نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب - مت هیگ
4.6
1155 رای
مرتبسازی: پیشفرض
شاید خیلی وقتها به تصمیمات مختلف و شرایط متفاوت زندگیمون فکر کنیم و به این فکر کنیم که فلان موقع تصمیمم اشتباه بوده یا اگه فلان کار رو انجام میدادم الان وضع بهتری داشتم...
خلاصه که حسرتهای زیادی با خودمون داریم و همیشه فکر میکنیم یه زندگی خیلی قشنگ تر، بهتر و کامل تر در انتظارمون بوده اما یا ما به اندازه کافی خوب عمل نکردیم یا شرایط طوری که میخواستیم پیش نرفته...
شخصیت اصلی این کتاب هم دقیقا چنین حسرتهایی با خودش داره و مدام به راههای نرفته و کارهای نکردهاش فکر میکنه... تا اینکه بهش فرصتی داده میشه که تمام زندگیهایی که میتونسته داشته باشه رو زندگی کنه...
و در نهایت به دید جالب و منطقیتری نسبت به زندگی میرسه...
.
این کتاب میتونه در قالب داستان بهتون انگیزه بده... و برعکس خیلی از کتابهای انگیزشی موجود که آدم رو دعوت میکنن به مثبت اندیشی افراطی و بی حد و مرز؛ این کتاب میخواد با پذیرش غم به این موضوع برسید و بفهمید که هیچ زندگی آرمانی و کاملی وجود نداره که همیشه شاد و خوشحال باشید؛ همون طور که توی بخشی از کتاب نوشته شده: 《اگه میفهمیدیم هیچ روش زندگیای وجود نداره که بتونه ما رو دربرابر غم و اندوه مصون کنه، قضایا خیلی راحتتر میشدن. 》
خلاصه که حسرتهای زیادی با خودمون داریم و همیشه فکر میکنیم یه زندگی خیلی قشنگ تر، بهتر و کامل تر در انتظارمون بوده اما یا ما به اندازه کافی خوب عمل نکردیم یا شرایط طوری که میخواستیم پیش نرفته...
شخصیت اصلی این کتاب هم دقیقا چنین حسرتهایی با خودش داره و مدام به راههای نرفته و کارهای نکردهاش فکر میکنه... تا اینکه بهش فرصتی داده میشه که تمام زندگیهایی که میتونسته داشته باشه رو زندگی کنه...
و در نهایت به دید جالب و منطقیتری نسبت به زندگی میرسه...
.
این کتاب میتونه در قالب داستان بهتون انگیزه بده... و برعکس خیلی از کتابهای انگیزشی موجود که آدم رو دعوت میکنن به مثبت اندیشی افراطی و بی حد و مرز؛ این کتاب میخواد با پذیرش غم به این موضوع برسید و بفهمید که هیچ زندگی آرمانی و کاملی وجود نداره که همیشه شاد و خوشحال باشید؛ همون طور که توی بخشی از کتاب نوشته شده: 《اگه میفهمیدیم هیچ روش زندگیای وجود نداره که بتونه ما رو دربرابر غم و اندوه مصون کنه، قضایا خیلی راحتتر میشدن. 》
سلام و عرض درود خدمت تمامی دوستداران کتاب در مورد این کتاب فقط میتونم واژه فوق العاده رو بیان کنم اما کسایی که مثل خودم یکم عجولن و زود منصرف میشن بهتون توصیه میکنم دندون سر جیگر بگذارین و چند قسمت اول رو با وایب بدی که بهتون منقل میکنه ادامه بدین و از گوش دادن کتاب صرف نظر نکین قول میدم پشیمون نشین این کتاب داستان بسیار جذاب و گیرایی داره علاوه بر اون صدا پردازی و گویندگی گویندگان زیباییش رو چند برابر کرده و به نظر من میشه گفت کتاب صوتی این رمان بسیار بهتر و دلنشین تر از اینه که بخوای ورژن متنی رو بخونی هرچند که خودم هر دو ورژن رو دارم و ازشون لذت بردم توی این کتاب میفهمین که زندگی ما شاید کامل نباشه یا شاید فکر کنیم کلی حسرت داریم که با اشتباهاتمون و خطاهامون به وجود اومدن ولی اینا همش حالت دیگه ای از زندگیمونه که شاید واقعا اونی که میخواستیم و فکر میکردیم نبوده عملا واسه هیچ و پوچ حسرت میخوردیم این کتاب به ما یاد میده که خودمون رو بپذیریم و از تاثیر رفتار کوچیک و بزرگمون روی زندگی اطرافیانمون غافل نشیم شنیدن این کتاب رو به هرکسی توصیه میکنم مرسی که وقت خودتون رو به خوندن این نقد اختصاص دادین
نمیدونم؛ شاید اگه یه سال و نیم دو سال پیش میخوندمش بهنظرم تکاندهنده میومد. کتاب جالب و آموزندهای بود ولی من حس میکنم برای کسی که خیلی افسرده باشه و از هیچی توی زندگیش راضی نباشه مناسبتره. البته در هر حال بخشهای آموزنده خودش رو هم داره. زندگی بینهایت احتماله و کوچکترین تصمیم ما تغییرات بزرگی روی زندگی خودمون و اطرافیانمون میذاره. نباید یادمون بره همیشه یه راهی برای رفتن هست حتی توی بدترین زمانها.
بخوام از مشکلاتش بگم اینه که زندگیهای نورا تا حدی حوصله سر بر میشن و زیادن. بهنظر من یه ایده و داستان هر چه قدر هم که عالی باشه، بدون جذابیت نمیتونه کشش لازم رو برای خواننده ایجاد کنه و مشکل این کتاب هم همین بود. داستان جذاب، روند تا حدی کند و خستهکننده.
۶/۱۰
در کل کتاب بدی نیست و ارزش خوندن داره مخصوصا اگه حالت افسرده و گیجی به زندگی داشته باشین شاید حتی عاشقش بشین و ۷/۵ یا حتی ۸ بهش بدین!
بخوام از مشکلاتش بگم اینه که زندگیهای نورا تا حدی حوصله سر بر میشن و زیادن. بهنظر من یه ایده و داستان هر چه قدر هم که عالی باشه، بدون جذابیت نمیتونه کشش لازم رو برای خواننده ایجاد کنه و مشکل این کتاب هم همین بود. داستان جذاب، روند تا حدی کند و خستهکننده.
۶/۱۰
در کل کتاب بدی نیست و ارزش خوندن داره مخصوصا اگه حالت افسرده و گیجی به زندگی داشته باشین شاید حتی عاشقش بشین و ۷/۵ یا حتی ۸ بهش بدین!
کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب فوق العاده خوب بود، گویندگی و صداگذاری هم بسیار خوب بود، دستشون درد نکنه. این کتاب میگه زندگیت رو همون جور که هست قبولش کن و برا بهتر شدنش تلاش کن و این افکار ما هست که زندگیمون رو میسازه. این کتاب برا افرادی که از زندگیشون راضی نیستن یا ناشکر هستن بسیار مناسبه یا افرادی که نمیخوان به زندگی ادامه بدن. یا افرادی که زیاد حسرت زندگی دیگران رو میکشن، بارها تو کتاب بیان میشه هر زندگی تلخی و شیرینی خودش رو داره. و در ضمن باید صبر داشت شاید زندگی که آرزوش رو داری بعد این سختیها بدست میاد.... اسم این کتاب هم بسیار خوب بود من قبلا از اینکه این کتاب رو بخونم همیشه اعتقاد داشتم که هر انسان خودش یک کتاب هست، و اینکه کتاب از یک کتابخونه شروع شده بسیار عالی بود. و بسیار جالب این بود نحوه خواستن چیزی و بیانش خیلی مهم هست شاید بخاطر همین هست بیشتر خواسته هامون برآورده نمیشه یا نمیتونیم بدستشون بیاریم.... عالی بود. 👏
من نسخه صوتی این کتاب رو شنیدم و از اجرای کار لذت بردم. اما در مورد خود کتاب چند تا نکته دارم. اول اینکه پرداختن به جزئیات بیش از حد برای کمک به تجسم فضاها اغلب تاثیر معکوس داشت. خصوصا اینکه فضاهایی رو ترسیم میکرد و جزئیاتی مثل برند محصولات یا اسم شهرها و خیابانها که برای من ناآشنا و گمراه کننده بود. وقتی مثلا با فضاسازیهای ژوزه ساراماگو در رمان کوری مقایسه میکنم واقعا این پرداختن به جزئیات خواننده رو از فضا دورتر میکنه. دوم اشارههای نویسنده به اصطلاحات علمی که در جای نادرست بکار رفته بود. نمیدونم در مورد علوم زمین شناسی یا سایر علومی که به اونها اشاره کرد قضیه چطوره ولی اشاره اول به رد پای کربن کاملا نابجا بود. اگرچه اشاره دوم به مفهوم ردپای کربن مرتبط بودسوم تناقضهای داستان بود. اونجا که نورا آرزوی زندگیای رو میکنه که در اون مادرش زنده باشه و خانم الم عنوان میکنه که اگر در زندگی اصلی کسی مرده باشه در هیچ کدام از سایر زندگیها نمیتونه زنده باشه. با این وجود پدر نورا که قبلا از دنیا رفته، در یکی از زندگیها زنده است. ولی در کل مفهوم کلی کتاب رو دوست داشتم. شاید اگر کمی کمتر به جزئیات غیرضروری و گمراه کننده پرداخته میشد مفهوم و پیام رو خیلی خلاصه تر میشد منتقل کرد.
به نام خدا کتاب بسیار زیبا و خوبی بود. یکی از ویژگیهای خوب کتاب اینه که آدمو جذب داستان میکنه و آدم دوست داره ادامه داستان را بفهمه. این کتاب دید انسان رو نسبت به زندگی عوض میکنه و به ما یاد میده که بسیاری از حسرت هامون بیخود و الکی هستند و ما بخاطر همان حسرتها داریم زندگیمون را خراب میکنیم. دید انسانها نسبت به زندگی یک عامل بسیار مهم و تعیین کننده زندگی خوب یا بد است. یک نکته خیلی مهم هم اینه که در تمام زندگیها شادی و غم وجود دارد و این ما هستیم که باید تلاش کنیم از همان زندگی که داریم بیشترین لذت را ببریم چون انسانها فراموش کار هستند و معمولا چیزهایی که میتونه باعث شادی بشه را فراموش میکنند. هر تصمیمی که میخوایم بگیریم اول باید تفکر کنیم و سعی کنیم انتخاب درست کنیم و دوم با توکل به خدا ادامه بدیم. بعد از هر تصمیم دیگه وقت حسرت خوردن نیست و اگر هم فکر میکنیم که تصمیم اشتباهی گرفتیم باید به ادامه زندگی امیدوار باشیم و سعی کنیم ادامه زندگی مان را آن طور که میخواهیم بسازیم و هیچوقت نباید نا امید شد. «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه اس» امیدوارم موفق باشید. در پناه خدا.
فوق العاده کتاب آموزنده و جذابی بود و دنیا رو از یه دید متفاوت نشون میداد؛ چیزی که توی رمانها و داستانهای دیگه، ندیدم. گاهی انسان برای چیز هوایی حسرت میخوره که واقعا ارزش حسرت خوردن رو ندارن و اگر بدونی واقعیت چیه، شاید دیگه اون آدم افسرده قبلی نباشی. گاهی بهتره به زندگی سخت نگیرید و برگزاری هر جوری که خودت دوست داری، پیش بره. تو میتونی هزاران تصمیم بگیری که با هر کدوم از اون تصمیمها، دنیایی که توش هستی، تغییر میکنه. نه به حالت فیزیکی. بلکه دیگه دنیای قبلی نیست و حالا تو این دنیا، تو یه تصمیم خارق العاده گرفتی. مثلاً همین که الان تصمیم گرفتی این رمان رو بخونی و داری کامنتها و نظرات رو مطالعه میکنی. همین میتونن شروع یک زندگی جدید باشه و این چیزی بود که من از این رمان زیبا یاد گرفتم. یاد گرفتم میشه زندگی رو همون جوری که دوست دارید، بسازید و نباید بگذارید، خواستههای بعضاً پوچ دیگران، روی تصمیم هاتون اثر بگذاره. گاهی شاید بهتر باشه اجازه بدید قلبتون به جای مغز تون براتون تصمیم بگیره. و اما میرم سراغ تنها ضعف که تکراری بودن صدای نقشها بود و اگر که کمی گویندههای بیشتری استفاده میشد، مطمئنا کار شگفت انگیز تری میشد. اما با این اوضاع، باز هم از تمامی کسانی که برای ترجمه و تهیه فایل صوتی داستان، زحمت کشیدن، تشکر و قدر دانی میکنم.
کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب، را با کشش زیادی که ایجاد میکند، مشتاقانه و تندتند شنیدم. کتاب مت هیگ کششی ایجاد میکند که زیاد با این جملات زیبا درباره آن نمیتوانید آن را بیان کنید. تعلیق داستان مخاطب را آزرده خاطر نمیکند و انگاری مطالب از ابتدا خودشان را لو میدهد. برقراری ارتباط با مخاطب از ابتدای داستان ایجاد میشود و هیجان قصه را خواننده احساس میکند و نویسنده او را نیز از ابتدا درگیر میکند، گویی همه خود نورا سید هستند. ابتدا و انتهای داستان مشخص است. مت هیگ روان و ساده نوشته است و خواننده را با ترجمه فریده فتوحی بهتر قلاب به کتاب میکند. این ترجمه روانتر بود. از زندگی و روابط و کار دنیای امروز صحبت میکند. و پدیدههای رفتاری و فکری بشر امروز با حسرت و پشیمانی، این بار جور دیگر دستخوش مت هیگ قرار گرفته است. نویسنده چون از دل مخاطب و برای او نوشته است، نشان میدهد که مخاطب را بلد است.
میخوام در مورد این کتاب با شما صحبت کنم، لطفاً برای دقایقی با من همراه بشید این دقیقا همان کتابی است که باید برای فرار به دنیای دیگر انتخاب کنید. همه چیز از حسرت شروع میشه، هر بار که حسرت چیزی یا کاری رو میخوری، یک زندگی دیگه از تو در جهان موازی شروع میشه. وقتی که پا روی علاقه قلبیت میزاری و به اونی که دوستش داری، پیشنهادی که باید بدی رو نمیدی، یک نسخه دیگه از تو در جهان موازی، اون پیشنهاد رو میده و همه چیز یه جور دیگه براش اتفاق میافته. کی میدونه که آخر توی کدوم نسخه از زندگی خوشحال تری؟ اگه یک فیزیکدان بخواد در مورد تئوری جهانهای موازی بهت توضیح بده، خیلی بعید هست که چیزی سر در بیاری، اما مت هیگ با رمان کتابخانه نیمه شب خیلی زیبا این تئوری رو به تصویر کشیده. از اینجا به بعد میخوام یه خلاصه از داستان و در آخر، نظر کلی خودم راجع به کتاب رو بگم پس اگه خیلی حساسی که هیچ دید کلی از داستان نداشته باشی، ادامه متن رو نخون (: "نورا سید" شخصیت اصلی داستانه که قراره به جای خواننده به حسرت هاش نگاه کنه و به زندگیهای موازی خودش سر بزنه و یه مدت اون زندگیها رو تجربه کنه، بعد تصمیم بگیره که آیا این زندگی ارزش اون حسرت رو داره یا نه. نورا در کتابخانهای با یک کتابدار بسیار دانا به نام "الم" آشنا میشود. کتابدار به نورا میگوید که یک انسان در طول زندگی میلیونها تصمیم میگیرد و تمام تصمیمها، هرچند جزئی، قدرت این را دارند که مسیر زندگی او را کامل تغییر دهند. در ادامه داستان، کتابدار به نورا درباره ماهیت کتابها میگوید و نورا میفهمد تمام کتابها در واقع درهایی به زندگیهای دیگر خود او هستند. زندگیهایی که نورا میتواست داشته باشد اگر تصمیمهای متفاوتی میگرفت.
خیلی تعریف این کتاب رو شنیده بودم و حالا که گوش دادم واقعا خوشحالم. داستانی بسیار جالب و سرگرم کننده و همچنین پر محتوی و آموزنده. اسم خودم هم نوراست و ارتباطی عمیق با شخصیت اصلی داستان گرفتم. گذشته از قلم بسیار خوب مت هیگ، که ویژگیهای متفاوت اشخاص رو به خوبی به تصویر کشیده بود و مکانهای بسیار مختلف و متفاوت رو در داستان استفاده کرده بود، از زحمات تیم گویندگان هم واقعا تشکر میکنم که فضای داستان رو با مهارت هاشون زنده تر و ملموس تر کرده بودن. ماجراجویی که نورا به خاطر تصمیمش در اون قدم گذاشت، دیدگاه جدیدی از زندگیش رو به اون بخشید. دیدگاهی که راحت ترین، لذت بخشترین و بهترین دیدگاهی بود که میتونست خودش رو، زندگیش رو و اطرافیانش رو از دریچهاش نگاه کنه اما به حدی درگیر حسرت هاش بود که فرصت این کار رو نداشت. و این مطلب برای خیلی از ماها هم صدق میکنه. کتابخونه نیمه شب میتونه تلنگری برای ماهایی باشه که چشم به زیبایی وجود زندگی بستیم و در دام حسرتها و نداشتهها و نکردهها و حتی تصمیمات اشتباهی که گرفتیم، افتادیم. قطعا این کتاب به لیست خریدم اضافه شد و به همه پیشنهاد میدم حداقل یک بار این کتاب رو بخونن.
سلام و عرض ادب ب دوستان کتابراهی کتابخانه نیمه شب از اون دسته کنابهایی هست که تراپی رو انجام میده ماجرا از این قراره که دختری افسرده با گربه اش زندگی میکنه و گربه ش رو هم از دست میده و تصمیم به خودکشی میگیره و با مصرف قرص های اعصابش خودکشی میکنه و داستان جوری جلو میره که دختر در کتابخانه ای بین مرگ و زندگی قرار میگیره و اون جا حجم زیادی کتاب هست که مربوط به زندگی و تصمیمات این دختر هست و اون جا با انتخاب و باز کردن هر کتاب یک زندگی رو تجربه میکنه و… کتاب زیبایی هست و در پایان کتاب این حس را به خواننده یا شنونده میده که قدر لحظات زندگی رو باید دانست و از زندگی لذت برد و زندگی را زندگی کرد و ما در هر شرایطی که باشیم نباید تسلیم بشیم و تاسف گذشته رو بخوریم و و با افسوس لحظات حال رو از دست بدیم زندگی در جریانه و ما باید جاری باشیم همراه با جریان زندگی این کتاب رو پیشنهاد میکنم خصوصا ب دوستانی ک افسردگی دارن و یا زیاد در چراها به سر میبرن سپاس از تیم خوب کتابراه و ممنون که این کتاب رو هدیه دادین البته من صوتی و متنی این کتاب رو در کنابخانه ام داشتم و کتاب چاپیش رو هم برای دختر ۱۵ ساله ام تهیه کردم
اولین بار که عنوان این کتاب رو دیدم حس کردم از اون دست کتاب های بی سر و ته و عامه پسنده که نویسنده خواسته با اون پول در بیاره. لازم هست که اشاره کنم من تا به حال از این نویسنده هیچ کتاب دیگهای نخونده بودم و کتابخانه نیمه شب اولین تجربه مطالعاتی من بود. با این همه خوشحال شدم که بعد از یک سال از خرید کتاب شروع به مطالعه اون کردم و خودم رو با یک داستان جذاب رو به رو کردم. داستان کتابخانه نیمه شب میخونه داستان زندگی خیلی از ما باشه. داستان ناامیدیها، بی انگیزگیها، ناراحتیها و... که همه ما به نحوی با این موارد در برههای از زندگی خودمون با اونها برخورد داشتیم. من درست در سختترین دورهی زندگی خودم بودم که مطالعه این کتاب رو شروع کردم و درست در زمانی که حس میکردم دیگه امیدی نیست و کلا زندگی همینه که هست، نور امید رو دیدم. بسیار لذت بردم از این که با کتابخانه نیمه شب آشنا شدم و اون رو مطالعه کردم. از این جهت که من رو با دیدگاه جدیدی آشنا کرد و باعث شد که من به راحتی تسلیم نشم.
کتابخانه نیمه شب برای هر فردی که هنوز نفس میکشد مناسب و لازم است همهی ما آدما میدونیم که زندگی متشکل از غم و خوشحالی و تیره و روشن شکست و موفقیت است و در هرکدام احساسات مخصوص به اون در ما ایجاد میشه اما با وجود اینکه میدونیم غم گذراست و زندگی جنبههای متفاوتی داره همهی ما دچار یک غم و حس ناامیدی هستیم و برای اون بهانههای متفاوت میتراشیم مثل جامعه اقتصاد و... فقط درصد این ناامیدی در افراد متفاوتند بعضی با این موضوع کنار میان و با این ناامیدی ادامه میدن و بعضی مثل نورا سید دست از همه چیز میکشن؛ همه مثال نیمه پر لیوان را ببین را شنیدیم اما همان گونه عمل کردیم؟ شاید هرکسی که کتاب را بخواند بگوید مطالبش را میدانیم و قابل پیشبینی بود.... ولی گاهی لازم است کسی یا چیزی موضوعی را که میدانیم را به ما تلنگر بزند حتی شده با کلامی ساده یا پیش پااقتاده
کتاب زیبایی بود و در گوش جانم شیرین نشست و حتی نسخه صوتی آن بسیار دلچسب بود بهتون پیشنهاد میکنم
کتاب زیبایی بود و در گوش جانم شیرین نشست و حتی نسخه صوتی آن بسیار دلچسب بود بهتون پیشنهاد میکنم
قبل از توضیح هر چیزی، خواستم بگم که به شخصه از این داستان لذت آنچنان نبردم و با توجه به شدت تعریف و تمجیدهایی که توی سوشال مدیا ازش شنیده بودم، اصلا اون انتظاری که ازش داشتم رو برآورده نکرد و گاها در بعضی از قسمتهای کتاب خیلی برام کسل کننده میشد. و از اونجایی که همه جا ازش تعریف و تمجید کردن و کوچکترین خوردهای براش قائل نشدن، من تصمیم گرفتم کمی نقدش کنم. (و قطعا نمیخوام کل محتوای کتاب رو زیر سوال ببرم و بگم کتاب خوبی نیست. ) خب نکتهی اول اینکه اکثرا برای معرفی کتاب، طوری توضیح میدن که ذهن آدم میره سمت داستانهای تخیلی و فانتزی (یه کتابخونهی جادویی که پر از زندگیها متفاوته و تو هر کدوم رو که بخوای میتونی تجربه کنی و واووو) ولی این کتاب درواقع جنبهی روانشناختی و روانشناسی داشت. نکتهی دو، غیرواقعی بودن زندگی هاییه که نورا میتونست تجربه کنه. به هر حال هر کس میتونه تصمیمات مختلفی توی زندگیش بگیره که مسیر زندگیش رو تغییر بده ولی نکتهی متناقض داستان این بود که زندگیهای مختلف نورا، اصلا روی یه مسیر شغلی خاص، متمرکز نبود. خیلی غیرقابل باوره که نورا توی زمینههایی به هم هیچ ربطی نداشتن، اونقدر بااستعداد بود. همه هم موفق، همه هم با استعداد. به هر حال بعضی از والدین به هر دلیلی به استعدادهای بچه شون اهمیت نمیدن. حالا برای یه بچه اون استعداد توی موسیقیه، برای یکی ورزشه و... ولی انگار برای نورا، فقط یک گزینه نبود. به نظرم اگر نویسنده به جای اینهمه پراکنده نویسی، روی یک مسیر متمرکز میشد شاید خیلی بهتر میتونست مفهوم رو برسونه. توماری که قرار بود بنویسم خیلی طولانی تر بود ولی خب متاسفانه محدودیت در نوشتن نظر داریم و مجبورم همینجا تموم کنم سخنم رو.
نسخه کاغذی کتابخانه نیمه شب را چند روز پیش هدیه گرفتم. اما چون وقتم بیشتر در راه برای مطالعه مناسب است سر چی برای یافتن نسخههای تحت وب به خصوص صوتی آن انجام دادم و حداقل 5 ترجمه و 6 خوانش از آن در تلگرام پیدا کردم. حتی ایران صدا هم آن را بسیار نمایش گونه و با هنرمندی نسرین کوچک خوانی به صورت صوتی درآورده طوری که فقط خوانش نیست نمایش رادیویی است با هیجانات و فراز و فرود صدا. نسرین در این اثر فقط نریشن انجام نداده بلکه کارش واقعا دوبله است. وقتی نورا در نقش ورزشکار - فیلسوف موفق داره سخنرانی میکنه واقعا انگار یک زن شاد و با اعتماد به نفس غربی با استایل بسیار جذاب و قدرتمند داره پشت تریبون سخنرانی میکنه. واقعا بادم میره که یک زن با روحیات و فرهنگ ایرانی هست. تحسین و حیرت من را بر میانگیزه. ایران صدا این کتاب را صوتی نکرده بلکه آنرا به یک فیلم با دوبله خوب تبدیل کرده! نسخه صوتی کتابراه برای این کتاب از نظر من بعد از نسخه ایران صدا قرار داره. نسخههای دیگه رو افراد در کانالها و خصوصی خوندند و صدا خیلی شل و خواب آور هست. نسخه کتاب راه استواری خوبی داره. اما لطفا دقت بشه که گویندگان خیلی شارپ و خشن استفاده نشه. گوینده آقا در این نسخه صوتی کمی زبر و دندانه ارهای هست و آدم بیشتر از متن حواسش به فیزیک صدا جلب میشه که مکدر کننده میکنه. در مورد صدا و موسیقی متن گفته اند; صدا و مسیقیای هست که شنیده نشه! یعنی چنان به خورد اثر رفته باشه که خودش مستقلا اعلام وجود نکنه. بلکه اثر با وجود اون عطر و طعم بگیره. از توجه شما سپاسگزارم.
تا حالا شده فکر کنید که اگه توی دانشگاه مشغول به تحصیل توی یه رشتهی دیگه میشدید چه اتفاقی میافتاد؟ یا مثلا اگه سرگرمی رو که توی دوران کودکی یا نوجوانی بهش میپرداختید رو ادامه میدادید الان کجا بودید؟ اگه پیشنهاد یه دوست رو در رابطه با زندگی توی یک کشور دیگه رو قبول میکردید چی میشد؟ شاید وقتی همه این سوالات مطرح میشن شما فقط به یه کلمه فکر میکنید: حسرت مثلا شاید وقتی رشتهی دانشگاهی خودتون رو انتخاب میکردید بین چند تا رشته دودل بودید و بعد چند سال که توی رشته نهایی که انتخاب کردید موفق نمیشدید حسرت میخوردید که چرا یک رشته دیگه رو انتخاب نکردم. کتاب کتابخانه نیمه شب راجب زندگی نورا سیده. نورا به نقطه تاریکی توی زندگیش رسیده و حسرتهای زیادی رو توی زندگیش داره. به همین خاطره که میخواد خودکشی کنه. اما درست بعد از این که این تصمیم و میگیره وارد دنیای جدیدی میشه. وارد یه کتابخانه میشه که این فرصت رو به نورا میده که قبل از این که تصمیم نهایی شو برای ترک این دنیا بگیره، بتونه یک زندگی دیگهای رو امتحان کنه. و ما هم توی این کتاب با نورا همراه میشیم و زندگیهای مختلفی رو که نورا میتونست با تغییر یک انتخاب داشته باشه رو تجربه میکنیم. این خیلی جالبه که یک انتخاب کوچک ما چه قدر میتونه توی زندگی خودمون و اطرافیانمون تاثیر بگذاره.
کتابخانه نیمه شب، رمانی فلسفی و تخیلی است که به بررسی مفاهیمی مانند انتخاب، پشیمانی، حسرت و معنای زندگی میپردازد.
داستان کتاب حول محور نورا سید، زنی افسرده و ناامید میچرخد که در آستانه خودکشی قرار میگیرد. اما بهطور معجزه آسایی، خود را در کتابخانهای عجیب و غریب به نام کتابخانه نیمه شب میبیند. در این کتابخانه، میلیونها کتاب وجود دارد که هر کدام به زندگیهای متفاوتی که نورا میتوانست داشته باشد، اگر در گذشته تصمیمات دیگری میگرفت، اشاره میکند.
نورا فرصت یافتن زندگی ایدهآل خود را در میان این کتابها پیدا میکند. او با تجربه زندگیهای مختلف، به درک عمیقتری از خود و انتخابهایش میرسد.
🟢نقاط قوت کتاب:
داستان جذاب و گیرا: کتابخانه نیمه شب داستانی خواندنی و سرگرمکننده دارد که خواننده را تا انتها مجذوب خود میکند.
شخصیتهای ملموس: شخصیتهای کتاب، بهخصوص نورا، بهخوبی پرداخت شدهاند و خواننده بهراحتی میتواند با آنها همذاتپنداری کند.
مفاهیم عمیق فلسفی: کتاب بهطور ظریف و هنرمندانهای به مفاهیم فلسفی عمیقی مانند انتخاب آزاد، تقدیر، معنا و هدف زندگی میپردازد.
لحن طنز و امیدوارکننده: با وجود پرداختن به موضوعات سنگین، لحن کتاب طنز و امیدوارکننده است و خواننده را به ادامه زندگی و تلاش برای یافتن خوشبختی تشویق میکند.
♦نقاط ضعف کتاب:
قابل پیشبینی بودن داستان: تا حدی میتوان حدس زد که در نهایت چه اتفاقی برای نورا خواهد افتاد.
فقدان عمق در پرداخت برخی شخصیتها: بهجز نورا، شخصیتهای دیگر بهطور کامل پرداخت نشدهاند و میتوانستند عمق بیشتری داشته باشند.
در مجموع، کتابی خواندنی و تاملبرانگیز است که به خواننده کمک میکند تا در مورد انتخابهای زندگی بیشتر بیندیشد.
داستان کتاب حول محور نورا سید، زنی افسرده و ناامید میچرخد که در آستانه خودکشی قرار میگیرد. اما بهطور معجزه آسایی، خود را در کتابخانهای عجیب و غریب به نام کتابخانه نیمه شب میبیند. در این کتابخانه، میلیونها کتاب وجود دارد که هر کدام به زندگیهای متفاوتی که نورا میتوانست داشته باشد، اگر در گذشته تصمیمات دیگری میگرفت، اشاره میکند.
نورا فرصت یافتن زندگی ایدهآل خود را در میان این کتابها پیدا میکند. او با تجربه زندگیهای مختلف، به درک عمیقتری از خود و انتخابهایش میرسد.
🟢نقاط قوت کتاب:
داستان جذاب و گیرا: کتابخانه نیمه شب داستانی خواندنی و سرگرمکننده دارد که خواننده را تا انتها مجذوب خود میکند.
شخصیتهای ملموس: شخصیتهای کتاب، بهخصوص نورا، بهخوبی پرداخت شدهاند و خواننده بهراحتی میتواند با آنها همذاتپنداری کند.
مفاهیم عمیق فلسفی: کتاب بهطور ظریف و هنرمندانهای به مفاهیم فلسفی عمیقی مانند انتخاب آزاد، تقدیر، معنا و هدف زندگی میپردازد.
لحن طنز و امیدوارکننده: با وجود پرداختن به موضوعات سنگین، لحن کتاب طنز و امیدوارکننده است و خواننده را به ادامه زندگی و تلاش برای یافتن خوشبختی تشویق میکند.
♦نقاط ضعف کتاب:
قابل پیشبینی بودن داستان: تا حدی میتوان حدس زد که در نهایت چه اتفاقی برای نورا خواهد افتاد.
فقدان عمق در پرداخت برخی شخصیتها: بهجز نورا، شخصیتهای دیگر بهطور کامل پرداخت نشدهاند و میتوانستند عمق بیشتری داشته باشند.
در مجموع، کتابی خواندنی و تاملبرانگیز است که به خواننده کمک میکند تا در مورد انتخابهای زندگی بیشتر بیندیشد.
کتابخانه نیمه شب، داستانی با شروعی فوقالعاده جذاب. مطمئناً همین آغاز مسحور کننده و پایانی دلگرم کنندهی این کتاب باعث شده طرفداران زیادی داشته باشه و علاقهمندان زیاد به خواندنش. قطعاً همهی ما در روزهای ناامیدی زیادی در زندگی قرار گفته ایم، اما گاهی ناامیدی ما به قدری شدید میشود که شاید فرد تصمیم به پایان دادن زندگیاش بگیرد. موضوع داستان هم از خودکشی یک دختر جوان آغاز میشود و کم کم بخشهای گوناگون زندگی او شرح داده میشود.
گرچه نویسنده از چاشنیهای خیالی برای خلق این اثر استفاده کرده است، اما نکات زیادی در آن وجود دارد که در ژندگی واقعی دیده میشود و چندان دور از واقعیت نیست.
خوندن این کتاب رو به نوجوانها پیشنهاد میکنم؛ اما موضوع آن ممکنه برای هر خوانندهاس جذاب باشه.
من قبلاً متنی این کتاب را مطالعه کردم. و شنیدن صوتیِ آن چندبرابر جذابتر خواهد بود!
ممنون از کتابراه:)
گرچه نویسنده از چاشنیهای خیالی برای خلق این اثر استفاده کرده است، اما نکات زیادی در آن وجود دارد که در ژندگی واقعی دیده میشود و چندان دور از واقعیت نیست.
خوندن این کتاب رو به نوجوانها پیشنهاد میکنم؛ اما موضوع آن ممکنه برای هر خوانندهاس جذاب باشه.
من قبلاً متنی این کتاب را مطالعه کردم. و شنیدن صوتیِ آن چندبرابر جذابتر خواهد بود!
ممنون از کتابراه:)
کل حرفی که کتاب میخواد بزنه اینه: هر انتخابی توی زندگیت بکنی بازم کاملا خوشبخت نیستی.
آره خب، متوجهام. خودم هم خیلی برام پیش اومده از کارام پشیمون بشم ولی واقعا لازمه پای کتابخونه نیمه شب بیاد وسط که همچین چیزی رو بفهمیم؟
وقتی با بقیه در مورد زندگیشون حرف میزنی راحت متوجه میشی چقدر مشکل دارن، حتی با اینکه ظاهرا خوشحال تر به نظر میان. زندگی کلا همینجوریه؛ برای همه سخته و هر کاری هم بکنی بازم چیزی هست که از پا درت بیاره. و آدم گاهی فکر میکنه بدبخت تر از خودش وجود نداره تا اینکه اتفاق بدتری براش میفته. خیلی واضحه... حداقل به نظر من.
از شخصیت نورا هم اصلا خوشم نیومد. زیادی ناراحت و منفعل بود. میفهمم افسرده بود و اینا... ولی همه چیز میتونست براش خیلی بدتر باشه. اوضاع اونقدری که اون براش غصه میخورد، افتضاح نبود.
خلاصه اگه شما هم سخت بودن زندگی رو به عنوان یه اصل پذیرفته باشین این کتاب حرفی برای گفتن بهتون نداره. وقتتون رو براش نذارین.
البته بخوایم منصف باشیم، خود کتابخونه رو دوست داشتم. ایدهی جالبی بود.
آره خب، متوجهام. خودم هم خیلی برام پیش اومده از کارام پشیمون بشم ولی واقعا لازمه پای کتابخونه نیمه شب بیاد وسط که همچین چیزی رو بفهمیم؟
وقتی با بقیه در مورد زندگیشون حرف میزنی راحت متوجه میشی چقدر مشکل دارن، حتی با اینکه ظاهرا خوشحال تر به نظر میان. زندگی کلا همینجوریه؛ برای همه سخته و هر کاری هم بکنی بازم چیزی هست که از پا درت بیاره. و آدم گاهی فکر میکنه بدبخت تر از خودش وجود نداره تا اینکه اتفاق بدتری براش میفته. خیلی واضحه... حداقل به نظر من.
از شخصیت نورا هم اصلا خوشم نیومد. زیادی ناراحت و منفعل بود. میفهمم افسرده بود و اینا... ولی همه چیز میتونست براش خیلی بدتر باشه. اوضاع اونقدری که اون براش غصه میخورد، افتضاح نبود.
خلاصه اگه شما هم سخت بودن زندگی رو به عنوان یه اصل پذیرفته باشین این کتاب حرفی برای گفتن بهتون نداره. وقتتون رو براش نذارین.
البته بخوایم منصف باشیم، خود کتابخونه رو دوست داشتم. ایدهی جالبی بود.
کتاب خیلی خیلی خوبیه برای کسایی که تو زندگی حسرت فرصتهای از دست رفته رو میخورن و میگن اگر در گذشته این فرصت رو از دست نداده بودم شاید الان زندگی بهتری داشتم، داستان دختری که در سن ۳۵ سالگی تصمیم به خودکشی میگیره و میره به عالمی شبیه عالم برزخ که شبیه به کتابخونه اس و هر کتابی که انتخاب میکنه یکی ازون حسرتای زندگیشه و میره زندگی میکنه اون حسرت رو و میبینه همون بهتر ک اون فرصت رو از دست داده و میبینه چقد فرصتای بهتری پیش رو داره که با انتخاب اونا میتونه زندگی خیلی خوبی داشته باشه، و در یه قسمت از داستان میگه که یک سری اتفاقا دست ما نیست همون تقدیره انگار، مثل زمان مرگ عزیزان که ما نمیتونیم تغییرشون بدیم و باید بپذیریم، حتما گوش کنید و چون بصورت داستانه اصلا خسته نمیشین من نسخه متنی این کتاب هم خوندم. پیشنهاد اینم حتما گوش کنید مخصوصا اگه بالای ۳۰ سال هستین
یکی از عالیترین کتابهای که شنیدم، راستش من همیشه کتاب میخونم و زیاد اهل شنیدن کتاب نیستم اما مطمئنم که خوندن این کتاب حسی که از شنیدنش داشتم رو برام تداعی نمیکرد، همهی ما مثل نورا و مثل اقای هیگ گاهی اوقات حس اضافی بودن داشتیم و این کتاب خیلی عالی این حس رو تعریف کرده چون نویسنده اون زمان افسردگیش رو فراموش نکرده، من تعریف کتاب رو شنیده بودم و مدتها بود با اینکه کتاب رو توی کتابخانه داشتم اما موفق به خوندش نمیشدم تا اینکه توی نوروز کتابراه نسخه صوتی رو گذاشت منم توی مسافرت اون رو گوش دادم عالی بودوبه همه توصیه میکنم اون رو گوش بدن فرق نداره علاقه به چه نوع کتابی داریم هرکسی برای یک بار هم که شده باید بعضی اثار خوب رو بخونه و این کتاب هم یکی از اوناست، ممنون از کتابراه و مترجم و گویندگان که فضا سازی رو به نحوه احسن انجام دادن (ما درون جهانیم و جهانی درون ما)
عالی بود این کتاب یکی از بهترین کتابهایی بود که شنیدهام داستان آن به شدت نو و خلاقانه طراحی شده بود و توانست بین اجزای مختلف آن انسجام و ارتباط تشکیل شود. در ابتدا توصیفهای زیبا و همچنین طنز نرمی را شاهد بودیم که به شدت هوشمندانه بودند همچنین لفظ بازی و بازی با کلمات آن خیلی خوب بود در اواسط هم که شاهد رویارویی حوا با آدم بودیم که به شدت عاشقانه و احساسی بود که توانست حس قلبی نویسنده را نسب به این موضوع به خوبی بازتاب بدهد فقط در کمتر جایی میتوان دید که کلمات و اصطلاحات همدیگر را نقض کنند و هماهنگی افت میکرد اما درکل پکیج خوبی ارائه شد گویندگی هم که به شدت با احساس و ادراک بیان شد و توانست پیش از بیش مارا ب فیض برساند موارد مثبت انسجام بین محتوا احساسی و عاشقانه بودن گویندگی عالی منفی گاها بین کلمات نا هماهنگی پیش میامد در اخر هم از پرسنل کتابراه تشکر میکنم
سلام ممنون از کتاب راه و گویندگی خوبتون کتابخانه نیمه شب از مت هیگ شخصیت اصلی داستان دختری به اسم نورا سیده که زندگیاش پر از حسرت و پشیمانیه و مدام در رنج و ناراحتی به سر میبره و در نهایت احساس میکنه بودو نبودش برای کسی فرق نمیکنه و تصمیم میگیره که به زندگیش خاطمه بده و ناگهان طی اتفاقی عجیب مسیر زندگیش عوض میشه اگر از اون دسته افرادی هستید که همیشه به دلیل اشتباهات گذشته تون در رنج بوده اید، این کتاب میتونه به شما کمک کنه تا از گذشته رهایی پیدا کنیداگر هنوز هم به تأثیر تصمیمات کوچک در زندگی تون اعتقاد ندارید یا به هر نوع دیگری حسرتهایی وارد زندگیتون شدن، خوندن این کتاب رو پیشنهاد میدم که یک داستان روانشناسی و فلسفی قوی داره و میتونه نگاه جدیدی به زندگی و اشتباهات گذشته تون بده. در نهایت، میتونیم بگیم خوندن این کتاب لذت بخش خواهد بود.
داستان خیلی جذابه و هیجان خوبی داره و در قالب یه رمان به آدم درس زندگی میده و نگاه آدم رو نسبت بهش تغییر میده. کسی نیست که در زندگیش دچار حسرت نباشه چون هر انتخابی، تبعات مخصوص به خودش رو داره و همچنین مانع انتخاب های دیگر میشه. نویسنده به خوبی نشون میده که حتی اکر در بدترین نسخه خود در حال زندگی کردن باشیم باز ارزشمندیم. به نظرم با توجه به زمان کم نورا، بخش زندگی های متعدد یه مقدار زیادی بود و هم اینکه کاش سرانجام هوگو هم مشخص میشد. با اینکه دو سال پیش متن این کتاب رو خونده بودم بازهم به صوتی اش گوش دادم و نکات دیگه ای ازش فهمیدم. صدای راوی اصلی بسیار دلنشین و زیباست و سایر گوینده ها هم کارشون خوبه. در کل کتاب رو به همه افرادی که خودشون رو به خاطر اشتباهاتشون سرزنش میکنند و همچنین به همه افراد بالای سی سال توصیه میکنم.
درود و سپاس علاوه بر نظر دوستدارن این کتاب که نوشتند و قبولش دارم. دلم میخوست توجهتون رو به نکته ای که نویسنده در لفافه به اون اشاره کرده جلب کنم. در بخش آن سوی نا امیدی میگه: نورا تصمیم گرفت که تجربه ی خود را از کتابخانه نیمه شب برای خودش نگه دارد و چیزی به پرستار نگوید. چون واقعیت های کمتر شناخته شده جهان هنوز در برنامه های درمانی سلامت گنجانجده نشده است. در بخش زیستن در برابر آگاهی نورا از برادرش تشکر میکنه که وقتی داشته توی آب غرق می شده قصد داشته بهش کمک کنه و بپره توی آب. و برادرش تعجب میکنه که چطور اینو میدونه؟! در حالیکه اون لحظه اونجا نبوده. تجربه های نزدیک به مرگ موضوعی بوده که نویسنده با توجه به ذهن مادی گرا مخاطب اینطور داستان تخیلی وار همراه با مطالب افکار، احساسات و انتخاب های انسان بهش پرداخته.
کتاب واقعا فوق العاده ای بود تا به حال یک کتاب انقدر من رو درگیر نکرده بود از لحظه ای که شروع به شنیدن کتاب کنید تا پایان نمیتونید از شنیدن دست بکشید این کتاب باعث شد متوجه بشم چقدر زندگی زیبا و پر از موهبت و شادیه فقط باید با دید بهتری به اون نگاه کرد کتاب درباره ی دختری به نام نوراست که تنهاست و از زندگی خسته و بریده شده اون تصمیم به خودکشی میگیره ولی در جایی میان زندگی و مرگ گیر میکنه و این فرصت به اون داده میشه که زندگی های نزیسته اش رو زندگی کنه در واقع اون هر حسرتی رو که در زندگی داشته امتحان میکنه و متوجه میشه که تمام اون حسرت ها الکی بوده و ذهن خودش رو بااون ها درگیر کرده و زندگی که داره بهترین زندگی ممکنه و اون دوباره به زندگی بر میگرده این بار پر انرژی و پر از انگیزه برای زندگی
این کتاب یکی از محشر ترین کتاب هاییست که میتوانی بخوانی یا حتی گوش دهی؛ هر فرد می تواند با این کتاب زندگی کند، بترسد، درد و رنج را با نُرا تحمل کند، میتواند بخواهد که زندگی های متفاوتی را تجربه کند یا شاید هم با او زنده بماند. با این کتاب افراد می توانند زندگی خود را به صورت معجزه آسایی تغییر دهند و از تیغه مرگ رها شوند. خانم مت هیگ، نویسنده این کتاب ذهن بسیار خلاقی داشته است که همه جوره این داستان را نوشته است، با هر بخش و فصل این کتاب باید درس گرفت. به جایی که حسرت های حسرت هایمان را بخوریم سعی کنیم زندگی را بهبود ببخشیم. پیشنهاد میکنم که این کتاب را بخوانید و آرزومندم که حسرت های حسرتمان را نخوریم و از آن ها درس بگیریم ما فقط یک روی داستان را میبینیم. دوست دار شما یاس.
این کتاب، داستان دختری به اسم نورا است که قصد خودکشی دارد که در خیالش وارد کتابخانه نیمه شب میشود و با انتخاب زندگیهای متعدد در کتابها به این نتیجه میرسد که خیلی از رشتهها و شغلهایی که انتخاب کرده داشته خواستههای عزیزانش رو زندگی میکرده و حسرت در زندگیش بیهوده بوده و هیچ زندگی بدون غم و اندوه نیست، زندگی وجود ندارد که در آن شادی مطلق باشد به پذیرش خود و زندگی رسید تا زمانی که عمرت به پایان نرسیده میتوانی انتخابهای متعددی داشته باشی ولی چیزی که باید بدانی اینه که انتخاب تو بر خودت و اطرافیانت اثر گذار است کتاب صوتی صدا گذاری از محیط اطراف برایم جالب بود. اینکه زندگیهای متعددی نورا وارد میشد به نظرم زیادی بود هم کسل کننده داشت میشد وهم میترسیدم که زندگی واقعی نورا از یاد ببرم.
خیلی هامون توی لحظاتی از زندگی خودمونو توی زندگیای دیگهای تصور کردیم، لحظاتی که خودمون رو پولدار تصور کردیم یا وقتی با عشق واقعی زندگیمون در حال لذت بردن از زندگی هستیم یا وقتی انسان مشهور و معروفی مثل بازیگر یا هنرمند و ورزشکار هستیم. تصور همه اینها زیبا است.. ولی زندگی همیشه چالشهایی هم دارد، ما همیشه خودمان هستیم با نقاط ضعف و ایرادهایمان، دنیا نیز همیشه کامل نیست، هیچ دنیای ایدآلی وجود خارجی نداره، همه چیز در وجود انسان نهادینه شده، و تعاملات بیرونی نقش کمتری در خوشبختی و کامیابی انسان داره. کتابخانه نیمه شب به خوبی تونسته به این جنبه از زندگی بپردازه و آگاهمون کنه که خوشبختی یه چیز بیرونی نیست. امیدوارم با خوندن این کتاب بتونید از بودن در دنیایی همواره ناقص لذت ببرید.
در ابتدا باید بگم که داستان از فصل کتابخانه نیمه شب شروع میشه و قابلیت زیادی برای تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی جذاب رو داره. من از همون اوایل کتاب تقریبا آخر داستان رو حدس زده بودم که در نهایت هم حدسم درست بود. همه ماای کاشهای زیادی در زندگی داریم که در این کتاب نورا میتونه اونای کاشها رو عملی کنه ولی در نهایت بعد از تجربههای گوناگونش در برزخ به این نتیجه میرسه که باید قدر زنده بودن و زندگی کردن رو باید بدونه و از بینهایت تصمیم که میتونه بگیره با عشق لذت ببره. اول از همه ما باید خودمون رو دوست داشته باشیم تا بتونیم عاشق زندگی و دیگران باشیم. داستان خیلی خوبیه و توصیه میکنم حتما کتاب رو گوش کنید چون انصافا گویندههای کتاب هم سنگ تموم گذاشتن
مت هیگ در این کتاب استادانه شما را به ژرفای ذهن خود میبرد و همچنان که کارکتر اصلی به دو راهیهای زندگی خود میرسد شما هم به انتخابها و عملکردهای گذشته خود میاندیشید و در مسیر داستان همانند شخصا اصلی درمییابید که هر آنچه تصمیم و عملکرد شما در گذشته بوده بر اساس رشد فکری و نیازهای روحی ذهنی و جسمی و سایههای شخصیتی خودتان بوده و باید اتفاق میافتاده تا شما به رشد و تکامل امروزتان برسید و متوجه میشوید درست و یا غلطی وجود نداشته و فقط مسیر و آگاهی است باید دریافت میشده و دیگر افسوس و حسرت از گذشته در شما از بین میرود و لحظه اکنون برایتان ارزشمند و شیرین میشود من از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم و به همه دوستان اهل مطالعهام پیشنهاد کرده
دیدگاه خوبی ارائه میده. باید از پیله در بیایم تا پروانه بشیم. از این شاخه به اون شاخه شدن خوب نیست. ما خیلی چیزها را یاد میگیریم اما باید برای شغل رویی کار متمرکز بشیم تا موفق باشیم. تغییر در جایگاه درست لازم است نه از سر احساس و غیر معقول و نسنجیده. ما زمان زیادی برای آزمون و خطا نداریم و باید از اشتباه درس بگیریم و در عین حال شادی و آرامش را در زندگی داشته باشیم. این کتاب به ما میگه اتفاقهایی که در زندگی رخ میدهد برای این است که ما بیشتر محک بخوریم و بسنجیم و اگر مسائل نا خوشایندی رخ میدهد همه برای این است که درست فکر نمیکنیم و فقط منفی نگر هستیم و در عین حال کمال گرا هستیم. باید از حال لذت ببریم و آینده زیبایی را بسازیم.
کتاب خوب و ارزشمندیه و میخواد بگه که حسرت نخورید فکر نکنید اگه میگیای کاش اینطور میشد پس حتما اتفاقهای خوب براتونمیفته ولی باز من دلم میخواست که بشه حداقل آدما تو داستان به آرزوهاشون برسن من خودم همیشه تو دلم میگمای کاش یه رشتهی دیگه درس میخوندم وای کاش از سن پایین خیاطی رو شروع میکردم و الان دیگه مزون داشتم ولی این کتاب میگه فکر نکن که به اینای کاشها رسیدی پس حتما همه چی خوبه و گل و بلبله ممکنه خیلیها تو زندگیت نباشن و آسیبهای جدی ببینی بطوری که بگی ول کن همون زندگی داغان خودم از همه بهتر بود و حسرت کارهایی که نکردید رو نخورید ولی راستش من دوست دارم کهای کاش حداقل در داستانها میشد اشتباهات رو اصلاح و جبران کرد
کتابخانه نیمه شب یک رمان تخیلی معمایی است. در این داستان، شخصیت اصلی به نام نورا با گذشته ای تاریک مواجه می شود. وی به دنبال پیدا کردن زندگی مورد علاقه اش است که می تواند آینده را تغییر دهد. یکی از نقاط قوت این کتاب، ساختار پیچیده و متفاوت آن است که خوانندگان را به تعقیب گذارده و باعث می شود که هر صفحه جدیدی را مشتاقانه بخوانند. همچنین، جذابیت داستان و جریان پیچیده ای که در طول کتاب ایجاد می شود، خوانندگان را درگیر می کند و آن ها را به تفکر و تامل درباره مفاهیم عمیق تر و پیچیده تر می انگیزد. به علاوه، کتاب با ترکیب عناصر علمی تخیلی، ماجراجویانه، و رمز و راز، توانسته است یک تجربه خواندن گیرا و جذاب ارائه دهد.
کتاب بسیار عالی هست توصیه میکنم حتما مطالعه کنید.
من با وجود اینکه قبلا نسخه چاپی کتاب را خونده بودم اما نسخه صوتی را هم دانلود کردم و در کمال تعجب از نسخه صوتی خیلی خیلی بیشتر خوشم آمد تمامی اتفاقات و جزئیات کتاب در این نسخه بیان میشود جوری که واقعا احساس میکنید در آن شرایط و حال و هوای داستان قرار گرفته اید. راویان داستان بسیار خوش صدا هستند و کلمات را به خوبی ادا میکنند. علاوه بر این کتاب در مدت زمانهای کوتاه کوتاهی تقسیم بندی شده که اصلا احساس خستگی به گوش شنونده القا نمیکند. این نسخه صوتی را به شدت به همه پیشنهاد میکنم. با تشکر از تمام کسانی که در تهیه این نسخه از کتاب زحمت کشیدهاند. خسته نباشید.
من با وجود اینکه قبلا نسخه چاپی کتاب را خونده بودم اما نسخه صوتی را هم دانلود کردم و در کمال تعجب از نسخه صوتی خیلی خیلی بیشتر خوشم آمد تمامی اتفاقات و جزئیات کتاب در این نسخه بیان میشود جوری که واقعا احساس میکنید در آن شرایط و حال و هوای داستان قرار گرفته اید. راویان داستان بسیار خوش صدا هستند و کلمات را به خوبی ادا میکنند. علاوه بر این کتاب در مدت زمانهای کوتاه کوتاهی تقسیم بندی شده که اصلا احساس خستگی به گوش شنونده القا نمیکند. این نسخه صوتی را به شدت به همه پیشنهاد میکنم. با تشکر از تمام کسانی که در تهیه این نسخه از کتاب زحمت کشیدهاند. خسته نباشید.
کتاب در تمامی بخشها بطرز ماهرانهای احساس همزاد پنداری را در وجود و روان انسان برمی انگیخت، مواردی که به آنها پرداخته شده بود بسیار قابل لمس و جاری و ساری در زندگی روزمره بود، حسرتها و حال بد روزمره، قضاوتها و حس بد ناشی از تک تک اینها و نحوه درست مقابله با اینها به نخو زیبایی بیان شده بود، دربخشهای ابتدایی گویی درباره زندگی خودم کسی بجای من سخن میگفت و در بخشهای پایانی انگار بیان میکرد اگر حال خوب میخواهی باید نگاهت را عوض کتی و اینگونه به اطرافت نگاه بیندازی، به پایان رساندن کتاب دو روز به طول انجامید و از تک تک لحظاتش لذت بردم
از کتابراه عزیز بابت فرصتی که برای مطالعه کتابهای خوب فراهم میکند سپاسگزارم
از کتابراه عزیز بابت فرصتی که برای مطالعه کتابهای خوب فراهم میکند سپاسگزارم
من این کتاب رو متنش رو خوندم، صوتش رو هنوز گوش ندادم.
ولی به جرئت میتونم بگم این بهترین کتابی بود که خوندم. واقعا کتاب فوق العادهای بود.
برای کسانی مناسب هست که حسرت گذشته رو میخورند، کسانی که حسرت تصمیمهایی که باید یا نباید میگرفتن، کسانی که فکر میکنند اگر راه دیگه روانتخاب کرده بودن مسیر زندگیشون چجوری بود الآن، مناسب هست. کمک میکنه به آرامش برسی و بدونی بهترین تصمیم رو گرفتی یا نه.
امید و انگیزه واسه آینده بهت میده.
حسرت گذشته، نا امیدی و سردرگمی رو ازت میگیره.
من به شخصه واقعا از این کتاب لذت بردم.
ولی به جرئت میتونم بگم این بهترین کتابی بود که خوندم. واقعا کتاب فوق العادهای بود.
برای کسانی مناسب هست که حسرت گذشته رو میخورند، کسانی که حسرت تصمیمهایی که باید یا نباید میگرفتن، کسانی که فکر میکنند اگر راه دیگه روانتخاب کرده بودن مسیر زندگیشون چجوری بود الآن، مناسب هست. کمک میکنه به آرامش برسی و بدونی بهترین تصمیم رو گرفتی یا نه.
امید و انگیزه واسه آینده بهت میده.
حسرت گذشته، نا امیدی و سردرگمی رو ازت میگیره.
من به شخصه واقعا از این کتاب لذت بردم.
زندگی الگوهای مختلفی دارد و ریتمی دارد. وقتی در یک زندگی گیر میافتیم، آسان است که در خیالاتمان تصور کنیم همه اتفاقات منفی نتیجه آن شیوه خاص زندگی کردن است، نه نتیجهی خود زندگی کردن. منظورم این است که اگر میفهمیدیم هیچ شیوه زندگیای نمیتواند ما را در برابر غم ایمن کند، همه چیز سادهتر میشد. فقط باید بفهمیم که غم نیز جزئی از ذات شادی است. نمیتوان شادی را داشت و غم را نداشت. البته هر دوی آنها حد و میزان خود را دارند، اما زندگی ایدهآلی وجود ندارد که ما در آن مدام در شادی محض غرق شویم. تصور اینکه چنین زندگیای وجود دارد، فقط باعث میشود در زندگی فعلیمان بیشتر احساس غم کنیم.
داستان با تمی فلسفی به تصمیمات کنارگذاشته شده دختری میپردازه که دچار افسردگی بعد از شکستهای پیاپی شده. اتفاقی که برای خیلی از ماها افتاده ولی مطمئنا ما امکان رفتن به کتابخانه نیمه شب و بررسی وضعیت خودمون در صورت انتخاب راههای نرفته رو نداریم ولی باید این رو باور کنیم که گذشته گذشته و ما اگر زنده ایم پس باید بتونیم زندگیمون رو تغییر بدیم ما مجموعهای از تمام اشتباهات و تجربیات و تصمیمات درست یا نادرستی هستیم که زندگی فعلی ما رو تشکیل میده.
داستان خیلی باب سلیقه من نبود ولی شاید واسه کسانی که زیاد حسرت گذشته و اشتباهات گذشته شون رو میخورند بتونه مفید باشه و کمی نگاهشون رو عوض کنه.
داستان خیلی باب سلیقه من نبود ولی شاید واسه کسانی که زیاد حسرت گذشته و اشتباهات گذشته شون رو میخورند بتونه مفید باشه و کمی نگاهشون رو عوض کنه.
یک کتاب عالی برای کسانی که در انتخاب مسیر زندگی بعضی مواقع تردید میکنند و یا دچار اشتباه میشوند و فکر میکنند که راه انتخابی بهترین راه هست، در صورتیکه شاید با انتخاب راه دیگه ممکن بود که شرایط بهتر و متفاوت تری داشته باشند و با افراد بهتری برخود میکردند
البته ناگفته نماند که همه افراد در تمام لحظههای عمر در حال انتخاب هستند و هر انتخاب خود میتواند به مسیری متفاوت تر منجر بشه، بعبارتی مسیر زندگی یک مسیر با هزاران راه مختلف در هر نقطه از این جاده ست که هر کدوم از این مسیرها خودشان به هزاران مسیر متفاوت دیگه منجر میشه و این روند تا آخر عمر آدمی ادامه داره
البته ناگفته نماند که همه افراد در تمام لحظههای عمر در حال انتخاب هستند و هر انتخاب خود میتواند به مسیری متفاوت تر منجر بشه، بعبارتی مسیر زندگی یک مسیر با هزاران راه مختلف در هر نقطه از این جاده ست که هر کدوم از این مسیرها خودشان به هزاران مسیر متفاوت دیگه منجر میشه و این روند تا آخر عمر آدمی ادامه داره
کتاب نیمه شب کتاب چندان جالبی نبود خیلی ترند شده بود و تا حدی ازش انتظار داشتم اما واقعا پایین تر از انتظار بود کلیت داستان کتابخانه جالبه کلی زندگی و کلی فرصت تا بتونی فرصتهای از دست رفته رو جبران کنی و ببینی اگه راه دیگهای رو رفته بودی زندگی ت چطور میشد
اما نویسنده پتانسیل داستانش رو کاملا هدر داده و دیالوگهای کاملا کشدار و طولانی که هیچ کمکی به روند داستان نمیکنن نطقهای چند صفحهای کسل کننده که نورا برامون میکرد موقعیتهای شبیه به هم و سطحی پرداخت به موقعیت، عواطف و احساسات نورا و دلیل افتادن اتفاقها و در نهایت پایان افتضاح باعث شد که این کتاب رو نپسندم
اما نویسنده پتانسیل داستانش رو کاملا هدر داده و دیالوگهای کاملا کشدار و طولانی که هیچ کمکی به روند داستان نمیکنن نطقهای چند صفحهای کسل کننده که نورا برامون میکرد موقعیتهای شبیه به هم و سطحی پرداخت به موقعیت، عواطف و احساسات نورا و دلیل افتادن اتفاقها و در نهایت پایان افتضاح باعث شد که این کتاب رو نپسندم
با درود به کتاب راهیهای عزیز کتاب بسیار جالب و هیجان انگیز بود میتونم بگم رمانی فلسفی تخیلی درباره زندگی بود و میتونم بگم مثل دنیای سوفی برام جذاب بود دید متفاوت از ندگی جهان موازی بینهایت زندگی نکرده وحسرت وآرزوهایی در پی اختیار در تصمیم گیری که در هر لحظه زندگیمان داریم این کتاب به خوبی معنای جبر و اختیار در زندگی را به تصویر کشیده بود چهار فصل آخر بسیار گیرا بود در کل خواندن یا گوش دادن این کتاب رو به دوستان کتاب راهی پیشنهاد میدم خصوصا تشکر از انتشارات جیحون در زمینه خوانش عالی و ممنون از کتاب راه برای کتابهای خوبی که در اختیار ما قرار داده
خیلی خوب بود،
پیشنهاد میدم اگر حالت غم و اندوه دارید کتاب رو تا انتها گوش بدید اوایل کتاب شاید با گوش دادنش همزاد پنداری کنید و حالتون بدتر هم بشه برای نتیجه مناسب کتاب باید تموم بشه
عالی فضا سازی و شخصیت سازی شده بود وگویندگان عالی کار کرده بودند حتما اگر کتاب رو شروع کردید تا پایان ادامه بدید شاید ابتدای کتاب حس کنید خیلی منفی گرایانه است و خیالاتی اما نتیجه میتونه مثبت و موثر باشه، حتما تباید افسرده باشید تا گوش بدید شاید برای بیشتر قدر دونستن داشتهها و اثر گذاریتون روی زندگی بقیه و حتی حسرتهایی که دارید این کتاب دید جالبی بهتون بده
پیشنهاد میدم اگر حالت غم و اندوه دارید کتاب رو تا انتها گوش بدید اوایل کتاب شاید با گوش دادنش همزاد پنداری کنید و حالتون بدتر هم بشه برای نتیجه مناسب کتاب باید تموم بشه
عالی فضا سازی و شخصیت سازی شده بود وگویندگان عالی کار کرده بودند حتما اگر کتاب رو شروع کردید تا پایان ادامه بدید شاید ابتدای کتاب حس کنید خیلی منفی گرایانه است و خیالاتی اما نتیجه میتونه مثبت و موثر باشه، حتما تباید افسرده باشید تا گوش بدید شاید برای بیشتر قدر دونستن داشتهها و اثر گذاریتون روی زندگی بقیه و حتی حسرتهایی که دارید این کتاب دید جالبی بهتون بده
با سلام ابتدا ممنونم از کتابراه که این کتاب خوب رو رایگان کرده بود و نظرم جلب شد که بخونمش. من درست در این زمان در جایگاه نوراسید ایستاده ام. الان که این کتاب رو تموم کردم نمیدونم دقیقا چه حسی دارم ولی میدونم که حالم خیلی بهتره. قطعا دوباره مرورش میکنم. اینکه بدونی در زندگیهای دیگه ات داری حسرتهای الانتو زندگی میکنی بهت اجازه میده با ارامش این ورژن از خودت رو تو همین دنیا زندگی کنی. "لازم نیست زندگی رو درک کنی، فقط زندگیش کن" بهترین جمله کتابه از نظر من.. امیدوارم با حسرت هامون به صلح برسیم و بهترین نسخه خودمون باشیم!
کتاب خیلی خوبی بود.. همه ما حسرتهایی در زندگی داریم که همیشه با خود میگوییم اگر این تصمیم را میگرفتم اینطوری میشد این کارم اشتباه بود ولی واقعا نمیدانیم اگر جور دیگری تصمیم میگرفتیم و مسیر زندگی مان عوض میشد چه اتفاقات دیگهای در انتظارمان بود.. این کتاب خیلی عالی اینها را به تصویر کشیده در کتابخانه نیمه شب و با موضوع جهانهای موازی.. گویندگی و صداپیشگی هم خیلی عالی بود با سپاس از کتابراه عزیز نویسنده عزیز مت هیگ و مترجم عزیز فریده فتوحی و سپاس از گویندگان عزیز و گرامی
این اثر زیبا در سال های اخیر علاوه بر اینکه تو کل دنیا با رکوردهای کم نظیر به فروش رسیده در کشور خودمون هم دو سال اخیر جز پرفروش ترین آثار صوتی و الکترونیکی بوده و واقعا داستان جذاب و تاثیر گذاری هم داره و من شخصا به بیش از ده ها نفر از دوستانم توصیه کردم. واقعیتش ورژن صوتی این کتاب برای انتشارات ماه اوا رو که قبلا تهیه کرده بودم با صدای خانم خواجه نصیر و خیلی زیبا بود ولی بعد اینکه این کتاب رو کتابراه عزیز هدیه عیدی داد و شنیدم بی تعارف میگم این ورژن خیلی خیلی بهتر ار قبلی ها هست. حتما توصیه میکنم ازش بهره مند بشید
در طول تمام زندگی شما راههایی به ذهنتون میرسه که هیچ وقت امتحانشون نکردین، حسرتشو میخورین و خودتون رو توی موقعیت بهتری از الان تصور میکنید، مدرسه بهتر دانشگاه بهتر شغل پر درآمد تر و.. اما این کتاب بهتون نشون میده که امکان داره تو هر کدوم از این راهها مشکلات متفاوتی براتون پیش بیاد که حتی فکرشم نمیکردین، شما حتی همین حالا فرصت اینو دارین که زندگی کنید، راههایی بهتری رو انتخاب کنید، و از کلی سو تفاهم که خودتون برای خودتون به وجود آوردین خلاص بشین، یادتون نره! شما تصمیم میگیرین چه طوری به اطراف نگاه کنید
کتاب خوب و متفاوتی بود. بویژه با روایتگری زیبای افروز هاشمی. شاید حرف نهایی این کتاب این باشد که ما در دنیایی بینهایت از تصمیمهای شخصی قرار داریم که انتخاب هر کدام از آنها میتواند سرنوشت ما را برای همیشه تغییر دهد. و چه بسا تصمیمات بدی که نتایج خوبی دادند و برعکس. اما ما نمیتوانیم تصمیمات بزرگ زیادی بگیریم. مثل ازدواج یا انتخاب رشته یا شغل و... پس چارهای نداریم که با تصمیم انتخابیمان سرنوشت ایجاد شده را بپذیریم. گرچه همیشه فرصت برای تصمیمات جدید فراهم است و برای تغییر زندگیای که دیگر به ما نمیسازد!
برای نسخه صوتی و زحمتی که کشیده شده این امتیاز رو قائل هستم،
کتاب رو از نظر ادبی نمیتونم نقد کنم، اما باید بگم که کتابی هست که دیدگاههای یک آدم بلاتکلیف رو که در معرض آسیبهای انتخابهای خودش قرار گرفته رو میتونه عوض کنه، و این کار رو به بهترین حالت ممکن انجام میده و استفاده از تکنیکهای علمی و فلسفی در داستان به نظر من نمیتونه این کتاب رو در دسته کتابهای افسانه آیی قرار بده و منطبق بر نظریات جهان کوانتومی هستش، از خواندنش لذت ببرید، و فکر کنید که ما همیشه در معرض انتخاب هستیم
کتاب رو از نظر ادبی نمیتونم نقد کنم، اما باید بگم که کتابی هست که دیدگاههای یک آدم بلاتکلیف رو که در معرض آسیبهای انتخابهای خودش قرار گرفته رو میتونه عوض کنه، و این کار رو به بهترین حالت ممکن انجام میده و استفاده از تکنیکهای علمی و فلسفی در داستان به نظر من نمیتونه این کتاب رو در دسته کتابهای افسانه آیی قرار بده و منطبق بر نظریات جهان کوانتومی هستش، از خواندنش لذت ببرید، و فکر کنید که ما همیشه در معرض انتخاب هستیم
این کتاب با بیانی جذاب و گیرا خواننده را مشناقانه با خود همراه میکند تا بداند حاصل تغییرات مکرر تصمیمها در کجا به نتیجه مطلوب قهرمان داستان میرسد.
قطعاً وقتی که به پایان داستان میرسید به مسیر زندگی خود، گذشته و تصمیماتی که به ویژه در امور مهم گرفتهاید خواهید اندیشید. البته با دیدگاهی جدیدتر، ژرفتر و گستردهتر از قبل. و به این میاندیشید که آیا همچنان به همان انداره قبل مهم هستند؟
این کتاب دیدگاهی جدید در مورد فلسفه زندگی به شما خواهد داد