نقد، بررسی و نظرات کتاب بوف کور - صادق هدایت
4.3
5469 رای
مرتبسازی: پیشفرض
بوف کور شاهکار ادبیات داستانی ایران دهه۴۰ و شاهکار صادق هدایت است. این کتاب چند بعدی است که با هر بار خواندن آن بعدی از آن برای خواننده روشن میشود. بوف کور داستانی است که میتوان ادبیات نمایشی درونی آن را نیز مثل سگ ولگرد و.... قوی دانست. بوف کور زندگی همه انسانها در ایران بعد از مشروطه است و مشترکات زیادی با زندگی اکثر ایرانیها دارد. این داستان در کشش در خارج از ایران هم مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. روح صادق هدایت شاد و یادش در خاطرهها همیشه مانا است
سایه برخی از شخصیتها همیشه بر گُرده تاریخ سنگینی میکند زیرا روایت تاریخی بازنمودی از آنچه که امر واقع است، محسوب میشود و برای مورخ، محقق و … تنها متون و بخشی از زندگینامه اشخاص به عنوان مردهریگ باقی میماند که باید آن را تحلیل و استنتاج کند. بی شک صادق هدایت یکی از این شخصیتها به شمار میرود که نقش تاثیرگذاری در ادبیات معاصر ایران داشته و توانسته است تا محبوب و مغلوب دلها شود چرا که اثرآفرینی و اثرگذاری او باعث رد و تاییدش میشود.
"خبرگزاری جمهوری اسلامی"
"خبرگزاری جمهوری اسلامی"
این کتاب از نظر من بسیار با اعصاب و روان بازی میکند و انسان رو خیلی به آدمها و محیط اطراف بدبین میکند بطوری که اگر روشن بین نباشیم دچار ذهن وسواس و بدبینی میشویم اما چون اموری رو بیان میکند که در حال حاضر در فرهنگ مردم شهر که هیچ مردم روستایی کنونی نیز تا این اندازه متحجر و بیسواد و نفهم نیستند اما شاید برای انسانهای پنجاه سال پیش قابل فهم و حقیقی جلوه میکرد اما از نظر من بیشتر رفتارهای بیمارگونه را به تصویر میکشد و بیشتر از هر چیز نفرت شدید
این کتاب رو من قبلا چندسال پیش هم خونده بودم و خیلی دوست داشتم متن کتاب رو مخصوصا اینکه همه چیز با جزئیات کامل و شاخ و برگ زیاد توصیف شده خیلی داستان رو برام دلنشین میکرد توصیفات پراز شاخ و برگ در این کتاب من رو شیفته خودش کرد. کلا متن داستان طوری هست که دوست داری بخونی و هیچوقت تموم نشه. بسیار زیبا نوشته شده طوری نوشته شده که موقع خوندنش همه چیز ریز به ریز توی ذهنت تصور میشه. اما مسئلهای که هست این کتاب یجورایی حس پوچی و هیچی ناامیدی و افسردگی داره.
اقا راستیتش من به اسرار یکی این کتابو خوندم ولی وقتمو تلف کردم. پرش موضوعی با کلماتی اصلا جای گفتنش نیست توش دیده میشه. تو فضا سازی تنها۴۰ درصد موفق بوده و اینقدر به جزئیات میپردازه اصل داستان گم میشه. گفته که احوال خودشه ولی خب یه داستانه! دیدین داستانای دیگرو خداییش چنان جذبت میکنه دلت نمیخواد بلند شی. اگه میخوایین فرهنگمونو نشون بدید حداقل کسایی رو بالا بیارین که ارزششو داشته باشن.
همچنین از طرفدارا عذر خواهی میکنم ولی خواستم نظرمو بگم
همچنین از طرفدارا عذر خواهی میکنم ولی خواستم نظرمو بگم
کتاب خاص و متفاوتی بود، یاس و ناامیدی در متن موج میزد، برام جالبه که چطور یه انسان سالم که از نظر روحی و روانی مشکلی نداره چطور تونسته این کتاب رو بنویسه، یا شاید هم خودش مشکل داشته، یا از علم روانکاوی چیزهایی میدونسته، در هرصورت من که بای بار خوندن چیز خاصی دستگیرم نشد باید یکی دو تا نقد در موردش بخونم و بعد دوباره کتاب رو با دقت بخونم
این کتاب رو ۲بار خوندم. طبق نظر شخصی این کتاب واسه کسایی خوبه که دوست دارن تو تنهایی خودشون بمونن و هیچ دست آوردی توی زندگیشون نداشته باشن. هرچند از لحاظ فن نویسندگی بسیار بسیار قوی هست و آدم رو میبره توی داستان ولی به درد کسی نمیخوره که میخواد دست آورد مهمی توی زندگیش داشته باشه. صرفا یک داستان گنگ و نسبتا منفیه. یه زمانی زیاد میخوندم داستاناشو ولی الآن به ارتباطات زیاد نیاز دارم نه به انزوای زیاد!
دراین ک این رمان بامهارت نویسندگی بالانوشته شده شکی نیست. درعین پراکندگی نظم خاصی هم دارد. انگاربین حالت عادی وحالت گیجی بیان شده. امامتاسفانه افکارضددینی ب طورواضح بیان شده اینکه دین ناکارامدجلوه داده شده وروی قاری بودن پیرمردی ک بالکاته هست مانورداده شده. درهمه ادیان همه افرادخوب نیستند. امااین برچسبی نمیشه برای بقیه افراداون دین. واینکه نویسنده این دیدوداره ک بقیه احمق وسطحی نگروخودش بادرک وفهمیه. ب نظرم افکاردرستی بیان نشده.
جوری سانسور شده که مشخص نیست چی به چیه، مقدمه واول داستان که نویسنده برا فریب دادن خواننده تدارک دیده تا به لپ کلام وهدف ومقصدش از گفتار برسه با آخر داستان همخوانی نداره واین ضعف نویسنده نیست بلکه اعمال سانسور براین قبیل کتابهاست، دوست داشتم بقیه کارهای صادق هدایت رو بخونم ولی چون ایشون خداناباور وآتئیست هستن منصرف شدم، چون تزریق روح افسرده به جامعه برای مردمان این نسل ما که پر از مشکل و معضل اجتماعی هستیم خوب نیست، ومن الله توفیق
این کتاب رو افراد زیادی به من توصیه کردن و از اونجایی که امتیاز بالایی داشت و به زبانهای زیادی ترجمه شده بود تصمیم گرفتم بخونمش، کتاب تفکر برانگیزی بود، در ابتدا حین خوندنش کمی گیج شده بودم و نمیتونستم درک کنم ولی کمی که پیش رفت به عمیق بودن داستان پی بردم و تحت تاثیرش قرار گرفتم، امکان داره هر کسی از داستان این کتاب و قلم صادق هدایت خوشش نیاد و در کل از نظر من جزو اون کتابهایی هست که از یکبار خوندنش سیر نمیشم.
این کتاب عالی بود. کمی آدم رو سردرگم میکرد و ارزش یک بار خوندن رو داره و کتاب بوف کور معروفترین اثر صادق هدایت
صادق هدایت رو معمولا نویسندهای پوچ اندیش بیان میکنن اما جالب بدونین صادق هدایت عضو گروه نویسندگان روشن فکر بود و صادق هدایت اولین نویسندهای بود که آثارش سانسور شد
اگر از این کتاب خوشتون اومد خواستین آثار دیگیه صادق هدایت از جمله: زنده به گور، سه قطره خون، حاجی آقا، سگ ولگرد رو حتما بخونید
صادق هدایت رو معمولا نویسندهای پوچ اندیش بیان میکنن اما جالب بدونین صادق هدایت عضو گروه نویسندگان روشن فکر بود و صادق هدایت اولین نویسندهای بود که آثارش سانسور شد
اگر از این کتاب خوشتون اومد خواستین آثار دیگیه صادق هدایت از جمله: زنده به گور، سه قطره خون، حاجی آقا، سگ ولگرد رو حتما بخونید
جالب بود اما جایگاه نداشت مفهوم داشت اما پوچ نشون دهنده افسردگی و توهمات یه ادم پوچ کل کتاب توهم کسی بود که از پوچی کیف میکرد و با هر تب و لرزی تسلیم میشد و لذت میبرد از تحقیر و تسلیم
درکل با این که خودمم میگم خوندن بهتر از نخوندنه اما دوباره خوندن این کتاب شاید باعث درک کلی مطلب میشه اما ذات ادم بیشتر نیاز داره به این که فهمیده بشه نه این که مخاطبشو بفهمه و برای فهمیده شدن نباید بشینه و منتظر اتفاق باشه
درکل با این که خودمم میگم خوندن بهتر از نخوندنه اما دوباره خوندن این کتاب شاید باعث درک کلی مطلب میشه اما ذات ادم بیشتر نیاز داره به این که فهمیده بشه نه این که مخاطبشو بفهمه و برای فهمیده شدن نباید بشینه و منتظر اتفاق باشه
من نسخه دیگهای از این کتاب رو نخوندم که بدونم چقدر سانسور شده یا نشده بعد از داش اکل که مختصری ازش تو کتاب درسی ادبیات خوندم اولین کتاب از صادق هدایت بود که خوندمش چنان وقایع زندگیشو با خیالات و توهم زمان نشعه یا مست بودنش گره زده که باید مثل قطعات پازل با ظرافت بهم بچسبونیش چقدر با درایت و ذکاوت تفاوتهای عالم خواب با بیداری رو به رشته تحریر درآورد ه روحش شاد منکه مو رو تنم سیخ شد.
شاید میتونم بگم یکی از کتابهای هست که هیچوقت از ان یادی نکنم چون هیچ مطلب جذاب و اموزندهای ندیدم وای کاش این کتاب را نمیخواندم چون قبل از خواندن این کتاب تصور زیباتری نسبت به جناب اقای هدایت داشتم اگر این بهترین کتاب ایشان باشد شاید دیگر هیچ زمانی در اینده تلاشی برای خواندن کتابهای ایشان نکنمنمیدانم، کسی باید انرا تفسیر کند که چیزمفید درموردش دستگیرم شود و نظرم تغییر کند ولی در مجموع پیشنهاد به دوستان نمیکنم
البته کتابها و روشنفکریهای صادق هدایت جهت اطلاع رسانی بوده. خوب حالا این سوال پیش میاد که چه راه حلی براش پیشنهاد شده؟؟هیچ.... خوب جناب هدایت اینارو خودمون هم میدونستیم راه حل بگو.. کاش میتونستی.. روحت شاد....
من هم گاهی انعکاس سایه روحم رو تو آینه میبینم ولی فقط انعکاسش نه خودش
من هم گاهی انعکاس سایه روحم رو تو آینه میبینم ولی فقط انعکاسش نه خودش
در ابتدا چیز زیادی از داستان نفهمیدم. ولی با خوندن نظرات درک کتاب برام راحتتر شد. قلم صادق هدایت معجزه گر هستش خیلی سنگین و خیلی متبحرانه. مدتها بود که میخواستم این کتاب رو بخونن طرح جلد این کتاب وقتی که من یه بچه دبستانی بودن هم همینطور بود. این کتاب روخیلی خیلی وقت پیش در دوران کودکی توی خونمون دیده بودم. از همون موقع دلم میخواست بخونم ولی بزرگترها اجازه نمیداند. ممنون از کتاب راه عزیز.
راستش برای من این این کتاب بحدی سنگین و پیچیده بود که تا نقدهارو نخوندم، نتونستم از احساساتم بعد از خواندن این کتاب به درکِ روشنی برسم، ولی هم از کتاب راه ممنونم و هم از نقد نویسان برای این کتاب، که در مورد بنده باعث شدن، بتونم درک روشنی از این نوشته پیدا کنم و بغهمم هدایت چه منظوری از این داستانِ بظاهر پر از سیاهی داشته، روحش شاد و سپاس از همه کسانی که آگاهی رو به اشتراک میگذارن.
سالها تعریف این رمان تاریک صادق هدایت رو شنیده بودم. این رمان شاهکار، از نگاه مردی هست که اصلا در فضای حقیقی زندگی نمیکنه، تمام زندگیش کابوس و توهم و تخیل و عشق به زنان غیر واقعیه و توی این کتاب با حس انزوا و پوچی، غم و نفرت و وحشت طرفیم و بیماریهای روانی مثل پارانویید، پارانویا و فوبیا رو به خوبی توی کتاب میشه حس کرد.
مرسی از کتابراه برای رایگان کردن نسخه متنی این کتاب جذاب.
مرسی از کتابراه برای رایگان کردن نسخه متنی این کتاب جذاب.
صادق هدایت از چندین جهت برای ما اهمیت داره
اول اینکه در سطح جهان نماینده نویسندگان ایرانه
دوم اینکه در زمینهها و رشتههای مختلف اثار مختلف خلق کرده برای مثال:
در زمینه فلسفی کتاب ترانههای خیام
در زمینه علمی کتاب فوائد گیاهخواری
در زمینه عاشقانه و رمانتیک عروسک پشت پرده
در زمینه ضد خرافی کتاب حاجی آقا و...
و در زمینههای مختلف دیگر آثار فراوانی در کارنامه خویش ثبت کرده
اول اینکه در سطح جهان نماینده نویسندگان ایرانه
دوم اینکه در زمینهها و رشتههای مختلف اثار مختلف خلق کرده برای مثال:
در زمینه فلسفی کتاب ترانههای خیام
در زمینه علمی کتاب فوائد گیاهخواری
در زمینه عاشقانه و رمانتیک عروسک پشت پرده
در زمینه ضد خرافی کتاب حاجی آقا و...
و در زمینههای مختلف دیگر آثار فراوانی در کارنامه خویش ثبت کرده
بوف کور پریشان خاطری کسیو نشون میده که در زمان گم شده و در این گم بودن دنیای اطرافش به حد بینهایتی گنک و نامفهوم شده براش. کسی که به ظاهر بزرگترین دلخوشی که الان براش تبدیل به حسرت شده دوست داشته شدن از طرف به ظاهر نزدیکترین کسش هست.
خب اعتراف میکنم طرفدار این چنین سبک ادبی نبوده و نیستم و صرفا ایندفعه رو از روی کنجکاوی خوندم. ولی خوندن هرنوع کتابی توصیه شده اس حتی اگه باب میل افکارت نباشه.
خب اعتراف میکنم طرفدار این چنین سبک ادبی نبوده و نیستم و صرفا ایندفعه رو از روی کنجکاوی خوندم. ولی خوندن هرنوع کتابی توصیه شده اس حتی اگه باب میل افکارت نباشه.
با خوندن چندتا کتاب صادق هدایت کنجکاو شدم زندگی واقعی ایشون چطور بوده. رفتم و زندگینامشو خوندم. شخصیتی که مدام در حال تغییر بوده مدام شغل عوض میکرده دو بار دست به خودکشی زده. کلا پوچی و نا امیدی تو زندگی ایشون بوده. شایدم نوشته هایش روی شخصیتش اثر گذاشته. در کل کتاب بدی نبود ولی نکته خاصی که آدم ازش یاد بگیره نداشت. کلا چیزی به داشتههای آدم اضافه نمیکنه. نا امیدی و پوچی خاصی داره.
به نظرم اینجوری کتابها یکبار باید خونده بشه اونم برای آشنایی با سبک نویسنده ولی یکبار با تمرکز. مثله کتابهای دکتر علی شریعتی. صادق هدایت قلم بسیار توانمند و استادانهای داره ولی درجهت منفی ازش استفاده میکرد که حسه پوچی وخود کشی به آدم القا میکنه. وخودش هم به خاطره همین تفکرات که در سرشتش بود سال هزاروسیصدوبیست خودکشی میکنه. ولی دکتر شریعتی درجهت درست استفاده میکنه وانسان روبه کمال میرسونه.
سلامعزیزان من، از شما تقاضا دارم این کتاب رو نخونیدمن در نوجوانی این کتاب رو مطالعه کردم و بسیار پشیمانم، در این کتاب همونطور که آقای قنبرین گفتن فضای گنگ و عجیبی رو ایجاد میکنه و مطالب و داستانها رو به هم ربط میده و بعضی جملات رو هم مدام تکرار میکنه (برای نفوذ در ذهن) و ته قصه هیچ چیز مشخصی جز نا امیدی و وحشت واسه خواننده به جا نمیذاره که هدفش هم همین بوده ممنون
من حس میکنم همهی چیزایی که تو این کتاب هست فقط بخاطر حالت نعشگی و مستی نویسنده بوده من راجع به آقای هدایت اطلاعات درستی ندارم ولی اگر این کتاب واقعا شرح زندگی ایشون باشه میتونم بگم زندگی تنفربرانگیزی داشته و هیچوقت واقعیت عشقو درک نکرده و زندگیش فقط تریاک بوده... حالت بدی بهم دست داد😓
عجیبه هرکسی اسم خودش رو میذاره خواننده و میاد هر کتابی رو میخونه. وقتی کسی از کتاب چیزی نمیدونه نباید بخونه. یا بره کتاب قصههای بچهها رو بخونه. این کتاب درک بالایی میخواد و به نظر من فقط کسانی که ادبیات رو حرفهای دنبال میکنند میفهمند. افرادی که سواد خودشان مشکل دارد و در سطحی نیستند که نظر بدهند و نقد کنند اینجا نظر میدهند و فکر میکنند مشکل از نویسنده است.
حقیقتا اظهار نظر هدایت راجع به مذهب تو میانهی داستان پیچیدهی این کتاب کوتاه و کامل و بی نظیر بود. همه میدونن صادق هدایت یه روحیه تسلیم شده و منفی تو کتاباش داره، شما وقتی اسم کتاب رو هم بخونی متوجه میشی که اگر دنبال پایان خوب و خوشب نباید این کتابو بخونی. پس بجای تحقیر نویسنده و کتاب سعی کنید دنبال کتابهایی برید که باب سلیقتون باشه. از نظر من یه کتاب بی نظیر بود
این کتاب واقعا بسیار تا بسیار عالی است واقعا کسی نیست که از خواندن این کتاب صر نظر کند.
من به سرزمینم ایران و مردم ایران تبریک میگم که چنین نویسندهای در کشور ایران است.
آقای صادق هدایتی واقعا کتابهای زیبایی مینویسید.
بگذریم حالا در مورد کتاب بگم:
کتاب بوف کور عالیه توصیه میکنم به همه ایرانیان و اینکه تقریبا آخرهای کتاب عالی بود در مورد پیرمرد.
پایان
من به سرزمینم ایران و مردم ایران تبریک میگم که چنین نویسندهای در کشور ایران است.
آقای صادق هدایتی واقعا کتابهای زیبایی مینویسید.
بگذریم حالا در مورد کتاب بگم:
کتاب بوف کور عالیه توصیه میکنم به همه ایرانیان و اینکه تقریبا آخرهای کتاب عالی بود در مورد پیرمرد.
پایان
چنان این کتاب عمیق بود و دردناک که واقعا احساس خفقان کردم... صادق هدایت اون زمان همچین چیزی برای ایران نوشت اگر الان قرار بود بنویسه چقدر دردناکتر میشد... حس واقعی میهن پرستی که عمیقا بهش آسیب زد و شاید تو عصر حاضر هم به خیلی از ماها داره آسیب میزنه... کتاب رو که تموم کردم غم سنگینی وجودمو گرفت و واقعا اشک ریختم و برای ایرانی که بوده و ما ندیدیم حسرت خوردم. شاهکار بود کتاب
انسان را رو به پوچی میبره و واقعا ممکن است افراد نا اگاه را به فکر خودکشی و... بیندازد
من این کتاب را به افرادی که کمتر کتابهای روانشناسی خواندهاند توصیه نمیکنم
ولی متن گیرای ان نشان از قدرت قلم نویسنده دارد
چرا که با کلمات سنگین خودش حتی میتواند فردی را به فکر خودکشی بیندازد
گردش قلم و فکر پر تخیل صادق هدایت مرا به خود بیستر از داستان کتاب جذب کرد
با تشکر
من این کتاب را به افرادی که کمتر کتابهای روانشناسی خواندهاند توصیه نمیکنم
ولی متن گیرای ان نشان از قدرت قلم نویسنده دارد
چرا که با کلمات سنگین خودش حتی میتواند فردی را به فکر خودکشی بیندازد
گردش قلم و فکر پر تخیل صادق هدایت مرا به خود بیستر از داستان کتاب جذب کرد
با تشکر
چرا همه فکر میکنن بوف کور پوچ گراست یا پیرو مکتب داداایسمه؟
بوف کور داره درد جامعه را طبق دیدگاه خاصی با استفاده از مفاهیم کنایی بیان میکنه
دقیقا همونطوری که انتظار میره که یه سو رئالیسم حرفهای کتاب بنویسه
بعضی از دوستان دارن تعریف این کتابو میکنن ولی بازم فکر میکنن کتاب پوچیه و معنی نداره در حالی که این کتاب همش معنیه و باید در موضوعش بحث بشه
بوف کور داره درد جامعه را طبق دیدگاه خاصی با استفاده از مفاهیم کنایی بیان میکنه
دقیقا همونطوری که انتظار میره که یه سو رئالیسم حرفهای کتاب بنویسه
بعضی از دوستان دارن تعریف این کتابو میکنن ولی بازم فکر میکنن کتاب پوچیه و معنی نداره در حالی که این کتاب همش معنیه و باید در موضوعش بحث بشه
زیبایی این کتاب از جایی آغاز میشود که انتهای آن را در ابتدا میخوانیم... او شراب مرگ را به زنش میخوراند و خودش را از این درد چندین و چند ساله میرهاند. بندنش را تکه تکه میکند و با دستهای خودش در جایی دور دفن میکند که مبادا دیگر نگاه غریبهای به او بیفتد! آنگاه آرام شراب مرگ موروثیش را مینوشد و تمام...
نوشتههای صادق رمز و رازهای پیچیدهای در درون خود دارند...
نوشتههای صادق رمز و رازهای پیچیدهای در درون خود دارند...
سلام. کتاب جالبی نبود. از نظر من صادق هدایت ادمی ضعیف، بیاراده بوده. فردی بوده که اصلا اعتماد به نفس نداشته. (به همین دلیل خودکشی کرد) همه میدانیم در این دنیا انسانها دچار مشکلاتی میشن که باید درمقابلش ایستادگی و باهاش دست و پنجه نرم کرد. ولی صادق هدایت ادم به قول معروف (ترسو) بوده و میخواهد عقاید خودش رو به انسانهای دیگه تحمیل کنه. از نظر من اینجور افراد برای جامعه امروزی بسیار خطرناک هستن. باتشکر
به نظرم این کتاب برای کسانی که در بازهای خودشون رو گم کردن یا دوران سیاهی تو زندگیشون داشتن (یا هنوز هم دارن و درگیرش هستن) پر مفهومه چون اکثر حالاتش رو تجربه کردن. اون حالت شیدایی... پاره شدن رشته افکار... پوچ گرایی... بدنبال فراموشی بودن... و خیلی چیزای دیگه که صادق هدایت خیلی خوب اونو نشون داده. کتابی نیست که هر کسی اونو درک کنه یا دوسش داشته باشه.
بااینکه در طی داستان همش از ناامیدی حرف زده میشد ولی یجورایی غیر قابل پیش بینی بودن اتفاقات و توصیفهای خاصی که کرده بود ادم رو مشتاق به خوندن میکرد. این کتاب انقدر پر مفهوم و سنگین بود که کاملا شخصیت صادق هدایت رو نشون میداد که چطور ادم پُر و حرفهای بوده. بنظر من که ارزش خوندن داره و درعین ناامیدیی ک ممکنه به خواننده القا کنه ولی بازم نمیتونی از خوندنش دست بکشی!
این یک کتاب سورئال هست که در اون به جزعیات خیلی اهمیت داده شده است با اینکه متن کتاب اشکالاتی از لحاظ دستوری دارد اما باز هم کتاب تحسین بر انگیزی است و به قدری سنبلها باهم امیخته شده و در کنار هم به خوبی معنی پیدا کردهاند که میتوان ذهن هدایت را یک ذهن مریض پروسواس تلقی کرد که به قول خودش فقط برای سایه خود مینویسد. من این کتاب را سه بار خواندهام واقعا خارق العاده است.
به نظر من اون حتما مشکل روانی داره چون از یه طرف گیاه خوار هست و ادعا میکنه که از جنگ و نامساوات بین مردم بدش میاد و از یه طرف از اعراب و اسلام خیلی متنفره
بعد همه دارن میگن که روشنفکر هست!!!
کسی که روشنفکر و ادم نرمالی باشه در عین داشتن عقیدهی خاص خودش به عقیدهای بقیه هم احترام میزاره
نه اینکه فقط به خاطر اینکه یکی عرب باشه یا مسلمان باشه یا گوشت خوار ازش متنفر بشه
بعد همه دارن میگن که روشنفکر هست!!!
کسی که روشنفکر و ادم نرمالی باشه در عین داشتن عقیدهی خاص خودش به عقیدهای بقیه هم احترام میزاره
نه اینکه فقط به خاطر اینکه یکی عرب باشه یا مسلمان باشه یا گوشت خوار ازش متنفر بشه
به نظرِ من صادقِ هدایت به دنیای بعد از مرگ اعتقادی نداشته برای همین این دنیا واسش پوچ بوده و همواره به فکرِ خودکشی بوده! درسته که الان آدما فقط دنبالِ شهوت وپول هستند و آدمی که به فکرِ انسانیت باشه از دنیای همچین آدمایی دور میشه و کم کم به انزوا کشیده میشه اما به جای اینکه به فکر خودکشی باشه بهتره که در خلوتِ خودش کارایی رو انجام بده که باعثِ آرامشِ روحش بشه!
این کتاب به قدری توصیفات زیاد و تکراری داره که خواننده رو از خوندنش خسته میکنه و ناپیوستگیهای زیادی در روند داستان وجود داره که خواننده رو از رسیدن به یک نتیجهی کلی و فهم قابل قبول نا امید میکنه وهمچنین من مطمئنم نویسنده هدفی جز القای روحیهی یاس و ناامیدی از زندگی رو در نوشتن این کتاب نداشته.. امیدوارم با خوندن کتابهایی که این اثر رو تحلیل کردن دید بهتری نسبت بهش پیدا کنم
کتاب بوف کور و چندمرتبه خوندم بنظرم صادق هدایت نویسنده خوبی بوده اما بیشتر کتابهاش حس میکنی خیالی هستند بعضی از کتابهاش واقعا خوبن اما این بوف کور خیلی جالب نیست و حس میکنم نویسنده خودش دارای یک خلا خیلی بزرگ بوده یا کمبود محبت داشته یاهم کسی را دوست داشته که بهش نرسیده، نمیدونم دقیق مشکلش چی بوده همینو میدونم که خلا بزرگی داشته شایدم خالی از اعتقادات معنوی بوده
خیلی مبهم و پیچیده بود، فضایی تلخ و کثیف و ملال اور. با جملات و شخصیتهایی که تکرار میشدند. بنظرم مفهوم پشت داستان اشاره به بدنیا اومدن ادم، و تناسخ بود... ادمهایی که میرن و میان و همه شبیه هم زندگی کسالت باری و تجربه میکنن. چندان خوشم نیومد. فضای ناسالم و چندش اوری داشت. هرمفهومی که مد نظر نویسنده بود، میشد با جملات و سیر داستانی بهتری میگفت.
عاالییییی
هرچقد بگم کم گفتم
بدون شک صادق هدایت یکی از قویترین نویسندههای ایران بودن، بی مثال، بی تشبیه
تنها دیدگاه ضعیف ایشون نسبت به زن اذیت کننده س، که خب اگر تنها سبک هنری و قدرت نویسندگی در نظر گرفته بشه میشه ازش چشم پوشی کرد
رمان کوتاه بوف کور در سبک سورئالیسم تحریر شده و در سبک خودش بی نظیره
حتما خوندنش رو توصیه میکنم، منتها نه فقط یک بار!
هرچقد بگم کم گفتم
بدون شک صادق هدایت یکی از قویترین نویسندههای ایران بودن، بی مثال، بی تشبیه
تنها دیدگاه ضعیف ایشون نسبت به زن اذیت کننده س، که خب اگر تنها سبک هنری و قدرت نویسندگی در نظر گرفته بشه میشه ازش چشم پوشی کرد
رمان کوتاه بوف کور در سبک سورئالیسم تحریر شده و در سبک خودش بی نظیره
حتما خوندنش رو توصیه میکنم، منتها نه فقط یک بار!
کتاب جالبی بود که نویسنده خواننده را بفکر وا میدارد و در دل هر کلمه و جملهاش معنی و مفهوم خاصی از جامعه و مردم و به کشور دارد این کتاب را باید کسانی بخوانند که درک بالای در تشبیه داشته باشند و گرنه موضوع داستان را متوجه نخواهند شد داستانش حقیقت تلخیست که بارها به چشم دیدهام ولی بیخیال گذشته ایم از کتابراه واز نویسنده این کتاب اقای صادق هدایت سپاسگزارم
با اینکه اکثریت پسندیدهاند و مطمئنم ۸۰ درصدشان بخاطر شهرت نویسنده ستاره دادهاند
ولی آقای هدایت هرچی رنجه رو ریخته رو کاغذ و همه با خوندنش سطح انرژیشون میاد پایین
انتقاد من این بود و حس بدی گرفتم و نصفه گذاشتمش
اصلا ادامه ندادم
نمیدونم چرا یه سریا به مردم همه جوره انرژی منفی ساطع میکنن و این امر به دنیای کتابها هم رخنه کرده
ممنون از کتابراه
ولی آقای هدایت هرچی رنجه رو ریخته رو کاغذ و همه با خوندنش سطح انرژیشون میاد پایین
انتقاد من این بود و حس بدی گرفتم و نصفه گذاشتمش
اصلا ادامه ندادم
نمیدونم چرا یه سریا به مردم همه جوره انرژی منفی ساطع میکنن و این امر به دنیای کتابها هم رخنه کرده
ممنون از کتابراه
من این کتاب رو قبلا دو بار خوندم، ولی الان به نظرم خیلی کتاب بیخودی میاد:) الان به نظرم نه اونقدر ابزورده که به تعمق وادارت کنه نه شگفتی خاصی در داستان وجود داره، متاسفانه دیگه انقدر خط روایتهای پیشرفته تو فیلم و رمانها دیدم این کتاب علیرغم اینکه بار اول من رو به گریه واداشت، این بار نسبت بهش بی حس بودم
شایدم بخاطر روحیات این روزا اینجوری فکر میکنم
شایدم بخاطر روحیات این روزا اینجوری فکر میکنم
با سلام، بهترین بهترین کتابیه که تابحال خوندم. کسانیکه میگن پوچ و باطل و ناامیدی و... در اشتباهن. اینکه کتاب دین نیست که امید بده، روشن کنه یا هرچی. شما به نحوه نوشتن به داستانش، به ادبیاتش دقت کنید. به اینکه اصلا خسته کننده نیست، یک خط اضافی نداره. بنظر من بهترین کتابه جهانه. شاهکاره. افسوس که نویسنده ش ایرانیه. اگه خارجی بود ببین چقدرررر حمایت میشد
اگر پای بفشارید و از جای جنب نخورید و از شادمانه دویدن سر باز زنید، راهی جز رفتن از پهنه هستی ندارید. درمان ناپذیران را دوایی نیست پس باید که از زندگی بکوچند. زندگی چشمه سار شادمانی ست. اما کسی گوش که به اندرون آشفته خویش میسپارد در نگاهش چشمهها، سراسر، زهر آگینند. بشکنید. بشکنید آن الواحی را که آموزهایش را مردان همیشه ناشادمان نوشتهاند.
انهای که میگوید کتابه پوچی است باید عرضم به حضورتون که سطح ادبیاتی شما خیلی پاییت است وگرنه عالیترین داستانی بود که من خوندم و این کتاب در مجاز به کار رفته استو نشان دهندهی دورهی ناصر دین شاه است که چادرها را به زور از سره زنان در میاوردند وان خانومی که با چادر وارد خانه مر شد و هنگام دست زد ن به زن نشاندهنده بیحیایو بیارزشی زن شد هنگامی که چادر برداشته, شد
این کتاب یک اثر فاخر ایرانیست و به شخصه خوندنش رو به خوانندگان مبتدی و نوجوانان و افرادی که از کتابخوانی هدفشون شاد شدن کاذب هست توصیه نمیکنم و جالبه که اگر این اثر یک کار اروپایی و یا امریکایی بود همه مفاهیم رو درک میکردند و ذوق زده میشدن. هدایت برای یک خواننده حرفهای که بهرهای از ذوق و هنر و ادب داره کارهاش یکی از یکی عمیق تره
چرنده چرند، ادبیات رو به لجن کشیده... او که ملعون ابدی هست، اونایی هم که در کار چاپ و نشر آثارش همکاری کردن، باید روز قیامت جواب پس بدن، چه جوونایی که با مطالعه این تألیفات چرت و مزخرف از راه به در شدن ویا خودکشی کردن، این آثار (حیف کلمهی اثر) در دورانی چاپ میشد که کتابی به اون صورت دم دست نبود، هم تعداد نویسندههای خوب کم بود هم بازار کتاب و کتابخوانی به دلایل بسیار، رونق نداشت. حیف قلم و مایسطرون😖😖😖😖😖
و انگار هر فردی که خود را کتابخوان میداند این کتاب را خوانده است
و این دو علت باعث شدند که من شروع به مطالعه این کتاب کنم.
متاسفانه قسمت «نشسته بودن دختر سیاه پوش جلو در و بعد از مرگ او در تخت خواب و....» تقلیدی از یک اثر آلمانی بود که در حال حاضر نام نویسندهاش را فراموش کردم.
عملا زندگی که نویسنده توصیف کرده_ زنی که با همه به غیر از او هست_ بنظرم از عقدههای روانی درون نویسنده برمیخیزد و هیچ اعتبار ادبی ندارد!