نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سوپرمارکت شبانه روزی - سایاکا موراتا

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
سیمین شمس
۱۴۰۱/۱۲/۱۲
داستان زیبایی بودبا ایده برآمده از فرهنگ شرق دور؛ تعهد به شغل، انضباط وظیفه در قبال جامعه. فوروکاوا دختری با طرز تفکر متفاوت است، البته متفاوت بودن او یک ویژگی مثبت نیست بلکه از جنس روزمرگی، بی احساسی، تقلید و زندگی ماشینی است کمااینکه خودش نیز اعتراف میکند بیشتر از آنکه یک انسان باشد، یک حیوان یا یک موجود غریزی است و یا به عبارت بهتر در تمام عمرش یک کارمند فروشگاه شبانه روزی است! در مقابل او شیروهارا مردی یاغی نسبت به جامعه و باتفکر متفاوت از نوع خلاق ولی با خوی تنبل، طفیلی و حتی استثمارگر می‌باشد! هر آدم متفاوتی در معرض قضاوت جامعه است، دختر و‌ مرد نیز مدام در معرض قضاوت و سرزنش جامعه می‌باشند، دختر برای اینکه انحراف خود را از معیار جامعه کمتر کند از خواهرش چاره جویی میکند یا از فلان کارمند فروشگاه تقلید میکند یا از زن برادر شیروهارا درباره انتخاب‌های مهم زندگی سوال میکند ولی مرد ابایی ندارد ازینکه متفاوت باشد، نقش منفی جامعه خود را بازی کند و همچنان مسیر خود را طی کند! دختر حتی در قبال تحقیر و توهین‌های مرد و زن برادر او اندکی دچار خشم نمیشود، او فقط در قبال جسم و ذهن و روان خود خود تاجاییکه به شغل او در فروشگاه مربوط میشود احساس وظیفه میکند و در سایر مقوله‌ها گویی او انسان نبوده و هیچ ارزشی برای وجود خود قائل نیست! بعد از ۱۸سال کار در فروشگاه بالاخره او شغل خود را ترک میکند ولی نه به تفکر و خواست خود، بلکه با مجموعه دلایلی که مربوط به قضاوت جامعه و خواسته مرد می‌باشد اما درنهایت در می‌یابد که حتی برای شغل بهتر و یا درامد بیشتر ساخته نشده و دوباره میخواهد کارمند ساده یک فروشگاه باشد! هرچند داستان در اینجابه پایان می‌رسد ولی امیدوارم حداقل مرد استثمارگر داستان، دختر بینوا را ترک کند!
ضحی مختارزاده
۱۴۰۲/۹/۲
من به تازگی این کتاب را تمام کردم. کتاب به طرز عجیبی بامزه است. تاکید می‌کنم به طرز غیرمنتظره و عجیبی بامزه بود، اما به نظر من یک چیزی این وسط توضیح داده نمی‌شود، یا میشه این طور گفت که من اطلاعات ندارم، آیا این خانم مبتلا به یک نوعی از بیماری روانی، مثلاً اسکیروفرنی، نیست؟ من واقعا اطلاعات کافی ندارم، ولی به وضوح این خانم بعضی احساس‌های طبیعی را نشان نمی‌دهد و واکنش‌های یک انسان طبیعی را ابراز نمی‌کند. من متفاوت بودن را درک می‌کنم، اما این از متفاوت بودن فراتر رفته.
کاش یک نفر که از روانپزشکی یا روانشناسی اطلاعات داشته باشد، بیاید این داستان را نقد کند، که توجیه شوم 😅
پایان بندی نمی‌شد، این قدر باز نباشد؟
هانا پوربیژن
۱۴۰۲/۱۲/۱۵
من همیشه عاشق کتاب‌هایی بودم که در مورد روزمرگی‌های یک نفر هستن بودم، اما این کتاب به مظر متفاوت میومد، توضیحات دقیق جزئیات به نظر یک صحنه‌ی واقعی و تجربه شده رو برام تداعی می‌کرد، از جمله کتاب‌هایی که واقعا از گوش دادنشون با صدای مناسب خانم گوینده لذت بردم.
شخصیت‌هایی برگرفته از انسان‌هایی که هر روز می‌بینیم، و سختی‌های زندگی روزمره اقلیت‌های جامعه حین دست و پنجه نرم کردن با هنجار ها. برای من اموزنده بود.
Rahil najafi
۱۴۰۱/۱۱/۱۹
شاید داستان روزمره و بدون هیجانی باشد اما بسیار زیبا است روان و دلنشین فکر نمیکردم یک کتاب روزمره اینقدر دلنشین باشد و عطش وجودت را فرو بنشاند واقعا استرس بدن را کاهش می‌دهد مثل کتاب من لوسی بارتون هستم روان و جاری سرشار از خود من بودن بزای خود زیستن و خود بودن
حتما این کتاب را گوش دهید
صدای بی نظیر و گویش عالی راوی را که دیگر نگو
اگر از این کتاب لذت بردید حتما کتاب من لوسی بارتون هستم را نیز مطالعه فرمایید
مریم دولت ابادی
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
بسیار لذت بردم از شنیدن این کتاب صوتی، واقعا فرقی نمیکنه چه کاری انجام میدیم مهم اینه که حالمون با انجام اون کار خوب باشه و اونو به بهترین شکل انجام بدیم و انقدر حرف ادم‌ها برامون مهم نباشه، متاسفانه خیلی وقتها خیلی دیر متوجه میشیم که اونقدر‌ها هم نظر ادم‌ها مهم نیست
ماندانا ناظمی
۱۴۰۲/۴/۲۹
عالی بود
اینکه کسی بتونه با شغل خودش خوشحال باشه و عاشق شغلش باشه بدون توجه به عنوان شغل یکی از پایه‌های مهم موفقیت و خوشبختیه که متأسفانه تو ایران خیلی امکانش نیست
فاطمه فرحانی
۱۴۰۲/۱۱/۲۹
زندگی ماشینی و اتوماتیک یک انسان بی هدف که تنها دلیل زندگیش را کارش است. فرهنگ متفاوت این شخص با ما باعث تعجب مخاطب میشود
احسان نظری
۱۴۰۲/۴/۳
داستان قشنگ بود ولی به نظر من پایان میشد چخته تر باشه و زیبا تر تموم بشه
شهلا صدری
۱۴۰۲/۳/۵
کتاب جالب بود. سبک خاصی داشت که انسان رو ترغیب میکرد تا آخر گوش کنه
Magnolia RP
۱۴۰۲/۷/۳
یکم برای من خسته کننده بود. اواسط داستان کند پیش میرفت.