نقد، بررسی و نظرات کتاب کوته فکران جامعه - احسان کیان فرد
مرتبسازی: جدیدترین
میترامرادی
۱۴۰۳/۱/۲۲
00
بسیار عالی بهترین کتابی که خوندم توصیه میکنم حتما بخونید. ممنون از نویسنده
این کتاب رو پیشنهاد میکنم بخونید اینکه نویسنده نگاه خلاقانهای داشته و معلولیت در برخی زمینهها (مثل معلولیت بینایی در اینجا) رو به منزلهی قوی تر بودن سایر حواس دونسته در کل خوشم اومد پنجرهی دید جدید و خوبی داشت اینکه یه زمانی کارهایی که برای افراد دارای معلولیت ممکن نبوده ممکن خواهد شد.
از نظر این که یک داستان هست و درباره یک نابینا هست و وقتی خودش رو در می یابه و کارهای فوقالعاده مثل بیرون رفتن، رانندگی کردن، کارهای شخصی، برقراری ارتباط با دیگران و... انجام میده (درسته که در دید ما نابینا به سختی میتونه از خیابون رد بشه ولی اگر واقعا کسی بخواد و تلاشش رو بکنه میتونه حداقل کارهای خودش رو انجام بده)
نقد کتاب:
این کتاب ترکیبی از واقعیت و کمی تخیل است و در عین اینکه وقایع و مشکلات جامعه را بیان میکند، به حوادث غیر واقعی هم اشاره میکند که البته برای جامعهای با مشکلات اجتماعی و سیاسی بسیار، خیلی هم دور از ذهن و تخیلی نیست مانند ویروس bk که اشارهای به ویروس کرونا داشته. شاید نویسنده کمی در توانایی فردی نابینا اغراق کرده و از واقعیت دور شده ولی هدف او نشان دادن تواناییها و استعدادهای نهفته افراد دارای نیاز ویژه ست و باز هم دور از ذهن نیست.
و این دلیل نمیشود که شایستگیهای افراد کم توان را نادیده گرفت و آنها را از جامعه طرد کرد.
خلاصه کتاب: حوادث جامعه را از زاویه دید یک شخص نابینا بیان میکند، فردی که با وجود نابیناییاش و مشکلات زندگی اش، دلسوز هموطنان خود است و پیگیر مسائل و مشکلات آنهاست. از طرفی هم که توسط پدر خود طرد و رها شده، در پی اثبات شایستگیها و موفقیتهای خود به پدرش میباشد.
از جمله اقدامات این شخصیت برجسته داستان، کشف ویروس bk و نجات جهان از این بیماری، نوشتن کتاب خائن و انتشار آن، ثبت خاطرات یک جوان عاشق و انتشار کتاب آن، کمک به کودکان کار و زنان دستفروش، پیگیری مسئله قتل کودک کار سرطانی، راه یافتن به مسابقه تلویزیونی و برنده جایزه آن شدن، اهدا کردند جایزه مسابقه به شرکت کنندهای که نیاز مالی داشته، آموزش به کودکان نابینا و....
با تشکر از نویسنده محترم و کتابراه. 🌿🌼
این کتاب ترکیبی از واقعیت و کمی تخیل است و در عین اینکه وقایع و مشکلات جامعه را بیان میکند، به حوادث غیر واقعی هم اشاره میکند که البته برای جامعهای با مشکلات اجتماعی و سیاسی بسیار، خیلی هم دور از ذهن و تخیلی نیست مانند ویروس bk که اشارهای به ویروس کرونا داشته. شاید نویسنده کمی در توانایی فردی نابینا اغراق کرده و از واقعیت دور شده ولی هدف او نشان دادن تواناییها و استعدادهای نهفته افراد دارای نیاز ویژه ست و باز هم دور از ذهن نیست.
و این دلیل نمیشود که شایستگیهای افراد کم توان را نادیده گرفت و آنها را از جامعه طرد کرد.
خلاصه کتاب: حوادث جامعه را از زاویه دید یک شخص نابینا بیان میکند، فردی که با وجود نابیناییاش و مشکلات زندگی اش، دلسوز هموطنان خود است و پیگیر مسائل و مشکلات آنهاست. از طرفی هم که توسط پدر خود طرد و رها شده، در پی اثبات شایستگیها و موفقیتهای خود به پدرش میباشد.
از جمله اقدامات این شخصیت برجسته داستان، کشف ویروس bk و نجات جهان از این بیماری، نوشتن کتاب خائن و انتشار آن، ثبت خاطرات یک جوان عاشق و انتشار کتاب آن، کمک به کودکان کار و زنان دستفروش، پیگیری مسئله قتل کودک کار سرطانی، راه یافتن به مسابقه تلویزیونی و برنده جایزه آن شدن، اهدا کردند جایزه مسابقه به شرکت کنندهای که نیاز مالی داشته، آموزش به کودکان نابینا و....
با تشکر از نویسنده محترم و کتابراه. 🌿🌼
در این که رمان جالب و سرگرم کنندهای هست جای شکی نیست و اغراقهایی صورت گرفته که در ژانر این رمان نمیگنجه و بهتر بود در معرفی کتاب اشاراتی بهش میشد تا خوانندههایی که از این تیپ رمانها خوششون نمیاد سراغ این رمان نیان اما در کل اگر اهل رمانهای فانتزی و سرگرم کننده بدون دلایل منطقی هستین این رمان بخونید قشنگه👌
گیرایی داستان بسیار عالی، تم داستان جدید و غیر تکراری بود، خیلی ظریف به وضعیت سیاسی جامعه اشاره کرده بود، اولین کتابی است که بعد از خواندن کتابهای بسیار در "طاقچه"آن را ذخیره کردم و پیشنهاد خواندنش را به دوستانم و کاربران گرامی، توصیه میکنم، موفقیت روز افزون نویسندهی محترم را از خداوند بزرگ آرزو دارم. با تشکر از شما
موضوع این کتاب خیلی خاص و جذاب بود، داستان بسیاری عالی بود و خوب پیش رفت. موضوع داستان و بهتره بگم پیام داستان این بود که هیچ کس رو نباید دست کم بگیری. افراد دارای معلولیت قطعا دارای ذهن قویتر و ویژگیهای متمرکز بیشتری هستن. در حالی خیلی دست کم گرفته میشن من اعتقاد دارم که میتونن از پس هر کاری بر بیان. ماجرای این هست که فارغ از خصایص فرد نابینا و کارهایی که انجام میدهد و قابل باور نیست (مثل رانندگی در شهر) خصلتهای جامعه را در حدی که با آنها آشنا هستیم روشن میکند
به نظر من مطالعه این کتاب به صورت گذرا ارزشمند است.
از نویسنده و ناشر و تمام زحمت کشیدگان در این راه کمال سپاسگزاری را دارم
به نظر من مطالعه این کتاب به صورت گذرا ارزشمند است.
از نویسنده و ناشر و تمام زحمت کشیدگان در این راه کمال سپاسگزاری را دارم
با سلام. خیلی از این کتاب خوشم اومد. داستان بسیاری عالی بود و خوب پیش رفت. موضوع داستان و بهتره بگم پیام داستان این بود که هیچ کس رو نباید دست کم بگیری. افراد دارای معلولیت قطعا دارای ذهن قویتر و ویژگیهای متمرکز بیشتری هستن. در حالی خیلی دست کم گرفته میشن من اعتقاد دارم که میتونن از پس هر کاری بر بیان
کتاب مفهومی است که فارغ از خصایص فرد نابینا و کارهایی که انجام میدهد و قابل باور نیست (مثل رانندگی در شهر) خصلتهای جامعه را در حدی که با آنها آشنا هستیم روشن میکند
به نظر من مطالعه این کتاب به صورت گذرا ارزشمند است.
از نویسنده و ناشر و تمام زحمت کشیدگان در این راه کمال سپاسگزاری را دارم
به نظر من مطالعه این کتاب به صورت گذرا ارزشمند است.
از نویسنده و ناشر و تمام زحمت کشیدگان در این راه کمال سپاسگزاری را دارم
موضوعی که نویسنده انتخاب کرده جالبه اینکه توانایی یک فرد معلول رو نشون بده ولی مواردی که در کتاب به کار برده نشون میده که نویسنده با تمرکز کامل کتاب رو ننوشته اینکه وارد خونهای میشه که یخچال پر مواد پدرش از کجا میدونست کی از پرورشگاه بیرون میره که یخچال رو پر مواد غذایی کرده؟ علت اینکه شخص پرورشگاه اینه که خانوادش ترکش کردند پس چرا براش خونه و ماشین و یک یخچال پر گذاشتند؟ در مورد رانندگی کردنش به نظر من اینکه میتونست رانندگی کنه منطقیه چون خیلی افراد نابینا هستند که میتونن بدون علم قبلی پیانو و گیتار و.... بزنند ولی اینکه بدون گواهینامه پشت رول نشسته عجیبه
اینکه یک نابینا قهرمان داستان باشه موضوع جالبیه ولی بقدری داستان غیر قابل باور بود، ازیک صفحه ۴۹ به بعد ترجیح دادم بقیهاش رو نخونم. چند جا هم با عقل جور در نمیومد مثلا اتومبیلی که در پارکینگ بود درش همینجوری از اول بازبوده؟ میتونست نابینا هنگام ورود بخونه متوجه یک دسته کلید دیگه بشه بعد وقتی تصادفا وارد پارکینگ میشه و توسط همسایه از وجود اتومبیل خبردار میشه احتمال بده اون مربوط به این اتومبیله یا میشه توی یه خونوده سه نفر همزمان سرطان داشته باشند؟ ای کاش توانمندیهای یک نابینای تیزهوش رو به یک داستان تبدیل میکردید
با سلام خدمت نویسنده محترم کتابتون رو خوندم و خیلی هم لذت بردم از نوشتار شما میتوان فهمید که در مورد نوشتن کتابتون زیاد تحقیق کردین و با عنصر تخیل اون رو ترکیب کرده و اثری زیبا رو ارائه کردین و میتوان گفت که خوندن این کتاب جرقههایی در تاریکی وجود انسان پدیدار میکنه و باعث شناخت ناتوانی و در نتیجه باعث ترمیم ضعفها میشه و راهی برای پیروزی در هر شرایط و محدودیتها میشه صرف نظر از اشکالات نوشتاری و اشکالات تلفیق واقعیت و تفکر کتابتون رو دوست داشتم و با مطالعه بیشتر و کسب تجربه مفید میتوانید به پیشرفت بزرگی دست یابید براتون ارزوی موفقیت و سربلندی میکنم
کتاب فریبنده و جالبی بود ولی زیادی تخیلی بود چطور یه نابینا میتونه رانندگی کنه یا مثل پدرش چرا باید یه یخچال رو پر از خوراکی و غذا کنه یا چطور اون تونست فرمول یه بیماری رو کشف کنه اگه دقت کرده باشید به میکروسکوپ هم اشاره میکنه ولی چطور میتونه ازش استفاده کنه و اون چقدر از علم پزشکی و شیمی رو میتونه یا خوندن و نوشتن یاد بگیره ویا وقتی که یه دادگاه رفت اون مستقیم و بطور شانسی رفته تو اتاقی که پرونده مورد نظر ایشون اونجا بوده فضای دادگاه به طرز عجیبی انرژی منفی زیادی داره که باعث استرس احساس ناامنی میشه چطور ایشون خندش میگیره و بیخیال بوده کتاب از نظر تخیلی و سرگرم کننده بودن خوبه میتونست که به موضوعهای بیشتری توجه کنه تا جالب تر باشه امیدوارم کتابهای دیگه
آقای احسان کیان فرد بهتر و بی عیبتر باشه چون تویه این کتاب عیبهای زیادی داشتن ولی اینکه بتونه کتابی که با خودکار نوشته باشن رو بخونه یه چیزی ولی اینکه رسید عابربانک یا کارتخوان رو بخونه یه خورده عجیبه چون اونا اگه اشتباه نکنم لیزری چاپ شن چون هیچ رد فشاری رو کاغذ نیست انگار یکی با ملایمت خیلی زیادی داره عداد و نوشته هارو مینویسه.
آقای احسان کیان فرد بهتر و بی عیبتر باشه چون تویه این کتاب عیبهای زیادی داشتن ولی اینکه بتونه کتابی که با خودکار نوشته باشن رو بخونه یه چیزی ولی اینکه رسید عابربانک یا کارتخوان رو بخونه یه خورده عجیبه چون اونا اگه اشتباه نکنم لیزری چاپ شن چون هیچ رد فشاری رو کاغذ نیست انگار یکی با ملایمت خیلی زیادی داره عداد و نوشته هارو مینویسه.