نقد، بررسی و نظرات کتاب هشت جنایت بی‌عیب و نقص - پیتر سوانسون

نقد کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص یا هشت قتل حرفه ای: ۱_ در ابتدا و طول داستان، کتاب‌های خارجی زیادی معرفی می‌شدن که بنظرم گاها خسته کننده و گاها انگیزه دهنده برای خوندنشون میشدن. ۲_ شخصیت مال که با وجود اینکه همسرش بهش خیانت کرده دوسش داشت و در عین حال خودش در مرگش نقش داشته برام قابل قبول نبود. ۳_ بنظرم شروع خوبی داشت و پایانش غیر قابل پیش بینی بود و تا انتهای کتاب هنوز درگیر ماجرا و کشف حقیقت هستید که نویسنده لطف کردن و لی فصلی به عنوان همه حقیقت گذاشته بود و جایی که دروغ گفته بود اصلاح میشد. ۴_ به طور خلاصه داستان درباره به کتابفروشی هست که یه لیست از کتاب‌های مورد علاقه ش رو منتشر می‌کنه. همسرش که بهش خیانت می‌کنه و از قضا معتاد هم بوده با ینفر آشنا میشه و مال اون رو مقصر می‌دونه. در نهایت تو سایت یه نفرم پیدا می‌کنه که اون رو براش بکشه و در ازاش هم اون یه نفر دیگه برای اون شخص بکشه و جنایت‌ها از اینجا شروع میشه که همشون به لیست مربوط میشه و تا جایی ادامه پیدا می‌کنه که مال رو درگیرش بکنه، بعد‌ی مامور میاد و ازش میخاد بین قتل‌ها و لیستش ربطشو پیدا کنه در نهایت هم که اون شخص قاتل رو خودش پیدا می‌کنه و می‌کشه. ۵- اما سرنوشت مال اینه که در نهایت خودشو هم به شیوه لیستش به قتل می‌رسونه تا قتل‌های لیستش رو تکمیل کنه به عنوان اولین کتاب جنایی که خوندم عالی بود و دوس نداشتم تموم بشه.

۱- روند داستانی خوبی داشت و نویسنده توانسته بود مخاطب رو جذب داستان کنه مخصوصا علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی را. ۲- نام کتاب هم عالی بود برای جذب خواننده ۳- خیلی خوب داخل داستان شخصیت پردازی شده بود ۴- شروع خوب داستان باعث میشد خواننده از داستان خسته نشود و به خواندن ادامه دهد ۵- بعضی از خواننده‌های داستان‌های جنایی علاقه دارند واضح قاتل را پیدا کنند و از آن سردرگمی که از اول داستان داخل آن غرق شده‌اند نجات یابند و بعضی دیگر می خواهند در همان سردرگمی شناور بمانند پس انتهای این کتاب جنایی شاید مورد علاقه بعضی‌های اول نباشد اما من به شخصه (با توجه به علاقه و تفکر خودم) انتهای داستان خیلی جالب بود چون با مبهم بودن خود خواننده را حتی بعد از تمام شدن کتاب غرق در کتاب نگه داشته بود. ۶- نام بردن از کتاب‌ها و نویسنده‌ها و فیلم‌ها دیگر داخل این کتاب خیلی عالی بود و برای خواننده‌های داستان‌های جنایی خیلی جذاب خواهد بود

یک کتاب جذاب، معماگونه و جنایی پیتر سوانسون علاقه عجیبی به نوشتن داستان‌های جنایی دارد و آثار متعددی هم در این زمینه نگاشته است. هشت قتل حرفه‌ای از آن دست کتاب‌هایی است که دوست داری وقتی آن را مطالعه می‌کنی تا انتها بخوانیش و این نشان می‌دهد که داستان در خلق موقعیت معماگونه و جذاب به قدر کافی توانمند بوده است. برای من پایان داستان به گونه‌ای غیر قابل پذیرش بود و حتی غیر قابل فهم اما مشخصا مالکوم دیگر خسته شده بود خسته از همه چیز...
از اواسط داستان تقریبا می‌شد حدس زد که قاتل کدام شخصیت است مخصوصا یک گزاره درمورد نرو که می‌توانست قاتل را لو دهد.
تحقیر، خرد شدن شخصیت، مصرف مداوم مشروبات الکلی، آزار جنسی، سبک زندگی منزوی و تنها از جمله مهم‌ترین فاکتورهایی است که آدمی را به ورطه قتل و جنون می‌کشاند.
ماجرایی که برای کلیر در دبیرستان اتفاق افتاد برای من تداعی کننده اولین سکانس‌های وکالت کوین لوماکس در پرونده معلم دبیرستان دخترانه بود که در وکیل مدافع شیطان به نمایش گذاشته شد. ترجمه روان و قابل قبول بود. به همه کسانی که به سبک داستان‌های معماگونه و جنایی علاقه مند هستند مطالعه این کتاب را توصیه می‌کنم.
ممنون از کتابراه

ضمن تشکر از نویسنده و همچنین مترجم کتاب.
به نظر من میشه با دو دیدگاه درباره کتاب صحبت کرد و نظر داد؛
دیدگاه اول اینه که داستان پر هیجانی رو با فضاسازی عالی و به جایی رو شاهدیم که شخصیت‌های متعدد و پویایی داره، که این خودش باعث میشه در وهله اول خواننده جذب داستان بشه و تا انتها اون رو دنبال کنه و در وهله دوم خواننده رو به نحوی وارد داستان می‌کنه که اون رو به فکر وامی داره و سبب میشه شخص خواننده با اختیار برای حل معما فرضیه سازی کنه. این دو مورد باعث میشه که خواننده برای حل معما وارد داستان بشه، به تکاپو بیفته و به پویایی برسه و از حالت منفعل (خواننده صرف بودن) در بیاد.
دیدگاه دوم هم همانطور که در داستان هم بهش پی می‌بریم و شاید خود نویسنده به طور ضمنی اون رو بیان کرده، تأثیری هست که در طولانی مدت بر ذهن خوانندگان این قبیل داستان‌ها میذاره، و یه سری اقدامات و اعمالی مثل قتل نفس رو عادی جلوه میده. که این درک بالا و ذهن خواننده رو می‌طلبه.

کتاب خوبی بود من از قصه‌اش خوشم اومد. نگارش کتاب خوب بود و حتی اعراب گذاری کلمات رو هم رعایت کرده بود که کمتر کتابی این کارو میکنه و اشتباهات دستوری و نگارشی خیلی کمی داشت. نحوه پرداخت قصه عالی بود چون اجازه نداد تا آخر قصه بفهمیم قاتل کیه یا حتی حدس نزدیکی بزنیم. کلی کتاب در قصه معرفی شده که من هر چی گشتم توی کتابراه و اینترنت پیداشون نکردم جز‌ی دونه، میخواستم بدونم کتابا واقعی هستن و اگه هستن چرا هر چی میگردم پیداشون نمی‌کنمممنون میشم کتابراه راهنمایی‌ام کنی برای پیدا کردن کتابا البته اگه واقعی هستن، که اگر اینطور باشه پس با کلی کتاب جدید هم آشنا میشیم از طریق این کتاب که اینم عالیه. کتاب پایان بندی خوبی هم داشت هم معقول بود هم مرتبط به قصه، بر خلاف کلی از کتابای معمایی که قبلا خوندم و پایان باز یا بی ربط به داستان یا پرت و پلا داره. پس در نتیجه از نظر من ارزش مطالعه رو داره این کتاب و من پسندیدم همه چی‌اش رو. راستی توی زمینه نوع قتل و موضوع جنایی هم قصه و روش متفاوت از اکثر جنایت‌ها داشت که اینم خیلی جذبم کرد. مررررسی کتابراه که کتابای خوب بهمون معرفی میکنی. دم همه تیمتون گرم

داستان کتاب خیلی هیجان انگیز نبود هر چند که پایان هم خیلی قابل پیش بینی نبود ولی از همان ابتدا مشخص بود که راوی داستان خودش در قتل‌ها نقش دارد. داستان توسط صاحب یک کتاب فروشی روایت می‌شود که در سایت کتابفروشی خود سال‌ها پیش لیست ۸ کتاب جنایی را که از دید او بی عیب و نقص بودن قرارداده حالا قاتلی پیدا شده که مطابق این لیست اقدام به قتل می‌کند و یک مامور پلیس که تا حدی به این فرد مشکوک است می‌خواهد در پیدا کردن قاتل به او کمک کند. ابتدای داستان ریتم داستان کند هست و همچنین به داستان‌های جنایی متعددی اشاره شده است و شیوه قتل در برخی از آن‌ها با جزییات توصیف شده، از جهتی برای اشنایی با رمان‌های جنایی دیگر خوب است ولی تا حدی ذهن خواننده را از موضوع اصلی دور می‌کند. همچنین توضیحات زیادی در برخی مواردی داده شده است و همچنین گفتگوهای ذهنی راوی هم زیاد است که کمکی هم به روند داستان نمی‌کند و فقط حوصله سر بر است. یک نکته هم برای من مشخص نشد انگیزه راوی از قتل معلم همسرش (همسری که به او خیانت کرده) چه بوده و اصلا در طول داستان به آن اشاره‌ای نشده، البته درست است که همسر مرد را در دوران کودکی مورد آزار قرارداده است، اینکه مرد بخواهد او را به قتل برساند خیلی منطقی نیست و بدون هیچ مقدمه‌ای در اواخر داستان فقط به قتل معلم اشاره شده است. علاوه بر این انگیزه پلیس بازنشسته و دوست مرد از ارتباط دادن قتل‌ها به او هم چندان مشخص و منطقی نبود و نویسنده می‌توانست انگیزه بهتری ارائه دهد.

سلام خدمت کتابراه عزیز مدت زیادی از تمام کردن کتاب نمی‌گذرد و بهتر است بگویم که تمرکز خود را از دست داده ام. اول از همه ترجمه کتاب واقعا در ابتدا خیلی ضعیف بود مثل اینکه گفتم یا گفت در حالی که واقعا نیازی به این‌ها نبود و باعث شد تمرکزم رو از دست بدم و یا حتی بعضی جاها ترجمه درستی نشده بودو مشکل داشت. در ابتدا کتاب خیلی به معرفی کتاب‌ها و مقتول‌ها می‌پرداخت و خوب کمی گیج کننده بود و و اما اگه بخوام از دید بهتری بگم باعث شد با کتاب‌های دیگری آشنا شوم. مالکوم با اینکه همسرش بهش خیانت کرده بود اما بهش وفادار بود و اجازه‌ای هرکاری را به همسرش میداد و حتی حاضر شد به خاطرش آینده خودش را هم به خطر بیندازد. موضوع داستان جوری بود که سعی میکردم قاتل رو به غیر از مظنون اصلی حدس بزنم و در آخر اصلا فکرشم نمی‌کردم. و حتی فکر میکردم همون طور که خودش می‌گفت تمامی اینکار‌ها به عهده‌ی خودش باشد. در مورد قتل استیفون نتونستم درکش کنم. و موضوع داستان تا حدی منو یاد سریال خون سرد و کتاب بیمار خاموش انداخت. و دیگر اینکه اگر برای بار اول میخواهید کتاب جنایی و معمایی بخوانید اصلا از این کتاب شروع نکنید چرا که جز مشغول کردن ذهن‌تان کاری دیگر نمیکند و حتی باعث متنفر شدم شما از کتاب‌های با این موضوع می‌شود...

نقد کتاب فراتر از یک رمان یک رمان معروف و بشدت گیرا این رمان گیرا و پرکشش میتواند همه جوره انتظارات شمارا از یک رمان جذاب و عالی بر آورده کندرمان ابتدا با فضایی وهم آلودی برجسته سازی میشود و همینطور که پیش میرود اتفاقات و به همراه آن شخصیت‌های متفاوتی را دوره هم می‌اورد. در اواسط رمان نویسنده مشغول دورخیز میشود تا در فواصل پایانی شمارا به طور کل ماتو مبهوت خودش کند. اواخر کتاب آنچنان رمان جذاب میشود که کنار گذاشتن آن کار آسانی برایتان تلقی نمیشود. یکی از نقاط قوت این داستان زیبا، خط سیر داستانی بسیار جذابش است و همینطور شخصیت‌های شرور و قهرمان که به خوبی در کنار هم تعاملاتی بر قرار میکنند. توصیه میکنم حتما فیلمش رو هم نگاه کنید نقاط قوتنگارش عالی داستان فضا سازی عالی و وهم انگیزشخصیت پردازی معرکه نقاط ضعف شاید میتواند گفت که بعضا دچار تناقض میشدیم اما به ندرت پیش می‌امد

به نظرم این کتاب از بیشتر کتاب‌هایی که تازگی ها توی شبکه‌های مجازی معرفی شدن بهتر بود. درسته کاملا عالی نبود و بعضی جاهایش کسل کننده بود ولی قسمت‌های پیش بینی نشده و خاصش خیلی بیشتر بودن. در کل جزو کتاب های خوب بود. احتمالا هر کسی که کتاب رو می‌خونه و عاشق کتاب‌های معمایی و جنایی هست، کتاب‌هایی رو توی ذهنش داره که به نظرش باید توی لیست ۸ جنایت بی عیب و نقص تاریخ باشن و از ان جایی که من طرفدار آگاتا کریستی هستم به نظرم باید تعداد بیشتری از کتاب‌های آگاتا توی لیست می‌بود. با این که توی کتاب زیاد به شخصیت برایان پرداخته نشد ولی من با برایان راجب این موضوع که قتل بی عیب و نقص وجود نداره موافق بودم. ولی شخصیت مالکوم تا حدودی برام غیر قابل درک و دوست نداشتنی بود. از نظرم شخصیت باهوش و جذابی نبود.

کتاب خوبی بود روند شروع داستان کند بود ولی بعدش جالبتر میشد به نظر من اینکه اگه زیادی به چیزی فکر کنی و دنبالش باشی‌ روزی باعث میشه تبدیل اون چیز بشی درون مایه اصلی داستان بود برخلاف بقیه دوستان من سکوت مال از خیانت‌های همسرش رو منطقی میدونم چون خودشم به اینکه این الگویی بوده که بین پدر و مادرش جریان داشته اشاره میکنه و این الگو روی ناخودآگاه مال تاثیرش رو گذاشته و اینکه چرا معلم بچگی کلر رو کشته هم منطقیه چون اون کسی بوده که باعث شده کلر از همون بچگی آسیب ببینه و برای فرار از این آسیب به مواد پناه ببره همونقدر که آتول تو آسیب زدن به کلر مقصر بود، در کل خیلی داستان پیچیده و روانشناسانه‌ای داشت واینکه شاید ماهم که این همه دنبال کتاب جنایی هستیم داریم مارتی وجودمون رو تغذیه میکنیم.

داستان به اندازه کافی جذاب هست و آدم علاقمند میشه که تا آخر بخونه. در طول داستان سرنخ‌های لازم رو میده. البته نمیشه خیلی با شخصیت‌های اصلی همذات پنداری کرد. کتابهای زیادی در طول داستان معرفی میشه که به نظرم مترجم محترم می‌توانست علاوه بر توضیحاتی که داخل کتاب می‌اومد، در زیرنویس اضافه کنه. همین موضوع به جذابیت داستان لطمه زده. ترجمه روان و به زبان محاوره‌ای هست. در کتاب به کلاریس استارلینگ (اسم یه پرنده) اشاره شده، در صورتی که اسم یه شخصیت تو کتاب سکوت بره هاست. غلط‌های املایی هم شامل (می تونستم. دو نف رو، راجه به، لیسست، سوالهای زیاد یدارم) بود. در کل داستان جالبیه و ارزش خوندن داره.

کتابی نیست که بخوام به کسی پیشنهاد بدم البته نقطه مثبت داشت و این بود که خواننده نمی‌تونست در مورد قاتل حدس نزدیک به یقینی بزنه به همین خاطر خواننده تا انتهای داستان پیش میره. از نقاط ضعفش به نظر من این بود که انگیزه مارتی واسه قتل‌هایی که انجام میداد بی اساس بود. این که یه نفر به خاطر خیانت همسرش و هیجان تو زندگیش دست به کشتن آدمایی بزنه که هیچ نقشی تو زندگیش نداشتن دلیل قانع کننده‌ای نیست. دوم اینکه آخر داستان شخصیت اصلی یه حرفایی میرنه که نشانه دو شخصیتی بودنه که اگه اینجوری می‌بود اطرافیانش باید متوجه این موضوع می‌شدند و کلا روند داستان عوض میشد.

سلام دوستان الان که دارم این متنو می‌نویسم همین الان کتابو تموم کردم دارم بهتون میگم اگه می‌خواین این کتابو بخونید باید قبلاً کتاب‌های جنایی زیادی خونده باشید چون کتاب به قدری تاریکه که اصلاً بهتون توصیه نمی‌کنم به عنوان اولین کتاب ژانر جنایی بخونینش بهتره برین با نوشته‌های امین عشیری شروع کنید و در این کتاب از تکنیک‌های روانشناسی و تاثیرگذاری استفاده شده که می‌تونه تاثیر شخصیت دو قطبی و یا پارانئیدی که در کتاب گفته شده روی ناخودآگاه شما بزاره پس لطفاً قبل خوندن کتاب آمادگیشو داشته باشید که قراره با چی روبرو بشید

من این کتاب رو برای دومین بار خواندم البته بخاطر مقایسه ترجمه‌ها و ترجمه این کتاب هم خیلی خوب بود من این کتاب رو با ترجمه دیگری و از نشر دیگه‌ای هم خواندم که همون کتاب هشت قتل حرفه‌ای از پیترسوانسون با ترجمه فرانک سالاری بود در حد سرگرم شدن بد نبود، اولش خیلی کشش نداره در حدی که مجذوب کتاب بشید و بخواهید زودتر تمامش کنید اما به نیمه کتاب که می‌رسید سعی می‌کنید زودتر تمومش کنید ولی در مقایسه با کتاب‌های معمایی دیگه خیلی نمیشه گفت این کتاب خاص هست، در کل ارزش یک بار خوندن رو داره و سرگرم کننده هست.

به نظرم کتاب جالبیه، بعضی از قسمت‌های داستان که احساس میکنی خسته کننده‌س دقیقا همون لحظه یک اتفاق غیر منتظره می‌افته که در رمان‌های جنایی همچین چیزی غیر معمول نیست و اینکه بعضی جاهاش گنگ باشه هم طبیعیه و در کل سرگرم کننده‌س. شخصیت اصلی (راوی) جذابیتی نداره و به نظرم نمیشه باهاش خوب ارتباط برقرار کرد و همین خصوصیتش باعث شده داستان سرگرم کننده‌تر به نظر بیاد. در طی داستان هم از رمان‌های دیگه هم نام برده شده و این به نظرم در رمان‌های جنایی نادره و جذاب.
در کل رمان خیلی خوبیه و اثری متفاوته و پیشنهادش میکنم.

هیجان انگیز و جالب و روان شناختی مردی که فقط می‌خواست همسرش در کنارش شاد باشد و با وجود رفتارهای ناشایست همسرش باز هم او رو می‌پذیرفت، درست مانند مادرش که چنین رابطه‌ای با پدرش داشت
همسری که زندگی آشفته‌ای در کنار پدر و مادرش داشته و بسیاری از موضوعات حل نشده‌ی دیگر در دوران نوجوانی...
پلیس بازنشسته‌ای که انگار چیزی و امیدی برای زندگی کردن نداشت و با انجام قتلها انگار زندگی براش معنا پیدا کرده بود
و بسیاری موارد دیگر... سیر داستان جالب و مهیج بود سپاس

داستان خوبی بود با اینکه کسالت داشتم وادارم کرد ظرف مدت دو روز البته دو تا سه ساعت صبح و تقریبا دو ساعت شب مشغول خواندن باشم باعث میشد پیگیر داستان شوی کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص اثر پیتر سوانسون، رمانی که توسط شهرزاد شهرابی فراهانی بسیار خوب و روان که نیاز به خواندن تکرار آن نباشد ترجمه شده است از دست اندرکاران کتابراه و کلیه مجموعه کمال تشکر را دارم ضمنا خواندن این کتاب را برای افرادی که میل به داستانهای جنایی و معمایی دارند پیشنهاد میکنم

داستان کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص در عین حال که سرگرم‌کننده است، معماهایی درون خود دارد که در مخاطب نسبت به خشونت و جنایت بیشتر تنفر ایجاد می‌کند. همچنین درک بهتری از روانشناسی شخصیت‌های اثر به دست می‌دهد. به این ترتیب، جذابیت و گیرایی داستان نه برای کشف هویت پنهان قاتل که برای دست یابی به انگیزه‌های اعمال انسانی و گاه عمل‌ها و عکس العمل‌های بشری است؛ چیزی که مخاطب را تا انتها تشویق به خواندن این داستان می‌کند.

به نظرم جالب بود اصلا خسته کننده نبود
چیزایی که در ادامه می‌نویسم داستان رو تا حدودی لو میده پس اگه کتابو نخوندید نظرمو نخونید
کاش مالکوم مرتکب قتل‌های بیشتر و برنامه ریزی شده تری میشد
اینکه مالکوم انقدر کلر رو دوست داشت ولی خودش اونو کشت پارادوکس کاملا خوب و نکته داریه اینکه یه فرد هر چقدر فوق العاده باشه برامون، همونقدر از کارای بدش بیشتر بدمون میاد
فکر میکنم مالکوم istp بوده

کتاب بدی نیست ولی اونقدرهام خوب نیست که بخواین به همه پیشنهاد بدین بخونن سلیقه‌ها مختلفه ممکنه کسی خوشش بیاد ممکن هم هست کسی نپسنده خودتون باید تصمیم بگیرید به هر حال ترجمه زیاد خوبی نداشت اوایل داستان کسل کننده بود وبعد خوب میشه اینقدر که تند تند میخوای بخونید وبعد هم که... من کتاب هشت قتل حرفه‌ای که در این کتابراه وجود داره رو پیشنهاد میکنم بخونید موفق باشید

تنها نقصی که داشت کلا از کتاب‌ها نام برده بود که گنگ میکرد فضا رو و از اول هم معلوم بود که راوی خودش آدم چندان بی گناهی نیست و خیلی به نظرم مسخره هست که یک مرد زن خودش رو آزاد بذاره که هرکاری دلش میخواد بکنه بدون اینکه جواب پس بده جنایت‌ها خوب برنامه ریزی شده بودن ولی احمقانه هست که بتونی به یه فرداعتماد کنی که برات آدم بکشه درکل کتاب خوب و سرگرم کننده بود ممنون از کتابراه

به نظرم نویسنده قصد داشته جذابیت ۸ داستان جنایی رو در یک داستان جمع کنه و ذهن خواننده رو تحت تاثیر تعلیق و هیجان مضاعف قرار بده اما بیشتر باعث سردرگمی و خستگی خواننده شده. زیاد بودن موضوعات مورد بحث و ظهور و حذف برخی شخصیت‌های بی اثر، روال داستان رو خسته کننده کرده طوری خواننده به جای علاقه به کشف راز و حقیقت ماجرا بیشتر دنبال زودتر تمام شدن قضیه است.

نکته بسیار مثبت کتاب اینه که مثل خیلی جنایی‌های دیگه نمیشه سریع خوندش و نیاز به تامل و تفکر داره البته که جاهایی خسته کننده هم میشه چون ریتمش میفته فقط به نظرم بهتر بود در مورد علت اقدامات بیشتر توضیح و شخصیت پردازی میشد تا در مورد شکلشون نثر کتاب هم روون و ترجمه و نگارش عالیه کتاب بسیار خوبیه هم جنایی هم روانشناختی

کتابی فوق‌العاده و سرگرم‌کننده است که اول در ذهن ‌خواننده انتظاراتی ‌به‌ وجود‌ می‌آورد و سپس تمام آن‌ها را نقش بر آب می‌کند. همچنین معماهایی درون خود دارد که در مخاطب نسبت به خشونت و جنایت بیشتر تنفر ایجاد می‌کند. همچنین درک بهتری از روانشناسی شخصیت‌های اثر به دست می‌دهد و به خاطر داشت که ادبیات جنایی زیر شاخه‌ای از ادبیات داستانی است.

این کتاب رو زمانی خوندم که به کتاب‌های جنایی علاقه مند شده بودم، بعد از چند تا کتاب جنایی که به نظرم فوق‌العاده بودن، این کتاب جالبه و سرگرم کننده، روند داستان رو دوست داشتم، زمان خوندن ازش لذت بردم اما در پایان به نظرم خیلی فوق‌العاده نبود. (در طی داستان از کتاب‌ها و داستان‌های معروف هم اسم برده و استفاده میشه)

با درود. کتاب خوبی بود. معمای خوبی داشت و آدمو جذب میکرد. اینکه از دید یک کتاب فروش نوشته شده بود و کتابای زیادی هم معرفی کرد به خواننده جالب بود. قابل پیش بینی نبود. من به خود راوی شک کردم حتی به معمور مالوی و دو تا کارمند کتاب فروشی. ولی به اون افسر بازنشسته اصلا شک نکردم. در کل نمره خوبی به کتاب میدم

کتاب هیجان انگیزی بود مخصوصا برای من که فیلم و رمان جنایی دوست دارم این روزا فیلم و سریال های زیادی ساختن و رمانهای زیادی نوشتن که شخصیت اصلیش یه آدم معمولی بوده که به خاطر یه سری اتفاقات شخصیتش به کلی تغییر کرده این کتاب به خوبی نشون میده رفتار آدم ها چقدر تاثیر داره روی اطرافیان، از هر لحاظ چه خوب چه بد

کتابی با نثر روان و ساده، توصیفات ساده و خوبی هم داره اصلا حس نمیکنی از یک فرهنگ دیگه داری میخونی و خیلی برای آدم نزدیک و صمیمی به نظر میاد نثر روانش برای من خیلی جالب بود، و برام مثل یک زنگ تفریح بود خوندن این کتاب، اگر به خواندن داستان‌های خارجی بی آلایش با کمی مزه‌ی پلیسی جنایی علاقمندید میتونه راضیتون کنه 🌿🌸

کتاب جالبی بود تا حدودی پایانش غیر قابل پیش بینی بود اینکه از داستان کتاب‌ها استفاده کرده بود هوشمندانه بود در طور داستان سرنخ‌های گم نامی داده میشد که میشد خط داستانی کتاب رو فهمید البته این تقربیا اسپویل حساب میشه اما شبیه سریال موش بود البته برای کسایی که سریال رو دیدن اسپویل هست

یکی از بی نظیرترین داستان‌های جنایی که ذهن مخاطب رو به چالش می‌کشه و به معنی واقعا این کتاب رمزآلود هستش و نمیشه اتفاق بعدی رو حدس زد. سناریو اول کتاب بسیار جذاب هستش به حدی که شما بسیار اشتیاق این رو پیدا می‌کنی که بفهمی انتهای ماجرا چیه و چه کسی و چرا این حوادث رو رقم می‌زنه.

کتابی بسیار عالی در ابتدای داستان کتاب هایی رو معرفی می کرد که به آدم انگیزه خوندن اونها را میداد. شروع بسیار عالی و ماجرای را مهیج و هیجان انگیز جلو بردند و پایانی بسیار خوب داشت اعراب گذاری مناسب که تو کمتر کتابی دیده میشه درکل اولین و بهترین کتابی در مورد جنایی بود که خوندم

با کتاب‌های جنایی که تا الان خوندم با اغماز برابری میکنه پایان داستان فوق العاده است و اینکه در طی داستان یه سری سر نخ وجود داره هم خوبه و ادمرو وادار میکنه به تفکر و حدس زدن ادامه داستان. در کل کتاب خوبی و من به علاقمندان کتاب‌های جنایی و معمایی پیشنهادش میکنم. سپاسگزارم.

جالب بود واقعا هویت قاتل قابل تشخیص بود اما یه جاهایی کتاب آدم رو گمراه می‌کرد شیوه قتل‌ها جالب بود بیشتر از این جهت دوست ش داشتم که کلی کتاب دیگه توی متن معرفی شده بود که واقعا مشتاق میشدی بخونیشون. البته ترجمه‌ای که من خوندم اسمش هشت قتل حرفه‌ای بود.

یجورایی سورپرایزت میکنه و من به شخصه دوسش داشتم و توی این کتاب داره داستان ۸ کتاب دیگه را هم یجورایی اسپویل میکنه مثلا کتاب قطار سریع السیر شرق از آگاتا کریستی را ولی خب همین باعث شد من در حدی از یه سری از این جنایات خوشم بیاد که کتاباشونا بخرم

کتاب بسیار جذابه و تا لحظه آخر جذابیتش رو حفظ می‌کنه جوری که نمی‌تونید کنار بگذارید هر چی جلوتر میره انگار به ته داستان و واقیعت نزدیک تر میشید ولی در واقع یه گره به داستان اضافه میشه و در نهایت آخر داستان متوجه پایان جذاب و غیر قابل پیش بینی آن میشید

به نظرم کتاب هیجان انگیز و جالبی بود البته از اول کتاب میشد حدس زد که قتلها زیر سر مالکوم هست ولی با این حال غافلگیری زیادی در کتاب بود
و البته توضیحات و شرح کتابهایی که میخواند کمی خسته کننده بود ولی خواننده رو تا انتهای داستان با خودش همراه میکنه

کتاب خوبی بود. ولی خیلی خوب با نویسنده نمی‌شد ارتباط گرفت. در انتهای داستان آخر نفهمیدم خود راوی هم در قتلها دست داشت یا نه. ولی خوب از اینکه کتابهای معمایی و جنایی دیگه توی داستان اومده بود خیلی خوب بود. و من مشتاق شدم بعضی از اونهارو بخونم. ممنون.

داستان جذاب بود و ادم رو دنبال خودش میکشید. اصن تکراری نبود ولی اخرش زیاد جذاب نبود. شخصیت مالکوم‌تا اخر مرموز موند درسته به این‌که بیماری روانی داره اشاره کوچیکی شد ولی بازم مرموز بود!! ولی در کل هیچی از جذابیت کتاب کم نکرد. به شدت پیشنهاد میشه

واقعا عالییی بود می‌تونم بگم از معدود کتابایی بود که بعد خوندش تا چند دقیقه مغزم کار نمی‌کرد و فقط به یه نقطه خیره شده بودم واقعا داستان جالبی داشت و تا لحظه‌ی اخر اصلا و ابدا فکر نمی‌کردم قاتل کی باشه و راجع به زندگی مال واقعا شوکم کرد

خب چند فصل اولش حوصله سر بر و کسل کننده بود ولی به ترتیب که کارکترها وارد قصه میشدن، داستان جذابتر و دوست داشتنی تر میشه. بخصوصی وقتی پرده‌ای از ابهام تا آخر قصه، همه داستان رو فرا میگیره باعث میشه تا نتونی کتاب رو ترک کنی.

اگر به داستانهای پلیسی و معمایی علاقمند هستید حتما این کتاب را زمین نخواهید گذاشت تا تمامش کنید
شخصیت پردازی به نظرم خیلی خوب انجام شده و به نوعی من خواننده را روی مواردی متمرکز می‌کند که نکته انحرافی داستان اصلی است

بخشهای انحرافی و راکد داستان خیلی زیاد. کلی انتظار می‌کشی که وارد یه قسمت هیجانی بشی که یکهو هیجان رو می‌خوابونه. بیشتر داستان درمورد چی خونده، چی خورده و چی پوشیده هست. آخر داستان به طرز داغونی تموم می.

من داستان رو نخوندم ولی کتاب رو تو کتابخونه‌ام داشتم و دو سه بار رفتم تا بخونمش. هر دفعه از ترجمه غیر کتابی و نادرستش خسته میشدم درباره داستان نظر نمیدونم ولی ترجمه کتاب یا حداقل اول کتاب اصلا جذب کننده و خوب نیست

جذاب بود اصلا برای من نگاه جدیدی بود به داستان‌های جنایی بعضی اشخاص مثل کارمند امیلی مرموز معرفی شدن و انتظار داشتی دست به یه حرکت جنایی بزنن می‌توانست طولانی تر باشه اما با این حال جذابیت و کشش داشت

کتاب فوقالعاده گیرایی بود. من بیشتر کتاب‌های جنایی دوست دارم و این یکی از بهترین هاش بود البته چند سال پیش کتاب غریبه‌ها در قطار رو خونده بودم و الان خیلی دم نی خواد بقیه کتاب‌های لیست رو هم بخونم

کتاب پر کشش و جذابی بود خط سیر داستانی خوب بود، نکته‌ی اخلاقی یا پند اموز نداشت، ترجمه عالی بود، غلط املایی نداشت، از این کتابها بود که میگیری دست تا تمام نشه زمین نمیذاریش
ممنون از کتابرراه

کتاب جذابیه من 2 روزه خوندمش از همون صفحه اول ادم جذب داستانش میشه و دلش میخواد یه روزه کتاب رو تموم کنه. لحن نویسنده خیلی اروم و بدور از تکرار و کلیشه است. هرچی جلوتر میره ادم هیجانی تر میشه داستان

چقدر خستته کننده و حوصله سر بر بود. اصلا اونجوری که دربارش تعریف شده بود هیجانی نبود.
تمامه دیالوگ‌ها از زبانه یک نفر گفته میشه.

یک کپی کم تر خوب از یک اثر خیلی خوب به نظر من نویسنده میخواست که از آگاتا کریستین تقلید کنه اما به نظر من زیاد موفق نبود و در کل کتاب خوبی بود وارزش خواندن داشت

من کتاب‌های این سبک رو زیاد خوندم ولی راجب این کتاب هیچ روند و یا داستان مشخصی وجود نداشت فقط یک سری کلیشه بود که حالا تکرار میشد و خب به دلم ننشست پس ادامش ندادم.