نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی تعطیلات کجا برویم؟ - فرحناز گلناری
3.7
130 رای
مرتبسازی: پیشفرض
از گوش دادن این کتاب صوتی لذت بردم. کتابی که هر چند کوتاهه و نهایت ۹ دقیقه از وقتت رو میگیره با موضوع بسیار ساده و پیش پا افتادهای داره، اما اگر عمیق بشیم میبینیم که ممکنه همین موضوع ساده در زندگی خیلیها اتفاق بیافته. سفر رفتن و لذت سفر چیزی هست که اکثرا دوستش دارند ولی ممکنه به دلایل مختلف مثلا مشکلات اقتصادی نتونند تجربش کنن. دلم برای کارکتر زن داستان نمیگم سوخت ولی ناراحت شدم که نمی تونست به سفر کشورهای اروپایی که دوست داره بره ان هم به خاطر مشکلات اقتصادی خانواده و همسرش. و ان جایی که همسرش آب پاکی رو ریخت رو دستش و گفت نمیتونند بروند مسافرت واقعا ناراحتش شدم. ولی برایم سواله چرا این خانم چیزی رو میخواست که نمیتونست داشته باشه؟ مگه از اوضاع زندگی خودشون مطلع نبود؟ چرا خودش رو با دیگران مقایسه میکرد و با این کار خودشون رو زجر میداد و حسرت میخورد؟ شاید اگر افکارش این طوری نبود، خودش اینقدر اذیت نمیشد و می تونست خیلی راحت با قضیه کنار بیاد. مهم نیست واقعا کجا بری به چه کشوری! مهم این هست خوش بگذره و قدر لحظات با هم بودن رو بدونیم. ممنون از خوانش کتاب و کتابراه برای انتشار این کتاب صوتی امیدوارم روزی همه آدم ها بتونند به هر آرزویی که دارند خصوصا سفر به سراسر دنیا برسند
من خیلی از داستان خوشم امد حتی با یک موضوع به ظاهر کوچک یک داستان خوب نوشته. این موضوع کوچک اگر در زندگی حل نشود در آینده تبدیل به بهمن میشود و زندگی چندین و چند ساله را نابود میکند پس نویسنده موضوع مهمی پرداخته نیاز زن و بی تفاوتی مرد! داستان زنی است که خسته از روزمرگی دنیا دنبال کمی تنوع است تا روحیهاش بهتر شود همسرش فقط به اهداف خود فکر میکند و روحیه زنش اهمیت نمیدهد حتی سعی نمی کند اورا دلداری دهد و با زبان خوش درباره شرایط مالی توضیح دهد که بعد به این مسافرت خواهیم رفت
یا یک گردش چند روزه در شهرهای اطراف را به او پیشنهاد دهد. فقط با بی تفاوتی جواب می دهد مسافرت نمی رویم به نظرم بیشتر افسردگی زنان مردان بی احساس هستند
یا یک گردش چند روزه در شهرهای اطراف را به او پیشنهاد دهد. فقط با بی تفاوتی جواب می دهد مسافرت نمی رویم به نظرم بیشتر افسردگی زنان مردان بی احساس هستند
من اگر جای بیتا بودم به جای غصه خوردن دنبال روش جایگزین می گشتم. بارها شده که یک کتاب خوب گیرم اومده که در اون تصویرسازی قوی بوده و وقایع در فضایی متفاوت شیوه و محیط زندگی من اتفاق می افتاده و من با شوق زابدالوصفی کتاب چند صد صفحه ای را در یک دو روزه خوانده ام. بعد متوجه شدم که نه تنها از خواندن کتاب خسنه نشده ام بلکه به قکل قدیمی ها "استخوان سبک کرده ام! " حسی که معمولا با یک سفر خوشایند میتوانستم تجربه کنم! این معجزه کتاب خوب است! ولاگ های خوب سفر هم که در فضای مجازی میتوان پیدا کرد حدود 20 درصد سفر فیزیکی را ایجاد می کنند. مثل ولاگ های آرش کمانگیر. حتما ولاگ هاش رو ببینید بخصوص سفر به تایلند و کالیفرنیا.
جالبه که نویسنده این موضوع ساده و روزمره رو انتخاب کرده. بعضی از نویسندهها فک میکنن برای نوشتن، حتما باید یه سوژه پرماجرا و پر از فراز و نشیب داشته باشن در حالی که همین سادگیها اگه خوب و جذاب به تصویر کشیده بشه هم خیلی جالبه. بعضی کتابها و فیلم و سریالهای کشورهای دیگه با همین موضوعات ساده شکل گرفتن که جاشون تو ادبیات و سینمای ما تا حدی خالیه
آدم بعضی وقتها خسته میشه و دلش میگیره و خیلی شادی و لذت رو از خودش دور میدونه بعضی وقتها فکر میکنه اگر پول داشتم به چه کشورهایی میرفتم اما رفتن حتی به یک پارک کوچک در محله خود هم میتونه خوشحال کنندهی دل باشه پس بهتره به جای حسرت و افسوس خوردن، دست به کار بشویم و با توجه به شرایط سطح توقع خود رو پایین بیاوریم تا مثل زن این داستان کل تابستون حسرت نخوریم
تعطیلات به کجا برویم، کتابی عالی از فرحناز گلناری، به رایگان
با تشکر از پدیدآورندگان آورندگان این کتاب خوب و کتابراه عزیز
نویسنده در این کتاب صوتی یک خانواده متوسط را نشان میدهد و رویای دست نیافتنی حتی یک مسافرت داخلی با وجود این گاهی لبخند هم به لب خواننده میآورد. موفق باشید خانم فرحناز گلناری.
با تشکر از پدیدآورندگان آورندگان این کتاب خوب و کتابراه عزیز
نویسنده در این کتاب صوتی یک خانواده متوسط را نشان میدهد و رویای دست نیافتنی حتی یک مسافرت داخلی با وجود این گاهی لبخند هم به لب خواننده میآورد. موفق باشید خانم فرحناز گلناری.
زیاد جالب نبود ولی چیزی که توجه م رو جلب کرد مظلومیت مادر خانواده س. هنوز ارزو و رویا و اشتیاق زندگی در این زن زنده س ولی واقعیت زندگی و مسئولیتها اونو به خودش میاره. حرفی که بچهها باهاش میزنن راجع طرز اشپزیش هست و حرفی که شوهرش باهاش میزنه راجع به نداریه. انگار هیچ هویت مستقلی از خانواده نداره
بنظرم هر کدوم ما تو زندگی داریم شرایطمون رو میبینیم من وقتی درامد همسرم رو میدونم نمیام برای سفر فلانقدری رویا پردازی کنم برنامه میریزم سفر کوتاه تر برم توی شهر خودم کشور خودم، علت اینکه بعد نرسیدن به خواسته امون حس شکست داریم رویاپردازیه بهتره واقع بینانه تصمیم بگیریم.
بنظرم خیلی داستان معنا داری بود
من خودم از عاشقان سفر بخصوص سفرهای خارج کشور و جاهای ناشناخته هستم
زمانی که دانشجو بودم و بودجه کافی نداشتم فقط عین این خانم آگهیهارو میخوندم و البته بجای حسرت خوردن سعی میکردم که برنامه ریزی کنم و بعد از کسب درآمد شروع به سفر کردن کنم
همینطور هم شد و بعد از فارغ التحصیلی و شروع به کار کردن
همیشه یه پولی رو واسه سفر کنار میزاشتم و خدارو شکر با تلاش خودم و پس انداز کردن تونستم به بیشتر از ٣٠ شهر ایران و ٢٠ کشور دیگه مسافرت کنم
هنوزم این سفر کردنام ادامه داره و البته بخاطر گرونی تعدادش کمتر شده ولی همچنان میرم و لذت میبرم
این خانم هم مثل خیلی از زنان سرزمینم متاسفانه فقط دلش میخواد بره ولی شرایط زندگیش اجازه نمیده به ارزوهاش برسه
خوبه که هر ادمی چه زن و چه مرد برای رسیدن به ارزوهاش تلاش کنه
البته میشه از خرید بعضی چیزهای غیر ضروری و تیر تخته گذشت و به سفر پرداخت
حیفه و عمرمون کوتاهه
بسیارسفر باید تا پخته شود خامی
تا زنده ایم باید خیلی جاهای دنیارو ببینیم
با تشکر از خوانشگر عزیز و کتابراه محترم