معرفی و دانلود کتاب زرد خاکستری
برای دانلود قانونی کتاب زرد خاکستری و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زرد خاکستری
کتاب زرد خاکستری، روایت آدمهای تنهاست. فرشته مولوی با این داستانها ما را به حال و هوای قدیم میبرد. همان زمانی که صدای لحافدوزها در خیابانها میپیچید. اما مرگ که نقش اول داستان را بازی میکند، حضورش در لابه لای داستان، حس میشود.
آدمهای خاکستری یا همان مادربزرگ و پدربزرگهای دوستداشتنی اینجا هستند، در حوالی تمامی این داستانها. بعضیها به دنبال ثروتاند و بعضی هم بدنبال اکسیر جوانی. براستی آیا هستی را میشناسیم یا معنی آن را میدانیم؟
سه داستان نخست این مجموعه - یکشنبهها، کو شمر؟، روزِ خانه پیران - بیست سال پیش در «پری آفتابی و داستانهای دیگر» در آمدند و در اینجا با اندکی دستکاری، یعنی بازنگری تنها به قصد زدودنِ اشتباههای چاپی و یا اشتباههای لپی، آورده میشوند. دو سه تایی از دیگر داستانها هم در این و آن روزنامه یا گاهنامه درآمدهاند. گستره زمانی داستانهای این مجموعه که نخستین داستانش در سال 1358 نوشته شده، گسترهای پانزده ساله است.
داستانهای کتاب زرد خاکستری از چند ژانر تشکیل شدهاند که بیشترشان در گروه رئالیسم اجتماعی جا میگیرند. در این داستانها گاهی به رمانتیسم نزدیک میشویم و گاهی به امپرسیون. شاید بتوانیم با کتاب زرد خاکستری، یک گذر 15 ساله به سالهای گذشته داشته باشیم.
فرشته مولوی یک نویسنده از نسل قدیم است که آثارش به خاطر نثر سلیس مورد استقبال قرار گرفته است. کتاب زرد خاکستری آخرین اثر اوست.
در بخشی از کتاب زرد خاکستری میخوانیم:
در غبار میبرندش. شانههای سنگینِ فرو افتاده. نه باد میوزد، نه برف میبارد. تابوت کج و راست میشود. چهرههای بر افروخته. بوی خاک میآید. باران نمیآید. آفتاب نمیشود. پاهای پرشتاب. دور میشوند. سر بر میگردانم. پشتههای خاک، گورهای خالی. پسِ غبار دوچرخهسوار را میبینم. آهسته میگذرد. نه دور میرود، نه نزدیک میآید. میچرخد؛ میگردد؛ پشت شاخههای خشک پیدا و ناپیدا میشود. رو بر میگردانم. زرد، خاکستری. خاکستری، زرد. پی تابوت میدوم. پیراهنهای سیاه. میخواهد آفتاب بیاید. میپرسد کی روز میشود؟ میگویم تبتان که رفته است. باور نمیکند.
چرا صدایم میلرزد؟ بلند میگویم آخر درختها که هنوز جوانه نزدهاند. گریه میکنند. باور نمیکنم. پلکهایش را باز میکند. میگوید همراه نمیخواهم. دستش را میگیرم. سردم میشود. انگشتهای درشت استخوانی تکانی میخورند. ساعدِ سوراخ سوراخ، رگهای گرهخورده، پوست کبود، بازوی نحیف. آهسته میگویم نمیشود تنها بمانید. سر تکان میدهد. دستم را کنار میکشم. انگشتهای پهن استخوانی جمع میشوند. بلند میگویم دستهایتان که هیچ فرقی نکردهاند. ساکت نگاهم میکند. چشمهای بیفروغ غبار گرفته. نمیبیندم؟
فهرست مطالب کتاب
یکشنبهها
کو شمر؟
روز خانه پیران
میعاد در خانه
یادی و حکایتی
اگر بخواهم میتوانم دروغ بگویم؟
کولی
گفتگو
آن ترانه
آهوی کوهی
زرد خاکستری
اردیبهشت زیبا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زرد خاکستری |
نویسنده | فرشته مولوی |
ناشر چاپی | انتشارات روزنه |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 128 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-334-394-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ایرانی |