تاسیس شرکتی برای توسعه صنعت توریسم فضایی دارد و پس از پشت سر نهادن فراز و نشیبهای بسیار؛ در آخر رویای خود یعنی شرکت هواپیمایی «ویرجین آتلانتیک» رو عملی کرد.
اون راجب خودش میگه:
«علاقه اصلی من در زندگی؛ مواجهه با شرایط دشوار و مشکلات بزرگ است. من علاقه مندم زندگی را تا حد نهایت تجربه کرده و همه چیز را امتحان کنم. هدف اصلی من در زندگی این است که تا میتوانم خودم را به چالش بکشم. از نظر من زندگی مانند یک دانشگاه است که هر روز نکات و تجربیات جدیدی برای آموختن به ما دارد».
همونطور که توی کامنتها مشخصه، هر کسی برداشت خاصی از این کتاب داره اما اگه خارج از نظر شخصی بخوام در مورد مطالب کتاب توضیح بدم، بطور کلی این کتاب چهارده پونزده مورد و اصل رو برای موفقیت لحاظ کرده و اینجوریه که اول هر بخش اون اصل رو میگه و بعد شروع میکنه به تعریف کردن خاطرات خودش و مثال آوردن برای اون اصل و از این رو بیشتر شبیه کتاب خاطرات میمونه تا اینکه بخاد در مورد موفقیت باشه.. خاطرات یک آدم جسور و موفق.. شاید این عنوان بهتری بود براش.
به این کتاب پنج ستاره دیدم، به دلیل راوی خیلی خوب و محتوای بسیار آموزندش.
یک از کتابهایی ست که اما و اگر برایتون نمیگذاره و جایی که نیازه وارد جزئیات میشه. واقعا چیزی که خیلی دوست داشتم نحوهی تربیت والدین ریچارد برانیون بوده و فکر میکنم یکی از دلایل موفقیت الانشون نشات گرفته از تربیت خوب دوران کودکیشون بوده.
یک از کتابهایی ست که اما و اگر برایتون نمیگذاره و جایی که نیازه وارد جزئیات میشه. واقعا چیزی که خیلی دوست داشتم نحوهی تربیت والدین ریچارد برانیون بوده و فکر میکنم یکی از دلایل موفقیت الانشون نشات گرفته از تربیت خوب دوران کودکیشون بوده.