هر موقع موجودی را در حد یک خدا، بزرگ و مقدس و مطهر معرفی کردند به آن بزرگی شک کن!
هیچ افراط و تفریطی به راه خیر نمیرسد!
سیذارتا، مرد جوانی که برهمنی بود بعد مرتاض شد
و در ادامه که پی جور مردی نوظهور بنام بودا میشود، با دیدن او و شنیدن سخنانش، همه آئینها را ترک میکند تا خود را بشناسد. او معتقد است درست نیست نفسش را در برهمنی، مرتاضی و سپس بودایی نابود کند. او میفهمد برای کنترل نفس باید آن را شناخت و نه آنکه لهاش کرد و نادیدهاش گرفت و آنگاه با طبیعت محض انسانی یکی میشود؛ اما در اوج کامیابی کمکم خود را فراموش میکند و …..
سیذارتا داستان قلهها و درههای زندگی مردیست که بر اساس الهام و حس درونی خود، مسیری را شروع میکند تا از خود برهد و به خود برسد!
اگر در دریا باشی و آبی ننوشی هنر است-نه در پرهیز و نبودن در جریانهای طبیعی زندگی. نهایت وجود یک انسان، نه دین او، نه دانشش و نه مقام و ثروتش - بلکه عشق او، جهان و همهی مخلوقاتش و انسان است.
خیلی آموزنده است لذت بردم و سپاسگزارمانسان هر لحظه سرگشته و حیران در دیگران و در چیزها پی خود میگردد، این در حالیست که این شناخت همیشه همینجا بوده… در اندیشه در آرامش و در قلب او… آرام باش تا صدایش را بشنوی… اُمممممم…
هیچ افراط و تفریطی به راه خیر نمیرسد!
سیذارتا، مرد جوانی که برهمنی بود بعد مرتاض شد
و در ادامه که پی جور مردی نوظهور بنام بودا میشود، با دیدن او و شنیدن سخنانش، همه آئینها را ترک میکند تا خود را بشناسد. او معتقد است درست نیست نفسش را در برهمنی، مرتاضی و سپس بودایی نابود کند. او میفهمد برای کنترل نفس باید آن را شناخت و نه آنکه لهاش کرد و نادیدهاش گرفت و آنگاه با طبیعت محض انسانی یکی میشود؛ اما در اوج کامیابی کمکم خود را فراموش میکند و …..
سیذارتا داستان قلهها و درههای زندگی مردیست که بر اساس الهام و حس درونی خود، مسیری را شروع میکند تا از خود برهد و به خود برسد!
اگر در دریا باشی و آبی ننوشی هنر است-نه در پرهیز و نبودن در جریانهای طبیعی زندگی. نهایت وجود یک انسان، نه دین او، نه دانشش و نه مقام و ثروتش - بلکه عشق او، جهان و همهی مخلوقاتش و انسان است.