معرفی و دانلود کتاب تو همان سفری که نیاز به رفتن دارم

معرفی کتاب تو همان سفری که نیاز به رفتن دارم

کتاب تو همان سفری که نیاز به رفتن دارم شامل مجموعه‌ای از اشعار عاشقانه به قلم سودابه الماسی، شاعر اهل کرمانشاه است.

این کتاب با بهره‌گیری از المان‌های نوین در قالب اشعار سپید و آزاد سروده شده است. شعر‌های این کتاب از ویژگی‌هایی چون سادگی و تصویرسازی‌های زیبا بهره می‌برند که باعث می‌شود انسان در ذهن خود خیال‌پردازی کند.

سودابه الماسی در 10 آبان 1343 در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. از همان دوران مدرسه به ادبیات و شعر علاقه داشته و همواره اشعار مولانا و شاملو او را به وجد می‌آورده است.

در بخشی از کتاب تو همان سفری که نیاز به رفتن دارم می‌خوانیم:

و امشب از همه‌ی
خاطراتت برای خود
پیراهنی خواهم دوخت
با طرحی دلنشین، از قصه‌ی
تمامی یادگارهایت،
و آغوش‌اش را از
شمیم دل‌نواز عطری که تو به من
هدیه کرده بودی، می‌آکنم،
سپس، شب عشق گیسوانم را
بر قامت بلند‌اش می‌افشانم
و می‌برم خود را تا پایان هر قصه
بر وسعت ستاره باران
هر خاطره، همان جای همیشگی... !
نزدیک قاب عکس مان...
و همچون بوسه‌ای شیرین
محو می‌شوم بر لب
خنده‌ی دل‌فریب‌ات
و می‌نشینم در کنار ساحل
آرام تصویرت و آغاز می‌کنم قصه‌ی
هزار و یک شب را در گوش تنهائی‌ام..

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
جهانی دیگر
باران عشق
چون بهاری پرگل
صبح شده بود
بی‌تو
شب
قهقهه‌ای در باد
برای رسیدن به صبح تو
تو می‌رفتی
در درگاه
منتظر
شعری که تا مرگ
و من عاشق‌ات شدم
یاد تو
از آن روز
جادوی لب خند
و من به خانه برگشتم
باران
یادم آید روزی
رفتن
تو را باید نواخت
باتو آبادم
مرا به شعبده‌ای از هیچ مرئی کن
انتظار پنجره
میان مرگ و زندگی
نیمه‌ی خوب من
قصه‌ی من و مور
غروب
پناه
برف
نامه
از آن روز که رفته‌ای
مست عشق توام
و تو خورشیدوار از راه آمدی
زنده گی
تو همان سفری که نیاز به رفتن دارم
لحظه‌ای بی نفس
مرد مسکین
بی تو در ظلمت‌ام
گم شده‌ای خاموش
با تو در تاریکی نور را نوازش می‌کنم
در دیار دیروزها
دل‌ام برایت تنگ است
و چون نزدیک‌ترم شدی به یاد آوردم خودم را
و امشب...
چشم‌های ات
بهار می‌آید
زیباترین قفس
بوسه
آرزو
احساسی بی‌انتها
دیوار
خشم زمین
بی‌تسلا
فراموش‌ام کن
خسوفی هولناک
بی‌عشق
می‌خواهم تو را...
بی‌ تو چگونه
شعری که از تو می‌رسد
تپش‌های آسمانی
سوار بر مرکب تنهائی
آفتاب حضور
پایان غربت
دلتنگی