نقد، بررسی و نظرات کتاب شهرو - مرسده کمالی
مرتبسازی: جدیدترین
لیلا فرضی
۱۴۰۳/۲/۲۲
00
دومین باره این رمان و خوندم خیلی دوسش دارم.
سلام تشکر از برنامه کتابراه و تشکر فراوان از نویسنده کتاب خانم مرسده کمالی واقعا عالی بود همه چیز کامل نقد شده بود من خودم به عنوان یک دختر بلوچ از دیار کهنوج میگم خیلی از حرفاشون و داستان واقعا عین حقیقت بود واقعا عالی بود و این کتاب میخواد این رو برسونه که وفاداری آخر و عاقبتش خوشبختیه
به نظرم از این جور شخصیتها مثلا بالاچ و خانوادهاش کم و بیش در همه فرهنگها وجود داره بعضیا خیلی تعصبی یه عده هم نه نباید با یه داستان نگاهمون کلا به بلوچای عزیز همین باشه من بلوچهای زیادی دیدم حتی در یک شهری زندگی میکنم تماما بلوچ اما اصلا اینجور آدمهایی نیستن خیلی تا خیلی مهربونن
حالا نویسنده عزیز اومدن طایفه بلوچ رو خیلی تا خیلی تعصبی و خشن جلوه داده اما خانواده مادر شهرو رو خیلی تا خیلی آدمهای خوب
کلا قصدم از این نظر اینه که با یک داستان دیدمون نسبت به یک طایفه تغییر نکنه
داستان شهرو هم تا نصفه خیلی خوب بود جوری که دوست نداشتی ازش دل بکنی اما بعد از اون اتفاقی که برای بالاچ میوفته کلا حس داستان میپره
حالا نویسنده عزیز اومدن طایفه بلوچ رو خیلی تا خیلی تعصبی و خشن جلوه داده اما خانواده مادر شهرو رو خیلی تا خیلی آدمهای خوب
کلا قصدم از این نظر اینه که با یک داستان دیدمون نسبت به یک طایفه تغییر نکنه
داستان شهرو هم تا نصفه خیلی خوب بود جوری که دوست نداشتی ازش دل بکنی اما بعد از اون اتفاقی که برای بالاچ میوفته کلا حس داستان میپره
موضوع رمان عالی بود. تفاوت فرهنگی بین اقوام بلوچ و ترک را بخوبی ترسیم کرده بود. علاوه بر جذاب بودن داستان، خواننده با فرهنگ سنتی اقوام بلوچ آشنا میشود و چقدر دردناک است کمبود امکانات و اقلیم نامناسب در شهرهای مرزی بر فقر فرهنگی و خشونت افراد تاثیری بسزا دارد.... شخصیتهای داستان بخوبی توصیف شده بود بطوریکه خواننده کاملا میتواند فرد با مشخصات ظاهری را تجسم کند. اینقدر داستان جذابی بود که نمیشد آنرا زمین گذاشت. از ساعت 7شب که شروع کردم، ناگهان متوجه شدم هوا روشن شده و 5 صبح است. از نظر نگارشی و املایی فقط یکجا بجای احسان نوشته شده بود لطیف... و نوشتار کلمهی ضجه غلط املایی داشت. با آرزوی موفقیت برای نویسندهی محترم.
کل ماجرا یک کپی حرفهای از رمان بی گناه بود درست مثل همان رمان دختر ساده و پاکی که عاشق سینه چاک یک قاچاقچی میشود بعد دقیقا طبق روال اون داستان بالاچ که قاچاقچی هستش تو آخرین بارش با مامورها همکاری میکنه آسیب میبینه فراموشی میگیره دوباره طی یک اتفاقی برمیگرده و عاشق و معشوق دوباره به زندگی عاشقانه خودشون ادامه میدن میتونم بگم کتاب در کل برای رده سنی نوجوانها بود داستان فضایی داشت که انگار رو هوا بود من از نویسنده محترم این رمان سوالی دارم به آدمی که زن باردارشو (مینا) ول کنه و به عشقش بچسبه و با وجود اینکه بچش رو هنگام زایمان از دست بده چطور میشه مرد گفت؟ آدمی که اعتقادی به حلال و حرام نداشته باشه و کل زندگیش بر پایه پول حرام بدست اومده باشه چطور میشه به اون آدم مرد گفت شخصیت بالاچ که نویسنده محترم در اینجا به عنوان قهرمان داستان بهش پرداخته چیزی نیست جز یک آدم نامرد حرام خور دیکتاتور و برای نویسنده این کتاب متاسفم که همچنین صفات و اخلاقی رو شاخصه یک مرد میدونه
سلام این رمان سرگذشت یه دختر از پدری بلوچ و مادری تُرکه که دلبسته پسرعموش بالاچ که بلوچ و در سیستان و بلوچستان و در خانواده سنتی بلوچ زندگی میکنه میشه، دو شخصیت اصلی داستان از نظر نوع فرهنگ، نحوه تربیت، پوشش و شیوه زندگی کاملا متفاوتن. در این داستان با سنتی به نام خونبست آشنا میشیم که درواقع قربانی کردن دختری از خانواده قاتل با فرستادنش به خانواده مقتول و قرار گرفتن در پایینترین مرتبه خانوادگی اونهاست تا قتل متقابلی برای تلافی صورت نگیره. شهرو که داستان از زاویه دید اون روایت میشه با دل بستن به بالاچ درگیر سنت خونبست میشه و سختیهای زیادی رو تحمل میکنه؛ از مابقی روند داستان چیزی نمینویسم تا به اصطلاح مزهاش از بین نره. باید بگم کتاب حاضر، رُمانیه که کاملا شما رو جذب میکنه تا زودتر تمامش رو بخونید و از پایانش باخبر بشین. در این کتاب با گوشهای از سنتها و رسمهای قوم بزرگ بلوچ آشنا میشین و همچنین نویسنده تلاش کرده نکات آموزشی برای زندگی مشترک رو هم در اون بگنجونه. این رمان به هیچوجه رمان بی نقصی نیست اما کاملا میتونه جذبتون کنه. امیدوارم از خوندنش لذت ببرید
داستان خوب و جذاب بود با اینکه در بعضی جاها از رفتارهای سبکسرانهی شهرو خوشم نمیآمد و دیگر اینکه مدام شخصیت داستان میگفت بالاچ ابراز علاقه بلد نیست، اما در تمام دیالوگها شون حرفهای عاشقانه و احساسی، دوست دارم و... نهفته بود
و دیگرای کاش در هیچ جای سرزمین، به هیچ زنی با دلیلهای واهی ظلم نشه و اینقدر از جانب مرد تحقیر نشن
و دیگرای کاش در هیچ جای سرزمین، به هیچ زنی با دلیلهای واهی ظلم نشه و اینقدر از جانب مرد تحقیر نشن