نقد، بررسی و نظرات کتاب قلب سگی - میخائیل بولگاکف

فوق العاده، یکباره خوندمش، نتونستم بذارمش کنار، اوایلش انگار از اون رمان‌های شیرینی بود که دنبالش می‌گشتم و حسابی خوشحال بودم، اما بعدش حیرت‌زده وبا ناباوری تمام تا اخر خوندمش، نویسنده قدریه واقعا، نمیشه فهمید مشکل از کجاست که هر چی کتاب بی‌نظیره در زمان خود نویسنده نه بهش توجه میشه، نه چاپ میشه، هیچی به هیچی
توی مقدمه یه چیزایی درباره انقلاب روسیه و این چیزا بود و گفته بود به این کتاب به چشم سیاسی نگا می‌کنن!
اما برای من جز شهامت عجیب نویسنده در به کاغذ اوردن ایده خطرناک تبدیل سگ به ادم... می‌دونید... توی مقدمه هم گفته بود خیلی جسور بوده وبا شهامت زیادی نامه نوشته به سران انقلاب یا سران حکومت... اصلا حیرت انگیزه!!!
شخصیت شاریک اون اوایل منو یاده کارتون دالتون‌ها و سگ‌شون انداخت، برای همین خیلی خوشم اومد، ولی... با اینکه قبلش درباره کتاب خونده بودم سگ تبدیل به ادم میشه و بعدشم اتفاقاتی می‌افته، ولی باورم نمیشد، اینقد واقعی رو کاغذ توصیفش کرده، قشنگ تموم صحنه‌ها تو ذهنم مجسم میشد، شخصیت‌پردازیش عالی بود، حسابی کیفور شدم
هر چند با تردید شروع به خوندن کردم و فک می‌کردم میذارمش کنار وتا اخر نمی‌خونمش
معمایی، ترسناک، نگران کننده، هیجان‌انگیز، یه جاهایی هم نتونستم جلو خودم بگیرم و کلی خندیدم!
پایانش رو خیلی دوست داشتم، قشنگ وعالی، هم دلم خنک شد هم خیالم راحت!
فقط نگرانم نکنه پروفسوره دوباره کار دست خودش بده، اخه تو صفحه اخرم دست از مطالعه بر نداشته بود! 😁😁😂

بررسی روند انقلاب کمونیستی از ابتدا بسیار مهم و مورد توجه قرار داشته این امر در برخی مجامع مورد نقد قرار می‌گیرد چرا که به اعتقاد ایشان کمونیسم تنها راه نجات بشریست و هیچ راهی برای انسان جز سرنهادن به دستورات و هنجارهای این جامعه راه به نجات ندارد و تحقیق و بازنگری در آن را جرم و گناهی نابخشودنی می‌دانستند. در آن میان افرادی بودند که نسبت به راه‌کارهای تربیتی و توسعه و مدیریت جامعه نگاهی مطلق نداشتند و اعتقاد داشتند با رصد کردن روند اجرای احکام هر نظام می‌توان به ضعف‌ها و قوت‌های آن پی برد و برای بهبود هر چه بهتری آن راه‌کارهایی تنظیم کرد.
دراین رمان یادداشت‌های پزشک جراح از روند حرکت و رشد سگ بعد از پیوند بیانگر نگاه نظارتی بر شکل و سامانه‌ی هدایت یک جامعه است. البته باید به این نکته توجه داشت که بسیاری حتی بعد از اعلام تحقیقات و بررسی‌های بوجود آمده توسط کارشناسان اجتماعی و اقتصادی نسبت به ضعف و کاستی‌های طرح مدیریتی کمونیست؛ همچنان متعصبانه از آن دفاع می‌کردند و می‌کنند و هرکه را در برابر خود می‌دیدند از بین می‌بردند. در حالی‌که در رمان دل سگ–پزشک جراح بعد از تحقیقات و یادداشت‌برداری‌های متعددی که از پیوند بدست آمده از سگ مشاهده می‌کند درمی‌یابد که روند اجرای نظریه او خطا بوده و شرایط از آن‌که قبل‌تر بود هم بدتر شده. او با حقیقت مواجه می‌شود آنرا می‌پذیرد و تصمیم می‌گیرد تغییری را که بوجود آورده است به حالت اول خود برگرداند. این نگاه بولگاکف مورد نقد بسیاری از انقلابیون قرار گرفت تا جایی‌که 40 سال اجازه چاپ نداشت.

زمانی که این کتاب رو شروع کردم، هیچ چیزی دربارش نمیدونستم ولی از ابتدا، من رو میخکوب کرد. 😐
فصل‌های اولش دردناک و آزاردهنده بود ولی از شروع و نقطه عطف عداستان، دیگه نتونستم چشم از متن بردارم.
داستان درباره یه سگ ولگرده که یک دانشمند عجیب به نام «پروفسور فیلیپ فیلیپوویچ پری آبراژنسکی»، اون رو به خونه‌اش میاره مداوا میکنه و غذا میده و ازش مراقبت میکنه‌. بعد از چندماه که سگ (شاریک) انرژیش رو به دست میاره، توی یک آزمایش جراحی خاص، دکتر مغز یک انسان تازه فوت شده رو برای بررسی چند فرضیه، به مغز سگ پیوند میزنه و درحالی که انتظار نمیرفت سگ چندساعت بیشتر بعد از آزمایش زنده بمونه، کم کم تغییراتی توش به وجود میاد و شباهت زیادی به انسان پیدا میکنه.

سلام یک ستاره کم کردم چون داستان یه مسئله داره...
نقد: ببینید داستان در فضای اجتماعی و سیاسی زمان شوروی منتشر شده و روند داستان، داستان فانتزی گونه است و نویسنده داستان که پزشک هم بوده در کنار گفتن مسائل اجتماعی و سیاسی، اشاره‌ای به پیشرفت‌های علمی بشر در آینده میخواسته داشته باشه منتهی از یجایی به بعد داستان دیگه غیر واقعی میشه ازاونجایی که با پیوند مغز انسان به سگ، سگ شکل وشمایل یک انسان رو پیدا میکنه و این از جذابیت داستان کم میکنه چون یک سگ با تفکر انسانی به طور بالقوه دارای حس بویایی بیشتر از انسان و قدرت آرواره‌های بیشتریست و داستان میتونست روایت جذاب و گیرایی بیشتری داشته باشه و اتفاقات هیجان انگیز واقعی رو روایت کند.

من آثار بولگاکف به‌خصوص یادداشت‌های یک پزشک جوان رو خیلی دوست دارم، اما با وجود اینکه مسائل سیاسی آن دوران در این کتاب به نحو جالبی بیان شده و ایده اصلی هم متفاوت و جذاب است، فکر می‌کنم بهتر بود برخی ویژگی‌های خوب انسان یا سگ در موجود خلق شده ادامه می‌یافت مثل وفاداری و... با این‌حال فقط ویژگی‌های پست هرکدام تلفیق شد و موجود کریهی به وجود آمد. هرچند که داستان در کلیات و یا جزییات براساس منطق و علم رایج پیش نرود ولی شاید رعایت چنین نکته‌ای کمی فضای داستان را مهیج‌تر می‌کرد و خواننده را درمورد سرنوشتی که شایسته این موجود باشد، دچار سردرگمی و هیجان بیش‌تری می‌نمود.

خوب بود یه داستان تخیلی که با‌ ظاهری به ظاهر علمی نوشته بود و می‌خواست این مطلب رو برسونه که ذات آدم هر چی که باشه هر چقدر هم که تلاش کنن به ظاهر سازی تغییرش بدن بازم قابل تغییر نیست و یا اینکه سختی و آزار اطرافیان می‌تونه رو شخص تاثیر بزاره و شخصیت اونو بدتر کنه مثل اینکه اون سگ تحت تاثیر شرایط بد زندگیش خیلی آسیب‌ها خورده بود ولی من یه نقدی داشتم اینکه نویسنده به این مطلب اشاره نکرد و که حتی ذات خود آدم‌ها هم قابل تغییره و اگه خودش بخواد میتونه آدم بهتری باشه فقط به این شرط که خودش بخواد ولی انگار نویسنده به این مطلب هیچ اشاره‌ای نداشت

خودمم از پر گویی حوصلم سر میره
فقط پیشنهاد میکنم، مطالبی که درباره کتاب از دیدگاه کتابراه هست رو، اول بخونید.
بعد نظرات رو از دست ندید، بعضی از اونا بسیار کمک کننده هستن.
منم بشخصه، بنا به سلیقه خودم، واقعا لذت بردم.
از اون سورئال‌های بود که مرز واقعیت و خیال مثل ابرهای چند رنگ غروبای تابستان با هم قاطی میشن و دست نوازش ب چشاتون میکشند تا کیفور شین و ازشون نپرسین کل روز کجا بودن که خورشید آتیش میسوزوند؟
فضا سازی چنان فوق‌العاده است که محاله تا اسم بولگاکف بیاد، این اثرش صف اول واینایسته.

این کتاب نوشته میخائیل بولگاکف نویسنده روسی است. کتاب در مورد سگی بی پناه و بی خانمان به نام شاریک است که روزی پروفسوری با نام فیلیپ فیلیپوویچ او را به خانه خودش میبرد. سگ بیچاره بدون اطلاع از اینکه چه اتفاقی برای او خواهد افتاد، شادمانه به خانه پروفسور میرود ولی پروفسور قسمتی از مغز انسان را طی عمل جراحی به او پیوند میزند. پس از عمل، سگ از درک و عقل انسانی برخوردار شده و اتفاقاتی غیرعادی برای او رخ میدهد. یکی از کتابهای جذاب و درجه یک که تا حالا خوندم.

در اینکه اثر محشری بود شکی نیست، منو انداخت یاد مسافرهای توی تاکسی خودمون، و گاهی هم یاد خودم، که خیلی جاها دم از حق و حقوق میزنیم ولی بیشتر مواقعه در حال پایمال کردن حقوق دیگرانیم، متاسفانه گاهی هم قانون دستمونو در گرفتن حقی که لایقش نیستیم باز میذاره، به نظرم داستان میخواد برسونه که جامعه باید خودش پیشرفت کنه و وارد بلوغ بشه و نمیشه به زبان عامیانه روی چروتکه ویندوز نصب کرد. دقیقا اتفاقی که تجربه تاریخی مملکت خودمون نشون میده.......

فانتزی بسیار جالبی بود. مسایل زیادی را به چالش کشیده بود. ابتدا انقلاب کمونیستی شوروی که محور قضایا بود. دوم علاقه به کشف رازهای خلقت تا حد دست بردن در خلقت الهی. که همین کار در نهایت موجب بروز فجایع فراوان در جامعه خواهد شد. و بر عکس نظر بعضی از دوستان معتقدم خواسته بود بگه حتی اگر حیوان بی آزار باشی زمانی که به انسان تبدیل شدی جامعه تو را به سمت پست‌ترین خصوصیات برای تامین منافع شخصیت سوق میدهد. همان بهتر که حیوان باشیم و بی آزار.

داستان انسجام و تصویر سازی بسیار خوب و جذابی داری
درون مایه داستان سیاسی و به نوعی مذمت طبقه عوام و فرودست هست (که البته با عقاید من مخالفه)
شاید بشه دکتر فلیپویچ را نماد طبقه نخبه و فرادست که وجودشان همواره برای جامعه مفید و لایق هر ثروتی هستند و لطفشان شامل عوام هم میشود و شاریک یا سگ انسان نما را نماد عوام غرغرو که مدام توسط دیگران تحریک میشوند و به جای کار و تلاش در پی انتقام از فرادستان هستند

کتاب از زبان سگی خیابانی است که توسط انسان‌ها آزار بسیاری دیده است و همه چیز از آنجایی آغاز میشود که سگ با مردی همراه شده و به محل اقامت او به میرود. پس از مدتی سگ متوجه می‌شود که مرد هدفی بجز نگهداری از او دارد و.... کتاب نشان دهنده عقاید ضد کمونیستی نویسنده (بولگاکف) است.

همیشه نویسنده‌های روسی آدم و شگفت زده میکنن..
چقدر زیبا انقلاب روسیه رو زیر سوال برده و چقدر زیبا استعاره‌ای به کار برده که اگر چه سگ به انسان تبدیل بشه آخرش خوی حیوانی خودش رو داره...
و واقعا خوندنش لذت بخش بود درسته تو سه بار خوندمش ولی اگر تو شرایط بهتری خونده بودم حتما از اول تا آخرشو یکباره میخوندم...

نویسنده در این کتاب کشور روسیه رودر نماد قلب سگی توصیف کرده ولی من در حین خوندن اعمال بسیاری از افراد که به شکل شاریک بود به نظرم در میومد، در قسمتی از کتاب میگه اگر انسان تصمیم بگیره هر وظیفه‌ای رو که داره به نحو احسن انجام بده و اینقد به اصلاح وظایف دیگران نپردازه دیگر نیازی به انقلاب نیست.

داستانهای اموزنده وسرگرم کننده مثل این عالیه مردم حوصله نصیحت شنیدن و به راهکار گرفتنای 21 روش الکی و کشکی که هیچ ربطی به فرهنگ و شرایط مملکت ماندارن رو نمیپسندند اونا برا جامعه ایی با شرایط ایده ال و مهیا بودن حقوق حقیقی شهروندی خوبن

دل‌سگ بهش بیشتر میاد یا من و خیلی از خوانندگان کتاب با این اسم ازش یاد میکنیم، بی‌تردید از بهترین رمانها با توصیف بی‌مانند از طبقات اجتماعی.. حتما در خصوص حواشی کتاب هم مطالعه کنید. دل‌سگ تا اخر عمر همراهتون هست و فراموش نمیشه...

کتاب در کنایه‌ای از استحاله مردم روسیه در یک فرآیند عمدی است. همچون سایر آثار روسی گاهی دارای توضیحات مفرط است که نمک ادبیات روسی است. متن دارای اشتباه تایپی است و جلد کتاب علی رغم تناسب با متن بسیار بدسلیقه است. دوست دارید کتاب را بدون وقفه مطالعه کنید.

من کتاب رو تموم نکردم ولی هرچه بیشتر جلو میرم شباهتهای بیشتری بین شارزک و بسیاری از آدمهای جامعه خودمون میبینم. جامعه رو نمیشه بزور هل داد که پیشرفت کنه و بیشتر از ظرفیت افراد ازشون انتظار داشت. اینکار بدتر باعث عقب گرد میشه که مشابهش رو دیدیم.

کتاب ارزش یه بار خوندن رو داشت ولی خوب نسبت به مزرعه حیوانات ده هیچ عقب تر هست وقتی شما مزرعه حیوانات رو خونده باشید دیگه نیازی نیست این کتاب رو بخونید ترجمه کتاب هم خیلی سانسور داشت
در کل داستان گنگی داشت و به اون اندازه که باید راجع به عقاید کمونیستی نبود

شدیدا خواندن این کتابو به کسانی که برای حقوق حیوانات ارزشی قائل نیستن پیشنهاد میکنم
بسیار زیبا شما درک خواهید کرد که حیوانات هم حق زندگی دارن دقیقا مثل انسانها و نباید ساده از کنار حیوانات رد شد
کتاب خیلی جذاب شروع میشه و با همون جذابیت به پایان میرسه

یکی از کتابای مورد علاقمه جنون یه پزشک واسه رسیدن به اهدافش رو نشون میده اون هم خیلی خوب و قابل درک کمی طنز هم داخلش داره گرچه سگ به ظاهر انسانی رسیده بود ولی چون قلب سگ رو داشت هیچوقت نمیتونست مثل یه انسان رفتار کنه پیشنهاد میکنم حتمن بخونید 🌹

کتاب سرشار از تمثیله و میشه به یک سری جریانات سیاسی اجتماعی هم ارتباطش داد یک کوچولو با پایان بندیش مشکل داشتم و نظرم این میتونست بیشتر توصیف کنه اون اتفاقات رو در کل بسیار کتاب جذاب و پرکششی هستش و این نسخه اش ترجمه و نگارش خیلی خوبی داره

با سلام
ممنونم از مترجم کتاب به نظرم در ترجمه موفق بودند اگر چه کتاب به نوعی علمی تخیلی ایست ولی در آنجایی که دانشمندان از کار خود پشیمانند که چرا موجودی اینچنینی پدید آوردن وبه نوعی در خلقت دستکاری کردند اوج داستان است

تصویر سازی فوق العاده، که نویسنده انتقادهاش رو به زبون سگ مطرح میکنه... در عین سادگی و پر مغز
در اوج داستان و پس از جراحی بسیار دلپذیر و گاها طنز گونه میشود... صدای خنده‌های من از پس تصویرسازی خوب داستان برایم جالب بود

۶ صبحِ روزی که صفحات آخر کتاب رو خوندم، بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد و بعد از چند شب تونستم راحت بخوابم. اصلا نمیتونستم حضور آقای پولیگراف رو تحمل کنم..... از لحاظ تحقیقات علمی و پزشکی جالب بود...

جایگاه رفیع انسانیت رو بنوعی بیان میکرد
اینکه صرف نظر از جسم که چه موجودی زندگی میکنه، روحیات و عواطف در شخصیت فرد نقش داره. کلا دیدگاه نویسنده و زاویه دیدش نسبت به قضیه برام بسیار جذاب بود. ممنون از کتابراه

واقعا عالی و خلاقانه و دقیق بود من رو یاد نوشته‌های اقای ژول ورن انداخت. لذت بخش بود و ترجمه کتاب به قدری عالی بود واقعا تعجب کردم کسی بتونه انقدر خوب ترجمه کنه. خوندنش رو از ته دل توصیه میکنم.

داستانی بود مربوط به مردم خاص روسیه که بولگاکف بسیار زیبا به آن پرداخته بود ومث بقیه آثارش به نظام اشتراکی حاکم تاخته بود. بهر حال من آنرا پسندیدم و توصیه میکنم. به دوستداران کتاب.

اولش که شرو کردم به خوندن خیلی خوب و جذاب بود ولی هرچه جلوتر میرفتم از جذابیتش بنظره من کم شد اصلا اونجوری که انتظار داشتم تمام نشد و خیلی چیزا هم نامفهوم بود انگار که پنجاه درصدش سانسور شده باشه

آها! قلاده نداری. عالی شد. درست همانی هستی که می‌خواهم" بشکنی زد. "دنبالم بیا، سگ خوب!
.
فوق العاده بود، البته با خوندن نقدهایی که براش نوشته شده میشه بیشتر هم لذت برد.

کتاب واقعا" بی نظیر و درجه یک هست، خواندنش رو به همه عزیزان پیشنهاد میکنم جوری که دلتان نمیخواد کتاب رو تا ته یکجا نخونید. من که لذت بردم امیدوارم شما هم بهره ببرید. با تشکر از کتابراه

داستان تخیلی و فانتزی که دور از باور ذهنی نیست و به نظر من بولگاکف با قلب سگی به ویژگی‌های انقلاب اشاره داره که هر انقلاب و تغییری اونجور که انتظار داریم پیش نمیره

من نقدی ک نسبت ب این کتاب دارم
اینکه یهویی از‌ی شاخه میپره ب‌ی شاخه دیگ و سر انجام مطلب قبلی مشخص نیست
و باعث میشه در ذهن مخاطب داستان درک نشه و از ادامه خوندن منصرف بشه:)

تا حالا تو این سبک کتاب نخونده بودم و به نظرم کتاب عجیب و جالبی بود، احساس می‌کنم مفهوم داستان از اون چیزی که من متوجه شدم عمیق تر هست، در کل چون ذهنمو مشغول مفهوم کرد خوشم اومد

شخصا این داستان رو بهترین نوشته بولگاکف میبینم, بعد از داستان میرا از کریستوفر فرانک هیچ داستانی نتونسته بود تو ذهنم میخکوب شه تا قلب سگی رو خوندم. عالی

شاهکار. کتاب‌های این نویسنده خیلی متفاوت و جذاب هستند. این نویسنده برای گفتن حرف‌ها و نقد هاش در پشت داستان و مخفی کردنشون در داستان‌ها نابغه اس

کتاب خیلی جذابی بود چندین کتاب دیگه ازین نویسنده دارم که حتما میخوام بخونم چون این کتاب خیلی مشتاقم‌ کرد با این نویسنده و نوشته هاش بیشتر آشنا بشم

خوبه. تمام کتاب‌ها و رمان‌ها ارزش خوندنو داره ولی چون تعدادشون زیاده معمولا آدما وقت خوندن همرو ندارن و باید بر مبنای علاقشون پیدا کنن و بخونن

داستان قشنگی بود، فقط در ابتدای داستان استفاده مکرر از نام‌های کامل افراد و نام‌های عامیانشون باعث گیج شدن خواننده در شناسایی شخصیت‌ها می‌شه.

ب نظر من این کتاب و قلعه حیوانات و نون والقلم بزرگوار ال احمد درون مایه سیاسی اما پر از ظرایف زندگی اجتماعیست ک خواندن انهارا به همه پیشنهاد میکنم

کلا اگه کتابهای خوبتون نوشتاری بود باور کنید همه ش رو‌خریداری میکردم اما اصلا تحمل نشستن و گوش دادن به جای خواندن رو ندارم گوش دادن واقعا کسل کننده است

من این کتابو دوبااااار‌ خوندم از شدت خوب بودنش واقعا برای‌خوندن توصیه میکنم و به نظرم ارزش وقت گذاشتن داره ادمو به فکر فرو میبره و...

در ژانر خودش جالب بود ولی سلیقه هرکسی نیست!! مرسی از کتابراه که امکان داشتنه یک کتابخانه کامل را در اختیار ما جوانان میگذارد

کتاب بسیار آموزنده و در عین حال جالب قطعا بعد خوندن کتاب دیدتون نسبت ب حیوانات و مخصوصا سگ‌ها عوض میشه کمک میکنه با حیوانات مهربون تر باشیم

اوایل کتاب خیلی جذاب نبود ولی کم کم جالب شد. فقط تلفظ کلمات و اسامی روسی سخت است و گاهی موقع خواندن کتاب گیج کننده می‌شود. سپاس

کتابی بسیار سرگرم کننده برای آماتور‌ها که فقط جنبه‌ی سرگرمی کتاب رو میبینن.
برای من که بعضی کتاب هارو سخت به انتها میرسونم واقعا جالب بود

دستمریزاد واقعا عالیه
کتاب انقدر جذاب که شروع به خواندن میکنی دوست داری تا پایان کتاب یکسره ان را بخوانی

ادبیات روسیه همیشه حرف اول رو زده کتاب قلب سگی هم از بولگاکف واقعا عالی در حین کم حجم بودن ولی سرشار از لحظاته عالیه

هر کسی که قدرت تکلم داره که انسان نیست. ذات چیزی نیست که بشه تغییرش داد. نویسنده اینو خیلی جالب نشون داده

ادبیات روسیه جذابیت‌های خاص خودشو داره و برای علاقه مندان به این ادبیات سرد و تاریک کتاب بسیار خوبی هست.