نقد، بررسی و نظرات کتاب سایه‌های موازی من - آیدا عبداللهی

موضوع داستان خوبه ولی خوب نوشته نشده یکی از نکات منفی که خواننده رو آزار میده سرعت اتفاقات در داستانه که بعضی جاها خیلی سریع پیش میره
بعضی از پند‌های داستان خوبه ولی به نظرم تعداد پند‌ها خیلی زیاده تو داستان
بعضی از قسمت‌های کتاب به صورت عامیانه نوشته شده و نصف دیگه به صورت کتابی

درکل کتاب جالبی بود من از خواندنش لذت بردم با اینکه اتفاق‌هایی که برای باران می‌افتاد یهویی و غیرطبیعی بود. عبورکردن ازمشکلات و سرسختیش در زندگی، اینکه توانسته بود بدون هیچ پشتوانه‌ای تمام سختیهای راه زندگی رابه دوش بکشد و من ازآخرداستان خیلی خوشم آمدکه برای دخترش نفس نوشته بودممنون ازشما

احساس کردم یه کودک این کتاب رو نوشته نه قلم نویسنده رو دوست داشتم نه تراژدى تخیلى رو و نصیحت هاى وسط کتاب غیر قابل تحمل بود،،، فقط خیلى مهم بود ساعت خواب باران فکر میکنم بیشتر از حدود ٢٠ بار نوشته بود کى خوابید کى بیدار شد،،، متاسفانه خواندن این کتاب مساوى با اتلاف وقت هست

بنظرم خیلی خیلی خیلی یه قسمتهایی ازکتاب توضیحات اضافه داشت, پند و اندرز الکی و طولانی, نصیحت‌های بی ربط, کش دار کردن کتاب و انگار باید تعداد صفحات کتاب رو به زور بالا میبردن!!! اینکار برای خواننده حوصله سر بر هست نویسنده عزیز و مردم بیراهه نویسی رو دوست ندارند!

به نظر من داستان جالبی بود از مشکلات بچه‌های یتیمی که تو پرورشگاه هستن و همه شون به امید اینکه یکی سرپرستی شون رو قبول کنه زندگی میکنن. گاهی خوش شانس و گاهی بد شانس ان
ویه ادم چقد میتونه تحمل داشته باشه تنهایی بی کسی بی خونه‌ای و یه دختر تنها
ممنون از کتاب راه

قطعا زیباترین و آموزنده‌ترین داستانی بود که خوندم. اینکه دختران باید همیشه تلاش کنند و قوی باشند. باید قهرمان زندگی خودشون باشن. نه تنها دختران بلکه همه‌ی ما اینکه با وجود بد‌ترین سختی‌ها بازم تلاش کنیم و جا نزنیم اینکه ناامید نشم. واقعا قشنگ بود. زیبا تموم شد. 👍🏻👏🏼

کتاب خوبی بود صفحه به صفحه لمسش کردم اما انگار یک خلاصه‌ی ضعیف از داستان اصلی بود که یکمم جو بهش اضافه شده بود
زندگی واقعی میتونه خیلی خوب یا خیلی بد باشه این تعجب آور نیست
اما اینکه انقدر سریع همه چیز را پشت سرهم بنویسند اصلا جالب نبود
میتونست روایت جذاب تری باشه🥺💚

نظری درباره کتاب ندارم
اما نقد کتاب: اتفاقات خیلی سریع و بی پرده اتفاق می‌افتند که این باعث میشه خواننده اصلا درک نکنه و اون رو تو ذهنش نسپاره و به موضوع دیگری برسه این مصنوعی بودن رفتار شخصیت‌های داستان باعث میشد فکر کنی کتاب واقعا غیر واقعی و تخیلی نوشته شده
با تشکر

بعضی قسمت‌های داستان زیادی غیر واقعی بود اونجایی که تو سفر کیش توی اتاق جنازه رو میبینه و سریع کارد رو بر میداره... مثلا هدفش از این کار چی بوده،... یا اینکه شخص راوی داستان هی در حال تغییر بود ولی در کل داستان جالبی بود برای نویسنده آرزوی موفقیت روز افزون دارم

داستانش زیاد جالب نیست /:
اصلا دختره چرا باید فرار کنه؟
این مسخره بازیا دیگه چیه
خیلی از سکانس‌ها هم غیر واقعیه /:
داستانشم پر از انرژی منفیه همش دکتر و مریضیه /: اصلا جالب نبود بعدشم چرا باران انقدر بدبخته اصولا نقش اولا زندگی شادی دارن اما این نه

داستان رو چون اجتماعی و آموزنده بود دوست داشتم. اما غلط نگارشی خیلی جاها دیده میشد. مکالمات فقط روایت میشد و مستقیم از سمت خود گوینده گفته نمیشد.
نصیحت‌های خیلی خیلی طولانی و مکرر نویسنده واقعا من رو خسته می‌کرد.
ماجرای آرمان و سرنوشتش واضح گفته نشد و مبهم رها شد.

سلام به نظرم زیادخوب نبودیه جاهای همش باران به عنوان فکرکردن باخودش کلی نصیحت میکردواصلاادم ازخودداستان دورمیشدویه دفعه اون هم میرفت یه بخش دیگه واین واقعابدبوددرکل من زیادراضی نبودم ممنون ازکتاب راه که کتاب رایگان دراختیارخواننده هاقرارمیدن

این کتاب واقعا جذاب و قشنگه. به نظرم این کتاب برای هر سنی مناسبه. و من واقعا از این خیلی خوش‌ام اومد. جملات آموزنده و جذاب، داخل این کتاب خیلی زیاد هست. نویسنده خیلی با مهارت این کتاب رو نوشتند. حتما این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم. ممنون از کتابراه.

سلام خسته نباشید. این کتاب عالیه واقعا خیلی خوشم اومد ازش باران با تمام مشکلاتش باز شجاع و قوی بود
هرکسی بود نا امید میشد از زندگی و ادمه نمی‌داد او حتی به فکر مرگ هم نکرد دوست دارم مثل او شجاع باشم راسی. این دختره گیتی خبری ازش نشد خیلی رو مخمه

در کل کتاب خوبی بود ولی یک سری ایراد داشت مثلا یکم زیادی همه چی طبق روال بود مثلا هر مشکلی که داشت سریع یه اشنا پیدا میشد یا دیگه خیلی نویسنده میگفت که مثلا باران بدبخته ولی در کل موضوعش خوب بود شاید یه سری مشکلاتش رو بتون نوجوون‌ها درک کنند

بنظرم کتاب فوق العاده‌ای بود مخصوصا برای افرادی که تاثیر پذیر، زود باور ‌و مستقل هستند. ممنون از اینکه رایگان در اختیار ما قرار دادید. تشکر از نویسنده خوبش که بسیار خوب چیزهارت گفته بود و حس می‌شد.
امیدوارم همه بتونن از پس سختی‌ها بر بیان.

سلام و وقت بخیر
دست مریزاد میگم به نویسنده کتاب
داستان نسبتاًبد نبود خیلی زیاد جنبه پند و نصیحت داشت برای همین یه کم کسل کننده بود
یه کم هم غیر قابل باور بود که این همه بلا و سختی برای یه نفر اونم یه دختر بیوفته و تنها بتونه با سربلندی از پسش بر بیاد

تاکید میکنم کە کسانی با ناراحتی و مشکل روبەرو شدند این کتاب رو بخوانند واقعا زیباست همە چیز رو بە اسانی حل کرد و هر سختی رو بە یک تجربە و یادگری ترجیع داد
از اپیکیشن خوب کتابراە سپاس
و از خانم اید عبداللهی سپاس میکنم کە این کتاب را در اختیار مردم قرار داد

بد نبود خوب بود داستان کمی کلیشه‌ای بود که دختری همه چیزش را از دست میدهد و تنهایی میسازد ولی خوب به تصویر کشیدن چنین داستانی با جزعیات نقطه قوتش بود استفاده زیاد از جملات انگیزشی و شعار دادن صرفا ولی خوب بد نبود ممنون از نویسده بابات زحماتشون.

راوی داستان دائم در حال تغییر بود، بدون اینکه برای خواننده اثر در لحظه شروع مشخص کنه که راوی چه شخصی هست.
مطالبی که در پایان هر فصل بیان می‌شد که جنبه روانشناسی داشت به نظرم زیاده گویی بود.
داستان تا حد زیادی حوصله سر بر بود.
در کل متوسط بود.

«یه دختر که بخاطر یه تصمیم (درست/اشتباه) اتفاقاتی رو تجربه میکنه که هیچگاه تصورشم نمیکرد اما برخلاف عموم که با افتادن، سینه خیز رفتن رو ترجیح میدن بازم وایساد و ادامه داد.» بشخصه روحیه گرفتم با خوندن این داستان بنظرم ارزش داره وقت بزارین

باران دختریه که خیلی سختی میکشه و کلیت داستان بد نیست اما به نظر من بیش از حد در مورد یک موضوع توضیح داده هر چند صفحه به متون طولانی بر می‌خوریم که جنبه‌ی نصیحت و پند آموزی داره اگرچه مفیده ولی بیش از حد ازش استفاده شده و این خسته کنندس...

من فقط یکی از نظرات خوندم، وتصمیم گرفتم علیرغم اینکه داستان جالبی به نظر نمیرسه یه نگا بهش بندازم اما چند خط که خوندم جدا فرار بر قرار ترجیح دادم، مسلما نویسنده مستعد هست اما‌ای کاش روی ایده‌های داستانش بیشتر کار کنه.

کتابی بود که به صورت کامل شخصیت و موقعیت رو توضیح داده بود و به راحتی میتوانست موقعیت چ اسخاص را تصور کرد
کمی کلیشه‌ای و قابل پیشبینی بود ولی در عین حال بسیار جذاب بود و شور تا انتها خواندن را در دل و روح انسان می‌اندازد

کتاب خوب و سرگرم کننده‌ای بود ولی اگر یه نفر داستانو تعریف میکرد بهتر بود، وسط حرفهای باران شخص سومی صحبت میکرد وبلافاصله باران ادامه میداد، در کل داستان خوبی بود وبه داستانهای واقعی شبیه بود
تشکر ویژه از کتابراه🌻🌻🌻🌻

رمان‌بدی نبود ولی اتفاقات یهو میفتاد واصلا معلوم‌نشد اون دختر مقتول تو کیش کی بود چرا مادرش تو دادگاه به باران‌لبخند زده بودژانر کتاب مشخص نبود رمانتیکه یا جنایی پلیسیه به هر صورت دست نویسنده گل درد نکنه براشون آرزوی موفقیت دارم‌

داستانش جالب بود ولی بعد از هر اتفاق کوچکی سه صفحه نصیحت میکرد و پند می‌گفت.
اولاش خواستم کلش رو بخونم ولی انقدر بلند بود که همینجوری ورق میزدم.
تازه کلی هم غلط املایی داشت.
ولی غیر قابل پیش بینی بود.

ابتدای داستان یکم کم وکسر‌هایی داشت وتوضیحات اضافه رو اصلا دوست نداشتم اما بعد از اویل خیلی جالب بود ولی پایانش هم خیلی بیهوده تموم شد دوست داشتم در مورد زندگی و مشکلات در کشور دیگه هم یکم تو داستان گفته میشد.

به طور کلی کتاب پر از ماجرا‌های ناگهانی بوداتفاقات خیلی سریع می‌افتاد ولی نویسنده برای هر فصل موضوعاتی خوبی رو تعیین کرده بود بعضی از جاهاش جملات انگیزه آوری هم داشت ک اگه بادقت بخوانید میتونیم درک کنید

بدک نبود ما بین جریان‌ها نویسنده پند عبرت آمیز میداد که کل داستان زیاد نبود که پند‌ها انقدر زیاد بود وگرنه جریان داستان و چطوری یک دختر با این همه سختی تنها زندگی میکنه وزندگی خودشو اداره میکنه واقعا جای تأمل داره...

با اینکه خیلی اهل رمان هستم ولی تا صفحه‌ی ۲۹ رو بیشتر نتونستم بخونم.
بیشتر یک فیلمنامه هست تا رمان.
بدون هیچ توصیفی از حالات شخصیت‌ها یا دلیل اتفاقات داستان.
متاسفم که کتابراه همچین کتابی رو توی کتابخونه گذاشته

این کتاب فوق العاده بود با اینکه داستان بود ولی پر از جملات انگیزشی بود که ما رو نسبت به خودمون اگاه می‌کنه به ما می‌فهمونه ما همیشه نتیجه تلاشمون می‌بینیم نباید کم بیارم و در اخر پایان شب سیه، سفید است.

با سلام. فقط یک نکته میخواهم بنویسم اون هم اینکه بیست سال پیش واتساپ وجود داشت که خانم باران با بیتا از اون استفاده کردن؟ به نظر میرسه که نویسنده فقط خواسته که یک چیزی رو به اتمام برسونه و اسمش رو نویسنده بکنه

جدا از ایراد‌های نوشتاری و پند‌های طولانی نویسنده که گاهی خسته کننده بود؛ شخصیت اول داستان بسیار تحسین برانگیز بود. و حتی امید و انگیزه بسیاری را به مخاطبان انتقال میداد. در کل داستان جالبی بود. ممنون.

درود بهت شیر زن واقعا اصلا برام غیر قابل وصفه حالی که بعد از خوندن این کتاب پیدا کردم ودارم من درکت کردم چون درد کشیدم ولی هنوز اول راهم و میدونم درد‌های بیشتری انتظارم رو می‌کشن
موفق و پیروز باشی و همیشه به شادی

خیلی ممنون عالی بود
به نظر من آدم‌ها در موقعیت‌های سخت هست که پیشرفت می‌کنم و بنظر من افرادی که زندگی مرفعی دارند موفق نمی‌شوند البته نه همه آدم هایس که سختی می‌کشند موفق می‌شوند و نه همه آدم‌های مرفع

بسیار کتاب زیبایی بود واقعا لذت بردم به نظرم چرا یه سری‌ها هیت میدن؟؟ خب دوست نداری اخوی نخون یا برو یه کتاب دیگه بخون دوست من، حتما دوست دارم با نویسنده این داستان ملاقات داشته باشم و اینکه امیدوارم داستان واقعیت داشته باشه

سلام در کل کتاب خوبی بود اما اگر اتفاقات داخل کتاب به مرور زمان وبا وقفه اتفاق می‌افتاد بهتر بود چرا که انگار نویسنده قصد کوتاه کردن وزود گشتن اتفاقات را داشت
در کل لحن کتاب بد نبود ولی می‌توانست بهتر باشد.

من همون چند صفحه اول کتاب رو خوندم، اتفاقات خیلی به سرعت رخ میداد، یه جاهایی نویسنده مثلا میخواد ادبی صحبت کنه، اخر جمله افتضاح میشه، نوشتار و جمله بندی‌ها اصلا جالب نبود، منکه همون چند صفحه اول برام کافی بود که ادامه ندم

داستان درواقع شبیه سایر رمان‌های عاشقانه بود ولی ترغیب میکرد تا آخر بخونم خوب بود خوشم اومد از داستان فقط تنها مشکل اینه که چرا بعد از کمی وضعیت خوب هی اتفاق بدی میافتاد درکل جالبه

واقعا خیلی چیزاش چرند بود فکر کن یه دختر زیر سن قانونی همچین توانایی رو داشته باشه. خیلی ضعف داشت که دیگران هم اشاره کردند. واقعا نمیدونم چی بگم ولی ازرش چندانی نداشت و داستان ضعیفی بود

نویسنده با قلمش ادمو سردرگم میکرد، قلم روانی نداشت، خیلی سعی میکرد نصیحت کنه، خیلی کلیشه ایی بود متن‌های انگیزیش، درکل حوصله سربر، واقعا داستان قشنگ بود اگر با قلم بهتر نوشته میشد، حیف شد

داستان قشنگی بود و من از خواندن این کتاب لذت بردم و از نویسنده عزیز بخاطر نوشتن این کتاب ممنونم چون در این داستان راه درست زندگی کردن و ناامیدن نشدن و کلی چیز‌های دیگر به من اموخت 🌷

به نظرم اصلا کتاب خوبی نبود اصلا دوست نداشتم کامل بخونمش اما میگفتم شاید بهتر بشه
خیلییییی حرفهای انگیزشی میزد که حوصله سر ور بود دیگه زیادی داشت انگیزشی حرف میزد و خییییلی خلاصه بود هر مسأله

داستان کندی داشت ولی یاد میداد که تو زندگی قوی باشی و امید بخش بود تقریباً. وسطای داستان یه مقدار به صورت دکلمه طوری چند تا جمله‌هایی مینوشت که بیشتر از دید من از ذهن نویسنده اومده تا شخصیت اصلی

داستان به سبکی داره که نمیشه باهاش ارتباط برقرار کرد. وقتی میخونم احساس میکنم جمله بعدی ربطی به جملات قبلی نداره که بخواد به خواننده موضع را بفهماند. کتاب کسل کننده است به زور میشه چند صفحش رو خوند.

کتاب خوبی بود در کل، اینکه آدم می‌فهمه تو دل هر اتفاق به پندی هست خب چیز قشنگیه
قلمش میتونست یکم قشنگ تر باشه ولی برای قضاوت این کتاب باید اون رو تا آخر آخر خوند تا به عمق داستان پی ببری به نظر من

به قول ویکتور هوگو: خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد، یا کتاب‌های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند و این کتاب پر بود از درس زندگی. کتاب خوبی بود و لذت بردم

موضوع کتاب و دانشی که قصد داشت نسبت به بیماری msبه خواننده بده خیلی خوب بود اما توی نگارش به نظرم راه درستی پیش نگرفته بود و حقایق رو هم مدنظر قرار نداده بود برای همین رمان آبکی از کار درآمده

ریتم داستان خیلی تند بود صحبتهای شخصیت اصلی با خودش هم خیلی طولانی گفته شده بود یه جاهایی خارج از حوصله بود. بعضی قسمت‌ها انگیزه ایجاد میکرد برای خوندن اما در کل روایتها انگار برای یک نفر فقط تعریف میشد