معرفی و دانلود کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید 4

معرفی کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید 4

اندی شپرد در کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید 4 داستان پسری یازده‌ساله به نام توماس را روایت می‌کند که در خانه‌ی پدربزرگش، آن هم روی درخت، اژدها پرورش می‌دهد! توماس سعی می‌کند این راز را در دلش نگه دارد و آن را برای کسی فاش نکند، تا این‌که سروکله‌ی اژدهایی به نام ویژویژک پیدا می‌شود و همه‌چیز را به هم می‌ریزد. گفتنی است کتاب نامبرده ذیل مجموعه‌ی پرافتخار و پرفروش پسری که اژدها پرورش می‌داد به انتشار رسیده است.

درباره‌ی کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید 4

اگر پیش از این مجلدی از مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد را مطالعه کرده باشید، حتماً با توماس و دوستانش، یعنی کای، تد و کت آشنا هستید. اما اگر نخستین‌بار است که کتابی را از این مجموعه می‌خوانید، هیچ نگران نباشید! ما به اختصار، داستانِ توماس را برایتان شهر می‌دهیم.

توماس یک راز خیلی خیلی بزرگ دارد. رازی که بعید می‌دانیم هیچ‌کدامتان بتوانید حدس بزنید: او و سه تا از دوستانش روی درخت اژدها پرورش می‌دهند! چشم‌هایتان از تعجب گرد شده، درست است؟ خب، حق دارید. بااین‌حال ما از شما می‌خواهیم این داستان را باور کنید. آخر به هر کسی می‌گوییم که: «پسربچه‌ای هست به نام توماس که پدربزرگی دارد و پدربزرگش باغچه‌ای دارد و تهِ باغچه‌ی بابابزرگ، لای بوته‌های تمشک و گزنه، درختی جادویی روییده است که میوه‌هایش اژدها هستند»، برایمان پشت چشم نازک می‌کند و گمان می‌برد داریم دروغ می‌گوییم. برای همین است که قصد کرده‌ایم این موضوع را به عنوان راز پیش خودمان نگه داریم و شما از معدود افرادی هستید که آن را می‌دانید.

در کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید (The Boy Who Dreamed of Dragons) که چهارمین مجلد از مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد است، داستان توماس و اژدهاهایش را پی می‌گیرید. تا یادمان نرفته یادآوری کنیم که این اثر را اندی شپرد (Andy Shepherd) نوشته و سارا اوگیلوی (Sara Ogilvie) آن را تصویرگری کرده است.

در کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید 4 داستان فلیکر (چشمک) را می‌خوانید. اژدهایی که یار توماس یازده‌ساله است و همدم تنهایی‌هایش. همه‌چیز به خوبی پیش می‌رود تا این‌که اتفاقی روند معمول زندگی توماس را در هم می‌ریزد:‌ چشمک باید به شمال برگردد. بااین‌حال، تنهایی توماس دیری نمی‌پاید. چراکه یک اژدهای دیگر سریع جایش را در دل او باز می‌کند. اژدهایی به نام زینگ (ویژویژک) که جثه‌ی کوچک، اما بال‌های بزرگی دارد و هر جا که می‌رود، آنجا را ویران می‌سازد. مثلاً به سمت حباب چراغ توماس می‌رود و با دمش به آن ضربه می‌زند. بعد برای لحظه‌ای همه‌جا نورانی می‌شود و چراغ می‌ترکد و خرده‌شیشه همه‌جا پخش می‌شود.

پسری که خواب اژدها می‌دید 4 را لیلا حسین رشیدی به زبان فارسی ترجمه کرده و نشر چ عهده‌دار چاپ آن بوده است. همان‌طور که پیش‌تر بیان کردیم، این کتاب آخرین مجلد از مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد است.

درباره‌ی مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد

تصور کنید که می‌توانستید توی باغچه‌ی خانه‌تان اژدها پرورش دهید. از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید، مگر نه؟ خب، اجازه دهید ما حقیقت را با شما در میان بگذاریم: پرورش اژدها آن‌طور که به نظر می‌آید، آسان نیست. می‌خواهید کمی از دردسرهای اژدها داشتن به شما بگوییم؟ اژدها مسواک‌تان را آتش می‌زند، دم‌به‌دم به تعقیب گربه‌تان می‌پردازد و توی حریره‌ی پدرتان کارخرابی می‌کند. بنابراین اگر تصمیم بگیرید خیار پرورش دهید، به‌مراتب کار ساده‌تری از پرورش اژدها پیش روی خود دارید.

بااین‌همه، اژدها داشتن لذتی دارد که نمی‌توانید تصور کنید! این را از توماس بپرسید؛ پسربچه‌ای که همه‌ی مصیبت‌ها را به جان خریده و از درخت جادویی خانه‌ی پدربزرگش «میوه‌ی اژدها» چیده و اکنون صاحب یک اژدها شده است. واقعیت این است که در خانه‌ی پدربزرگ توماس درختی جادویی قرار دارد که میوه‌هایش به اژدها تبدیل می‌شوند. توماس به همراه کای، تد و کت، دوستانش، از درخت اژدها میوه چیده‌اند و حالا هرکدام یک اژدها دارند؛ اژدهایی که باید حسابی مراقب باشند دردسری ایجاد نکند.

شما در مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد (The Boy Who Grew Dragons) داستان این چهار دوست و اژدهایان آن‌ها را می‌خوانید. آنچه در ادامه مطالعه می‌کنید، نام مجلدهای منتشرشده ذیل مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد است:

• پسری که اژدها پرورش می‌داد (The Boy Who Grew Dragons)
• پسری که با اژدها زندگی می‌کرد (The Boy Who Lived with Dragons)
• پسری که با اژدها پرواز می‌کرد (The Boy Who Flew with Dragons)
• پسری که خواب اژدها می‌دید (The Boy Who Dreamed of Dragons)

تصویرگر این مجموعه سارا اوگیلوی بوده، لیلا حسین رشیدی ترجمه‌ی فارسی این کتاب‌ها را برعهده داشته و نشر چرخ این اثر را به دست مخاطبان رسانده است.

جوایز و افتخارات مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد

• حضور در فهرست جایزه‌ی بلوپیتر
• ترجمه شدن به 24 زبان زنده‌ی دنیا
• نامزد نهایی جایزه‌ی شیفیلد (Sheffield)
• حضور در فهرست نهایی جایزه‌ی واتر استونز

نکوداشت‌های مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد

• مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد برای طرفداران رولد دال مناسب است. (ایوینینگ پست)
• این مجموعه مثل شکلات داغ با خامه و مارشمالو است. خوراکی داغ و شیرینی که تا آن را به پایان بردم، دلم بعدی را خواست. (ماز ایوانز، نویسنده‌ی انگلیسی)
• هرآنچه که برای یک خواننده نیاز است در این مجموعه وجود دارد. (روزنامه‌ی گاردین)
• بانمک، خیال‌انگیز، پر از دل‌فریبی (و البته پنجول!). مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد حقیقتاً دوست‌داشتنی است. (کایرن میلوود هارگریو، نویسنده‌ی انگلیسی)
• مجموعه‌ای که شپرد آن را نوشته باعث می‌شود چشم‌هایتان از حیرت برق بزنند، قلبتان گرم شود و اتاق را صدای خنده‌تان پر کند. (سوفی اندرسون، ‌نویسنده‌ی انگلیسی)
• توماس و چشمک هر دو در موقعیت‌های سختی گرفتار می‌شوند و همین موضوع چیزهای زیادی را درباره‌ی دوستی و مراقبت از آن‌هایی که دوستشان دارند، می‌آموزد. (مجله‌ی کتابخانه‌ی مدرسه)
• مجموعه‌ی پسری که اژدها پرورش می‌داد غافلگیرکننده و خوشمزه است! بیشتر از آنچه که گمان می‌کنید، بامزه است. (اونجالی رئپف، نویسنده‌ی انگلیسی)
• پویا، پرجنب و جوش، ماجرامحور و فانتزی برای مخاطبانی که قصد دارند درباره‌ی نگهداری، غذا دادن، انفجارهای غیرمنتظره و مخاطرات بزرگ کردن یک اژدها بدانند. (نیویورک تایمز)

کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید 4 برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان 9 تا 12ساله از مطالعه‌ی کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید لذت می‌برند. اگر به کتاب‌های مصور و فانتزی علاقه دارید، مطالعه‌ی این اثر را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب پسری که خواب اژدها می‌دید 4 می‌خوانیم

خواب‌هایم مثل همیشه خوب نبودند. نیشگونم گرفتند و بهم سیخونک زدند، پرتم کردند و چرخاندند. کَت و کای را دیدم که از هواپیمایی دست تکان می‌دهند، تِد و لیام خنده‌کنان با هم می‌دویدند و من تنها ایستاده بودم و تماشا می‌کردم. اگر مغزم گزارش هواشناسی داشت الآن وضعیتش «غبارآلود همراه با وزش باد شدید و باران سنگین» بود. با لرزشی از خواب پریدم و در تاریکی به اتاقم نگاه کردم. از پنجره‌ای که لایش را باز گذاشته بودم نسیم می‌آمد و پرده‌ها را تکان می‌داد. یکهو چیزی برق زد و سایه‌ای روی دیوار افتاد. به‌زحمت از تخت بیرون آمدم، پرده‌ها را عقب کشیدم و پنجره را هل دادم و تا ته باز کردم. ذوق در وجودم می‌جوشید، انگار گزارشگر هواشناسی کمی آفتاب روی نقشه‌ی هواشناسی ریخته بود. «چشمک!» سرش را با فشار از پنجره تو داد. دست‌هایم را دورش حلقه کردم و گرمایش در بدنم پخش شد.

پشت چشمک نشستم و هنوز نرفته، پرواز را در شبی که ستاره‌ها می‌درخشیدند تصور کردم. می‌دانستم سنگینی بازوهای خسته‌ام و رشته‌های درهم‌پیچیده‌ی خواب‌وخیال‌هایم به‌سرعت پایین می‌ریزد و ذهنم را خالی می‌کند و حس بی‌وزنی بهم می‌دهد. چشمک مکثی کرد و نگاهی به داخل اتاقم انداخت، برگشتم تا نگاهی بیندازم. ویژویژک. پاک یادم رفته بود. درست قبل از این‌که خوابم ببرد مثل تیر از پنجره برگشته بود. آن‌قدر خسته بودم که حسش‌ را نداشتم بلند شوم و با لیوان آبی که به پرواز درآورده بود دست‌وپنجه ‌نرم کنم. فقط تماشایش کردم که توی لانه‌اش زیر تختم ناپدید شده بود، اما حالا بیدار بود و داشت دور اتاقم می‌چرخید. چشمک نفسی دودی بیرون داد که مثل مسیری هدایت‌کننده پخش شد؛ اژدهای کوچک رد دود را گرفت، به طرف‌مان آمد و از حلقه‌ی سرگیجه‌آوری که با چرخیدنش درست می‌کرد خارج شد. شبی ابری بود. وقتی بالاتر می‌رفتیم در آسمان به دنبال بقیه‌ی اژدهاها گشتم. اما اثری از آن‌ها نبود. وقتی از روستا خارج شدیم، معلوم شد که برای اولین‌بار چشمک تنهاست. به بالاتر اوج گرفت و یکهو وارد آسمان نیمه‌شب شدیم که ستاره‌باران بود. مدتی فقط پرواز کردیم.

فهرست مطالب کتاب

1. مارشمالو برنده می‌شود
2. حواست به جلوِ پایت باشد!
3. کلم‌های پرنده و اژدهاهای کوبنده
4. یک موقعیت سخت چسبناک
5. در دنیای اژدهاها!
6. آب‌دهنِ چندشِ اژدها
7. شل‌وول و بال‌بال‌شنگولی
8. دوشنبه‌ی آخرالزمانی
9. ویز، ویژ، ویژویژک
10. اژدها یک، منظومه‌ی شمسی صفر
11. جوابی که دنبالش هستی پی‌پی است
12. ر‌ؤیای چشمکی
13. اژدها از قفس پرید
14. گاوه می‌گوید مااامااا، بابا می‌گوید کواک‌کواک
15. جوانه‌ها و جوخه‌ی اَبَرقهرمانان‌
16. کشفِ سوخت‌کیکی
17. ‌فاتحه‌ی جوخه‌ی اَبَرقهرمانان خوانده است
18. نورِ چشمکی
19. برق‌بوم!
20. ملکه‌ی اژدها
21. تارت مربایی و عنکبوت‌های جنگجو
22. لیسه‌ها و دل‌آشوبه‌ها
23. بند را به آب بده، چسبونکم
24. دکمه‌ی قرمز بزرگ
25. پادشاه اژدها
26. این جادویی است!
27. سلام، رُزرُزک
28. گشت فضله‌یابی
29. پنگوئن‌های آوازخوان و اژدهاهای کنترلی
30. یک قُلپ گازِ قهقهه‌آور
31. اُلا آئوریتا!
32. کسی از ماهی دودی مربایی خوشش نمی‌آید
33. نورافکن انداختن
34. ویژویژک ویژویژی می‌شود
35. برو دنبال آن اژدها!
36. بوی اَبَرشارژی
37. تَق، توق، ویژویژک
38. وقت گردن گرفتن اشتباه است
39. جوخه‌ی اَبَرقهرمانان تا ابد
40. ویزویز و چشمک
قدردانی نویسنده