خیلی خوب.. قلم نویسنده بسیار شیوا و رسا بود. چند جای زندگی ثمره نتونستم احساسات خودمو کنترل کنم... خیلی پند آموز بود. علی الخصوص برای خانوادهها و بعدا برای دختر خانمهایی که کم نیستن مثل ثمره انتظار.
من یکی خیلی گریه کردم و دو سه روز متأثرم از این رمان
به نظر بنده عالی بود ولی از نظر محتوا پیامدمهای غیر اسلامی زیادی داشت
در کل دست نویسنده درد نکنه و براش موفقیت روز افزون رو از بارئ خلایق تمنا دارم
واقعاً اگر در این قرن، هنوز هم این جور مردها پیدا میشه، که به زور تجاوز و قلدری بخواهند عشقشون را حفظ کنند، مایه تاسفه. خدا کنه فقط توی قصهها باشه. نه واقعیت. هر چند که همون قصه هم مایه درد و عذابه.
کتاب بدی نبود اما اخه چرا انقد ادم باید اشتباه کنه به نظر من این کتاب یه کمی انرژی منفی درون حس راوی زیاد از حد یا بهتر بگم بیجا بود. اما یه نتیجه خیلی خوب و مطلوب داره اینکه ادم فقط تو زندگی باید پشتکار داشته باشه
داستان خوبی بود اما شما که میگید چطور تونسته میثاقو ببخشه ثمره هم خیلی تند با او رفتار میکرد در صورتی که میدونست میثاق خیلی دوستش داره پس سه مقصر داشتیم تو اینجا اول پدر بزرگ بعد ثمره در اخر میثاق
جای امتیاز دادن نداره. خودش هم داره نیگه خود کرده رو تدبیر نیس. وقتی که پدر بزرگش اینقدر راحت روی پدرش نفوذ داره میتونس از پدربزرگش استفاده کنه برای اینکه این ازدواج اصلن سر نگیره. خوب خود ثمره هم مقضره.
داستان خوب بود فقط متوجه نشدم دختری با این همه قدرت بدنی و افکار محکم در ابتدای داستان چرا اینقدر راحت تسلیم میشه و در انتهای داستان به یه زن ستم دیده تبدیل میشه از کتابراه سپاسگزارم
بسیار داستان ضعیفی بود، چ تو نوشتار چ تو داستان، فقط وقت تلف کردن بود، همش منتظر بودم دختره یه راهی پیداکنه که زیر بار سرنوشت تحمیلیش نره ولی نه، کلا نویسنده دوست داشت چرت و پرت بنویسه😑😑
قصه این داستان هنوزم قصه زندگی خیلی از دختران کشور ماست که درگیر تعصب و خرافات خانواده هستن و این ضعف قانون ما هست که از حقوق ما زنان آنطور که باید و شاید دفاع نمیکنه و به حقمون نمیرسونه.
جالب بود از اینکه رسمهای مزخرف قدیمی و حاصلشو داشت میگفت جالب و آموزنده بود و اینکه این کتاب داشت به ما میگفت هر کاری که انجام میدیم باید منتظر عوابقشم باشیم که چه خوب چه بد به خودمون برمیگردن
به خوبی مردسالاری را نشون میده و من از نتیجه گیری راوی خوشم نیومد. البته باید گفت الان با قبلا خیلی فرق کرده و زنان برای آزادی خود تلاش میکنند که این قابل ستایشه
از رفتارهای میثاق با ثمره خیلی خوشم اومد چون حق داشت غیرت روی عشقش داشته باشه اما پیش از حد بود به نویسنده پیشنهاد میکنم تغییری دراین مردسالاری داشته باشه چون داستان و سبک نوشتاریش عالی بود
نمیدونم چی بگم نه میشه گفت خوب نه میشه گفت بد حس عجیبی دربارهاش ندارم ولی در کل جالب نبود چون نشون میداد داستان برای ۱۰۰ سال پیشه که این تعصب کورکورانه وجود داشته🤮
خوب بود ولی ضعیفی دختر باعث نمیشه که این کا رو با اون بکنه میثاق خیلی آدم غیرتی بود و این باعث میشد دختره از اون خوشش نیاد و در آخر دختره به آرزو هاش نرسید.
و این خیلی ناراحت کننده بود.
به واقعیتهای تلخی از برخی از سنتهای و جهالتهای برخی از خانوادههای سنتی ایرانی اشاره کرده، و مشکلات زنانی که یه شوهر بد بین و شکاک دارند و رنجها و مرارتهایی که متحمل میشن
مضخرفترین داستانی که خوندم و وسطهای داستان از خوندنش پشیمون شدم ولی تا آخر رفتم و دیدم واقعا داستانی که مردسالاریش داد میزد و از شخصیت زنی که هیچی نمیتونم بگم خیلی افتضاح خیلی خیلی
سلام هم میثاق و هم ثمره جفتشون روانی بودند اینا رو باید ببرند دیوونه خونه درسته زجر میکشیدند ولی به روی هم نمیاوردند اخه مگه اینجوری میشه ولی در کل داستانش خوب بود و دیوانه کننده
متاسفانه رسم و رسوم قدیم بدجوری در خلقیات امروزی رخنه کرده که منجر به عواقب ناخوشایندی در زندگی ما میشه... به امید روزی که آزادی را در زندگی شخصی از ما صلب نکنن... ممنون از نویسنده کتاب
از نظر من داستان خوبی بود این جور داستانها مرد سالاری رو نشون میده که در حال حاضر مرد سالاری از بین رفته و جوونهای امروزی چیزی از مردسالاریهای قدیم براشون افسانه و رویاست.
به نظرم اصلا خوب نیست چون کاملا یه طرفه دختر داستان رو عامل همه.ی مشکلات میدونه در حالی که به نظرم کاملا برعکسه واون دهتر تنهافرد بیگناه داستان هستش، ولی با این وجود زندگیش تباه میشه.
بیشتر از همه نگران اینم دختران نوجوان این کتاب رومطالعه کنند و این دیدگاه براشون به وجود بیاد که در مقابل مردهای مریض باید سکوت کرد وبعد از هر بلایی که به سرشون میاد خودشون رومقصر بدونن!
کاری به دیدگاه مرد سالاری و تحقیر کردن زن در این رمان ندارم چون این واقعیت جامعهی ماست متاسفانه نویسنده کارش و عالی انجام داد بنظر من و موضوع کاملا واقعی بود و نویسنده اغراق نکرده بود
داستان قشنگ بود ولی تو سلطه گری مردایه داستان و ضعیف بودنه زنا اغراق شده بود و دوست داشتم لااقل بعد از این همه کشو وا کش زندگیه عاشقانهای در پیش میگرفتن تا یه زندگیه معمولی
عالی بود، واقعا دلم خیلی برای ثمره سوخت
یک زن چقدر میتونه بیپناه باشه مورد ظلم پدر و شوهر.... . . .
من خودم دختر دارم، خوندن این رمان باعث شد بیشتر از قبل به دخترم عشق بورزم
اموزنده و خوب ولی یجای قصه میلنگید چرا همه تا فهمیدن میثاق چه خبطی کرده خیلی راحت گذشتن ولی ثمره رو حتی نمیخواستن ببینن بدون اینکه إیمان داشته باشن سالم زندگی کرده یا نه؟؟؟
راستش تا اخر نخوندم ولی اخرشو خوندم خیلی پایان بدی داشت تا الان هرچی رمان ازکتاب راه خوندم ههمشون اخرش پایان بدی داشت یا همه مردن یا... بابا خیلی دل خوشی داریم اینارم میخونیم داغون تر میشیم
کتاب خوبیه من ازخواندنش لذت بردم قلم نویسنده خصوصا دربیان احساسات شیوا بودچنین فرهنگی هنوز در خیلی ازخانوادهها دیده میشهبه هر حال من به نویسنده این کتاب خسته نباشید میگم
این رمان چون یک رمان ایرانی بود نسبت به سایرین جذب کننده بود اما هیچ وقت نمیشه این رمان رو با یه رمان مثل بینوایان مقایسه کرد اما هر کتابی ارزش یه بار خونده رو داره برای من لذت بخش بود
ادبیات کار خیلی عامیانه و حتی با استفاده از لغات زشت بود. جالب نیست توی کار ادبی از واژههای زشتی مثل لاس زدن و در گاله رو ببند و امثالش استفاده بشه. آخرشم خیلی بصورت آب بندی جمع شده بود
من هم اندازه با ثمره هنگام خوندن این کتاب زجر کشیدم... خیلی وقتا میگفتم رفتار ثمره اشتباهه اما بخاطر سن و سالش طبیعی بود اما تعصبات میثاق و پدر ثمره خییییلی افراطی بود!!!
Freshtefr dadaوقتی رو گزینه افزودن به کتابخانه رو زدی یه صفحه باز میشه که کتابخانه هست اونجا دوباره رو کتاب کلیک کن شکل بارگیری میاد از صفر تا صد باید دانلود شه وقتی دانلود شد راحت بخون
این داستان نشان میدهد که متاسفانه هنوز پدر مادرهای هستند که همراز فرزندانشان نیستند وبه خاطر تعصبهای بیجا دخترانشان را تا مرز اعتیاد و هرزگی میرسانند دست نویسنده کتاب درد نکنه
داستان خیلی کش دار شده بود معلوم نبود بعضی شخصیتها از کجا اومدن مثل زلیخا و مادرش شخصیت ثمره مشخص نبود گاهی منطقی و پخته و گاهی کودک لجباز این تصادها اذیت میکرد ذهنم رو
در یه کلام افتضاح بود
زمان فراری بودنش رو خیلی مختصر جمع کرده بود
اخرای کتاب هم حس القا شده با چیزی که نوشته شده کاملا متناقض بود در کل به نظرم زیاد جالب نبود
رمان آموزندهای بود خیلی درسها ازش گرفتم که هرچیزی حد واندازه داره بیشتر از اون میتونه به اطرافیانمون وحتی بیشتر از همه به خودمون صدمههای جبران ناپذیری بزنه، ممنونم از نویسنده
خیلی مسخره بود حس خوبی به آدم نمیده. یعنی زنها در هر صورت باید تاوان بدن و در نهایت باید کوتاه بیان. تو این کتاب در آخر ثمره و مادرش کوتاه اومدند و مرد سالاری بسیار رواج داره
داستانش شبیه داستانای تلگرامی بود و نویسنده به اندازه کافی خوب نبود داستان متعصبانه و همراه مردان بود و کمی احمقانه و نتونسته بود وقایع را درست بگه اما ایده اولیه داستان خوب بود
از نظر من که افتضاح بود
الان دیگه دورهی مرد سالاری نیس خیلی مسخره و حال بهم زن پسره کار خودشو میکرد و بعد دو دقیقه نشده پشیمون میشد و شخصیت دختره هم خیلی سرد بود 😑
در کل خوب بود ولی به عنوان یک مخاطب به نظرم از منطق به دور بود یک زن حتی به خاطر بچهاش هم به نظر من هرگز نمیتونه با کسی که همچین بلایی سرش آورده زیر یک سقف زندگی کنه
حداقل باید اخر داستان ثمره عاشق میثاق میشد ولی اصلا همچین اتفاقی نیوفتاد و راوی داشت اخلاق میثاق رو تاید میکرد درهر صورت اگه این اشکال هاشو لا پوشونی کنیم داستان عالیی بود
واقعا نمیدونم. چی باید بگم از رفتارهای احد قجری توی این رمان خیلی عصبی شدم... رفتارهای ناپسند با جنس زن رو نتونستم هضم کنم.. ایشالا که سر هیچ زنی نیاد این بلاها
من تا صفحه 3 خوندم اونجا که پسره از هیکل دختره تعریف میکرد.
چرا نمیدونم همش هیکل مایک تایسون بوکسر امریکایی با سر یه دختر عجیب 😐 جلو چشم بود
در کل خیلی متوجه نشدم: /
من کامل خوندمش، بعضی جاهاش از توصیف بیش از حد و اغراق خسته میشدم، بقیه دوستان درست گفتن یه حالت مرد سالاری درون داستان حاکم بود و زنان رو خیلی ضعیف نشان داده بود....